جنوب در معرض تجاوز دوستان و تعدی دشمنان
مجلۀ فرانسوی لو نوول آبزرواتور [۱] در تاریخ ۱۹۷۸/۳/۵، مصاحبهای را منتشر کرد که در زمان حضور امام صدر در پاریس با ایشان انجام داده بود. در بخشهایی از آن مصاحبه چنین آمده بود:
بیگمان جنگ ما پایان ندارد!
با وجود گذشت پانزده ماه از پایان نبردهای داخلی، لبنانیانِ درمانده احساس میکنند که بار دیگر به سوی جنگ داخلی در حرکت هستند، چراکه ورود نیروهای سوریه هرچند آرامش را در کشور مستقر کرده، مشکلات را به شکل ریشهای حل نکرده است. اکنون، در لبنانی که حضور سوریه در آن سایه افکنده، دو پرسش اساسی مطرح است: یکی آنکه وضعیت مسیحیان چگونه خواهد بود؟ و دیگر آنکه اوضاع فلسطینیان چگونه خواهد بود؟
این دو پرسش در اوضاع کنونی با جدیّت مطرح هستند؛ پرسش نخست در شمال کشور، و دیگری در جنوب. در شمال و بهطور مشخص در بیروت، درگیریهای شدیدی میان مسیحیان و سوریها، که پیش از این با هم متحد بودند، رخ داده است. اکنون، مسیحیان بیم دارند که به طرز ناگواری تنها شوند. آیا سیاست سوریه درست بوده که مسیحیان را نامید کرده است؟ احتمالاً پاسخ منفی است. اما آنچه برای مسیحیان خطر بیشتری دارد، این است که به متحد دورتر و خطرناکتری به نام اسرائیل گرایش پیدا کنند. بنابراین، باید چارهای اندیشیده شود.
البته، اوضاع جنوب متفاوت است. از چندین ماه پیش مسیحیان تحت حمایت توپخانههای اسرائیلی در روستاهای خود پناه گرفتهاند و فلسطینیها هم در مواضع خود اردو زدهاند. دوران جدیدی پیش آمده است: این روستاییان شیعه هستند که در برابر فلسطینیها صفآرایی کردهاند. بهراستی چگونه است که در دشوارترین اوضاع، چنین شکافی در صفوف مسلمانان پدید نیامد و چرا دقیقاً حالا چنین شده است؟
امام موسی صدر، رهبر شیعیان، در مصاحبهای با خبرنگار ما، کنیز مراد، خود نیز به این نکته اذعان داشت که اکنون همچون گذشته بر پیروان خود تسلط ندارد. چنین به نظر میرسد که واکنش شدید شیعیان، درواقع، واکنش به تجمع روزافزون و پرشمار فلسطینیان در سراسر جنوب لبنان است. این حضور و تجمع فلسطینیان نه فقط نظامی، بلکه غیرنظامی هم بوده است. فلسطینیها در جنوب به خرید زمین روی آوردهاند. روزنامۀ بیروتی لوریویل [۲] تصاویری از قولنامههای فروش اراضی را منتشر کرده است.
آیا این امر به معنای آن است که فلسطینیها در تلاش هستند تا در منطقهای که بیشترین تعداد فلسطینیها حضور دارند، جای پای خود را محکم کنند و، علاوه بر آن، با توجه به اینکه بندر صور اینک تحت کنترل آنان است، راهی به دریا بیابند؟ یا اینکه موضوع سادهتر از اینهاست و فلسطینیها فقط در فکر آن هستند که در فتحلاند آزادی عمل و قدرت مانور داشته باشند؟ خواستهای که در دیگر مناطق جهان عرب به آن دست نیافتهاند. روستاییان شیعه مذهب جنوب لبنان با این وضع موافق نیستند. البته، شمار آنان زیاد نیست و از لحاظ سلاح و تجهیزات هم نمیتوان آنان را با مقاومت فلسطین مقایسه کرد، اما گزینههای دیگری هم پیش روی آنان است: از سویی، اسرائیل در همسایگی آنان آماده است تا با آنان همپیمان شود و تحت عنوان همبستگی با شیعیان، آنان را به انواع سلاح تجهیز کند.... شاه ایران نیز، که نقش پستچی وفادار را بازی میکند، آماده است تا به بهانۀ همبستگی با شیعیان آنان را به سلاح مجهز کند. در هر حال، شیعیان لبنان و علویان سوریه پیوندهای جدیدی برقرار کردهاند. اقلیتِ شیعیانِ ساکن در مناطق سنّینشین نیز همین رویه را پیش گرفتهاند و حافظ اسد، که خود علوی است، این نکته را فراموش نمیکند. چنین به نظر میرسد که در لبنان هیچچیز به سوی بهتر شدن در حرکت نیست، بلکه به عکس است. گفتوگوی خبرنگار ما با امام موسی صدر را از نظر میگذرانیم:
