دکتر محسن برهانی، استاد دانشگاه حقوق و علوم سیاسی با اشاره به سه مولفه شخصیتی امام موسی صدر مبتنی بر اولویت سنجی، اخلاق مدارا و اخلاق گفتوگو، گفت: اندیشه امام موسی صدر از گمشدههای امروز جامعه ماست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، نشست «امامی که نشناختیم» عصر یکشنبه، ۱۵ اسفند، در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. در ابتدای این نشست مستندی با عنوان «سید موسی»، ساخته شده در مرکز مستندسازی روایت فتح به نمایش درآمد. بعد از نمایش مستند 30 دقیقهای، دکتر محسن برهانی، استاد دانشگاه حقوق و علوم سیاسی در مورد شخصیت امام موسی صدر سخنرانی کرد.
محسن برهانی به لزوم شناخت شخصیت امام موسی صدر در شرایط فعلی جامعه اشاره کرد و محور صحبتهایش را در طرح سوالاتی از اولویت سنجی، گفتوگو و مدارا در اندیشه امام موسی صدر قرار داد. او تاکید کرد که اگر این سه موضوع در شخصیت امام موسی صدر مطالعه شود، به الگویی صحیح برای جوان جامعه امروز خواهیم رسید. مشروح سخنان او را در ادامه میخوانید.
1. اجتهاد و تسلط به مسائل دینی
امام موسی صدر در عین تفاوت با هممسلکهای خودش، تابلویی زیبا از اندیشه والای دینی و کاربردی برای مسائل دوره معاصر است. اولین مولفه شخصیت آقای صدر، این است که مسلط به دانش دین و یک مجتهد است. او به لحاظ علمی و درک مبنای دینی در تراز ویژهای قرار دارد و محضر خیلی از علمای تراز اول زمان خود را درک کرده است. عمده مطالبی که در دوره طلبگی در قم دریافت کرده از محضر استادشان، مرحوم سید محمد محقق داماد بود و به نقل آیت الله مکارم شیرازی که از هم دوره ای های ایشان است، امام موسی صدر از لحاظ علمی نسبت به دیگران بالاتر بود. سید موسی صدر در قم، هم مباحثهای آیت الله بهشتی و آیت الله شبیری زنجانی و در نجف هممباحثهای سیدمحمدباقر صدر بود.
بهره مندی از دانش عمیق دینی، در دریافت و اجرای تصمیمهای مدیریتی ایشان، خیلی مهم بود. قطعا هر فردی که بدون علم، عمل کند خرابکاریاش بیشتر از اصلاح امور است اما درک عمیق و اصیل امام موسی صدر از مسائل دینی، باعث حرکتهای هوشمندانه و سریع او در جامعه پیرامونیاش شده بود. آقای صدر مخالفان بسیاری داشت ولی همه آنها به سطح والای سوادش معترف بودند.
2. درک واقعی از جامعه
مولفه دوم شخصیت سید موسی صدر، که او را نسبت به دیگر روحانیون متفاوت کرده، جامعیت و تجربه های خاصشان است. آقای صدر حوزه قم و نجف را درک کرد. در زمانی که قم بود اولین مجله حوزوی به نام مکتب اسلام را به همراه چند تن دیگر تاسیس کردند. دانشگاه تهران را درک کرد و از اولین طلبه هایی بود که وارد دانشگاه تهران شد. او در همین دانشکده حقوق دانشگاه تهران، لیسانس حقوق اقتصادی را گرفت. لبنان را زندگی کرد به این معنا که هیچ روستایی در لبنان نبود که امام موسی صدر به آن نرفته باشد و با مردمش ارتباط عمیق عاطفی برقرار نکرده باشد.
3. درک صحیح از اولویت سنجی امور دینی
داشتن دانش کافی از حوزه دین و تجربه واقعی داشتن از زندگی مردم، باعث شد که اولویت سنجی در مدیریت امام موسی صدر شکل بگیرد. دین مجموعهای از نصوص، عقاید و اخلاق است ولی مجری آن باید به این درک برسد که در دایره دین، چه چیزی مهم و اولویت اول است. این اولویت سنجی در امور دینی و مذهبی در شخصیت امام موسی صدر شکل گرفته بود. سید موسی صدر نسبت به روایات، احادیث و مسائل دینی آشناست اما اولویتسنجی او در امور دینی را با برخی از تریبونداران فعلی جامعه دینی مقایسه کنید. این روزها برخی توهم اولویت بندی دارند و همین باعث شده حرف هایی بزنند که تناسب بین اجزای دین از بین برود. این وجه اولویت سنجی به درد امروز ما میخورد. افرادی که یک امر حاشیهای مانند برگزاری یک کنسرت یا یک فیلم سینمایی را وارد متن مطالبات بخش دینی جامعه میکنند و آن را در اولویت کارهایشان قرار می دهند؛ اینها از شناخت اولویتها بیخبرند. سید موسی صدر تجربههای سفر به کشورهای دیگر و برخورد نزدیک با مردم را داشت و درک این تجربهها هم بر اولویت سنجی او تاثیر می گذارد.
4. اعتقاد حقیقی به گفت وگو و مدارا
نکته دیگر شخصیت امام موسی صدر اعتقادش به گفت وگو است. گفتوگو برای او، فقط استراتژی نیست، بلکه هدف است. برای انقلابیون آن زمان خیلی سخت بود که امام موسی صدر با اکثر سران حکومتی و عربی گفت وگو میکرد. برخی از همین انقلابیون ایران در دهه 60 به او اتهام غیرانقلابی و حتی بیدینی میزدند. با وجودی که امام خمینی(ره)، شخصیت سید موسی صدر را دوست داشت و حتی فرزند خود میدانست اما نام و شخصیت ایشان، در سالهای دهه 60 بایکوت بود.
نکته دیگر در مورد شخصیت ایشان، اخلاق مدارا است. آقای صدر با همه ارتباط داشت. او با علمای قم و نجف و با مردم لبنان ارتباط داشت. با روسای طایفهها و حاکمان وقت عربی ارتباط داشت ولی این ارتباط مبتنی بر تزلزل اعتقادی نبود. این نکته مهمی است که امام موسی صدر با اینکه در تصمیم گیری های خود با سایر روحانیون متفاوت بود ولی حساسیتهای حوزه قم و نجف را بر نمیانگیخت. مدارای او با تمام طوایف مذهبی لبنان فوق العاده بود و این جمله او با این تعبیر معروف است که اگر دنیای اسلام جایی مثل لبنان نداشت باید همه هزینه میکردیم تا جایی بسازیم که همه طایفهها کنار هم جمع شوند. اندیشه امام موسی صدر از گمشده های امروز ماست. قریب به اتفاق جامعه ایرانی از یک دین و مذهب هستیم ولی شکافهای متعدد، جامعه ما را دچار اختلافهای جدی کرده است. چقدر کم هنری است که با وجود اختلاف نظرها نمیتوانیم با یکدیگر صحبت کنیم.
در آخر باید بگویم که جوانهای امروز ما، نباید نمایندگان اندیشه حوزوی و دینی را فقط در انحصار حنجرههای دریده و چهرههای غضبناک ببینند. اندیشه دینی و حوزوی، کسانی همچون آقای سید موسی صدر را دارد که بعد از 38 سال از ربودنش، هنوز دلدادهاش میشوید.