درحالیکه قضیه امام صدر وارد پنجمین دهه خود میشود، سلسله درسگفتارهای تخصصی «
اندیشه و عمل» به پنجاهمین شماره خود رسیده است. برگزاری 50 نشست تخصصی ماهانه در فرصتی کموبیش هفتساله در موضوعی محدود و محدد و حول اندیشه و عمل شخصیتی واحد با استادان و کارشناسانی که هر یک در زمینهای مشخص شناخته شده و نامدارند، کاری با دشواریهای فراوان از حیث برنامهریزی و هماهنگی و اجراست.
چنانکه عدد پنجاه نیز نشان میدهد که گاهوبیگاه وقفههایی در این کار ایجاد شده است؛ اما استمرار آن، هم نشان از ظرفیتهای اندیشه و عمل صدری و کشش آن برای مخاطبانی از اقشار مختلف دارد و هم نشانهای از توان برنامهریزی بلندمدت و بر مبنای گفتوشنود اندیشهای در مؤسسه امام صدر است. من در ایران، نمونهای مشابه این رویداد فرهنگی از حیث شکل و محتوا و استمرار سراغ ندارم و تنها نمونه درسگفتارهای کربنشناسی آقای دکتر انشاءالله رحمتی به ذهنم میرسد که با نشستهای اندیشه و عمل تفاوت ماهوی دارد و شرح متنی آراء مکتوب هانری کربن از سوی استادی در قالب درس و پژوهش است. تلاشهای قلمی آقای دکتر محسن کمالیان در زمینه صدرپژوهی نیز در زمینههایی متفاوت (تاریخ شفاهی امام صدر و قضیه و نیز مشاهیر خاندان صدر) و به شکل مکتوب رقم خورده است.
ازاینرو، میتوان گفت که بودن چنین برنامههایی، جای خالی امام صدر و اندیشه صدری را در ساحت اندیشه و عمل یادآوری میکند؛ هرچند نمیتوان گفت که آن را پر میکند. چنین برنامههایی مصداق احیاء و پاسداشت اندیشهای ربوده شده است که بهرغم غیبتش در چهار دهه گذشته در ساحت اندیشه و عمل اجتماعی، همچنان دلربایی میکند و به نظر میرسد همچنان حرفی برای گفتن دارد و کارایی و کارآمدی خود را در شناخت دردها و رنجهای انسان معاصر و درمان آنها از دست نداده است. این به معنای آن است که این مشکلات از آنجا که پاسخی درخور و بههنگام نیافتهاند، به معضلی مزمن تبدیلشدهاند، اما به این معنا نیز هست که خزانه تجربه صدری از پس چهار دهه، فراتر از ارزش تاریخی، ارزش بالفعل و عملی آزموده و تجربه شده دارد.
من متأسفانه فرصت حضور منظم در تمامی نشستهای اندیشه و عمل را نداشتهام؛ اما هر جا که بودهام این نشستها را با شوقوذوق فراوان از دور و نزدیک دنبال کردهام و بهقدر فهم خود بهره بردهام و از این بابت وامدار استادان و برنامهریزان و برگزارکنندگان هستم.
با امید تداوم این نشستها، چند نکته و تأمل را برای بهبود و ارتقاء کیفیت این نشستها یادآوری میکنم که میتواند بهعنوان نظر مخاطبی پیگیر - و نه بیشتر- در نظر آید:
1. مباحث متناسب با اندیشه و عمل صدری گسترده و متنوع است و طیفی از مباحث تفسیری و عقایدی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در برمیگیرد. این تنوع میتواند در عین جذابیت، از عمق مطالب بکاهد و بهنوعی سطحی نگری و دائرةالمعارفی دامن بزند. بهبیاندیگر، این گستردگی به جذب طیف متنوعی از مخاطبان کمک میکند ولی در تعمیق مباحث نزد آنان مؤثر نیست. شاید، برای آن دسته از مخاطبان که امکان شرکت در دورههای تخصصی و سیر مطالعاتی را ندارند، بتوان با دسته بندی مطالب و برنامه ریزی بلندمدت، سیری در همین مباحث ایجاد کرد تا مخاطب با شنیدن آراء اندیشهورزان متعدد و با تکیه بر متون صدری، به جمع بندی مشخصی از آراء امام صدر در حوزهای مشخص برسد.
2. پارهای از این نشستها از آسیب روششناختی مصون نیستند. گاهی از محتوای معدودی از این نشستها، ناآشنایی گوینده محترم با متن و بطن سخن و اندیشه امام صدر برداشت میشود، که آسیب مصادره به مطلوب و تحمیل سخنی به منظومه فکری امام صدر بر اساس برداشتی کلی از فضای ذهنی امروزی ما و مسائل مبتلابه محتمل است. باید تدبیری اندیشید که مرز میان سخن سخنران و اندیشه امام صدر روشن باشد و نظریهای متأخر ناخواسته بر اندیشهای متقدم نسبت داده نشود که احتمالاً پرسش و مسئلۀ امام نبوده است و اصولاً امام با آن مواجهه نظری نداشته است. دقت به تشابهات اندیشهها و نظریهها بدون تفطن به تفاوتهای آنها رهزن است و موجد خطاهای روشی است که باید از آن پرهیز کرد یا دستکم مخاطب را از تلاش برای تقریب به ذهن برای فهم بهتر مطلب آگاه کرد.
