سرهنگ ابوزیدکه با هدف گمراه کردن افکار عمومی و وارد کردن اتهام به بیگناهان و شرافتمندان در آن مصاحبه شرکت کرده بود، نتوانست برخی از حقایق آشکار را انکار کند و، ناگزیر، به بعضی از عواملی اعتراف کرد که به حمله به نبعه و اشغال آن منجر شد.
اعتراف مسئول شاخۀ نظامی فتح در نبعه
در بخشی از مقالهای که در مجلۀ صوتالمحرومین منتشر شد، چنین آمده است: پس از همۀ تبلیغات گمراهکنندهای که در پی سقوط نبعه کارگاه رسانهای احزاب کمونیست و همپیمانان آنان به راه انداختند، سرهنگ ابوزید، فرماندۀ نظامی منطقۀ نبعه، و لطیف سامی، مسئول ساماندهی این منطقه، صحیح و سالم از نبعه به منطقۀ بیروت غربی بازگشتند تا در تاریخ ۱۹۷۶/۸/۳۱، در کنفرانسی مطبوعاتی شرکت کنند. ابوزید که با هدف گمراه کردن افکار عمومی و وارد کردن اتهام به بیگناهان و شرافتمندان در آن مصاحبه شرکت کرده بود، نتوانست برخی از حقایق آشکار را انکار کند و، ناگزیر، به بعضی از عواملی اعتراف کرد که به حمله به نبعه و اشغال آن منجر شد. وی در پاسخ به پرسشهای صریح خبرنگاران و در اعترافی آشکار گفت: «برخی گروهکها ارمنیان را از ساختمان خود بیرون آوردند و آنان را در مقابل منازل مردم اعدام کردند و منازل آنان را هتک حرمت کردند، و در نتیجۀ تجاوزهای آن گروهکها، ارمنیها از نیروهای حاضر در منطقه کینه به دل گرفتند و ضربهای سریع و قاطع و دردناک به آنان وارد آوردند.» وی، همچنین، به روحیۀ متزلزل و تسلیم شدن فرماندهان گروهکهای مدعی رشادت و شجاعت اعتراف کرد که تبلیغات گمراهکنندهای بر ضد افراد شریف و متعهد به راه انداخته بودند. نیز گفت: «سیزده تن از رفقا که مسئولیت بقیۀ گروهها را برعهده داشتند، دستگیر نشدند، بلکه ۲۴ ساعت پیش از پایان درگیریها خود را تسلیم کردند.» [۱]
پاسخ جنبش محرومان
جنبش محرومان دربارۀ اظهارات ابوزید در کنفرانسِ مطبوعاتیِ یاد شده، در تاریخ ۱۹۷۶/۹/۶ بیانیهای صادر کرد که در بخشی از آن چنین آمده است:
تحلیل دقیق حوادث دردناک نبعه که از زبان برادر ابوزید بیان شد، شایستۀ تقدیر و توجه است، بهویژه مطالبی که درخصوص علل سقوط نبعه و «خالی شدن مناطق نبعه و برجحمود از اهالی و تضعیف مقاومت آنان» و «تعدی برخی از گروهکها و عناصر غیرمتعهد و ایجاد کینه و نفرت در میان ارمنیها و ضربۀ سریع و مهلک و دردناک آنان به نیروهای ما» ذکر شد. اما توقع داشتیم که برادر ابوزید با جرئت و شهامت انقلابی به علل خالی شدن مناطق برجحمود و نبعه نیز اشاره و اعلام میکرد که رفتار ظالمانۀ همپیمانان ایشان و برخی احزاب و برخی گروههای وابسته به مقاومت و سیطرۀ یکجانبۀ آنان بر زندگی مردم و هجوم و تجاوز آنان به ساکنان نبعه، تأثیر مهمی در خالی شدن نبعه و مصیبت سقوط این منطقه داشت. بیگمان، برادر ابوزید به یاد دارند که وقتی اهالی نبعه از احزاب و سازمانهایی که تأمین امکانات رفاهی مردم را در انحصار خود داشتند، درخواست کردند که قوت لایموت آنان را تأمین کنند، آنان در پاسخ گفتند: «شما با امام صدر هستید، سهم خود را از او بگیرید.» این در حالی بود که خدمات درمانی بیمارستانی که امام صدر در نبعه تأسیس کرد و در مدتی کوتاه توانست ۲۷۰۰ مجروح را از مرگ نجات دهد، همه را در بر میگرفت و کمکهایی که امام صدر ارسال میکرد، بدون استثنا به همۀ اهالی تحویل داده میشد، زیرا امام برای خود و همکارانش مبنایی فراگیر تعیین کرده بود و به آنان میفرمود: «شما یک نهضت هستید، نه یک مؤسسه.»
