امام موسی صدر، رهبر ایرانی شیعیان لبنان، از جمله مصلحانی است که وحدت امت اسلامی و یا به عبارت دقیقتر تکوین امت اسلامی یکی از دغدغههای همیشگی او بوده و برای آن تلاشهای فراوانی مبذول داشته است. بالطبع و بالتبع، در چنین نگرش و رویکردی تقریب بین مذاهب اسلامی نقشی کانونی خواهد داشت. با مراجعه به گفتارها و رفتارهای امام موسی صدر در مییابیم که او پیروان مذاهب اسلامی و مسلمانان را به تقریب فرا میخواند. تقریب شعایر از جمله مؤلفههایی است که امام صدر بر آن تأکید و به آن اهتمام داشت. پس از تشکیل مجلس اعلای شیعیان در نامهای به طور رسمی از مفتی اهل سنت میخواهد که اعیاد اسلامی (خصوصاً عید فطر) و اذان شیعیان و اهل تسنن لبنان یکسان شود. او بار دیگر در پیامی تلویزیونی با اشاره به فتاوای مراجع شیعه بر یکسانیسازی اعیاد تأکید کرد.
امام موسی صدر در اسفند ۱۳۵۱ بنا بر دعوت رسمی به کویت سفر میکند. در این سفر روزنامه صوت الخلیج با امام مصاحبه میکند و به موضوع تقریب از زوایای مختلف میپردازد. این مصاحبه در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۷۳ برابر با ۲۴ اسفند ۱۳۵۱ در هتل هیلتون کویت و توسط ازهر خفاجی و ابوجاسر انجام شده است.آنچه در پی میآید متن کامل این گفتگوست.
مقدمه به قلم ازهر خفاجی و ابوجاسر:
مکان: جایی که از آن نور ایمان میتابید: اتاق شمارة ۷۲۷ هتل هیلتون. محل اقامت این روحانی بزرگ به محرابی مقدس تبدیل شده بود.
زمان: بلافاصله پس از نماز مغرب شامگاه دوشنبۀ گذشته، زمانی که این مرد و دیگر علمای مهمان و کویتیها نمازشان را خواندند.
ملاقات با امام موسی صدر، روحانی بزرگ و رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان که یکی از بزرگترین مجلسهای موجود در لبنان به شمار میآید. ما با امام موسی صدر قرار داشتیم.
امام با آرامش یک مسلمان بزرگ، با لبخندی برخاسته از تقوا و پرهیزکاری و با چهرهای که هدایت و راستی از آن میتابید، به استقبالمان آمد. نزدیک دو ساعت با او دربارۀ بیشتر مسائلی که برای اسلام و مسلمانان مهم است، گفتوگو کردیم و از دیدگاه او دربارۀ مذاهب دینی پرسیدیم. بحث به امور سیاسی نیز کشیده شد و سپس امام صدر دربارۀ سفر اخیر خود به کشورهای خلیج فارس و اوضاع مسلمانان در اتحاد جماهیر شوروری و مسائلی دیگر توضیحاتی داد.
گفتوگو آغاز شد و امام موسی صدر پاسخ داد:
جناب امام! مذاهب اسلامی متعددند و همگی در خدمت اسلام هستند، ولی برخی از آنها در آموزهها و احکام با یکدیگر تفاوتهایی دارند، هرچند جوهر همۀ آنها یکی است. آیا دیدگاهی وجود دارد که به یکپارچهسازی این مذاهب اسلامی دعوت کند؟
[امام موسی صدر پاسخ داد:]
واژۀ «مذهب» همان طور که پیداست، به معنای راه است، زیرا اسم مکان از «ذهاب» (رفتن) است. معنای مذاهب اسلامی این است که اینها راههایی هستند برای رسیدن به اسلام و درک ابعاد آن و انجام شعایر آن و اجتهاد برای پیاده کردن احکام آن به شکلی دایمی و مترقی.
