آنچه در ادامه میخوانید، متن سخنرانی امام موسی صدر در شب بیست و سوم ماه رمضان است که در جلد یازدهم مجموعۀ «گام به گام با امام» منتشر شده است.
امشب شب بیست و سوم ماه رمضان است و مرسوم است كه به عنوان شب قدر، مراسم گرفته شود. شب قدر طبق آنچه از این آیۀ كریمۀ استفاده می شود، شب نزول قرآن است و قدر بودن آن به این اعتبار است كه احكام و تعالیم و حلال و حرام و هرآنچه به انسان و اصلاح امور او مربوط است در این شب نازل شده است. بار دیگر به این آیه گوش كنید: «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِینَ.» یعنی خداوند تبارك و تعالی، هنگام نازل كردن قرآن، در مقام انذار و دعوت بوده، نه در مقام آفریدن و ایجاد امور تكوینی. پس آنچه در این شب نازل شده، عبارت است از دعوت و رسالتی از جانب خداوند.
سپس اضافه می كند: «فِیهَا یُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ.» یعنی در این شب هر امر محكمی به تفصیل شرح و تبیین می شود. امور محكم كدام اند؟ آیا مراد امور تكوینی و یا روزی و یا عمر و سعادت و بدبختی جوامع است؟ خود قرآن كریم با اضافه كردن آیات دیگر، آن را توضیح می دهد: «أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِینَ. رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.» پس امر محكمی كه در این شب مبارك تفصیل داده می شود، امری است كه با مرسِل و مبشِّر و دعوت كننده و انذاردهنده بودن خداوند مناسبت دارد.
از این آیات چنین می فهمیم كه منظور از امور محكم و انزال در قرآن، احكامِ حرام و حلال و تعالیم فرستاده شده برای سعادت بشر و شمول قرآن نسبت به این مسائل است. پس شب قدر، در منطق قرآن كریم، یعنی شب نزول قرآن، شب تدوین قانون اساسی بشر، شب تبیین حقایق و احكام شرعی، شبی كه خداوند تبارك و تعالی بر بندگان منت نهاده و تعالیمی به آنان هدیه کرده که مایۀ سعادت آنان است و هماهنگی آنان را با طبیعت و كمال آنان را در ابعاد گوناگون وجودشان تأمین می كند.
این مفهوم شب قدر از منظر قرآن كریم است كه در سورۀ قدر نیز آمده است: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ. وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ. لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ.»
وجه تمایز شب قدر از هزار ماه مذكور در قرآن و برتری دادن این شب بر آن هزار ماه، همانطور كه سیوطی (رحمةالله علیه) در الدر المنثور گفته، این است كه رسول خدا(ص) در رؤیا یا در مقام وحی دید كه دشمنانش از منبر او بالا می روند و ناراحت شد. البته این ناراحتی بدان سبب نبود كه دشمنان آن حضرت، مقدرات امت اسلامی را در دست بگیرند، بلكه او از تحریف قرآن و احكام خدا به دست آنان نگران بود. همانگونه كه در طیّ مدت هشتاد سال، یعنی هزار ماه، این مسیر را پیمودند. خداوند به پیامبرش تسلی و دلداری می دهد و می گوید: درست است كه ما از روی مصلحت ها و حكمت هایی چنین مقدر كرده ایم كه دشمنان تو و دشمنان اسلام، به مدت هشتاد سال، بر این امت حكم برانند، ولی تأثیر آنان بر این امت و بر تاریخ آن و بر سرنوشت ابدی مسلمانان، كمتر از تأثیر این شب، یعنی شب نزول قرآن، خواهد بود.
وقتی میان تأثیر این شب و تأثیر هشتاد سال حكومت دشمنان رسول خدا(ص) بر این امت، از نظر تاریخی و انسانی مقایسه ای بكنیم، این شب بر هزار ماه و بلكه بیشتر از آن برتری خواهد داشت.
این مفهوم در آیۀ دیگری نیز وجود دارد. خداوند تأكید می كند: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ.» هر قدر تحریف كنندگان و فرصت طلبان دین اسلام، سعی در تحریف سخنان خداوند داشته باشند، تأثیر وجود قرآن و تأثیر این شب بر امت اسلامی بیشتر از آن خواهد بود.
بنابراین، شب قدر از دیدگاه قرآن كریم، تنها در یكی از معانی آن به كار نرفته است. این شب، شب نزول قرآن است. اما روایات صحیح تأكید می كنند كه شب قدر یك شب نیست، بلكه تا وقتی امت اسلامی باقی است، استمرار دارد. اینجاست كه این روایات، باب تفكر را در معانی دیگر نیز به روی ما می گشایند. البته می توان طبق همان مفهوم اول، استمرار شب قدر را چنین توجیه كرد كه منظور از آن، باقی ماندن خاطره و یاد شب قدر است.
یعنی مسلمانان هر ساله شب نزول قرآن را احیا می كنند و به تعالیم آن بازمی گردند و یاد آن را در دلهای خود زنده کنند تا بتوانند وضعیت خود و حال و روز خود را محك بزنند و نقاط انحراف را کشف و آن را اصلاح كنند و افكار نو و مسائل روز و قضایای جاری را بر قرآن كریم عرضه بدارند.
