پنجمین همایش مجمع پژوهشهای اسلامی که چند هفته پیش در قاهره تشکیل شد، فرصت بسیار خوبی به وجود آورد تا برای سؤالهای فوق و برخی سؤالهای دیگر، به پاسخهای رضایتبخش و قانعکنندهای برسیم. خبرنگار نشریه روز الیوسف با امام موسی صدر، رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، که با فعالیتی چشمگیر در برنامههای همایش حضور داشت، ملاقاتی کرد و پرسشهای خود را آغاز کرد. داستان را از ریشههای تاریخی آغاز کنیم...
این مصاحبه به مناسبت آغاز همایش پنجم مجمع پژوهشهای اسلامی صورت پذیرفت و در ۸ ژوئیه ۱۹۷۵ (۱۸ خرداد ۱۳۴۹) در مجله مصری روزالیوسف به چاپ رسید.
اشاره به قلم آقای محمد الصلحانی، خبرنگار روزنامه روزالیوسف: ۸۰ میلیون مسلمان شیعه در سراسر جهان زندگی میکنند. از این عده فقط ۱۲ میلیون نفر در کشورهای عربی به سر میبرند. ۱۵۰ هزار نفر از آنان نیز در آمریکای لاتین زندگی میکنند و پستهای کلیدی در بخشهای اجتماعی و اقتصادی را به خود اختصاص دادهاند و نقش مهمی دارند و میتوانند نقش فزایندهای همچون سفیران غیر رسمی جهان عرب و اسلام برای آزادی و پیشرفت و ترقی اجتماعی ایفا کنند.
شیعیان چه کسانیاند؟ چگونه فکر میکنند؟ اصلاً مذهب تشیع چیست؟ اختلاف آنان با دیگر فرقهها و مذاهب اسلامی چیست؟ نقاط اشتراک و تفاهم و نقاط اختلافشان چیست؟ افقهای پیش رو برای همکاری بین شیعه و دیگر مذاهب اسلامی چیست؟
پنجمین همایش مجمع پژوهشهای اسلامی که چند هفته پیش در قاهره تشکیل شد، فرصت بسیار خوبی به وجود آورد تا برای سؤالهای فوق و برخی سؤالهای دیگر، به پاسخهای رضایتبخش و قانعکنندهای برسیم. خبرنگار نشریه روز الیوسف با امام موسی صدر، رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، که با فعالیتی چشمگیر در برنامههای همایش حضور داشت، ملاقاتی کرد و پرسشهای خود را آغاز کرد. داستان را از ریشههای تاریخی آغاز کنیم...
شیعه از کجا آمده و اولین فرقه مسلمان شیعه در جهان اسلام چه زمانی ظاهر شد؟
هرکس انسان دیگری را امام و رهبرِ خود بداند، در حقیقت، شیعه او شده است، یعنی از او پیروی میکند و برای او ارزش قائل است. در آغازِ اسلام گروهی از اولین مسلمانان از اهل بیت پیامبر (ص) پیروی کردند و آنان را امام و رهبر خود برگزیدند. از اینجا بود که اسم شیعه آلالبیت (ع) را به دست آوردند. بسا خود پیامبر (ص) اولین کسی بود که این نام را بر شیعیان نهاد، آنگاه که او عدهای از بزرگان صحابه را که پیوند محکم و استواری با علیبنابیطالب (ع) داشتند، شیعه علی (ع) خواند...
نامگذاری حضرت رسول (ص) را در حدیث صحیحی که حاکم حسکانی در کتاب شواهدالتنزیل و عسقلانی در کتاب الصواعق و طبرانی و دیلمی و ابنحنبل هر کدام در کتابهای مناقبشان و سیوطی در تفسیر الدُّرُّالمَنثور آوردهاند، مشاهده میکنیم. آنجا که پیامبر (ص) میفرماید: «یا عَلِیُّ تَأتِی أنتَ وَ شِیعَتُکَ یَومَ القِیامُهِ راضِیّیِنَ مَرضِیّیِنَ.» (ای علی، روز قیامت تو و شیعیانت وارد میشوید، در حالیکه هم شما از خداوند خوشنودید و هم خداوند از شما خوشنود است.)
افرادی چون سلمان فارسی و مقداد دؤلی و عمار یاسر و جعفربنابیطالب و، همچنین، ابوذر غفاری، اولین سوسیالیست انقلابی در اسلام، از شیعیان حضرت علی (ع) بودند. از زنان نیز میتوان از امالمؤمنین، امسلمه و حضرت فاطمه (س)، دختر پیامبر، و ماریه قبطیه نام برد. مذاهب دیگری نیز هست که شیعه نام گرفته، اما ما در اینجا بهطور خلاصه به مهمترین آنان، که همان شیعه دوازده امامی است، میپردازیم.
عقاید مذهب شیعه امامیه چیست؟
اولین مطلبی که باید گفته شود این است که مذهب امامیه بیش از مذاهب دیگرِ شیعه پیرو دارد و اکثر قریب به اتفاق شیعیان در جهان، که عده آنان از ۸۰ میلیون نفر هم تجاوز میکند، پیرو این مذهباند. شیعیان امامیه در اصول و عقاید کلی و اساسی اسلام با دیگر فرقههای اسلامی اختلافی ندارند.