بر این اساس، اوج متعهد بودن به مذهب در این است که بُعد و حد واقعی مذهب را برای آن قایل باشیم و در آن زیادهروی نکنیم، چرا که هدف، اسلام است و مذاهب، تنها وسیله و راه هستند و مسلمان متعهد، هدف را فدای راه و روش نمیکند.
مبنای کلی این است. در مورد مذهب اسلامی شیعه یا آنچه مذهب اهل بیت مینامیم نیز امیدواریم همواره مذهبی باشد که مخلصانه در خدمت اسلام است.
خشوع مؤمن
تردیدی نیست که مذاهب اسلامی، با وجود آنکه در اصول و مبانی کلی مشترک هستند و یک کتاب و یک قبله دارند، تفاوتهایی در آموزهها و احکام دارند و این تفاوتها، در چارچوب خود، نه تنها وحدت مسلمانان را بر هم نمیزند، که راه اجتهاد را برای آنان هموار میکند.
اگر اسلام قالبی ثابت و همیشگی داشت، مانعی بر سر راه به کارگیری فکر و اندیشه بود و مؤمن در برابر آن خاشع بود و تسلیم میشد؛ ولی وقتی در فهم حکم دینی، دیدگاههای گوناگون مطرح باشد، انسان مسلمان اجازه دارد اجتهاد کند و فکر خود را به کار گیرد و همواره برای تشریع احکام تلاش کند تا پاسخگوی نیازهای فزاینده و گوناگون همۀ عصرها باشد. این یکی از معانی این سخن رسول خدا (ص) است که: «اِختِلافُ أُمَّتی رَحمَة.» (اختلاف امت من رحمت است.) این امر با مقایسۀ آرای گوناگون فقهی در یک موضوع واحد روشن میشود.
نکتۀ دیگر، بازتاب یافتن این آرای گوناگون در شعایر اسلامی است. تفاوت در [اعتقادات] مسلمانان، به عاملی برای ابراز اختلاف میان آنها تبدیل میشود و غالباً تودههای مردم توانایی آن را ندارند که از این گوناگونی در عملکرد، برای زیبایی و غنای امت بهره بگیرند. با ورود عناصر غیردینی همچون نادانی، فرصتطلبی و سیاستورزی، این مظاهر گوناگون به عواملی برای ایجاد بیزاری و دشمنی یا حداقل جدایی میان گروههای اسلامی تبدیل میشود.
از این رو، محافل اسلامیِ مسئول، اهتمام گستردهای به حل این مسئله دارند و تلاشهای متعددی در این زمینه انجام دادهاند؛ از جمله: تأسیس «دار التقریب بین المذاهب الاسلامیة» در قاهره که سابقهای چهل ساله دارد؛ تدوین موسوعههای فقهی برای بحث تطبیقی در آرای فقهی؛ مطالعه در اصول فقه تطبیقی و برپایی کنفرانسهایی با حضور علما و اندیشمندان و مسئولان از همۀ مذاهب و کشورها.
امکان یکپارچهسازی
[امام موسی صدر گفت:]
دو سال قبل به نشست «مجمع پژوهشهای اسلامی» پیشنهاد دادم کمیتهای برای مطالعه دربارۀ امکان یکپارچهسازی شعایر اسلامی مانند اعیاد و مناسبتها و اعمال عبادی و اذان تشکیل شود. من ایمان کامل دارم که تحقق چنین هدفی امکانپذیر است و میتوانم به کسانی که به این مسئله اهتمام دارند، اطمینان دهم که صِرف آشنایی مسلمانان با یکدیگر و آشنایی مذاهب با یکدیگر، بهترین وسیله برای به وجود آمدن باور کامل و اعتماد کامل و محبت صادقانه میان همۀ مسلمانان است، چراکه دور بودن از یکدیگر و نشناختن مذاهب، عامل ناسازگاری و بدگمانی و تردید میشود و این، مجالی مناسب برای فرصتطلبان و بدخواهان برای توهمزایی در میان مسلمانان نسبت به یکدیگر است. ولی وقتی خورشید معرفت طلوع کند، هر مسلمانی میبیند که برادر مسلمانش مکمّل وجود اوست و از کیان اسلام حمایت میکند و قلب او با محبت اسلام میتپد و عقل او در راستای منافع این امت میاندیشد. از این رو، من به آینده بسیار خوشبینم، چراکه ابزارهای لازم برای آشنا کردن مسلمانان با یکدیگر روز به روز افزایش خواهد یافت.