می توان معنای دیگری را از شب قدر برداشت كرد كه با دعا مرتبط است. زیرا وقتی به آیات مربوط به روزه نگاه می كنیم، می بینیم كه آیۀ دعا در لابه لای آیات روزه آمده است. آیۀ دعا این است: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلیَستَجیبوا لِی وَلیُؤمِنُوا بِی لَعَلَّهُم یَرشُدُون.» این آیه در كنار آیات روزه آمده كه تأكید می كند بر اینكه ماه رمضان ماه دعاست و روزه و بی توجهی به بدن و وانهادن نیازهای مادی و كناره گیری موقت از دنیا و خواسته های زمینی با نزدیكی به خدا و روآوردن به درگاه او و استجابت دعا، رابطۀ تنگاتنگی دارد، و به همین سبب، پیامبر(ص) در خطبۀ خود به بسیار دعا كردن در این ماه سفارش كرده است.
طبیعی است كه دعا، به طور كلی، باید بجا و در محل خودش انجام بگیرد. و در جلسۀ گذشته دربارۀ محل دعا صحبت كردیم و گفتیم كه دعا بدیل و جانشین تلاش و فعالیت و علت مستقلی در انجام شدن كارها نیست. انسان باید در كنار دعا كار هم بكند، مگر در وقت اضطرار و ناامیدی از تلاش و اسباب عادی. در این وقت، طبق گفتۀ قرآن می تواند به دعا هم تكیه كند: «أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَكْشِفُ السُّوء.» پس با دعا می توان سرنوشت را تعیین و نیازها را برطرف کرد.
این مفهوم بهتر از مفهوم مشهور و شایع شب قدر است كه می گوید، انسان در این شب، هر دعایی بكند، مستجاب می شود. این مفهوم مطابق با تعالیم اسلامی نیست. در خصوص كاری كه بتوان آن را با سعی و تلاش انسانی انجام داد، جایی برای دعا كردن وجود ندارد و در خصوص کاری که انسان از انجام دادن آن درمانده می شود و همۀ تلاش خود را به کار می گیرد، ولی به نتیجه نمی رسد، دعا كردن بجاست.
بنابراین، دعا اگر بجا باشد، در شب قدر مستجاب خواهد شد و جای آن اضطرار یا مقارنت دعا با عمل است.
ولی مفهوم بهتر از این دو مفهوم، كه تصور می كنم مراد از شب قدر همان باشد، معنایی است كه با روزه مرتبط است. زیرا همانطور كه می دانیم، روزه ارادۀ انسان را از غل و زنجیر نیازهای مادی رها می كند، البته به شرطی كه از روزه فرار نكنیم و خود را در معرض گرسنگی و تشنگی و سختی و كسالت و ناراحتی عصبی كه موقع روزه گرفتن به انسان دست می دهد، قرار دهیم. بعضی از مردم، با خواب زیاد و عوض کردن ساعات روز و شب خود، از روزه فرار می كنند. اما كسی كه از روزه فرار نمی كند و كارهای روزمرۀ خود را انجام می دهد، در معرض سختی و تشنگی و گرسنگی قرار می گیرد و در نتیجه، اراده اش از مادیات آزاد می شود.
از آثار دیگر روزه این است كه احساسات انسان را پرورش می دهد، زیرا گرسنگی و تشنگی، او را به یاد كسانی می اندازد كه گرسنه و تشنه اند. علاوه بر این، روزه عقل را جلا می دهد و قدرت تفكر را نیز افزایش می دهد. شاید معنای شب قدر در قرآن همین معنای سوم باشد.
روی هم رفته، آزادی اراده و لطافت احساسات و رشد عقل، سه عنصر كلیدی در تعیین سرنوشت به شمار می روند و اگر انسان اراده ای قوی و فکری باز داشته باشد و از عواطف انسانی در برابر جامعه برخوردار باشد، خواهد توانست برنامه ای موفقیت آمیز برای آیندۀ خود طرح ریزی كند.
بنابراین، شب قدر شب تعیین سرنوشت است و چه بسا انسان در نتیجۀ روزه بتواند آیندۀ خود را رقم بزند. بر این معنا در سورۀ شمس تأكید شده است: «وََنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا. فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا. قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا.» هر كس نفس خود را تزكیه كند، رستگار می شود و سعادتمندی آیندۀ انسان در گرو تزكیۀ نفس است و همانطور كه می دانیم، روزه داری هم نوعی تزكیۀ نفس به شمار می رود. این همان معنای سوم و نزدیكترین معانی به حقیقت شب قدر و مفهوم استمرار آن در میان امت اسلامی است.
از خداوند می خواهیم كه توفیق دهد تا از این شب بهره مند شویم و بتوانیم از آن، از روزه داری ها، از تقویت اراده، از تلطیف احساسات و از رشد عقل خود، در درست فكر كردن و ترسیم مسیر صحیح آینده و در نتیجه، در تعیین سرنوشت خودمان و سرنوشت امت اسلامی خود استفاده كنیم.