پژوهشی پیرامون شخصیت برجسته معاصر خاورمیانه
مروری بر زندگانی، اندیشه ها و زمینه های ناپدید شدن امام موسی صدر
[ چكیده ] موسی صدر فعال ترین پیشوای ارشد دینی ایرانی تبار شیعیان لبنان در جهان سیاست لبنان و خاورمیانه معاصر و نیز مبتكر و پیش آهنگ واقعی نهضت صلح معاصر در لبنان و حتی خاورمیانه است. او در روز 31 اوت 1978 میلادی در هنگام سفر به لیبی بصورت مرموز و اسرار آمیزی ناپدید شد و تاكنون به سختی می توان پیش بینی كرد كه آیا او زنده است یا خیر؟ ناپدید شدن وی دعوایی 27 ساله را میان چندین كشور خاورمیانه موجب گردیده و به تازگی نیز به یك كانون اصلی در روابط دیپلماتیك میان سه كشور لبنان، لیبی و ایران تبدیل شده است. ما در این مقاله زندگانی، اندیشه ها و جدال دیپلماتیك پس از ناپدید شدن ایشان و زمینه های بین المللی و سیاسی این حادثه را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
[ كلید واژه ] موسی صدر؛ بنیانگذار جنبش امل؛ پیشآهنگ صلح خاورمیانه؛ زمینه های ناپدید شدن؛ قذافی
در عرصه سیاسی و بین المللی و روابط بین الملل در خاورمیانه معاصر، یك پیشوای دینی نقش آفرین و وزین متعلق به مسلمانان شیعه وجود دارد كه رشته های اصلی فكر و اندیشه در محافل سیاسی و دینی و توده های مردم سه كشور لبنان، لیبی و ایران را به خود مشغول ساخته است. این شخص امام موسی صدر بنیانگذار مشهور « جنبش امل » و رهبر سابق مسلمانان شیعه لبنان است كه در روز 31 اوت 1978 میلادی در سفری رسمی به لیبی در آن سرزمین ناپدید شد و اكنون حدود 27 سال از آن زمان می گذرد و تاكنون حیات و ممات وی قطعی و معلوم نیست.
در طول این 27 سال پر فراز و فرود، یك سری حوادث مهم سیاسی مانند وقوع انقلاب اسلامی ایران، اشغال افغانستان توسط شوروی سابق، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جنگ خلیج، نزاع دامنه دار میان مردم فلسطین و اسرائیل، ظهور و سقوط حكومت طالبان در افغانستان، تهاجم آمریكا به عراق و حوادث دیگر رخ داده است و خاورمیانه به كانون مهم امور سیاسی جهان در دوران پس از جنگ سرد تبدیل شده است؛ و در این میان، پرونده ناپدید شدن امام موسی صدر برای چندمین بار به یكی از مسائل كلیدی در میان رویدادهای اصلی خاورمیانه مبدل گردیده است. دولت های لبنان، ایران و لیبی و اقشار مختلف مسلمانان شیعه كشورهای خاورمیانه موضوع ناپدید شدن و كشف سرنوشت وی را پیگیری و دنبال می كنند، این مسئله همچنین به یك جدال بین المللی درازمدت دامن زده است و سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب، سازمان كنفرانس اسلامی و حتی دربار پاپ واتیكان در رم را درگیر نموده است.
دولت لبنان در تاریخ 2/8/2004 میلادی بر اساس دلایل و مدارك بسیاری كه در طول چندین سال تحقیق و تفحص دستگاه قضایی بدست آورده و پیرو شكایت صدرالدین صدر فرزند ارشد امام صدر و همسران دو نفر از دستیاران ناپدید شده وی، تصمیم گرفت كه پرونده ناپدید شدن امام صدر را از مرحله مذاكرات و تماس های دیپلماتیك به مرحله پیگیری قضایی و حقوقی منتقل سازد، و قاضی عدنان عضوم دادستان كل لبنان حكم احضار قذافی رهبر لیبی و 17 تن دیگر از مقامات ارشد لیبی بری حضور در دادگاهی واقع در بیروت پایتخت لبنان را رسماً امضاء كرد، و از قذافی و سایرین درخواست نمود تا در تاریخ 16 مارس 2005 میلادی برای تحقیق و بازجویی از سوی دادستانی كل لبنان در دادگاه حضور یابند.