منظور از سیاست
جنابعالی فرمودید سیاست باعث جدایی و دشمنی میان مسلمانان میشود. منظور شما از سیاست چیست و آیا سیاست و اسلام از یکدیگر جدا هستند؟
منظور من از کلمۀ «سیاست» در این گفتوگو، سیاستِ غیراسلامی است، یعنی دخالتهای غیرمسلمانان، یعنی استعمارگران و نویسندگان غرضورز و برخی از شرقشناسان و همچنین برخی حاکمانی که از اختلاف میان مسلمانان و ایجاد دشمنی ساختگی در درون امت همچون ابزاری، برای تحکیم موقعیت و تقویت شکوه و قدرت خود، سوء استفاده میکنند. تاریخ آکنده از نمونههای فراوان از این قبیل است.
برخی از کسانی که با فرقهگرایی تجارت میکنند، رواج کالای خود را در جنجال آفرینی میبینند. ولی سیاست به معنای درست آن، یعنی تدبیر امور مردم، جزو ارکان اصلی هر نظامی است. و میدانیم که اسلام نیز، نظام اجتماعی تکاملیافتهای دارد. از این رو، نمیتوان از سیاست به معنای حقیقی آن انتقاد کرد.
اختلاف افق
چگونه میتوان بین پیشنهاد شما درمورد یکپارچه کردن عیدها و اختلاف افق در کشورهای اسلامی سازگاری برقرار کرد، بهویژه در کشورهایی که از یکدیگر دور هستند؟
اختلاف افق تأثیری حتمی بر واجبات مرتبط با افق و زمان طلوع و غروب خورشید دارد؛ مانند زمان نمازهای صبح و ظهر و عصر و حتی وقت نماز عید و زمان روزه گرفتن و افطار کردن. اما مناسبتهایی که به خود روز مربوط میشود، مانند عیدها و روزهای هفته و مناسبتهای عمومی اسلامی، میتواند یکپارچه باشد؛ مانند روز جمعه و شنبه و دیگر روزهای هفته که در همه جای دنیا با وجود تفاوت ساعتها، یکی است.
همنظر بودن بیشتر علما
[امام صدر ادامه داد:]
باید گفت: دیدگاه مذاهب اسلامی در مورد امکان یکپارچه کردن عیدها متفاوت است، ولی اخیراً اجتهاد، ما را به اتفاق نظر بیشتر علما، از همۀ مذاهب، برای یکپارچه کردن عیدها رسانده است. مرجع بزرگ اسلامی، آیت الله ابوالقاسم خویی فتوا داده است که ثابت شدن عید در یک منطقه سبب ثابت شدن آن در همۀ مناطق میشود. از علمای گذشته نیز صاحب جواهر و مرحوم نراقی در کتاب المستند و برخی دیگر از علما به این دیدگاه متمایل هستند و به آن توجه دارند. مذاهب حنفی و مالکی و حنبلی، از دیرباز چنین دیدگاهی داشتهاند. علمای بزرگ شافعی در عصر ما نیز با این دیدگاه موافقت کردهاند. بدین ترتیب، راه را برای یکپارچه کردن اعیاد هموار کردهاند. این کار وقتی تحقق مییابد که بتوانیم گام دوم را برداریم و از ابزارهای علمی جدید برای دیدن هلال ماه و اثبات وجود آن در افق با زاویهای مشخص استفاده کنیم. به نظر من این گام نیز به برخی از مناقشات پایان میدهد؛ بهویژه پس از آنکه مرجع بزرگ اسلامی، آیت الله محسن حکیم (قدس الله سره) نیز فتوا داد و مجتهدان و علمای بزرگ جهان اسلام با آن موافقت کردند.
