بخش اول گزارش همایش «گفتگو، مدارا، هم زیستی» با بازخوانی الگوی مدیریت اجتماعی امام موسی صدر
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، همایش «گفتگو، مدارا، هم زیستی» با بازخوانی الگوی مدیریت اجتماعی امام موسی صدر، ۱۵ دی ماه ۱۳۹۷ در شهر مشهد با حضور علاقه مندان مختلف از جمله دانشجویان لبنانی، روحانیون اهل تسنن و اهل تشیع برگزار شد.
در این همایش که به همت سازمان فرهنگی شهرداری مشهد، کانون بعثت اخلاق و موسسه امام موسی صدر برگزار شده بود، حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زائری، محمدمهدی مجاهدی، رسول رسولی پور و محسن مدیرشانه چی سخنرانی کردند. در پایان همایش نیز از کتاب «دین در جهان امروز» از مجموعه سخنان امام صدر که تابستان امسال منتشر شده است، رونمایی شد.
بخش اول سخنان مهم مطرح شده در این همایش را به نقل از خبرگزاری ایکنا در ادامه می خوانید.
محمدرضا زائری، محقق و کارشناس معارف اسلامی:
برخی از علما زمانی که زورشان نمیرسد، گفتوگو میکنند/ امام صدر، آخوندیست که مردم را عیال خود می داند
- نه تنها از موسی صدر بلکه از هر فردی به جز معصومین انتقاد می کنیم. به مرحوم امام و مقام معظم رهبری نیز می توان انتقاد وارد کرد چرا که انتقاد طبیعت هر انسان دارای فکر و اندیشه ای است. من اگر به طور طبیعی اندیشه، آثار و افکار امام موسی صدر را ببینم، به طور طبیعی نیز از این آثار، افکار و اندیشه ها انتقاد دارم.
- اما نکته مهم این است که وقتی این تجربه تاریخی متمایز را بررسی می کنم، به جرات به آن م یرسم که در تاریخ معاصر تجربه و نمونه ای موفق تر و جامع تر در عرضه اسلام و حوزه بین المللی با همه مفادش پیدا نمی کنم؛ خصوصاً در این جلسه که موضوعش تجربه اجتماعی امام موسی صدر است.
- امروز بیشتر از هر زمان دیگری در جمهوری اسلامی ایران برای ما که جامعه دچار تنوع، از هم گسیختگی، اضطراب و آشفتگی است، به بازخوانی این تجربه نیاز داریم.
- امام موسی صدر از موضع یک فقیه یک مجتهد، از موضع یک عالم که باورش این است که دین برای انسان امروز می تواند پاسخگو باشد، به جامعه ورود کرد. یک وقت است که ما مانند خیلی از افراد شعار می دهیم که دین می تواند برای انسان امروز پاسخگو باشد؛ یک وقت هست که در عرصه عمل جوابگو هستیم.
- من آخوند نسبت به جامعه خبر ندارم که امروز جامعه را مشکلات گرفته و از هیچ چیز خبر ندارم و پشت تریبون می گویم در این 40 سال به اندازه 400 سال پیشرفت کرده ایم و هیچکس هم از من بازخواست نخواهد کرد که کجای عالم هستی؟ خبر داری در جامعه چه می گذرد؟ خبر داری چه فسادی در جامعه منتشر شده است؟ خبر داری چه پدرهایی شرمنده فرزندانشان هستند؟ خبر داری چه مادرانی به تن فروشی افتاده اند؟ برایش اصلاً مهم نیست و نهایت چیزی که به آن فکر می کند این است که وقتی از دنیا رفت در حرم حضرت معصومه(س) دفنش میکنند و پلاکارت و اعلامیه ترحیمش را به در و دیوار می زنند.
- اما یک آخوندی هم هست که مردم را عیال خود می داند؛ امام موسی صدر وقتی با جوانان بزهکار همنشین می شود به او اعتراض می کنند؛ اما او در جواب می گوید: «من در مقابل اینان یک چشمم را می بندم و یک چشمم را باز می کنم. یک چشمم را روی وضعیت امروز آنان می بندم و یک چشمم را به وضعیت آینده آنان باز می کنم». از این است که حزب الله لبنان برمی خیزد. اینجاست که می فهمیم امام موسی صدر از موضع فقیه وارد شده نه از موضع یک روشنفکر یا مصلح اجتماعی و یا سیاسی که می خواهد رای جمع کند بلکه از موضع فقیهی مجتهد برآمده از یک خاندان 900 ساله با یک موضع دینی صریح و آشکار.
