نسب من به سید صالح شرفالدین میرسد که حدود ۱۵۰ سال پیش به اتفاق پسرش سید صدرالدین از لبنان هجرت و در عراق اقامت کرد. این هجرت به سبب حمله معروف جزار به سرزمین ما بود که در اثر آن فجایع و مصیبتهای بیشماری بر عالمان جبلعامل وارد آمد. از آن پس، این خانواده در کشورهای ایران و عراق گسترش یافتند و نام صدر را برای خود برگزیدند.
مصاحبه روزنامه الحیاه با امام موسی صدر که در ۲۲ دسامبر ۱۹۶۲ (اول دی ۱۳۴۱) به چاپ رسید.
اشاره به قلم محمد قرهعلی:
الحیاه چند روز پیش به حضور علامه سید موسی صدر و تصمیم او برای استقرار قطعی در شهر صور اشاره کرده است... آقای صدر کیست؟ من هماینک در برابر جوانی رشید، با قامتی کشیده ایستادهام که عمامهای سیاه بر سر دارد و هیبتْ تمامی وجودش را فرا گرفته است. محضرش آکنده از دیدارکنندگان است و سخن درباره چگونگی دعوت دینی و ارشاد و اصلاح. به او گفتم:
میدانم که ریشه و تبار لبنانی دارید. اما مایلم که بدانم نیاکان شما چه وقت و چرا هجرت کردند؟
نسب من به سید صالح شرفالدین میرسد که حدود ۱۵۰ سال پیش به اتفاق پسرش سید صدرالدین از لبنان هجرت و در عراق اقامت کرد. این هجرت به سبب حمله معروف جزار به سرزمین ما بود که در اثر آن فجایع و مصیبتهای بیشماری بر عالمان جبلعامل وارد آمد. از آن پس، این خانواده در کشورهای ایران و عراق گسترش یافتند و نام صدر را برای خود برگزیدند.
چه سالی متولد شدید؟
در سال ۱۹۲۶ میلادی (۱۳۰۷ شمسی) در شهر قم به دنیا آمدم.
علوم دینی را نزد چه کسانی فرا گرفتید؟
در قم نزد آیتالله بروجردی و در نجف اشرف نزد آیتالله سید محسن حکیم.
معروف است که شما از دانشکده حقوق فارغالتحصیل شدهاید. چه زمانی، در کجا و به چه زبانی؟
تحصیلاتم را در دانشگاه تهران و به زبان فرانسه گذراندم.
به چه زبانهایی تسلط دارید؟ آیا تألیفاتی هم دارید؟
به زبانهای عربی و فارسی و فرانسه تسلط دارم. کتابی تألیف نکردهام، اما در فقه مقالاتی نگاشتهام.
آیا در کنار وظایف دینی هدف خاصی را دنبال میکنید؟
فعالیتهای دینی من، قبل از هر چیز، ارتقای زندگی اجتماعی مردم بهطور عام و فرهنگ دینی مسلمین بهطور خاص است. بر این باورم که تا وقتی زندگی اجتماعی مردم در این سطح است، وضع دینی آنان را نمیتوان بهبود بخشید. از این رو، در صدد تأسیس مؤسسهای اجتماعی در شهر صور هستم تا برای بیکاران اشتغال ایجاد کند، به نیازمندان یاری رساند، یتیمان را پناه دهد و با استفاده از شیوههای جدید به آنان حرفه و صنعت بیاموزد. اخیراً موافقت اداره کل احیای اجتماعی (مصلحۀ الإنعاش الإجتماعی) را جلب کردهام تا با تقبل یکسوم هزینههای این مؤسسه، ما را در این امر یاری دهد.
منظورتان از حرفه و صنعت چیست؟
در رأس همه صنعت فرش ایران و در بخش کشاورزی کشت چای.
چگونه چنین کارهایی ممکن است. اصلاً آیا خاک ما برای کشت چای مناسب است؟
در مورد صنعت فرش استاد خبرهای از تهران خواهم آورد. در مورد کشت چای از حیث کارشناس فنی اعتقاد دارم آب و هوای اینجا برای تولید این محصول مناسب است، چراکه منطقه کشت چای باید مرطوب باشد. البته، برای شناساییِ هرچه بیشتر خاک نمونههایی به آزمایشگاه خواهم فرستاد. به هر حال، در حد توان خود خواهم کوشید تا با این عقبماندگیِ رایجِ اجتماعی در منطقه جنوب مبارزه کنم.