نقاط اشتراک و تفاهم چیست؟
ایمان به خدا و یگانگی او، ایمان به فرشتگان و کتابهای خدا و رسولان الهی، ایمان به روز قیامت و غیر اینها از اعتقاداتی است که هر شیعهای در آنها راسخ است. قرآن کریم، به همین صورت کنونی، کتابی است آسمانی که هم الفاظ و هم معانی آن از طرف خداوند نازل شده است. نمازهای پنجگانه در اوقات مخصوص و قبلۀ نماز و روزه و حج و جهاد و انواع زکات، همچنین، امر به معروف و نهی از منکر، تمام این احکام و قواعد اسلامی قوانینیاند که هر شیعهای همه را کاملاً پذیرفته است.
محمد (ص) خاتم پیامبران است و هیچ پیامبری پس از او نخواهد آمد؛ حلال او تا روز قیامت حلال و حرامش تا روز قیامت حرام است؛ اسلام دین یگانۀ الهی است که تمام پیامبران به آن بشارت دادهاند و دینی است که تا ابد جاودانه خواهد بود؛ هر پیامبری شریعت و آیین خاصی داشته است، همانطور که قرآن کریم نیز به این امر تصریح میکند؛ و محمد (ص) کاملترین دین خدا را به بهترین و روشنترین شیوه و با تشریعی آسان به مردم ابلاغ کرده است.
دین اسلام دربرگیرنده تمامی جوامع و ملتها و برای همه جهانیان است؛ خداوند آن را رحمتی برای همه عالمیان و هدایتی برای همه مکانها و عصرها و نسلها بدون استثنا قرار داده است. اسلام علاوه بر اینکه عقیده است، فرهنگ و نظام کاملی برای زندگی است. همچنین، خط مشی رفتاری و اخلاقی برای انسان در زندگی و توشهای برای آخرت اوست تا روابط خود را با پروردگارش تنظیم کند. آنچه گذشت نقاط اشتراکی است که مسلمانان شیعه در آنها با هیچ مسلمان دیگری که مانند او از اسلام راستین پیروی میکند، اختلاف ندارند.
البته، در حقیقت، در دو مورد اختلاف نظر وجود دارد که از اختلافهای فرعی به شمار نمیروند، بلکه دو اختلاف اساسیاند، که دو رکنِ مذهب شیعه به شمار میروند. از دیدگاه شیعه امامیه ایمان حقیقی کامل نیست مگر با وجود این دو رکن اساسی در کنار یکدیگر به همراه سایر احکام و قواعد اسلامی که قبلاً برشمردیم.
نقاط اختلاف؟
دو نکته اختلافی که شیعیان را متمایز میکند، مسئله عدل و امامت است. در اینجا میکوشیم با شرحی گویا و خالی از ابهام این دو مسئله را بررسی کنیم.
آیا درباره عدل اختلافی وجود دارد؟
در گذشته فقط بعضی از مسلمانان به عدل الهی اعتقاد داشتند، اما در حال حاضر عامۀ آنان به آن ایمان دارند. همه شیعیان، از همان لحظه آغازینِ مسلمان شدن، به عدل الهی ایمان میآورند و آن را مطلق میشمارند، بهگونهای که ارتکاب هرگونه ظلم و قبحی از سوی خداوند محال است.
جایگاه حوادثی چون سیل و زلزله در عدل الهی کجاست؟
فرد شیعه با ایمان به عدل مطلق الهی این حوادث را تفسیر میکند و به آرامش روحی میرسد. خداوند در خلقت خود مسائل و حکمتهایی دارد که بر ما پوشیده و پنهان است. بعضی از آنها را درک میکنیم و از درک بعضی دیگر عاجزیم.
چه بسا، یکی از حکمتهای وجود این مصیبتها، برانگیختن دو غریزه حب بقا و میل همیشگی به بهتر شدن باشد، چراکه اگر این خطرها و تهدیدهای طبیعی نبود، تمدنها به وجود نمیآمد و علوم پیشرفت نمیکرد.
ستمهای اجتماعی، مانند فقر و جهل و عقبماندگی را چگونه میتوان توجیه کرد؟ حکمت آنها چیست؟
فقر و ظلم و مشکلات اجتماعی نتیجه کارهای خود مردم است و خداوند میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، باشد که به راه حق بازگردند.
امامت نزد شیعیان مفهومِ عقیدتیِ روشنی دارد که ولایت است. ولایت نزد شیعیان به معنای حکومت حقی است که امور کشور و مردم را اداره میکند. این کلمه برگرفته از این فرمایش خداوند متعال است: «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ.» [۱]
امامت معنای فقهی نیز دارد که در مبحث فقه شیعه درمورد آن سخن خواهیم گفت. همانطور که گفتیم، امامت یکی از اصول مذهب شیعیان به شمار میآید. هنگامی که خداوند در قرآن میفرماید: «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ،» شیعه چنین برداشت میکند که رسول اکرم (ص) دو مقام الهی دارد.
مقامِ اول مقام رسالت است. به این معنا که خداوند او را مأمور کرده است تا احکام الهی را به همه مردم ابلاغ کند. پیامبر این وظیفه را به بهترین وجه با امانت و دقت و به دور از هرگونه سستی و کاستی در ۲۳ سال پیاپی ادا کرد.
مقام دوم مقام ولایت است. به این معنا که خدا پیامبر را مأمور کرد تا قانون خداوند را اجرا کند و جامعهای اسلامی برپا کند که در آن روابط بین مردم با یکدیگر و نیز رابطه آنان را با حاکم و با خداوند تنظیم کند و این وظیفه الهی بر اساس اصل ولایت محول شده است.
