امام موسی صدر پس از انتخاب به ریاست مجلس اعلای شیعیان، نامهای خطاب به مفتی اهل سنت لبنان مینویسد و راههای عملی برای وحدت مسلمانان شیعه و سنی پیشنهاد میدهد. این نامه در تاریخ ۱۹۶۹/۱۰/۱۹ در روزنامه لبنانی المحرر منتشر شد. آنچه در ادامه میخوانید ترجمه علی حجتی کرمانی از متن این نامه و پاسخ حسن خالد، مفتی اهل سنت به نامه امام است که در کتاب نای و نی منتشر شده است.
بسمالله الرحمن الرحیم
برادر بزرگوار جناب آقای شیخ حسن خالد، مفتی بزرگ جمهوری لبنان، السلام علیکم و رحمهالله و برکاته.
در این ایام دشواری که امت اسلامی را نگرانی و اضطراب فراگرفته و در برابر خطرهایی که حال و آینده سراسر این منطقه را دستخوش توفان کرده، بیش از پیش نیاز مبرم مسلمانان به وحدت و یکپارچه کردن صفوف متفرق و هماهنگی و انسجام تلاشهای مختلف آنان نمایان میشود. این امر از آن رو ضروری است که مسلمانان باید در حرکت بهسوی آینده و ترسیم سرنوشت تاریخی و ادای مسئولیتهایشان مسیر خود را بشناسند و به خویشتن اعتماد کنند.
اتحاد کلمه و وحدت نیروها و افزایش توان فقط برای این نیست که این موارد بزرگترین هدفهای دینیاند، یا آنکه وصیت پیامبر عظیمالشأن ماست، بلکه این مسائل با تمامیت زندگی ما و کرامت ما و وجود نسلهای ما مرتبط است و خودْ مسئلهای حیاتی است. این اتحاد کلمه نباید فقط به صورت یک شعار یا جمله زیبا جلوهگر شود، بلکه باید در تار و پود اندیشه و احساس ما، در فکر ما، در تپش قلب ما و در راه و روش ما خودنمایی کند. این وحدت رکن اساسی برای آینده است.
این اتحاد جز با بذل عنایت فکری و، در پی آن، با اهتمامی که از سر اعتقادی قلبی باشد و کوشش برای تحکیم آن بهدست نمیآید. اگر چنین شود، وحدت حقیقی بنیان گذاشته میشود و استوار میگردد و نمونه و الگویی پدید میآید که میتوان بدان اقتدا کرد.
حضرت والا، اکنون ما تجربه اندک خود را خالصانه در برابر شما مینهیم. پیش از این هم، در نخستین دیداری که چهار ماه پیش در دارالافتاء الإسلامیه داشتیم، به شما عرض کردم که وحدت کلمه و اندیشه و احساس مسلمانان و به عبارتی دقیقتر، گسترش و تعمیق وحدت مسلمانان و استوار کردن آن بر اصول فکری و عاطفی محکم از دو طریق تحقق مییابد:
وحدت فقهیمبانی و بنیانهای اسلام در اساس یکی است و امت واحده نیز در عقیده و کتاب و مبدأ و معاد با هم مشترکاند. بنابراین، چنین اشتراک گستردهای اقتضا میکند که این امت در جزئیات نیز وحدت داشته باشند. وحدت در جزئیات مختلف یا نزدیک کردن آنها به هم، آرزوی بزرگی است که دانشمندان گذشتهمان ـ قدسالله اسرارهم ـ از آن غافل نبودند. شیخ ابوجعفر، محمدبنحسن طوسی، هزار سال پیش کتابی به نام الخلاف در فقه تطبیقی تألیف میکند و نیز علامه حلی، حسنبنیوسفبنمطهر، به پیروی از شیخ همین مسیر را با تألیف التذکره ادامه میدهد. در واقع، فقه تطبیقی همان هسته صالح برای رویانیدن وحدت فقهی و تکمیل وحدت شریعت است.