انتظار ما آن بود که برادر ابوزید بهدور از تعارفها و پنهانکاری اعلام کند که کدامیک از سازمانها و احزابِ همپیمان به ارمنیها حمله کردند. در این صورت، علت اصلی سقوط نبعه مشخص میشد. شایان ذکر است که ارمنیها دژ و حصار نبعه را تشکیل میدادند و عامل تأمین غذا و دارو و دیگر ملزومات اهالی بودند. چه خوب بود اگر این برادر انقلابی صریحاً بیان میکرد که منظور از عبارت «در مدت هفده ماه محاصرۀ نبعه جریانهای مختلفی با اقدامات نادرست و مطرح کردن افکار مغرضانه تلاش کردند نیروهای ملیگرا را در دو منطقۀ نبعه و برجحمود دچار فتنه و تفرقه کنند،» چه کسانی هستند.
در ادامۀ بیانیه، دربارۀ اتهامات ابوزید بر ضد جوانان جنبش أمل چنین آمده بود:
همگان از این حقیقت آگاه هستند که تفاوت میان جوانان عضو أمل با دیگران در آن است که بیشتر جوانان أمل به شهادت رسیدند و شماری از آنان نیز پس از محاصرۀ حسینیه التآخی در نبعه به اسارت درآمدند و هجده نفر از آنان، از جمله مسئول شاخۀ نظامی، تاکنون مفقود هستند، در حالی که اعضای دیگر سازمانها اکنون در منطقۀ غربی مستقر شدهاند و، به هر تقدیر، جوانان عضو أمل بیانیۀ ننگین تسلیم را امضا نکردند و همچون برادران مسئول در تشکلهای سیزدهگانه، ۲۴ ساعت پیش از پایان درگیریها خود را تسلیم نکردند.
در ادامۀ بیانیه، بااشاره به اینکه «گروهی از اعضای فتح و أمل، ۲۴ ساعت پیش از سقوط نبعه به مقر تشکل ملیگرایان اجتماعی (القومیین الإجتماعیین) رفته و مقادیر بسیاری اسلحه و مهمات را بدون حضور مبارزان بر روی زمین مشاهده کردهاند.» آمده بود: «چگونه است که برادر ابوزید جنبش أمل را مسئول سقوط محور کمپ طراد میداند، اما در قبال همپیمانان خود که از پشت به نیروهای أمل هجوم آوردند و از پشت سر به آنان خنجر زدند، سکوت اختیار میکند و این مهم را نادیده میگیرد که محور بلازا، که مهمترین و حساسترین محور ارتباطی بود، پس از فرار همۀ نیروها فقط با مقاومت جوانان أمل حفظ شد. [۲]
پاسخ مجلس اعلای شیعیان
مجلس اعلای شیعیان نیز در پاسخ به اتهامات مطرحشده اعلام کرد که کمال جنبلاط و جنبش ملی و رهبران مقاومت فلسطین و اغلب ساکنان نبعه بهخوبی آگاه هستند که ما در ماههای فتنه و آشوب برای تشویق اهالی نبعه به ادامۀ حضور در شهر از هیچ اقدام مادی و معنوی فروگذار نکرده و، همواره، اعمال وحشیانۀ مهاجمان را به نبعه محکوم کردهایم. آیا برخی رهبران جنبش میهنی تا این اندازه اخلاقگرا و فضیلتمحور هستند که برای پاسخ به افکار عمومی به دنبال یک قربانی بگردند و گناه این فاجعه را متوجه آن کنند، حال آنکه خود نیز میدانند این اتهام کاملاً با حقیقت فاصله دارد. مطالبی که دربارۀ همکاری برخی از شیعیان با نیروهای مهاجم از رادیو ـ مقصود ما رادیو عمشیت نیست ـ پخش میشود، هدفی جز ایجاد شکاف در صفوف ملی ندارد. این نخستینبار نیست که شاهد چنین اقداماتی هستیم و آخرین نیز نخواهد بود. [۳]
------
[۱]. صوتالمحرومین، شمارۀ ۳، ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۶.
[۲]. السفیر، ۱۹۷۶/۸/۸.
[۳]. متن صورتجلسات مجلس اعلای شیعیان، ۸ و ۱۹۷۶/۸/۱۰.