از همین رو، خداوند مقام حکومت بر مردم و قضاوت در امورشان را به رسول خدا (ص) داد. خداوند اطاعت از پیامبر را در اموری که برای جامعه اسلامی ضروری میداند و، همچنین، در احکام کلی اسلام که اجرای آنها اطاعت از خداوند به شمار میآید، بر مردم واجب کرده است.
وقتی که مردم از تعالیم و دستورات رسول (ص) که به موجب اصل ولایت صادر میشود، اطاعت میکنند، از پیامبر اطاعت میکنند. اطاعت از پیامبر را هم خداوند واجب کرده است و اطاعت از رسول (ص) همان اطاعت از خداوند
ـ جلّجلاله ـ است.
تاریخ بیانگر این است که حضرت رسول (ص) این حق ولایت را اعمال کرد و زمام امور را در شهر مدینه به دست گرفت و برای سازماندهی و تشکیل جامعه کامل اسلامی در چارچوب شریعت قوانینی کلی وضع کرد. در این زمینه احکام و دستورات بسیاری درباره زندگی فردی انسان و نیز فعالیتهای او در ابعاد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و دفاعی وضع کرد.
هرکس سیره پیامبر را در آن دوره درخشان از اسلام بررسی کند، به جزئیات ظریف و جالبی از توجه حضرت رسول (ص) به حمایت از جامعه اسلامی در مقابل دشمنان خارجی و منافقان و فرصتطلبان داخلی دست مییابد. همچنین، درمییابد که اسلام چگونه با وضع قوانین و نظامهای اجتماعی از ایجاد شکاف و دودستگی در جامعه جلوگیری میکند و در برابر عقبماندگی و لاابالیگری و رکود و سستی در تولید میایستد. زمانی که پیامبر امتش را ترک کرد و به ملکوت اعلی پیوست، پس از ده سال و چند ماه که ولایت امور مسلمانان را برعهده داشت، امر ولایت برای تکمیلِ جامعه جدید، به موضوع بحث و اختلاف میان مسلمانان تبدیل شد. هم اکنون، آشکارا و بدون تعصب این مسئله را بررسی کنیم.
ولایت پس از پیامبر (ص)
در حقیقت، عقیده شیعه در این مسئله از این اندیشۀ اصلی سرچشمه میگیرد که باید حتماً دربارۀ شخصی که عهدهدار امور جامعه میشود، روایت صریحی از پیامبر (ص) و دستوری از سوی خداوند تبارک و تعالی وجود داشته باشد، تا همان «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» باشد، زیرا جامعه اسلامی تفاوت اساسی با جامعه جاهلی دارد و، در حقیقت، اسلام انقلابی بود که جامعه جاهلی را از بُن دگرگون کرد. نظام جدید برای اینکه در جان و روح مردم رسوخ کند، به کسی نیاز داشت که بتواند به آن نظام اهتمام ورزد و این همان مقامِ ولایت است که در مرحلۀ تشکیل جوامع اهمیت و دقت ویژهای پیدا میکند. بنابراین، انتخاب و گزینش چنین شخصی در آن دوران به علت حساسیت فراوان آن نقش و احتیاط و توجه خاص به آن مرحله نوپای جامعه جدیدِ دینی باید از طرف خداوند تعالی صورت بپذیرد. این گزینش عملاً صورت گرفت، که داستانی ژرف دارد.
هنگامی که رسول اکرم (ص)، به همراه مسلمانان در راه بازگشت از حجهالوداع به دو راهی غدیر رسیدند، کاروانها را نگه داشت و سپس خطاب به آنان فرمود: «آیا من به شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟» گفتند: «آری.» فرمود: «هر کس که من مولای اویم این علی مولای اوست.» سپس، از مردم خواست که با او در مقام امیرالمؤمنین بیعت کنند.
مسئله ولایت تلاشی برای بنیان نهادن حکومت صالح میان مسلمانان است. این مسئله از مهمترین واجباتِ اسلام و از بالاترین وظایف هر مسلمان به شمار میرود. بدینمعنا که برگزیدن شخصی که عهدهدار امور مسلمانان میشود، امر مهم دینی است. شیوههای جستجو و انتخابِ زمامدار در زمان کنونی، به علت اختلاف اوضاع زمانی، با شیوههایی که در اوایل دوران خلفای راشدین و پس از رحلت حضرت رسول (ص) وجود داشته است، تفاوت دارد. از سوی دیگر، آنچه در تاریخ اتفاق افتاد استقرار خلافت بر اساس ترتیب مشهور و ظاهریِ خلفای راشدین بود و علیبنابیطالب (ع) آخرین نفر از چهار خلیفه.
اما بحث و گفتوگو درباره درستی آنچه اتفاق افتاده دیگر سودی ندارد. بنابراین، باید توان و توجه خود را به زمان حال معطوف کنیم. اکنون بحث از ولایت، از این رو که باید برای برپایی حکومت صالح تلاش کرد، اولین واجب مسلمانان است، چراکه حکومت صالح مهمترین عامل برای برپاییِ جامعه صالح است و جامعه صالح، پیش از هر چیز، خاک حاصلخیزی است که انسانهای صالح پرورش میدهد.