س. به نظر شما آیا رویارویی اخیر میان ارتش لبنان و ارتش سوریه در بیروت، نتیجۀ تشنج داخلی است، یا چنانکه گفته میشود، به تحریک عوامل خارجی و برای فشار آوردن به دولت سوریه است؟
ج. هر دو عامل نقش داشتهاند. حضور نیروهای بازدارندۀ عربی جنگ داخلی را متوقف کرد، اما راهحل ریشهای را به همراه نداشت. شهروندان باید خلع سلاح شوند. اما پیش از خلع سلاح فلسطینیها، امکان ندارد بتوان سلاحهای سنگین را از دست لبنانیها خارج کرد. آنان پس از جنگ دوساله میخواهند به هر قیمتِ ممکن سلاح خود را حفظ کنند، زیرا از آن هراس دارند که در جنوب، نه فقط از سوی راستگرایان لبنانی، بلکه از جانب اسرائیل تهدید شوند و در معرض نابودی قرار گیرند. سوریها تلاش کردهاند تا به آنان بقبولاناند که برای حمایت از آنان آمادگی دارند، اما بیفایده بود. از طرفی، فلسطینیها با توجه به مشکلاتی که با آن روبهرو بودهاند، جز به خود، دیگر به کسی اعتماد نمیکنند. در این فضای متشنج، بازی بزرگان و درگیری کشورهای عربی میتواند هر لحظه آتش جنگ را بار دیگر شعلهور کند. بدیهی است که راستگرایان لبنانی به تحریک نیروهای بیگانه درصدد برآمدهاند که نه تنها فلسطینیان، بلکه سوریه را نیز در موضع ضعف قرار دهند و از این طریق، جبهۀ مقاومتِ پدیدآمده در طرابلس و الجزایر را هم تضعیف کنند. سادات، رئیسجمهور مصر، آشکارا سوریه را تهدید کرده است که با ایجاد آشوبهای خونین در لبنان حکومت حافظ اسد را تضعیف خواهد کرد.
بیتردید، منافع آمریکا و مصر و عربستان سعودی و دیگر دولتهای میانهرو در گرو آن است که جبهۀ الجزایر را متلاشی کنند و از میان دیگر عناصر میانهروتر در سازمان آزادیبخش فلسطین و افرادی ذینفوذ در سرزمینهای اشغالی، جانشین جدیدی برای جبهۀ الجزایر در میان فلسطینیها به وجود آورند.
س. عقیده بر آن است که اگر قرار باشد جنگ دیگری در لبنان به راه افتد، از جنوب آغاز خواهد شد؛ جایی که درگیریهای پشت پرده میان فلسطینیان و نیروهای محافظهکار و راستگرایان تحت حمایت اسرائیل ادامه دارد. اما به نظر میرسد که میان فلسطینیها و مسلمانان جنوب، که تا چندی پیش حامی آنان بودند، نیز روابط رو به تیرگی میرود، دیدگاه شما چیست؟
ج. در حال حاضر، جنوب لبنان که با مرزهای شمالی اسرائیل همسایه است، بیش از دیگر مناطق در معرض خطر جنگ قرار دارد، زیرا برخلاف دیگر مناطق لبنان، این منطقه حتی تحت نظارت نیروهای بازدارندۀ عربی هم قرار ندارد. علت این است که اسرائیل حضور نیروهای سوریه در نزدیکی مرزهای خود را نمیپذیرد. در جنوب، حاکمیت دولت لبنان و حضور پلیس لبنان را نیز نمیبینیم، زیرا حکومت مرکزی از سال ۱۹۷۴، یعنی از زمان آغاز جنگ داخلی، منطقۀ ما را ترک کرده است و، بدینترتیب، فلسطینیهای مسلح ابتدا بهمثابۀ تنها نیروی حاضر در منطقه برای حفظ امنیت مسلمانان در برابر تجاوز اسرائیل ظاهر شدند و در نهایت به تنها نیروی حاکم در این منطقه تبدیل شدند. اما دیری نگذشت که درگیریهایی به وجود آمد، بهویژه آنکه فلسطینیها نیز به اقدامات خطرناکی بر ضد ساکنان جنوب دست زدند.
س. آیا شما نیز بهمثابۀ رهبر عالی شیعیان به سبب دفاع از فلسطینیان در میان شیعیان با مشکلاتی مواجه هستند؟
ج. ادامۀ روند دفاع کار سادهای نیست. تلاش کردهام تا به شیعیان توضیح دهم که آن قبیل اقدامات را عموم فلسطینیها انجام نمیدهند، بلکه چند گروه تندرو که عناصر نفوذی آنان را تحریک کردهاند، عامل اجرای آن اقدامات هستند. همه میدانند که دستگاه اطلاعاتی اسرائیل قویترین سیستم امنیتی جهان است و از نظر اسرائیل بهترین راه برای زیر سؤال بردن اعتبار و آبروی فلسطین و توجیه تجاوزات اسرائیل آن است که برخی گروهها را به ارتکاب اقدامات تروریستی وادار کنند. در حال حاضر بهترین متحد اسرائیل تندروها هستند، نه میانهروها.
