امام موسی صدر در جواب نامه ارسالی از یک دانشجوی لبنانی در سال ۱۹۷۸ به سوالات او درباره اوضاع لبنان پاسخ می دهد.
متنی که در ادامه می خوانید، پاسخ امام موسی صدر به نامۀ یكی از دانشجویان لبنانی به نام هاشم طه (از اهالی صیدا) است كه در شهر دوسلدروف آلمان مشغول تحصیل بود. او در نامه ای خطاب به امام موسی صدر، پرسش هایی دربارۀ اوضاع داخلی لبنان و موضع ایشان در قبال نیروهای حافظ صلح بین المللی مطرح كرده بود و امام در جواب این نامه به پرسش های او پاسخ می دهد. ترجمۀ این نامه در جلد نهم مجموعۀ «گام به گام با امام» منتشر شده است.
فرزند گرانمایه و امید آیندۀ كشور، سلام و درود و بركات خداوند بر تو و خانوادۀ ارجمند و كشورت كه از دوست و دشمن زخم خورده و بازگشت سرافرازانه و مصمم تو را چشم به راه است.
وقایع دردناكی كه سراسر لبنان و به ویژه سرزمین ما و اهالی آن را در برگرفته است، موجب قطع ارتباط ما با تو و دوستانت گردیده بود، زیرا متأسفانه بخش های مختلف مجلس اعلا قادر به پیگیری فعالیت های خود نبودند. اما اكنون، پس از ساماندهی امور بخش ها و زیرمجموعه ها، به ویژه دفتر امور دانشجویان، و پس از بهبود نسبی اوضاع، بر آن شدم كه خطاب به تو بنویسم و پس از ابلاغ درود و دعای خیر، از باب تذكر و یادآوری، شرح مختصری از اوضاع كل كشور را بازگویم و بر این نكته تأكید كنم كه كشور، هم كیشان، خانواده و آینده ای درخشان در انتظار تو هستند و به بازگشت تو چشم دوخته اند تا با كوله باری از توانایی، فرهنگ و تجربه، بازآیی و بر زخم وطن مرهم گذاری و برادران نیكوكارت را در مسیر پیشرفت و ترقی یاری دهی؛ همان ها كه همه چیز خود را تقدیم كردند، اما از داشتن همه چیز محروم ماندند.
تندباد توطئۀ بزرگ و ناجوانمردانۀ داخلی، اسرائیلی و بین المللی همچنان لبنان را درمی نوردد و برادران عرب، ما را و این صحنه را با دیدگان خواب آلود می نگرند؛ و اگر برخی موضع گیری های شرافتمندانه در جهان عرب نبود، آدمی را این گمان به ذهن می رسید كه آنان نیز در توطئه شریك یا تماشاچی اند.
نابودكردن همزیستی در لبنان برای منافع رژیم صهیونیستی، انتقام گیری از لبنان و عرب ها، ضربه زدن به مقاومت فلسطین و منحرف كردن افكار عمومی جهان عرب و سوریه و دامن زدن به مسئلۀ اقلیت های دینی، فقط برخی از اهداف این توطئه بوده است، و موضوع اخیر (مسئلۀ اقلیت ها) شیعیان را هدف قرار داده است و این در حالی است كه شیعیان بیش از دیگر مردم لبنان از تجزیۀ كشور متضرر خواهند شد.
درد و رنجی را متحمل شدیم كه از حد و اندازه فزون است، زیرا برای مقاومت در برابر بخش جدیدی از توطئه، یعنی هجوم نظامی، آمادگی نداشتیم. اما میهن را كاملاً باور داشتیم و این باور را می توان از مناطق و محله های ما در جنوب و از آماده نبودن قبلی ما در بُعد نظامی به خوبی دریافت. تمام توان ما، امكانات و آمادگی مختصری بود كه برای مقابله با حملات تحقیركنندۀ چریک های اسرائیل كسب كرده بودیم.
بیگانه و آشنا، منافع سرزمین ما، جنوب عزیز، را نادیده گرفتند و دشمن اسرائیلی و متحدان او با توسل به بهانه های واهی، توطئه كردند و جنوب را به اشغال خود درآوردند.
فرزندان جنوب كه حتی از داشتن پناهگاه و ابزارهای دفاعی ساده محروم بودند، با فروتنی و با قهرمانی های كم نظیر، چون حسین(ع)، به دفاع برخاستند. قهرمانی و رشادت آنان حتی در رسانه های محلی، عربی و بین المللی منعكس نشد. صدها تن از آنان به شهادت رسیدند.