پس از انتشار این خبر، بلافاصله تندبادی سیاسی دو كشور لیبی و لبنان و نیز سایر دول و محافل اجتماعی خاورمیانه را متلاطم ساخت. پس از ابلاغ حكم قضایی دادستان كل لبنان از مجاری دیپلماتیك و انتشار آن از سوی وسایط ارتباط جمعی، مناسبات دو كشور لیبی و لبنان ناگهان متشنج شد و لیبی همان روز قطع مناسبات سیاسی با لبنان را اعلام نمود، و روابط لبنان و لیبی به سرعت رو به وخامت و تیرگی نهاد.
همزمان مسئولان ایران،محافل اجتماعی و وسایط ارتباط جمعی یكی پس از دیگری با ایراد سخنرانی و انتشار مقالات از این اقدام قضایی دولت لبنان حمایت و پشتیبانی كردند. در سالهای اخیر، آیت الله خامنه ای رهبر عالی انقلاب اسلامی ایران نیز در دیدار با خانواده امام صدر بار دیگر و با جدیت از حكومت قذافی درخواست نمود كه لیبی پاسخ روشنی به ایران و مردم جهان بدهد.
در حال حاضر، به دنبال نزدیك شدن انقضای تاریخ مندرج در حكم دادستانی كل لبنان و نزدیكی موعد برپایی دادگاه؛ اتحادیه عرب، كشورهای خاورمیانه و همه جهان اسلام توجه بیشتری به این پرونده نشان می دهند و امیدوارند كه دولت لیبی و لبنان بتوانند بطور مسالمت آمیزی دعوای بر سر این پرونده را حل و فصل نمایند.
امام موسی صدر چرا و به چه دلیل از چنین نفوذ و كاریزمایی برخوردار است،كه ناگهان احترام و توجه دولتها و جوامع كشورهای خاورمیانه را بر انگیخته است. دستاوردها و تجارب فوق العاده وی و طرفداری جدی او از صلح و آرامش در خاورمیانه، رفتار و سلوك معتدل و ملایم او، اندیشه ها و افكار روشن و باز او، انجام میانجیگری های دیپلماتیك میان ایران، لیبی و لبنان درخصوص پیگیری سرنوشت نامبرده و در پایان زمینه های سیاسی و بین المللی ناپدید شدن ایشان از موضوعاتی هستند كه نیازمند معرفی و تبیین منظم است.
تولد نواده پیامبر اسلام (ص) در شهر قمامام موسی صدر پیشوای دینی مشهور و ایرانی تبار مسلمانان شیعه لبنان و نام كامل وی « سید موسی الصدر » است كه در روز 14 خرداد 1307 هجری شمسی در شهر مذهبی قم از نواحی مركزی ایران چشم به جهان گشود. او رهبر دینی شیعیان و طرفدار جدی همزیستی مسالمت آمیز میان ادیان و مذاهب گوناگون مانند تسنن و تشیع، كاتولیك و ارتدوكس، دارای رفتار نرم و منش معتدل، بسیار فاضل و اندیشمند، صاحب افكار ژرف و اندیشه های ناب، روشن بین و روشن فكر و دارای سعه صدر، مسلط به چندین زبان خارجی، مهارت و استادی در سخنرانی، سرشار از جذابیت، دارای اخلاق خوش، قد رشید و قامت بلند 98/1 سانتیمتر، جذاب، خوش سیما و خوش هیكل بود. از كلمه « سید » در پیشوند نام خانوادگی او می توان به روشنی فهمید كه در خانواده سادات متصل به خاندان پیامبر اسلام (ص) متولد شده است. بطور مشخص باید گفت كه او نواده امام حسین (ع) فرزند امام علی (ع) داماد حضرت محمد (ص) پیامبر گرامی اسلام است. خانواده او از خاندانهای مهم جهان تشیع هستند و اصالت و ریشه آنان به سید صالح شرف الدین واقع در قریه شحور در جنوب لبنان باز می گردد، كه تبار آنان بر اساس شجره نامه به امام موسی كاظم (عا (مام هفتم شیعیان می رسد، افراد این خاندان بطور گسترده در لبنان، عراق و ایران پراكنده شده اند. برپایه شجره نامه خانوادگی، چندین نسل از اجداد و پدر بزرگان او از علمای دینی مشهور شیعه بوده اند. پدرش سید صدرالدین صدر یكی از آیت الله های معروف قم بود. سید محمد باقر صدر رهبر حزب الدعوه اسلامی شیعیان عراق نیز پسر عمو و شوهر خواهرش است كه در سال 1980 توسط صدام رئیس جمهور سابق عراق به شهادت رسید.