س. آیا نگران آن هستید که وضعیتی پیش آید که نتوانید نارضایتی مردم را کنترل کنید؟
ج. بیتردید ما شیعیان با فلسطینیها ارتباطات بسیاری داریم، زیرا در کنار آنان در جنوب و در حومۀ بیروت زندگی کردهایم. به علاوه، هم ما و هم فلسطینیها در لبنان از همۀ گروهها محرومتر بودهایم. اغلب فراموش میکنیم که اهل جنوب از سال ۱۹۴۸ رفتاری قهرمانانه داشتهاند و همواره با هرگونه همکاری اقتصادی با اسرائیل مخالفت کردهاند و با وجود آنکه از سال ۱۹۶۵ دولت لبنان نیز به جنوب کاملاً بیتوجهی کرده است، اهل جنوب با خون خود همکاریشان با فلسطینیان را به اثبات رساندهاند. اما اکنون، دلخوری و رنجشی پدید آمده است و تلاش کردهایم جنوبیان را به شکیبایی فراخوانیم و تا کنون هم در این کار موفق بودهایم و آنان را قانع کردهایم که نباید به روی فلسطینیان اسلحه بکشند.
س. فرض بر این است که مسئولان فلسطینی از این خطر آگاهند. پس به چه دلیل نیروهای تحت امر خود را ساماندهی و کنترل نمیکنند؟
ج. به سبب آنکه چندشاخه و پراکنده هستند. هریک از کشورهای عربی از یکی از گروههای عضو مقاومت فلسطین حمایت مالی میکند؛ یک گروه را عراق، گروه دیگر را لیبی یا سعودی و... حمایت میکنند. اما سازمان آزادیبخش فلسطین با وجود همۀ این مسائل باید بتواند نیروهای خود را نظم و ترتیب بدهد و مشکل هرجومرج در جنوب را پایان دهد. چند روز پیش از این، با مسئولان فلسطینی بهطور جدی در این باره بحث کردم و به نظر میرسد که آنان تصمیم دارند نیروهای خود را ساماندهی کنند. سازمان آزادیبخش فلسطین باید به دولت لبنان اجازه دهد که مسئولیت و اختیارات خود را در جنوب اِعمال کند، زیرا در غیر این صورت اوضاع بسیار خطرناک خواهد شد. آنچه اکنون رخ میدهد، مرا نگران کرده است و اگر آرامش به سرعت حاکم نشود، ارتش اسرائیل به بهانۀ حراست از مرزهای خود وارد عمل میشود و مقاومت را از بین میبرد و اگر ارتش اسرائیل به پیشروی خود تا مرزهای سوریه و لبنان و ارتفاعات جبلالشیخ ادامه دهد، سوریه نیز با تهدید مواجه خواهد شد و در آن زمان، جنگی فراگیر در تمام لبنان به وقوع میپیوندد.
س. گفته میشود که اسرائیل میخواهد جنوب لبنان را ضمیمۀ خاک خود کند. به نظر شما آیا چنین اتفاقی ممکن است؟
ج. اسرائیل همواره اعلام کرده است که به آب رودخانۀ لیطانی نیاز دارد. در تمامی وزارتخانههای اسرائیل هم نقشههایی وجود دارد که در آن جنوب لبنان تا رودخانۀ لیطانی جزء خاک اسرائیل به حساب آمده است. ولی حتی اگر اسرائیل این منطقه را اشغال کند، الزاماً به معنای آن نیست که در آنجا باقی خواهد ماند. چهبسا از اشغال این منطقه بهمثابۀ برگ برندهای در مذاکرات استفاده شود، چنانکه شهرکهای یهودینشین ـ که به سرعت در سرزمینهای اشغالی در حال احداث است ـ نیز چنین کارکردی دارد.
فرضیۀ دیگری که به مراتب نگرانی بیشتری ایجاد میکند آن است که اسرائیل بخواهد از جنوب لبنان بهمثابۀ منطقهای برای گرد آوردن تمامی فلسطینیها خارج از اسرائیل استفاده کند تا ارتش اسرائیل به سادگی قادر به کنترل آنان باشد. در برابر این عقبنشینی ممکن است اسرائیل بخواهد نوار غزه را برای خود نگه دارد که از نظر آنان منطقهای مهم و استراتژیک است. [۳]
------
[۱]. Le Nouvel observateur
[۲]. Le Reveil
[۳]. Le Nouvel Observateur، 5/3/1978.