- مسیحیان کاتولیک لبنان برای اینکه از همسر خود جدا شوند یا باید برای طلاق مدنی به کشور دیگری می رفتند یا می گفتند شیعه شده اند تا بتوانند همسرشان را طلاق دهند. فردی نزد امام موسی صدر آمد که می خواهم شیعه شوم؛ وی علت را جویا شد. اولش دروغ گفت اما وقتی علت را فهمیدند، با هر دوی آنان صحبت کرده و مشکل خانوادگیشان را حل کردند و به زندگی بازگرداندند. امام موسی صدر دنبال آمار دادن نبود؛ دنبال حل مشکلات مردم بود.
- در اوج جنگ های داخلی لبنان، اوج اختلاف های مسیحیان با مسلمانان و در اوج فشارهای روانی آن جامعه که کشور درگیر یک فتنه بزرگ بود که شیعه و سنی و مسیحی به جان یکدیگر افتاده بودند و یکدیگر را می کشتند. یک کلیسا در منطقه ای از لبنان آتش گرفت؛ بلافاصله جنجال شد که مسلمانان آن را آتش زده اند. این در حالی بود که دو خیابان آن طرف تر، مسلمانان در حال ساخت مسجد بودند. در این اوضاع امام موسی صدر همه را جمع کرد. گفت کار نداریم کلیسا را چه کسی آتش زده است؛ پلیس دنبال مجرم است و ما به این کار نداریم بلکه از موضع اینکه یک مکان عبادت خدا آتش گرفته است وارد شد و امر کرد از امروز هر سکه ای که برای مسجد جمع کنیم، نصف آن را برای ساخت کلیسا اختصاص می دهیم. این عمل سید موسی صدر آبی بود روی آتش که مشکل آن منطقه حل شد.
- خیلی از دوستان ما وقتی از مدارا و گفت و گو، تساهل و تسامح سخن می شود، موضعشان این است که حالا زورمان نمی رسد وگرنه پدرشان را در می آوردیم اما چون نمی توانیم از موضع ناچاری گفت وگو می کنیم. متاسفانه برخی از علمای ما موضعشان اینگونه است اما موضع امام موسی صدر اینگونه نیست؛ لذا از این موضع است که می گوید اگر لبنان نبود باید لبنان را می ساختیم. اول انقلاب که طلبه ها مجبور بودند با چریکی و توده ای و... بحث و گفت وگو کنند، چه نسلی زاده شد و در سال های بعد که من آخوند در سر کلاس بودم و دانشجو صرف نمره گرفتن در کلاس حضور می یافت، چه نسلی درست شده است.
- امروز پرسش های بسیاری از روحانیون ما بیجواب می ماند چون این طلبه و روحانی ما در معرض چالش و گفت وگوی جدی قرار نگرفته چرا که هر چه گفتند مجبور بوده سر تکان بدهد و فرصتی فراهم نشده تا شیعه و سنی، حوزوی و دانشگاهی، چفیه ای و کراواتی با هم بتوانیم درست حرف بزنیم؛ پرسشمان را مطرح کنیم و جوابمان را بگیریم چرا که اختلاف را به رسمیت نمی شناختیم اما امام موسی صدر از موضع دینداری این اختلاف ها را به رسمیت می شناخت.
رسول رسولی پور، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه خوارزمی:
دین شناسی امام موسی صدر در واقع دینشناسی ارتباطی است
- در کتاب «گام به گام با امام» که در خصوص زندگی امام موسی صدر به رشته تحریر در آمده، سوره ای که بیش از همه تکرار و به آن اشاره کرده سوره ماعون است، به گونه ای که 32 بار به این سوره مبارکه اشاره کرده است و این امر نشان می دهد که دین شناسی او در واقع دین شناسی مناسکی نیست چرا که در این سوره می خوانیم کسی که دین را تکذیب می کند به محروم توجه نمیکند.