امام صدر در ایران تحصیل كرده است. او در نوجوانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در زادگاهش قم به پایان رساند و سپس به دستور پدرش برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه قم شد و آموزش های دینی سنتی و جدید را بصورت منظم فراگرفت. در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم، در محضر علمای متعددی از جمله امام خمینی استاد برجسته علوم اسلامی و عرفان تلمذ نمود و یكی از شاگردان ممتاز امام خمینی، و نیز بعدها یكی از حامیان جدی انقلاب اسلامی امام خمینی بود. آیت الله خامنه ای رهبر ارشد كنونی انقلاب اسلامی ایران نیز از هم مدرسهای مام صدر محسوب می شود.
در سال 1950 میلادی، امام صدر وارد دانشكده حقوق دانشگاه تهران عالی ترین پایگاه علم و دانش ایران شد و با كسب نمرات ممتاز و پس از گذشت حدود چهار سال موفق به كسب مدرك كارشناسی در رشته « حقوق در اقتصاد » گردید و او نخستین روحانی شیعه فارغ التحصیل از دانشگاه دولتی و دارنده درجه دانشگاهی بود. پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، به درخواست پدرش به قم مراجعت كرد و پیشه سنتی خود را بعنوان یك روحانی و عالم دینی آغاز نمود و مجله ای به نام « مكتب اسلام » راه اندازی كرد. در سال1953 میلادی پدرش در قم دار فانی را وداع گفت و امام صدر از ایران به شهر مذهبی نجف اشرف در عراق مهاجرت كرد و در محضر آیت الله محسن حكیم و آیت الله ابوالقاسم خویی به ادامه تحصیل علوم اسلامی مشغول گردید.
در سال 1957 میلادی برای نخستین بار به لبنان سفر كرد. در این مسافرت، وضع فقر و عقب ماندگی مسلمانان شیعه لبنان تأثیر عمیقی بر او نهاد، او از شهر ساحلی صور واقع در جنوب لبنان محل اقامت خویشاوندانش بویژه آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر دینی مسلمانان شیعه لبنان دیدار كرد. از طریق تماس و ارتباط عمیق و تبادل افكار و اندیشه های ژرف، شرف الدین به موسی صدر برای تقویت و نیرومند كردن شیعیان لبنان امید فراوانی بست. نسل سادات خاندان صدر از جایگاه و موقعیت ممتازی در جامعه مسلمانان شیعه خاورمیانه برخوردارند، استعداد و توانایی های درخشان و برجسته شخص وی و تقدیر الهی مقدر نمود كه او زندگی خود را وقف لبنان نماید، و او برگزیده و منتخب شایسته شرف الدین برای بدست گرفتن زمام رهبری شیعیان لبنان بود. پس از درگذشت شرف الدین در آن سالها، او دعوت مسئولان شهر صور برای عزیمت به آن شهر و بدست گرفتن زعامت دینی مسلمانان شیعه را دریافت كرد. او در ابتدا در پذیرش این دعوت برای سفر به لبنان تردیدهایی داشت، اما به توصیه آیت الله محسن حكیم استادش در عراق دعوت را قبول نمود و در ماه اكتبر 1959 میلادی به همراه همسر ایرانی اش به صور وارد شد، و در سال 1963 میلادی تابعیت لبنانی خود را از دست شهاب رئیس جمهور لبنان دریافت كرد. از این زمان به بعد پله های رشد و ترقی را آغاز نمود و مسئولیت زعامت دینی شیعیان لبنان را برعهده گرفت و با سلوك سیاسی روشن، معتدل و نرم خویش همه مسلمانان و مسیحیان لبنان و پیروان ادیان گوناگون را به سوی عقیده سیاسی روشن همزیستی مسالمت آمیز هدایت كرد و به ستاره درخشان دینی و سیاسی برآمده درصحنه دینی و سیاسی لبنان مبدل گشت و نقش برجسته ای در صحنه لبنان معاصر و سیاست بین الملل خاورمیانه ایفاء نمود.
بنیانگذار جنبش امل و پیشآهنگ نهضت صلح و آرامش در خاورمیانه
لبنان پس از خروج از زیر سیطره استعماری فرانسه در سال 1943 میلادی و كسب استقلال، كشوری متشكل از یك قومیت واحد اما دارای پیچیدگی ساختار دینی و مذهبی بوده است، كه در آن پیروان چند دین و مذهب بزرگ شامل مسیحیان، مارونی و ارتدوكس، مسلمانان سنی و شیعه در كنار هم زندگی می كنند و مسلمانان از اكثریت بیشتری برخوردارند.