در حقیقت، پس از بررسی دیدگاه شیعه درباره عدل و امامت، به نظر میرسد که بین شیعه و دیگر فرقههای مسلمان، اختلاف اساسی وجود ندارد که مانع تفاهم و گفتوگو شود. عدل و ولایت به اعتقادات بیشتر مسلمانان نزدیک است.
قبل از آنکه بحث درباره موارد اختلاف بین شیعه و دیگر مذاهب اسلامی را خاتمه دهیم، باید به اتهام دیرینهای اشاره کنیم که به تشیع نسبت میدهند و میگویند که شیعیان درباره برخی از صحابه بدگویی میکنند و به آنان دشنام میدهند. حقیقت در این مورد چیست؟
امام موسی صدر، رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، به این سؤال با صراحت کامل پاسخ میدهد:
در حقیقت، این اتهام به هیچ وجه به مذهب تشیع وارد نیست. حتی خود حضرت علی (ع)، هنگامی که اصحابش در جنگ صفین به معاویه و لشگریانش دشنام میدادند، آنان را به شدت از این کار منع میکرد.
گفتوگو همچنان بین من و امام موسی صدر ادامه داشت و او در بیان اصول و فروع مذهب تشیع با سخنان سودمندش حق مطلب را ادا میکرد. بحث ما به فقه شیعه و مذهب جعفری کشیده شد...
منابع و آموزههای این مذهب چیست؟
عالم بزرگ شیعیان لبنان میگوید: مسلمانان در شناخت اسلام و احکام و رهنمودهای آن از کتاب خدا و سنت رسول اکرم (ص)، که دو منبع اصلی است، استفاده میکنند. عامۀ مسلمانان سخنان صحابه را نیز سومین منبع در شناخت شریعت اسلام به حساب میآورند. اما در این منبع سوم، شیعه با سایرین اختلاف پیدا میکند. شیعه، در عین احترامی که برای صحابه قائل است، گفتار آنان را حجت نمیداند، مگر در مواردی که به روایات پیامبر تعلق گرفته باشد یا اینکه سخن صحابی درباره ضرورت رجوع به پیامبر در امور پیروی کردن از ایشان و توجه به سخنان ایشان باشد.
شیعیان به سخنان اهل بیت پیامبر استناد میکنند، زیرا خودِ پیامبر به تمسک به آنان و پذیرفتن سخنانشان سفارش کرده است. شیعیان به ارشادات و رهنمودهایی که دائماً روزانه از پیشوایان، بهویژه در دوران امام باقر و امام صادق (ع) میشنیدند، ملتزم و پایبند بودند و این رهنمودها آنان را در ایجاد چارچوبی عقلانی برای تعالیم دینی یاری میکرد، بهطوری که اجتهاد خطری برای دین به وجود نمیآورد. به همین علت باب اجتهاد نزد آنان هنوز باز است.
از سوی دیگر، روایات بسیاری از قول خدا نزد اهل بیت (ع) فراهم بود. همه اینها فقه شیعه را پربار و مبانی عقیدتی آن را غنی کرد و باعث گشوده شدن درهای پیشرفت و تجدد و نشاط و طراوت به روی فقه گردید. پس فقه و امام معصوم، مورد اختلاف دیگری بین شیعیان و بقیه مسلمانان است و این اختلاف ما را با یک اختلاف دیگر یعنی اجتهاد و مرجعیت آشنا میکند. اجتهاد به معنای فهم جدید و مترقی بر اساس متون دینی و منابع فقهی است؛ نه تشریع است و نه قانونگذاری جدید و نه جمود و نه اصرار بر یافتههای گذشته. اما رفتهرفته اجتهاد به امری دشوار تبدیل شد، چراکه دامنه فقه و منابع آن گسترش یافت و حوادثی که برای کتابها و کتابخانهها اتفاق افتاد، بین ما و سرچشمههای اصلی فاصله انداخت. همچنین، سستی بعضی افراد در نگهداری کتابها، نیز جعل احادیث از سوی دشمنان اسلام و دیگران، مشکلات بسیاری در این راه به وجود آورده است.
از سوی دیگر، ارتباط بین حوزه فقه و دیگر حوزههای اجتماعی، ارتباطی پابرجا و جداییناپذیر گشت. این مشکلات و مانند آنها در گذشته، اجتهاد را در جهان اسلام به صورت تخصصی نادر درآورد، بهگونهای که فقط عدۀ کمی از عالمان به آن روی میآوردند و بیشتر عمر خود، بلکه تمام آن را صرف این کار میکردند. مکلفان باید در مسائل شرعی و احکام دینی نظر مجتهدان را جویا شوند و به آن عمل کنند. ائمه معصومین (ع) درباره مسائل و احکام دینی همه مسلمانان را در زمان غیبت به پیروی از فقها و حرکت در مسیرشان سفارش کردهاند، چراکه اگر کسی از فقها روی بگردانَد مانند کسی است که از خدا روی گردانده است.
منظور از عصر غیبت، دورانی است که امام در بین امت حضور ندارد. بنابراین، زمانِ انتظارِ ظهورِ امام است. در احادیث متواتر از رسول اکرم (ص) نقل شده است که «لَوْ لَمْیَبقَ مِن الدّنیا إلّا یَومٌ واحَدٌ لَأطالَ اللهُ ذلک الیوم حتّی یَبعَثُ الله رجلاً مِن أهلِ بَیتی اِسمُهُ إسمی و کُنیتهُ کُنیتی. یَملأ اللهُ به الارضَ قسطاً و عدلاً کما مُلئِتْ ظُلماً و جوراً.» [۲] (اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، در آن روز مردی از خاندان من ظهور خواهد کرد که همنام و همکنیه من است. خداوند به وسیله او زمین را پر از عدل و داد میکند، بعد از آنکه ظلم و ستم آن را فراگرفته است.)