- همانطور که تاسیس حرکت محرومین به دلیل دغدغه و توجه او به فقر و مشکلات و معضلات جامعه لبنان نه تنها مختص شیعیان بلکه مربوط به همه طبقات جامعه بوده است، بنابراین تحقق مناسک را در حل معضلات اجتماعی در جامعه میبیند و با صراحت و بدون لکنت زبان اعلام می کند که ادیان در خدمت انسان هستند.
- در واقع این صحبت ایشان در خصوص تحقق مناسک در حل معضلات اجتماعی حرف انقلابی و شاخصی است و کاملاً متفاوت با آنچه که در علوم و ادیان ابراهیمی وجود دارد؛ است که با بررسی شخصیت ایشان می توان پی برد که تعریف او از دین چیست و نگاهش به دین چگونه است.
- در واقع امام موسی صدر سکولار، ابایی گری، اهل تسامح، اهل مدارا به معنی حذف هویت و شخصیت دینی خود نیست، بلکه با حفظ همه این ویژگی ها و خصوصیات مذهبی، قومی، زبانی و فرهنگی بر این باور است که هدف اساسی ادیان نمی تواند چیزی به جز معضلات انسانی باشد.
- در واقع باید گفت که شخصیت، نوع نگرش و کنش ایشان در دینداری بسیار متفاوت با عالمان دیگر است. با وجود اینکه مدل های مختلفی در الهیات و دین شناسی وجود دارد که از این میان می توان به الهیات آزادی، لیبرال، نئو ارتدکسی، سیاهان، زنان و مدل های الهیات پویشی اشاره کرد.
- اما مدلی که او در حوزه معرفتی دینی به ما معرفی می کند مدلی کاملاً متفاوت است چرا که در واقع این مدل مربوط می شود به نگاه فرد به دیگری، بدین منظور که باور فرد به هویت نه در سلف شخص محو شده است، بلکه در ارتباط با سلف و دیگری شکل می گیرد که می توان از آن به عنوان هویت تعاملی امام موسی صدر یاد کرد بر همین اساس از موضوع دین شناسی او در واقع دینشناسی ارتباطی یاد می شود.
- همچنین این شخصیت بزرگوار این جریان را شکل داد که نمی توان لبنان شیعی داشت. در همین راستا ایشان بارها می گفت که من نمی خواهم لبنان را شیعه کنم، حتی اگر این اختیار به من داده شود باز هم من، لبنان را شیعه نخواهم کرد، بلکه لبنانی می خواهم که در آن ظرفیت های یک مسیحی، یهودی، اهل تسنن و تمام فرقه ها امکان بروز و ظهور پیدا کنند و به آنها این امکان داده شود تا گویای توانایی ها و ظرفیت های جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، باشد.
-اساساً این مدل دین شناسی وجود دارد و افرادی مانند استاد حکیمی که بسیار بر روی عدالت تاکید دارند، بر این باور هستند که جامعه باید عاری از فقر باشد و هدف اسلام نیز برقراری قسط و عدالت در جامعه است.
- موسی صدر با این دیدگاه این ارتباط را ایجاد کرده و قسط و عدالت را برقرار می کند. بدین ترتیب طبقات مختلف اجتماعی لبنان در یک چتر رهبری فرزانه مانند امام موسی صدر نه به عنوان عالم شیعی که در جهت تعالی طبقه، مذهب، صنف خود اقدام کند، بلکه در عین حال عالم شیعی، پدر آن جامعه است که این نوع دین شناسی را به ما معرفی می کند.
- تمام تلاش اما موسی صدر هم در سال های حضورش در لبنان این است که جامعه لبنان را از حالت فرودستی، محرومیت و بی نقش در جامعه خارج سازد و لبنان را به یک طبقه اهل تعامل، مؤثر و نقش آفرین تبدیل کند که در واقع می توان نتیجه این تلاش ها را ظهور و بروز رئیس مجلس شیعیان در لبنان دانست که تجلی نقش و تاثیر این فرد را در جامعه لبنان که مؤثر بوده است، شاهد بود.