در دوره ما از حدود سی سال پیش گروهی از نخبگان دانشمند و مجاهدان بزرگ از سلک علمای اسلام دست به تأسیس «دارالتقریب بین المذاهب الإسلامیه» در شهر قاهره زدند که از جمله آنان علمای گرانقدری همچون استاد بزرگ مرحوم شیخ عبدالحمید سلیم و استاد مرحوم شیخ محمود شلتوت و مرحوم شیخ محمد محمد المدنی، رئیس دانشکده شریعت الأزهر، را میتوان نام برد؛ و نیز از دیگر دانشمندان بزرگ در لبنان و ایران و عراق باید از آیتالله سیدعبدالحسین شرفالدین و مرجع بزرگ شیعیان جهان، مرحوم آیتاللهالعظمی سیدحسین بروجردی، و استاد علامه شیخ محمدتقی قمی، دبیر دائم دارالتقریب، نام برد. این دارالتقریب، افزون بر خدمات گستردهاش، طرحی را آغاز کرده که قدمهای اولیه آن را مرحوم پدرم سیدصدرالدین صدر با تألیف کتاب خود موسوم به لواء الحمد برداشته است. این کتاب تلاشی بود برای جمعآوری تمام روایاتی که مسلمانان فرقههای گوناگون از پیامبرص در زمینههای عقیدتی و دینی و احکام نقل کرده بودند، تا پس از قرآن کریم مرجع مسلمانان باشد. به عبارتی دقیقتر، این کتاب تلاشی بود برای وحدت سنت مطهر نبوی.
در این مدت هم برخی از بزرگان پژوهشها و کتابهایی درباره فقه مذاهب اسلامی تألیف و منتشر کردهاند. سپس دوره تألیف دایرهالمعارفهای فقهی فرارسید؛ دانشگاه دمشق تألیف الموسوعه الفقهیه و دانشگاه الأزهر موسوعه عبدالناصر للفقه الاسلامی را آغاز کرد. هماکنون نیز در دانشگاه کویت تلاشهای گستردهای برای تکمیل الموسوعه الفقهیه انجام میگیرد.
استاد بزرگ جناب آقای سیدمحمدتقی حکیم، رئیس دانشکده فقه در نجف اشرف، نیز کتاب ارزشمندی درباره مبادی عمومی فقه تطبیقی تألیف کرده است. ثمرات این تلاشهای سازنده، که در فتاوای فقهای مسلمان میتوان دید، مؤید آن است که ما با عنایت خداوند به مرحله و نقطه نزدیکی از اتحاد فقهی رسیدهایم.
راههای همکاریاینگونه تلاشها در موقعیتهای استثنایی مثل موقعیت ما در لبنان سازگاری بیشتری دارند و سریعتر به نتیجه میرسد. این کار با بسیج امکانات مشترک برای تحقق اهداف متنوع و مشترک شکل میگیرد که در حد خود دستاوردی است وحدتبخش. این تلاش مشترک به پیوند و همبستگی کارگزارانِ میدانِ واحد مانند همرزمان میانجامد؛ پیوندی صمیمی و صادقانه و، درنتیجه، اعتماد و آرامش افراد جامعه اسلامی را به ارمغان میآورد، چرا که وحدت عقیده و احساس در آنان متجلی شده است.
من برای مثال، نه از روی حصر، برخی از این اهداف را یادآوری میکنم:
الف. اهداف شرعی محض، همچون یکی کردن اعیاد و شعایر دینی و محتوای برخی از عبادات مانند اذان و نماز جماعت و غیره. در صورت امکان با اعتماد بر طرق علمی جدید به منظور رؤیت هلال در زاویه رؤیت، شاید بتوان به نتیجهای رسید که روز عید را تعیین کرد، تا بدینوسیله مسلمانان جهان بتوانند در یک روز این عید را برگزار کنند و از دشواریهایی که از این راه برای آنان پیش میآید کاسته شود؛ دشواریهای متعددی که ما به علت تأخیر در اثبات عید با آنها روبهرو میشویم. همچنین، میتوان درباره جملاتی برای اذان که در نزد همه مورد پذیرش است، بررسی و تحقیق به عمل آورد.
ب. اهداف اجتماعی، با تلاش مشترک میتوان به مبارزه با بیسوادی و آوارگی پرداخت. سرپرستی ایتام و ارتقای سطح زندگی زحمتکشان میتواند از دیگر اهداف مشترک ما باشد، و ایجاد مؤسساتی برای این اهدافِ والا و تقویت مؤسسات موجود از طریق حمایت و کمک کاری ساده و ممکن است.