او همان مهدی منتَظَر است و عصر حاضر همان دورهای است که غیبت کبرا نامیده میشود. وظیفه مسلمانان در این عصر پیروی از مجتهد است. مجتهد تنها مرجعی است که صلاحیت ادا کردن مسئولیتهای امام را در مسائل دین دارد. البته، در صورتی که آن مجتهد بنا بر حدیث شریف خویشتندار و نگهبانِ دینِ خود و مخالفِ هوای نفس و فرمانبُردار مولای خویش باشد. فقط مجتهد عادل حق فتوا دادن و قضاوت در مسائل و احکام شرعی را دارد و نیز میتواند تا حد امکان به امور حسبی رسیدگی کند.
اکنون نقش مجتهد را شناختیم. بفرمایید نقش مرجع اعلم چیست؟
نظرخواهی از مجتهد عادل در احکام دینی در حقیقت مراجعه انسان به متخصصان یا به تعبیر قرآن «سؤال از اهل ذکر» در آن احکام است. اگر آرای مجتهدان متفاوت باشد و مکلف بتواند به فقیهترین و عالمترین آنان رجوع کند، این کار بر او لازم و واجب است. این است مبنای انتخابِ مرجعِ اعلا، که فقیهترین شخص بین مجتهدان زنده، بر طبق مذهبِ تشیع است.
بسیار خوب، پس از اینکه دانستیم مرجع اعلا در مذهب تشیع چگونه انتخاب میشود، بفرمایید اکنون چه کسی این منصب را بر عهده دارد؟
مرجع اعلم اکنون آیتالله سیدمحسن حکیم است. ایشان در نجف اشرف در جوار مرقد مطهر امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (ع) زندگی میکند. ۸۶ سال سن دارد و از ذریه امام حسن (ع) و از نسل طباطباییاند که منسوب به ابراهیماند و از طرف مادر نیز به امام حسین (ع) میرسند.
نقش این مرجعِ اعلا چیست؟
ایشان، علاوه بر مدیریتِ بزرگترین و باسابقهترین دانشگاه دینی که در نجف قرار دارد، وظیفه سنگین رهبری مذهب تشیع را بر عهده دارند. نیز، به تألیف و تدریس و آگاهیبخشی و تربیت و پذیرش مراجعان نیز مشغولاند. آیتالله سیدمحسن حکیم تألیفات بسیاری دارند که مهمترین آنها کتاب ۱۲ جلدیِ مستمسک العروهالوثقی در حوزه فقهِ استدلالی است.
چه رابطهای بین حوزه نجف و دانشگاه الأزهر وجود دارد؟
در حوزه نجف مجتهدان و متخصصان بزرگی در زمینههای مختلفِ علومِ اسلامی و ادبیاتِ عرب وجود دارند. این حوزه نقش تاریخی و مهمی در حفظ فقه و علوم اسلامی و زبان عرب به عهده داشته است. تعامل میان حوزه و دانشگاه الأزهر شروع شده و در حال رشد و گسترش است و این تأثیر و تأثر برای تحقق بخشیدن به آرمانهای مسلمانان در سراسر جهان بر پایههای استواری تکیه دارد، ولی این همکاریِ مطلوب به معنیِ نادیده گرفتن میراث مذهبی و یا بازگشت به ارتجاع فکری در برابر احکام غیبی نیست، بلکه مطلوبِ ما گفتوگو و تبادل تجربههاست و، اساس آن، احترام و اطمینان متقابل و به دور از هرگونه سازش و یا دشمنیطلبی است تا نتیجه این همکاری برای مردم منعکس و موانع اتحاد آنان در اهداف و راه برطرف شود.
مطلوب آن است که شعائر و آیینهای دینی از قبیل اعیاد و اذان و شکل جماعت و بعضی از مناسک حج در تمام جهان اسلام یکپارچه گردد.
امام موسی صدر افزود: هنگام شرکت در جلسات اخیر مجمع پژوهشهای اسلامی در قاهره، نامه ویژهای در این باره به مجمع تقدیم کردم، زیرا بدون تردید یکپارچه کردن این آیینها تأثیر خاصی بر همه مسلمانان خواهد داشت.
عده شیعیان در جهان اسلام به بیش از ۸۰ میلیون نفر میرسد. حدود ۱۲ میلیون نفر از آنان در کشورهای عربی از جمله عراق و لبنان و یمن و بخش شرقیِ عربستان سعودی و سوریه و منطقه خلیج فارس به سر میبرند و برخی قبایلِ شیعه هم در سودان و الجزایر و مصر سکونت دارند. غیر از جهان عرب، شیعیان در کشورهای ترکیه و اتحاد جماهیر شوروی و ایران و پاکستان و هند و چین و اندونزی و سومالی نیز به سر میبرند.
شیعیان در مناطق مختلف جهان هزاران مؤسسه فرهنگی و کتابخانه عمومی و دانشگاه و انجمن دارند. همچنین، نمایندگان و گروههایی از شیعیان در اروپا و آسیای شمالی و آمریکا و مناطق مختلف آفریقا حضور دارند.