در مورد وظایف دینی چطور؟
این وظیفه در نزد من بر یک مبنا استوار است و آن مبنا را از این آیه شریفه برگرفتهام: «فَأَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنِیفاً فِطرَتَ اللهِ الّتِی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها لا تَبدِیلَ لخلقِ اللهِ ذلِکَ الدِّینُ القَیِّمُ.» [۱] این باور مرا بر آن میدارد تا همه مردم را برای پذیرش دعوت دینیِ درست آماده بدانم. بنابراین، دایره دعوت و تبلیغ خود را به مؤمنان و اهل مسجد محدود نخواهم کرد، بلکه فراتر از مسجد، در باشگاهها و مدارس و دانشگاهها نیز به سخنرانی میپردازم. میکوشم تا اعتماد جوانان را به توانمندی و صلاحیت دین در انطباق و همگامی با زندگی جدیدشان ـ هر قدر هم که پیشرفت و تحولیافته باشد ـ به دست آورم.
این حرکت، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، کانون خانواده را ارتقا میبخشد و قابلیتهای ذاتی آن را برای تکامل دینی و اخلاقی در دو جهان تقویت میکند. با این روش، در پی اجرای فرموده خداوند هستم که: «مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أو اُنثی و هُوَ مؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوهً طَیِبَهً و لَنَجزیَنَّهُم أجرَهُم بِأحسَنِ ما کانوا یَعمَلونَ.» [۲] این آیه ما را به این نکته رهنمون میکند که دین نه تنها با پیشرفتهای علمی و اجتماعی ناسازگار نیست بلکه با نیرویی توانمندتر جامعه را به سوی پیشرفتهای مادی و معنویِ بیشتر سوق خواهد داد.
برخی بر این باورند که دین با علم جدید سازگاری ندارد.
من چنین باوری ندارم. بر عکس، دانش را چراغ روشنگری میدانم که ما را به فعل خدای سبحان و عظمت و اتقان صنع او رهنمون میشود.
درباره تعدد فِرَق و فرقهگرایی در لبنان چه روشی را پیش میگیرید؟
اسلام، بنابر آیه کریمه «فَاستَبَقوا الخَیراتِ» [۳] به ما میآموزد که در سازندگی کشور و بالا بردن سطح زندگی مردم، آن هم در تمامی ابعاد اخلاقی و اجتماعی آن، بدون توجه به تعصبها و روشهای تخریبی و آثار منفی و رنجهای فراوانی که تا کنون بردهایم، با دیگر اقوام و مذاهب به رقابت برخیزیم: «انَّ هذِه اُمَّتُکُم اُمَّهً واحِدَهً و أنَا رَبُّکُم فَاعبُدونِ.» [۴]
به یاری خدا این شیوه را پیش میگیرم و پیروان همه مذاهب را دعوت خواهم کرد تا توانمندیهای خود را در سازندگی و فعالیتهای مثبت به کار گیرند. فرقهای پیشرفت خواهد کرد که آیینش با تحولات زمانه همراه باشد و از راه اجتهاد دینی، راهکارهایی بهتر برای حل مشکلات این روزگار ارائه دهد.
جامعه ما تحت سیطره مجموعهای از احزاب و گرایشهای فکری مختلف قرار گرفته است. نظر شما در قبال این جریانات چیست؟
ما بر این باوریم که مسلمان باید به امور دیگر مسلمانان و اهل کتاب اهتمام ورزد. فعالیتهای اجتماعی و مصالح مردم را میتوان به دو دسته مستقیم و غیرمستقیم تقسیم کرد. فعالیت مستقیم یعنی اصلاحاتی که خود میتوانیم در پی آنها برآییم و برای تحققشان تلاش کنیم. فعالیت غیرمستقیم یعنی تلاش برای تجدید نظام تا بر اساس مصلحت مردم و هدایت آنان بر پا شود.