اما هجوم دشمن بس سهمگین بود، هواپیماهای اف 15 و اف 16 و بمب های خوشه ای برای نخستین بار در تاریخ استفاده شد. جهنمی پُرشَرر پدید آمد و اهالی جنوب، زن و كودك و غیرنظامی، ناچار به مهاجرت شدند و به ناحق از دیار خود آواره گشتند.
نمی خواهم از مواضع سرزنش آمیز و ملامت گرانۀ برخی هموطنان سخن بگویم، زیرا همزیستی موجود در لبنان را ودیعه ای تاریخی و جهانی و تقدیر و رسالت خویش می دانیم و به آن پایبند و متعهدیم، حتی اگر این پایبندی یك طرفه باشد. اما لازم می دانم بر این نكته تأكید كنم كه وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری ملی و قومی ما و پایبندی ما به سرزمین پاك خویش، فراتر از وصف و بیان بوده است و آوارگی ظالمانه در آن خدشه ای وارد نکرده است.
اكنون، اسرائیل در نوار مرزی حضور دارد و برخی از گروه های تندرو نیز با نیروهای حافظ صلح بین المللی درگیر شده اند كه همین امر بهانه ای برای ماندن اسرائیل خواهد بود.
چه بسا خدای ناكرده، مشكلات دیگری نیز پدید آید كه از چگونگی و ابعاد آن بی خبریم. از این رو، با جدیت و اصرار، می خواهیم که قطعنامه های 425 و 426 شورای امنیت اجرا شود و بر گسترش حاكمیت و سیطرۀ دولت لبنان در همۀ مناطق كشور تأكید داریم، تا دیگر برای اسرائیل عذر و بهانه ای باقی نماند.
آزادسازی جنوب از اشغال اسرائیل و مزدوران آن را وظیفۀ لبنانیان می دانیم و با تمامی ابزارهای دیپلماتیك، سیاسی، تبلیغاتی و حتی نظامی برای تحقق آن تلاش می كنیم. این كار فقط وظیفۀ ماست و برادران ما در كشورهای عربی نیز باید از ما حمایت كنند، نه اینكه به جای ما وارد عمل شوند و برای آزادی سرزمین ما و در خاك ما بجنگند.
اوضاع سیاسی به طور كلی براثر وضعیت جنوب بحرانی است و علت آن، تفكرات سیاسی عقب مانده و رشدنیافته ای است كه ظاهراً تغییر نكرده و نخواهد كرد. به هر تقدیر، ما به یاری خداوند و با همت مردان و جوانان خویش، موضوع را با آگاهی و دوراندیشی مسئولانه پیگیری خواهیم كرد و خداوند، یاریگر و توفیق دهنده است.
فرزند عزیز، این مختصر را بدان سبب نوشتم كه با وجود این همه تبلیغات گمراه كننده، از مواضع صحیح برادرانت در لبنان آگاه شوی و مطابق با قوانین و مقررات كشوری كه اكنون به تو خدمات دانشگاهی ارائه می كند، برای اطلاع رسانی، روشنگری و تبیین بی طرفانه و آرام حقیقت، تلاش كنی تا نگاه جهانیان به دیدگاه ها و مواضع ما معطوف شود؛ و نیز با تمام توان در راه كسب علم و تجربه بكوشی و پس از آن به كشور خود بازگردی، زیرا همگان چشم به راه تو هستند و كم كاری یا خدای ناكرده وقت گذرانی و بی توجهی را نمی پذیرند. به امید آنكه روابط و نامه نگاری منظم خود را با دفتر امور دانشجویان در مجلس اعلا حفظ كنی و عذر ما را به سبب تأخیری كه پیش آمد، بپذیری؛ و به یاد داشته باشی كه همكاری و كمك ناچیز ما درحد توانمان بود و بیش از آن در توان نداشتیم.
در پایان، به امید آنكه در از بین بردن جهل و عقب ماندگی و رفع شبهات و انحرافات و كج رفتاری ها از میان برادرانت ما را یاری دهی و به یاری خداوند، زبان حق گو، قلم حق نگار، گام استوار و امید آیندۀ جنوب و لبنان و خانواده و دوستان خود باشی. به امید دیدار، تو را به خداوند رحمان و رحیم می سپارم.
والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته.
1978/05/15
برادرت، موسی صدر