اسلام در کشورهای خلیج
جنابعالی در این مدت به کشورهای خلیج سفر کردهاید. برداشت شما طی این مدت چه بوده است؟
تردیدی نیست که وضع اعتقادی و رفتاری مسلمانان کشورهای خلیج از هر طبقه ای، بهتر از دیگر کشورهاست. ولی دو عامل اصلی را باید در این منطقه در نظر گرفت: یکی پیشرفت سریع و شگفتآور در وضع اجتماعی و دوم طمعورزیهای فزاینده بین المللی و جریانهای فکری بیگانهای که آنها را پوشش میدهد و به صورتی روزافزون در این منطقه گسترش مییابد.
این دو عامل، مسلمانان این منطقه را بر آن میدارد که در زمینۀ آموزش و آگاهی بسیار بسیار تلاش کنند و این، مسئولیت بزرگی است که رهبران بزرگ اندیشۀ اسلامی در جهان باید در تحقق آن مشارکت کنند تا این منطقه پشتوانهای نیرومند برای مسلمانان جهان باشد و خدای نکرده، محنت تازهای بر آنان نباشد.
احزاب اسلامی
نظر اسلام دربارۀ احزاب اسلامی چیست؟
کار حزبی دارای صورتها و شکلهای گوناگونی است و نمیتوان دربارۀ آن حکم کلی داد. سؤال را باید این گونه مطرح کرد: وظیفۀ اجتماعی و سیاسی انسان مسلمان در این زمان چیست؟ اینجاست که پاسخ روشن را در قرآن کریم و سنت مطهّر مییابیم که به انسان مسلمان دستور میدهند به امور عمومی مسلمانان، اعم از اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، اهتمام ورزند. این بدان معناست که انسان مسلمان باید برای به سعادت رساندن این امت به گونهای متناسب و هماهنگ با رویدادها و شرایط تلاش کند تا این هدف مقدس تحقق یابد.
وضع مسلمانان روسیه
سفر اخیر شما به اتحاد جماهیر شوروی تأثیر بسیاری در روحیۀ مسلمانان شوروی داشت. وضع مسلمانان در آنجا چگونه است؟
مسلمانان در اتحاد جماهیر شوروری در مناطق گوناگونی از جمله ماوراءالنهر، ماورای قفقاز، سیبری و در منطقة وسیعی از بخش اروپایی شوروی زندگی میکنند؛ همچنان که اقلیتهای مسلمان در شمال شوروی، در لنینگراد، حضور دارند که جمعیت کل آنها بیش از چهل میلیون نفر است.
آنان در قالب چهار گروه دینی سازماندهی شدهاند و مساجد بسیاری دارند که در آنها نماز برپا میشود. من شاهد آبادانی مساجد آنان و جمعیت انبوه نمازگزاران در آنها بودم. همچنین دریافتم که احساسات مسلمانان در این مناطق، ملتهب است. میدانیم که حکومت شوروی بر پایۀ نظام کمونیسم استوار است و این بدان معناست که مدرسهها و رسانهها و مطبوعات و مراکز مختلف آموزشی، از روشهای همخوان با اندیشۀ دینی استفاده نمیکنند، ولی در عین حال مسلمانان همچون مسیحیان مدرسههای دینی و مجلات و نشریههای اختصاصی دارند و هر پدری در خانۀ خود مسئولیت پرورش دینی فرزندانش را بر عهده دارد. به طور خلاصه، فکر نمیکنم مسلمانان شوروی کمبود یا خلأ فکری داشته باشند. من بنا بر وظیفۀ خود برای اعزام تعدادی طلبه در راستای آموزش و پرورش دینی مذاکراتی را آغاز کردهام. این کار زمینه را فراهم میآورد تا مدرسههایی در منطقۀ آذربایجان تأسیس شود. من قول دادهام این درخواست آنان را انجام دهم.
