امام موسى صدر: «خطرى که لبنان را تهدید مى کند از درون سرچشمه مى گیرد و آن خطرْ منفى قلمداد کردن تعدد طوایف است. جز با همکارى، حیاتى براى جامعه متصور نیست. ما باید هم از نظر اندیشه و هم از نظر حکومت و مردم رو به تحول و پیشرفت داشته باشیم وگرنه لبنان از دست مى رود.» روزنامه بیروتى الحیاه در شماره ۷۲۸۳ در تاریخ ۲۵/۱۱/۱۹۶۹ مطلب زیر را انتشار داد.
ایشان سخنرانی خود را بـا این عبارت آغاز کرد که ما هر قـدر در علل و عوامل این نگرانی با هم اختلاف نظر داشته باشیم، در اصل آن با هم اختلافی نداریم. یعنی همه ما درباره لبنان احساس نگرانی میکنیم. وی گفت: «میان نگرانی و آمادگی برای مشکلات فرق است. نگرانی احساسی است که علاجی ندارد یا درمان آن بالاتر از سطح امکانات ماست.»
وی سپس سؤال کرد: «آیا این مشکلات بالاتر از امکانات و قوه اندیشه و قدرت محدود ماست؟» و اضافه کرد: «کسی که انتظار دارد که خود سرنوشت و آینده خود را رقم زند و کرامت خود را تأمین کند اما فداکاری نکند و دشواریها و سختیها را تحمل نکند، مطمئناً اشتباه میکند.
خطرهایی کـه لبنـان را تهدیـد میکننـد، کداماند؟ نگرانـی در کجاست؟ آیا خطر همان وجود حکومت نژادپرست و تجاوزگر اسرائیل است؟ یا این قسمتی از خطر است؟ آیا این خطر در استعمار است؟ این نیز ممکن است قسمتی از خطر باشد. آیا این خطر در کمونیسم است که در روح و جانِ طبقات تحصیلکرده و طبقات محروم نفوذ کرده و آن را بهسوی جنگ درونی میکشد؟ این هم قسمتی از همان خطر است. این همه را میتوان سختیهایی دانست، ولی نمیتوان آنها را خطرهایی قلمداد کرد که ما از آن به نگرانی تعبیر میکنیم.
حقیقتِ امت یا ملت در این تعریف که بگوییم مجموعهای از افراد یا کمیت منفعلی از بشر است، خلاصه نمیشود. واژه ملت با مردم تفاوت دارد. ملت یعنی وجود وحدت و فکر و رسالتی واحد که بر دوش مردم قرار دارد و موارد اختلاف را در کورهای میگدازد و ذوب میکند و همه را تبدیل بهوجودی منسجم و یگانه میکند. این مفهوم ملت یا امت است. اسرائیل و استعمار با یک امت چه میتوانند بکنند؟ آنان را آواره کنند یا بکشند؟ اینگونه تجاوزها تا وقتی که حتی یک نفر از امتی وجود دارد و به وحدتی که شکلدهنده ملت است، ایمان دارد، هیچ آسیبی نمیرساند. خطری که امت و لبنان را تهدید میکند از درون همین امت سرچشمه میگیرد؛ از جمله فرقهگرایی و تبعیض که در ذهن برخی از ما جای دارد. وحدت کلیه محاسبات و معادلات را دگرگون میکند و جامعه را به مرحله تعامل و همکاری میرساند، مرحلهای که افراد با هم دادوستد دارند.»
امام صدر به ترس مسیحیان از انقلابهایی که در سرزمینهای عربی و اسلامی روی داده اشاره و تأکید کرد که اسلام هرگز برای برادران مسیحی خود خطری نداشته است و، البته، که دست خدا با جماعت است. حیات جامعه جز با همکاری میسر نیست و کشورها با همین همکاری نیرو میگیرند. خطر اصلی در تعدد فرقهها نیست، بلکه اگر این تعدد به نقطهضعف تبدیل شود، آنگاه است که فاجعهای بزرگ برای وطن روی میدهد.
ارزش کشور ما بسیار است، ولی به دستهای نیرومند و فراموش کردن منیتها و فرقهگراییها نیاز دارد.
بر ماست که عقل خود را چه در سطح حکومت و چه در جامعه رشد و پرورش دهیم، وگرنه لبنان از دست خواهد رفت. درمان این خطر با بالا بردن سطح تفکر و مسئولیتپذیری بیشتر ممکن است.
ایشان سخنرانی خود را با این عبارت به پایان رساند: «من از رسیدن به بنبست هشدار میدهم. ما درباره آینده لبنان بسیار نگرانیم.»