آنچه برای من از آمدن یا رفتن یک وزیر و پیروزی یا ناکامی یک کاندیدا اهمیت بیشتری دارد، آن است که این وزیر یا آن نماینده را کمک کنم تا کاری سازنده و ثمربخش صورت دهد و سطح زندگی شهروندان این کشور را ارتقا دهد. بنابراین، حوزه فعالیت و اختیارات و توانمندی من با احزاب تفاوت دارد، زیرا فعالیت یک حزب غالباً در این زمینه است که زمام قدرت را بهدست گیرد یا حکومت را حمایت کند تا بلکه از این طریق به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. خواهش میکنم از همینجا دانسته شود که من با همه احزاب و گرایشها بر مبنای این شعار رفتار خواهم کرد: «اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبَّکَ بِالحِکمَهِ و المَوعِظَهِ الحَسَنَهِ.» [۵]
با توجه به اینکه شما به لحاظ سنی و فرهنگی پیشتاز نسل جوان هستید، چه پیشنهادهایی برای جوانان دارید؟
(با لبخندی جواب داد:) باید اعتراف کرد که جوانان آمال و آرزوهایی خاص خود دارند. در عین حال، این بدان معنا نیست که در آرزوهای خود غرق شوند یا چندان افراط کنند که جسم و عقلشان در برابر حوادث بیاعتنا شود. از این رو، در برخورد با جوانان، هم از شیوه تسامح استفاده میکنم و هم از نصیحت. من در مواجهه با جوانان، چشمی را باز میکنم و چشم دیگر را میبندم. آرزوی من این است که جوانان آنگونه باشند که درخور حسن ظن وطن باشند، چراکه جوانان پشتوانه شریان حیاتی و گل خوشبوی کشورند و همواره رایحهای از بهشت با خود به همراه دارند. آرزو دارم که آرمانهای ملی و ادبی و اخلاقی جوانان تحقق یابد تا در جامعهای که خداوند برایشان برگزیده است، از حمایت بیشتر و نیز ارزشی والاتر برخوردار شوند.
پیشتر و قبل از آنکه بهطور قطعی به صور برگردید، چند ماهی در این شهر اقامت داشتید. در آن زمان چه برنامههایی به اجرا گذاشتید که اینگونه آوازهاش لبنان را فرا گرفته است؟
البته، در مقایسه با وظایفی که برعهده دارم کاری انجام ندادهام. آنچه بدان اشاره میکنم، برخی کارهای خودجوش است که امیدوارم هر مسئولی در شهر و منطقه خود به آنها بپردازد:
اولاً، تکدیگری را بهطور جدی ممنوع کردم. و این پس از آن بود که به نمایندگی از افراد متمکن مسئولیت تأمین خوراک و پوشاک و نیازهای اساسی متکدیان را تأمین کردم، بهگونهای که نیازمندان اکنون مستمری خود را در منازل دریافت میدارند.
ثانیاً، ترتیبی داده شد تا برای هر بیمار نیازمند در کمترین زمان پزشک و وسایل درمان رایگان فراهم شود. در این خصوص سپاسگزار پزشکان شهریم که یاریگر ما هستند.
ثالثاً، جلسات دینی و اجتماعات عمومی را سامان داده ام، بهگونهای که بتوانند به تحقق اهداف خیرخواهانه و نیز به گسترش روح محبت و دوستی در میان مردم، آن هم همه مردم، کمک کنند.
البته، این فعالیتها و موارد دیگری که الان فرصت ذکر آنها نیست همه در چارچوب برنامههای جمعیت احسان و نیکوکاری شهر صور صورت میپذیرد که روز به روز بر دامنه فعالیتش افزوده میشود.
سخن که به اینجا رسید از علامه مصلح، سیدموسیصدر، برای گشادهرویی و حوصلهای که به خرج دادند، سپاسگزاری کردم.
پی نوشت ها:
[۱]. «به یکتاپرستی رو به دینآور. فطرتی است که خدا همه را بدان فطرت بیافریده است و در آفرینش خدا تغییری نیست. دین پاک و پایدار این است.» (روم، ۳۰).
[۲]. «هر زن و مردی که کار نیکو انجام دهد، اگر ایمان آورده باشد زندگی خوش و پاکیزهای بدو خواهیم داد و پاداشی بهتر از کردارشان عطا خواهیم کرد.» (نحل، ۹۷).
[۳]. «پس در خیرات بر یکدیگر پیشی گیرید.» (مائده، ۴۸).
[۴]. «این شریعت شماست، شریعتی یگانه. و من پروردگار شمایم، مرا بپرستید.» (انبیا، ۹۲).
[۵]. «مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان.» (نحل، ۱۲۵).