شیخ آقا بزرگ تهرانی، از علمای بزرگ تشیع، که در نجف میزیست و در سال ۱۳۸۹ هجری قمری برابر با۱۹۷۰ میلادی از دنیا رفت، توانست تألیفات شیعه را در کتاب بزرگی به نام الذریعه الی تصانیف الشیعه در۲۰ مجلد گردآوری کند، که عنوان دهها هزار کتاب و رساله را در بر دارد.
سیدمحسن امینعاملی، عالم بزرگواری که در دمشق میزیست، نیز توانست کتابی با نام أعیان الشیعه، تقریباً در۲۷ مجلد، تألیف کند که احوال و زندگینامه رجال شیعه را در حوزه دین و ادبیات در بر دارد.
همچنین، با مطالعه کتاب تأسیس الشیعه الکرام لفنون الإسلام، نوشته سیدحسن صدر عاملی، میتوانیم تلاش خستگیناپذیر بسیاری از بزرگمردان شیعه را در عرصه دین و ادب مشاهده کنیم.
لبنان از زمان طلوع اسلام و پیش از تمام کشورهای اسلامی، غیر از مدینه منوره، سکونتگاه شیعیان بوده است. علت گسترش تشیع در لبنان و سوریه این است که پرچمداران دعوت به اسلام در این منطقه شیعیانی مانند ابوذر غفاری بودهاند. دیگر اینکه منطقه شامات تبعیدگاه صحابه و تابعین بزرگی بود که به خلفا و حکام آنان اعتراض شدید داشتند و بیشتر آنان مانند مالک اشتر و حجربنعدی و عمربنحمق و غیر اینها شیعه بودند. حتی دو نفر اخیر در شام به شهادت رسیدند و همانجا همراه با یارانشان دفن شدند. سپس، واقعه تاریخی و مشهورِ صفین و، بعد از آن، مصیبت شهادت امام حسین، سید الشهدا (ع)، به وقوع پیوست. تا اینکه حکومت حمدانیان و بنیعمار تأسیس شد و دورانی طلایی را برای شیعیانِ آن منطقه رقم زد. اما به دنبال آن، هفت قرن به ظلم و آوارگی و سوزاندن و قتل گذشت.
عده شیعیانِ لبنان حدود ۶۴۵ هزار نفر است اما شعیان مهاجر لبنانی، در آمریکای شمالی و جنوبی و آفریقای غربی و لیبی و خلیج و استرالیا و غیر اینها به حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار نفر میرسند. شیعیان لبنان بیشتر در جنوب و بقاع و بیروت و برخی مناطق شمالی تمرکز دارند.
گفتنی است سنت نظام در لبنان بدین شکل است که رئیس پارلمان لبنان شیعه است و طبق قانون، ۱۹ نفر از ۹۹ نماینده مجلس را شیعیان تشکیل میدهند. همین نسبتِ ۱۹ به ۹۹، حدود ۲۰ درصد، حق طبیعی شیعیان در وزارتخانهها و پستهای دولتی و بخشهای مختلف زندگی عمومی است.
همچنین، در همه مناطق شیعهنشین، مسجدها و انجمنهای فرهنگی موجود است که حسینیه نام گرفته است. شیعیان ۸۰ عالم دینی و دادگاههای شرعی جعفری، چه بدوی و چه تجدیدنظر، دارند که همراه با دادگاههای شرعی اهل سنت زیر نظر شورای قضای اسلامی فعالیت میکنند.
گفتوگو همچنان ادامه داشت و امام موسی صدر به پرسشهای من درباره شیعه جواب میداد تا خواننده بتواند شناختی جامع از این مذهب پیدا کند، مذهب بزرگی که پیروان آن نقش مهمی در مراحل مختلف تاریخ اسلام ایفا کردهاند. طبیعی بود که بعد از این شناخت، سخن از مجلس اعلای شیعیان به میان آید. این مجلس همان مجلسی است که امام موسی صدر ریاست آن را بر عهده دارد و برای اولین بار در مقام نماینده این مجلس در پنجمین همایش مجمع پژوهشهای اسلامی در قاهره شرکت کرد.
سرگذشت مجلس چیست؟
پیش از آنکه از این مجلس صحبتی به میان بیاوریم، نگاهی گذرا بر فِرَقِ دینی در لبنان و مجلسهایشان بیندازیم. در لبنان شانزده فرقه دینی وجود دارد. هر فرقه مجلسی دارد که ساماندهی امور دینی و مدیریت اوقاف و مؤسسات اجتماعی آن فرقه را عهدهدار است. انگیزههای حقیقی از تشکیل اینگونه مجالس و تشکیلات در لبنان، سه مورد است:
۱. تنظیم امور دینی و عبادتگاهها و اوقاف، که حکومت به دلیلِ وجود فِرَقِ بسیار و حساسیتهای فراوانی که درباره آنها وجود دارد، قادر به انجام دادن اینگونه امور نیست.
۲. مشارکت نسبی آنان در حقوق و وظایف؛ نظام حاکم بر لبنان در حقیقت نظامی است بر اساس ائتلاف بین گروههای لبنانی، که از آنها به طایفه یاد میکنند.
۳. طوایف (فرقههای) لبنانی مشارکتی فعال در فراهم ساختن منافع عام و خدمات اجتماعی، همچون آموزش و پرورش و سلامت دارند.