3. این انتقاد را بارها در بیرون جمعهای صدری شنیدهام که تصویری که از امام صدر در این نشستها داده میشود، تصویری یکجانبه است و سمت و سویی سیاسی در پس آن نهفته است و گواه آن دعوت از طیفی خاص بهعنوان گوینده و سخنران نشست و شارحان اندیشه صدری است. این برداشت، درست یا نادرست، ظلم به امام و روش اوست و باید تدبیری اندیشید که تصویر امام صدر در آینه این نشستها تناسبی با اندیشه و عمل صدری و سعهصدر امام هم داشته باشد و چنین شائبهای پدید نیاید. یا اگر طیفی و گروهی به هر دلیل اعلامشده یا اعلامنشده، با این مباحث مرزی تعریفشده دارد و خود را از شرکت در این نشستها محروم کرده و دعوت مؤسسه امام صدر را نپذیرفته است، با اطلاعرسانی به موقع حرفوحدیثها خاتمه یابد یا با دعوت از طیفهای فکری مختلفی که چارچوب و ساختار درس گفتارها و اندیشه و عمل صدری را میپذیرند، به آن برداشت پاسخی عملی داد. تمرین سعهصدر، درس گفتار مقدماتی اندیشه و عمل صدری است.
4. رویکرد این نشستها تاکنون، بیشتر رویکردی نظری در مباحث الهیاتی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بوده است. از سوی دیگر، با نیمنگاهی به کارنامه نشستهای اندیشه و عمل میتوان شماری از نشستهای مبتنی بر تجربه نگاری و خاطره گویی از امام را بازشناخت و برکشید که بهطور نسبی از بهره و بار اندیشگی کمتری برخوردار بوده است. این امر نشان میدهد که این قالب برای برگزاری نشستهایی با رویکرد تاریخی و تجربه محور، بهموازات نشستهای تخصصی اندیشه و عمل مناسب است و امکان وقوع دارد.
بر همین مبنا، امکان توسعه نشستهای تخصصی در حوزههای تاریخ شفاهی، زندگی و زمانه امام صدر، پیگیری قضیه ربودن امام و همراهان و نیز بیان خاطرات و تجربهها و روایت تاریخی صدرپژوهانی وجود دارد که در زمینه زندگی و اندیشه امام صدر و پیگیری قضیه قلم و قدم زدهاند. هرچند خصلت این مباحث درسگفتاری نیست و مخاطب عامتر و گویندگانی متفاوت میطلبد؛ اما نیاز به آنها حس میشود و میتواند در کنار درسگفتارهای اندیشه و عمل به شناخت و شناسایی امام صدر و گسترش تجربه صدری کمک کند.
5. حال که با تدوین مجموعه «
گامبهگام با امام» عملاً منظومه مکتوب فکری امام شاکله و پیکره نظری خود را یافته است، شاید طرح مجدد بعضی درسگفتارهای پیشین، با بازخوانی و نقد اندیشۀ امام بر مبنای کلیتی که در مجموعه گامبهگام ارائهشده است، شدنیتر باشد. بارها از خانواده امام صدر، شنیدهام که از نقد منطقی آراء امام صدر در چارچوب علمی و با حفظ حدود استقبال میکنند. سلسله برنامههای اندیشه و عمل، فرصتی برای برداشتن گامی عملی در درون خانواده بزرگ امام، برای طرح و بسط و احتمالاً نقد اندیشه صدری است؛ فرصتی که اگر اکنون پاس داشته نشود، در جای دیگری و به شکلی دیگر طرح خواهد شد که کمتر مطلوب و قابلاستفاده خواهد بود.
6. انتشار متن مجموعه درسگفتارهای اندیشه و عمل با همکاری گویندگان محترم میتواند گامی برای آشنایی بیشتر با اندیشۀ امام صدر از منظری تخصصی و از زبان استادان فن باشد. بهویژه، مخاطبانی را که به سبب دوری راه از استفاده حضوری و تفصیلی از این نشستها محروم بودهاند، به نصیبی بیش از گزارش اجمالی برساند. امیدوارم که مؤسسه امام صدر اکنون که از انتشار گامبهگام فراغتی یافته است، گامی دیگر برای نشر اندیشه امام بردارد. به تعبیر عیسای مسیح «هیچکس چراغی را برنمیافروزد تا سرپوشی بر آن نهد یا آن را زیر تخت بگذارد؛ بلکه چراغ را بر چراغدان میگذارند تا هر که داخل شود نورش را ببیند.» (لوقا؛ 8:16)
7. این نشستها در غیبت امام صدر در ساحت اندیشه و عمل، تلاشی است برای طرح این اندیشهها در میان اصحاب اندیشه و بهروز کردن آنها؛ و به تعبیری تداوم حیات اندیشگی امام صدر، در انتظار بازگشت خود او. این آیه همواره در ذهن و زبان علاقهمندان به امام صدر جاری است که: «یریدون لیطفئوا نور الله بأفواههم والله متمّ نوره و لو کره الکافرون» (صف: 8) چراغی که خداوند در سینه امام صدر برافروخت و بر ذهن و زبانش جاری کرد و کرامت انسان را مبنای هدایت و خلاصه دعوت انبیاء دانست، در این خانه روشن است و خداوند ضامن تداوم آن است؛ اگر پاسدار آن و پاسدار کرامت انسانی باشیم. باشد که روزی درسگفتارهای امام را بیواسطه و از زبان خود او در این خانه بشنویم.