حوزۀ علمیة نجف
[دربارۀ حوزۀ علمیۀ نجف و نقش مهم تاریخی آن را پرسیدیم:] چرا این حوزه علیرغم جایگاهی که در امت اسلامی دارد، پیشرفت نکرده است؟
به نظر من حوزۀ نجف نقش بزرگی در تربیت عالمان و فقیهان و تدوین کتابهای فراوان علمی در زمینۀ میراث بزرگ اسلامی داشته است، ولی در دورۀ اخیر باید امکانات مادی این حوزه را در نظر گرفت. کمبود درآمدهای مالی عامل اصلی افول حوزۀ نجف و کمرنگ شدن نقش آن بوده است. بدون تردید مسلمانان در مناطق گوناگون جهان، در راستای حمایت مالی از این حوزهها، نسبت به پرداخت حقوق شرعی اهتمام دارند و ما بسیار امیدواریم که در آینده میراث این حوزه و دیگر حوزههای اسلامی، مانند حوزۀ قم در ایران و نیز مدرسههای متعدد در کشورهای مختلف، مثل «مرکز مطالعات اسلامی» در لبنان احیا شود.
اسلام در لبنان
در لبنان مذاهب متعددی وجود دارد و به خاطر جریانهای فکری موجود در لبنان، فضاهای دینی متفاوتی وجود دارد. نقش این مذاهب چیست؟
[امام موسی صدر، رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان، گفت:] لبنان کشوری آزاد و مرکز نشر اندیشههاست. در لبنان تفکرات و جریانهای گوناگونی وجود دارد. برخی از مناطق لبنان استعمارزده است و برخی دیگر غیراستعمارزده. اندیشههای اسلامی نیز مانند اندیشههای مسیحی، از نظر شکلگیری و تحول با یکدیگر متفاوتاند. در لبنان شانزده مذهب اسلامی و مسیحی وجود دارد و همۀ این مذاهب در به جا آوردن شعایر دینی و آموزش فرزندان و ادارۀ اوقاف و مؤسسهها و ادارۀ امور دینی خود آزاد هستند. همۀ این مذاهب نیازمند مؤسسهای مرکزی هستند تا این مسئولیتها را بر عهده بگیرد. این گونه مؤسسات مرکزی تشکیل شده است. آخرین آنها، مجلس اعلای شیعیان است که سه سال و نیم پیش تأسیس شد و در زمینۀ آموزش دینی در مدارس و رسیدگی به امور اقلیتهای لبنانی در خارج از کشور و برنامهها و مناسبتهای دینی فعالیت میکند. با توجه به کمبود امکانات مالی دولت، این مؤسسهها نقش مهمی در کمک به دولت دارند. باید در زمینههای اجتماعی و بهداشتی و فرهنگی به دولت کمک کرد و در عین حال باید روابط میان مذاهب مختلف حفظ شود تا به تنش میان پیروان مذاهب و میان همکیشان آنها در خارج از کشور نینجامد. این کار بسیار حساس و دقیق است.
ارتقای سطح جهان اسلام
جناب امام! راه ارتقای سطح جهان اسلام چیست؟
باید اسلام را به شکلی درست و به گونهای که پاسخگوی نیازهای فزایندۀ معاصر و همگام با رشد و ترقی دنیای امروز باشد، ارایه کرد. دنیای امروز از مشکلات اقتصادی و اجتماعی رنج میبرد. از این رو، باید اسلام را با زبان روز و به شیوهای علمی در مقابل تجربههای خُرد ارایه کرد تا افکار عمومی بتواند بهدرستی تصمیم بگیرد. همچنان که باید در کاستن از مشکلات جهانی و ارایه راهحلهای موفقیتآمیز و تأثیرگذار مشارکت کنیم.
گفتوگوی ما با امام صدر پایان یافت ولی علاقۀ ما به امام و سخنان امام پایان نیافت و نخواهد یافت. از امام خداحافظی کردیم و او آرزو کرد ما موفق شویم و در دنیا و آخرت مشعلدار اسلام باشیم.