درمورد شیعیان، این مطلب را یادآور میشویم که فقط در سال تحصیلیِ ۶۷ـ۶۸ نسبتِ دانشآموزان آنان در مدرسههای غیردولتی و دولتی، به ترتیب، ۶۴ و ۳۶ درصد بوده است، با توجه به اینکه بیشتر مدرسههای غیردولتی همان مدرسههای متعلق به فرقههاست.
مجلس اعلای شیعیان لبنان جدیدترین مجلس از مجالس شانزدهگانه فرقههای لبنان است و تأسیس آن طبق قانونی است که در سال ۱۹۶۷ به تصویب مجلس لبنان رسید و در می۱۹۶۸ به اجرا درآمد.
رسالت این مجلس، همانطور که پیش از این بیان کردیم، همانند رسالت دیگر مجالس دینی ـ فرقهای است. مجلس دو هیئت دارد، هیئتی شرعی که اعضای آن دوازده عالم دینی منتخب از میان علمای لبناناند. وظایف این هیئت عبارت است از: نظارت کامل بر تمامیِ قوانینی که به نحوی با مسائل دینی در ارتباط است؛ نظارت ویژه بر قوانینی که به اسناد و ثبت احوال مدنی افراد مربوطاند؛ اهتمام به آموزش و ارشاد دینی در تمامی مناطق لبنان و برای شیعیان لبنانی خارج از کشور؛ همچنین، آموزش و ارشاد دینی در دانشگاهها و باشگاهها و رسانههای گروهی. اینها علاوه بر مسئولیتهای مشترکی است که هیئت در ساماندهی اوقاف و سیاستگذاری دینی بر عهده دارد.
هیئت دوم هیئت اجرایی است. اعضای آن نمایندگان شیعیان در مجلس لبنان و دوازده تن از فرهیختگان و کارشناسان بزرگ لبنانی در زمینههای قضایی و پزشکی و حقوقی و مهندسی و تبلیغاتی و اجتماعی و اداریاند که کمیتههای متعدد دارد. این هیئت انواع فعالیتها را برای پیشرفت پیروان این مذهب در زمینههای مختلف صورت میدهد. این فعالیتها عبارتاند از: مبارزه با بیسوادی و آوارگی؛ برپاییِ بیمارستانها و مؤسسات اجتماعی و حمایت از آنها؛ حفاظت از حقوق پیروان این مذهب و برقراری تعادل در حقوق و وظایف. اینها غیر از پرداختن هیئت به اختیارات اجراییاش است.
سهم زنان در فعالیتهای مجلس چقدر است؟
مجلس توجه ویژهای به زنان مسلمان دارد و میکوشد تا آنان را، در چارچوب تعالیم اسلامی، برای رویارویی با نبرد دشوار زندگی بهطور کامل آماده سازد. این تلاش از راه برپایی و فعالسازی جنبشها و مؤسسات مربوط به زنان پیگیری میشود.
با توجه به آگاهی و توجه به مسائلِ مختلفِ دنیای عرب و اسلام، مجلس به تبلیغات و رسانهها اهمیت میدهد و جایگاه ویژهای برای آنها در فعالیتهایش در نظر میگیرد و این نقش تبلیغاتی به وسیله مهاجران لبنانی در مناطق مختلف جهان که در واقع سفیران غیر رسمی لبناناند، در زمینههای روابط عمومی و تبلیغاتی و دیپلماسی صورت میپذیرد.
بهطور خاص، مجلس، بنا بر تحقیقاتی که سید موسی صدر شخصاً در سال ۱۹۶۷ ارائه داده، اعتقاد دارد که جامعه مهاجران لبنانی در آفریقا و در سراسر دنیا میتوانند به صورت نیرویی عظیم در خدمت منافع ما باشند.
هماکنون مجلس حرکتی فعال و علنی برای وحدت تلاش مسلمانان آغاز کرده است؛ وحدت تلاشهای مسلمانان چه در سطح ملی لبنان و چه در سطح جهان. همچنین، مجلس بررسی دقیقی را دربارۀ این مسئله شروع کرده است. امید فراوان میرود که مجلس در تحقق این رسالت مهم موفق شود و بتواند نقش مهمی در تحقق این برنامه ایفا کند.
دیدار امام موسی صدر از قاهره در نشستهای مجمع پژوهشهای اسلامی چه نتایجی به همراه داشته است؟ ایشان اینگونه جواب میدهد:
این دیدار امید ما را افزون و آن را نسبت به زمان قبل از برپاییِ نشستِ مجمعِ پژوهشهای اسلامی چند برابر کرد. آمادگی خاصی برای خدمت به اسلام در میان همگان، خصوصاً در بین مسئولان، یافتم.
من هرگز آنچه را که هنگام دیدار با آقای رئیسجمهور، جمال عبدالناصر، از ایشان دریافتم، فراموش نمیکنم. ایشان توجه ویژهای به لبنان دارد، همچنانکه به مصر و به هر کشور عربی دیگر اهتمام میورزد. به راستی ایشان مسائل لبنان را خوب درک میکند و همین به ما ایمان میدهد که پیروزی به یاری خداوند بهزودی قرین امت عرب خواهد شد.