پس از استقلال لبنان، براساس موافقت نامه منعقده در آن سالها با مقامات فرانسوی برای تقسیم و توزیع قدرت برپایه اصول دینی و مذهبی، مقرر گردید كه مقام ریاست جمهوری و فرماندهی كل قوا در اختیار مسیحیان مارونی، مقام نخست وزیری در اختیار مسلمانان سنی مذهب، مقام ریاست پارلمان در اختیار مسلمانان شیعه مذهب و مقام ریاست ستاد كل ارتش در اختیار دروزیها باشد و این ساختار همواره تاكنون رعایت شده است.
در مجلس تعداد كرسی های مسیحیان و مسلمانان طبق سرشماری جمعیت در سال 1932 میلادی به نسبت 6 به 5 نفر توزیع و تقسیم شده بود. در آن زمان، كل جمعیت لبنان 785500 نفر بود و در این میان، تعداد شیعیان 6/19% از جمعیت را تشكیل می داد. براساس این بافت توزیع قدرت مسیحیان مارونی در مركز حاكمیت و اقتدار قرار گرفتند و مسلمانان سنی از قدرت كمتر و شیعیان از قدرت حقیقتاً محدودتری برخوردار شدند.علاوه بر این، بیروت پایتخت لبنان پیش از استقلال و در دوران حاكمیت استعمار فرانسه مبتذل ترین، غربی ترین، و دارای منحط ترین شیوه زندگی در منطقه خاورمیانه معاصر و معروف به بهشت خاورمیانه بود؛ كابارهها و فاحشه خانه ها، بیكاری، فقر، عقب ماندگی، جهل و نادانی از مشكلات و عوارض اجتماعی متعدد ناشی از دوران استعمار بودند كه بعنوان «میراث» ویژه استعارگران غربی برای دولت و ملت لبنان پس از كسب استقلال بر جای ماندند.
لبنان به خاطر هم مرزی با فلسطین و اسرائیل، پس از استقلال همواره در اوج زد و خوردها و نزاع اعراب و اسرائیل قرار داشته و خط مقدم كشمكش قومی و دینی خاورمیانه به شمار می رود.
امام صدر با قبول خطرات و مشكلات گوناگون پس از قبول مسئولیت زعامت و هدایت شیعیان لبنان با وضعیت دشوار و بغرنج ناشی از نرخ بالای بیكاری، فقر و تنگدستی شیعیان لبنان و نیز سطح بسیار پایین آموزش و تحصیلات، موقعیت پایین سیاسی و اجتماعی آنان روبرو گردید و در ابتدا تصمیم گرفت یك سری اقدامات مهمی را پیگیری و اجرا نماید. این اقدامات عبارت بودند از: ایجاد مؤسسه خیریه و سرپرستی ایتام، پناه دادن به كودكان بی سرپرست، تأسیس بیمارستان و درمانگاه در مناطق محروم، بهبود وضع پزشكی و بهداشتی اقشار فقیر و محروم، ایجاد جمعیت احسان و خیریه با مشاركت همه طوایف و مذاهب، تشویق و ترغیب ثروتمندان برای كمك به موسسات و صندوق های خیریه، كمك به بیوه زنان برای رفع مشكلات معیشت و زندگی، تاسیس مراكز آموزش پرستاری و قالی بافی و خیاطی و گلدوزی برای زنان و دختران، تشویق زنان به قبول مسئولیت های اجتماعی، ایجاد كارگاه هنرهای دستی سنتی، ایجاد فرصت های شغلی برای زنان و بیكاران، راه اندازی مركز علمی و فرهنگی، راه اندازی مدرسه صنعتی مجانی، راه اندازی مركز سوادآموزی برای دختران، تبلیغ و ترویج دستیابی به علوم و فنون جدید و تغییر افكار و اندیشه های خرافه و جاهلانه در میان توده مردم. امام صدر با تأسیس و راه اندازی این مراكز و موسسات و مدارس در سراسر لبنان، علاوه بر پذیرش محرومان مسلمان شیعه، همزمان از اقشار محروم سایر طوایف و مذاهب مثل سنی ها و مسیحی ها نیز برای تعلیم و آموزش در این مراكز و مدارس ثبت نام می كرد، و این فعالیت ها در جهت بهبود وضعیت فرهنگی و اشتغال شیعیان لبنان و سایر اقشار محروم و تنگدست طوایف دیگر مفید و موثر بودند و نقش ارزنده ای در كاهش منازعات دینی حاد در جامعه لبنان داشت.