ج. اهداف ملی، آیا در مشابه و یکی بودن احساسات ملی ما شک و شبههای وجود دارد؟ وجوب مشارکت فعالانه برای آزادسازی فلسطین، وجوب حمایت از لبنان در برابر مطامع دشمن جنایتکار، وجوب حمایت از مقاومت مقدس فلسطین، ضرورت آمادگی و همکاری کامل با دولتهای عربی برادر برای رویارویی با تجاوز احتمالی دشمن در هر لحظه و موضوع تقویت جنوب لبنان به صورت خاص، و اینکه سراسر لبنان بهطور کلی باید همانند دژی باشد تا شاخهای اسرائیل در آن بشکند و مطامع استعمار در آن نابود گردد؛ همه اینها اهداف ماست و در آن کوچکترین اختلافی نیست. اما تمام این موارد به بررسیهای دقیق به منظور اجرای آنها، تعیین مسئولیتها در قبال آنها، هماهنگ کردن تلاش تمام مردم این مرز و بوم با مسئولان و دولتهای عربی و بسیج امکانات مسلمانان جهان و صاحبان وجدانهای بیدار و خیراندیشان، در هر نقطهای، نیاز مبرم دارد. برای آنکه بتوانیم در این تکالیف مشارکتی حقیقی داشته باشیم، یعنی آنچه در وسع ماست در طَبَق اخلاص بگذاریم، باید اینگونه امور و برنامهها و چارچوبهای متناسب آن را به صورت مشترک بررسی کنیم، تا هماهنگی و اجرای طرحها و فعالیتها تسهیل گردد.
اینها نمونههایی بود که به امید بررسی همهجانبه بهعـرض رساندم و خصوصاً امیدوارم کمیتهای مشترک بدینمنظور با حضور کارشناسان مرتبط تشکیل شود و فوراً کار خود را آغاز کند.
حضرت والا، پیش از به پایان بردن این نامه، نظر جنابعالی را به ماه مبارک رمضان، که حلول آن نزدیک است، جلب میکنم. چنانکه خود میدانید این ماه برای ایجاد فضای روحانی و حماسی فرصت استثنایی محسوب میشود، زیرا مسلمان در این ماه با خاطرات جاویدش زندگی میکند. این مواضع بر زندگی مسلمان منعکس میشود و او را به حرکت وامیدارد. از این رو، امیدوارم شما سریعاً دستور فرمایید مسئولان دارالإفتاءالإسلامی همکاری خود را با اعضای کمیته انتشارات و تبلیغات مجلس اعلای شیعیان آغاز کنند و با حضور و کمک دیگر مؤمنانِ متخصصِ حاضر در بخش تبلیغات رسمی، برای خلق فضای مناسب در این ماه بزرگ و ایجاد فضایی پر از انوار خیر و حق و فداکاری برنامهریزی کنند. امیدوارم جنابعالی برای خدمت به اسلام و اقدامات خیر و خدمت به برادرانتان در مجلس اعلای شیعیان و برای برادر مخلصتان زنده و پاینده باشید.
موسیصدر
پاسخ مفتی جمهوری لبنان به نامه امام موسی صدر در تاریخ ۱۹۶۹/۱۰/۱۸
بسمالله الرحمن الرحیم
ریاست محترم مجلس اعلای شیعیان، برادر امام موسی صدر، السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
نامه جنابعالی را که در تاریخ ۱/۱۰/۱۹۶۹ نوشته بودید با ارج و احترام فراوان در تاریخ ۶/۱۰/۱۹۶۹ دریافت کردم، که در آن درباره یکی کردن مواضع و تلاشها و اعیاد همه مسلمانان در لبنان نکاتی را یادآور شده بودید. این نامه آنچه را که ما از مجلس محترم شما در پی انتخاب جنابعالی انتظار داشتیم، برآورده ساخت، بهگونهای که از آغاز در خصوص فعالیتهای اسلامخواهانه و میهندوستانه در تمام میدانها و مناسبتها برای اهدافی که مرقومه شریف شما نیز به آنها اشاره کرده بود، همصدا با ما شرکت جستهاید. اکنون تأسیس یک نهاد رسمی همچون مجلس شما بدون تردید عاملی مهم است در تحکیم این عمل خیرخواهانه بر اساس وحدت سازماندهی با مجلس اعلای شرعی که مرقومه شریف شما را به آن ارجاع دادهایم.
امید است با علم و آگاهی حرکت کنیم و از خداوند میخواهیم همه ما را در آنچه رضای اوست موفق بدارد. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
مفتی جمهوری لبنان
حسن خالد