مسئله اساسی که فکر مجلس را مشغول کرده چیست؟
مشکلِ جنوبِ لبنان... و بهخصوص بعد از اینکه اسرائیل تلاش کرد قسمتی از جنوب لبنان را اشغال کند و ارتش لبنان و مقاومت فلسطین به پشتیبانی لبنان و کشورهای عربی در برابر او ایستادهاند و نیروهای اسرائیل پس از تحمل خسارتهای جبرانناپذیر مجبور به عقبنشینی شدند. بدینسان مردم جنوب لبنان پایبندی خود را به سرزمینشان ثابت کردند و نشان دادند که قربانیان بسیار آنان را از ایستادگی بازنمیدارد.
مشکل ما با اسرائیل در دو چیز خلاصه میشود: یکی تجاوزهای مکرر اسرائیل به لبنان و دیگری چشمداشتهای استراتژیک صهیونیستها به جنوب لبنان و منابع آبی سرزمینهای اشغالی. صهیونیستها تحرکات مبارزان فلسطینی را بهانهای قرار میدهند برای جلب نظر موافق مردم مغربزمین برای رسیدن به آرزوهای خویش.
لبنان نه میتواند نقش پلیس را در حمایت از مرزها ایفا کند، و نه میتواند از وظایف خویش در مشارکت برای آزادسازی فلسطین و پایان دادن به سرکشیها و تجاوزهای اسرائیل شانه خالی کند. از همین رو، اسرائیل اولین دشمنِ لبنان به حساب میآید. اینها اصولی است که مصوبات مجلس اعلای شیعیان از آنها سرچشمه میگیرد.
شما چه گامهای مثبتی برداشتهاید؟
ما تلاش کردیم تا همکاری را میان سازمانهای فلسطینی و نیروهای لبنانی (ارتش لبنان) برقرار سازیم تا از این رهگذر بتوانیم توافقنامه قاهره را عملی کنیم و مردم منطقه، همچنین نیروی دفاعی آن را آماده سازیم.
نقش مجلس در تبلیغ اسلام
۱. اسلام رهبانیت را مردود میداند و راه را برای انسان باز گذاشته تا با آنچه خداوند به او عطا فرموده زندگی و آخرتش را تأمین کند و خدا را چه در محل کار و چه در جاهای دیگر و چه در زندگی خصوصی خود عبادت کند. اسلام زهد را اینگونه تفسیر میکند که چیزی مالک انسان نشود، اما مالک شدن انسان منعی ندارد. هیچ دعوتی نمیتواند بدون توجه به وضع معیشتیِ انسان به موفقیت دست یابد.
۲. باید به ابعاد فرهنگی و تمدنی اسلام در کنار آموزههای فقهی و اخلاقی آن توجه کرد.
۳. لازم است به مسائل پسران و دختران جوان و این آیندهسازان کشور توجه داشت و، همچنین، باید اسلام را به صورت برنامه و روشی برای ساختن جامعهای خودکفا و عادل و توسعهیافته به آنان معرفی کرد.
۴. از نقش زن در جامعه نباید غفلت شود. باید به او توجه داشت و او را در جایگاه واقعیاش قرار داد و ملاحظهکاری و احتیاط بیمورد را درباره آنان در امور تبلیغی اسلام کنار گذاشت.
و اما.....
۵. باید تکلف میان مبلغ اسلام و مردم برداشته شود تا آنان بتوانند هر سؤالی را مطرح کنند.
حدود۳۰ سال پیش، از میان علمای وارسته شیعه، عالم مجاهدی به نام شیخ محمدتقی قمی به پا خاست و با همکاری علمای بزرگِ دانشگاه الأزهر و در رأس آنان شیخ محمود شلتوت و شیخ عبدالمجید سلیم، مجمع تقریب مذاهب اسلامی را در قاهره تأسیس کرد. این مجمع از همان آغاز تأسیس که کارِ شناساندنِ مسلمانان به یکدیگر را از طریق مجله رسالهالإسلام در پیش گرفت با سختیها و اشکالتراشیهایی مواجه شد. ولی امروز در قاهره فضای بازی را شاهدیم که این مژده را میدهد که این موانع در حال برطرف شدن است.
مؤسسات دینی در قاهره علاوه بر موسوعه عبدالناصر للفقه، که گستردهترین تحقیق در فقه تطبیقی است، طرح دیگری در پیش رو دارند که عبارت است از گردآوری تمام روایاتی که مسلمانان با اتفاق نظر از پیامبر (ص) نقل کردهاند. این کار گامی بزرگ در راه یکپارچهسازی سنت نبوی و تحقق تقریب مذاهب است.
این برنامهها و فعالیتهای گسترده اسلامی که وزارت اوقاف و امور الأزهر در زمینههای مختلف تمدن اسلامی صورت میدهد و نیز فعالیتهای باز و منظم انجمنهای جوانان مسلمان، همگی، طلیعه خیر و بشارت راستین به آیندهای باشکوه است.
گفتوگو با امام موسی صدر به پایان رسید... و قلبم همچنان اشتیاق دارد که بیش از پیش با گنجینههای شناخت مذهب تشیع که در طول مراحل مختلف تاریخ نقش حساس و مهمی در پربار کردن دین اسلام داشته است، آشنا شود. تا دیداری دیگر در صفحات مجله روز الیوسف و در اجلاس آینده مجمع پژوهشهای اسلامی خدا نگهدار.
محمد الصلحانی، قاهره
پی نوشت ها:
[۱]. «پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاتر است.» (احزاب، ۶).
[۲]. شیخ حر عاملی، محمدبنحسن، إثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، چاپ اول: بیروت، اعلمی، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص ۲۳۸.