در زمان استقلال لبنان، استعمارگران فرانسوی یك میراث دیگر هم برای آن كشور باقی گذاشته بودند و آن هم اختلافات و درگیریهای طایفه ای بود. توزیع و تقسیم حاكمیت سیاسی ملی پس از استقلال لبنان بصورت نامناسب انجام شده بود، اختلاف و تضاد سیاسی میان طوایف و مذاهب گوناگون كشور وجود داشت، علاوه بر این اثرات مستقیم درگیری اعراب و اسرائیل وضع سیاسی داخلی لبنان را بی ثبات و متشنج ساخته بود و جامعه در یك ناآرامی طولانی فرو رفته بود.
یافتن راه حلی برای كاستن و پایان بخشیدن به اختلافات سیاسی میان طوایف دینی و مذهبی موجود در داخل لبنان یكی از آزاردهنده ترین مسائل پیش روی یك سیاستمدار و رهبر مذهبی بود. از لحاظ تاریخی، شیعیان لبنان همواره یك اقلیت مذهبی بودند، و بیش از 50% آنان در مناطق بسیار فقیر جنوب و ارتفاعات كوهستانی سكونت دارند و كمتر وارد عرصه سیاست شده اند. امام صدر پس از ورود به لبنان عمیقاً به اهمیت كاستن اختلافات فرقه ای و دینی و پایان دادن به درگیریهای سیاسی داخلی پی برد، از این گذشته فوریت و ضرورت راه اندازی تشكیلات سیاسی ویژه شیعیان و تلاش در راه كسب جایگاه مناسب برای شیعیان در حیات سیاسی كشور را احساس كرد. به خاطر این، امام صدر شیوه سنتی عدم مداخله و ورود رهبران شیعه در سیاست را تغییر داد، از یك سو شروع به ایجاد و راه اندازی مدارس، مراكز آموزشی و دارالایتام و بیمارستان و درمانگاه و سایر موسسات خیریه و عام المنفعه نمود و از سوی دیگر در مناطق شیعه نشین اقدام به سخنرانی های سیاسی و بسیج مردم و بررسی وضع اجتماعی آنان نمود و گام های استوارش سراسر خاك لبنان را درنوردید.
امام صدر با ورود به لبنان و با انجام اقدامات ثمربخش قاطع و برنده برای بهبود وضعیت فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و بهداشتی شیعیان، توجه و عنایت اقشار محروم شیعیان لبنان را سریعاً به سوی خود جلب كرد، و تعداد زیادی از شیعیان خارج از كشور نیز پس از خبردار شدن از اوضاع دسته دسته به خانه و كاشانه خویش مراجعت كردند و بدین گونه جمعیت شیعیان لبنان به سرعت رو به افزایش نهاد و خیلی سریعاً به نیرویی عمده در حیات سیاسی و اجتماعی لبنان مبدل شدند.
سیاست در لبنان یك ویژگی مهم دارد، یعنی مطالبات و خواسته های سیاسی همه احزاب و گروهها در قالب سازمانها و نهادهای دینی و مذهبی تبلور می یابد. شیعیان لبنان برای كسب قدرت قانونی جهت مشاركت در امور سیاسی كشور بایستی سازمان سیاسی مخصوص خود را تاسیس كنند و امام صدر از شناخت و آشنایی كافی و عمیق درخصوص این موضوع برخوردار بود. امام صدر پس از انجام بررسی و تحقیقات اجتماعی گسترده و عمیق تصمیم گرفت در ابتدا یك سازمان سیاسی متعلق به شیعیان لبنان را شكل دهد و بر اثر تلاش های مستمر و خستگی ناپذیر وی، دولت لبنان در ماه مه 1967 میلادی ایجاد « مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان » را تصویب كرد، اعضای این مجلس عمدتا متشكل و منتخب از علما و روحانیون شیعه لبنان بودند، و هدف آن تلاش در راه « مساوات و عدالت اجتماعی » برای شیعیان بود. در ماه مه 1969 میلادی امام صدر به مدت شش سال به ریاست این مجلس برگزیده شد. او از این هنگام در عرصه سیاسی لبنان با تمام توانایی و كیاست جلوه گر شد و شیعیان لبنان با احترام او را « امام موسی صدر » خطاب می كردند.
در سال 1973 میلادی، امام صدر بار دیگر به ریاست مجلس اعلا برگزیده شد و با توجه به آوازه و شهرت والای وی نزد مسلمانان شیعه لبنان، مجلس مذكور طی مصوبه ای تصمیم گرفت كه امام صدر منصب ریاست مجلس اعلا را تا پایان سن 65 سالگی یعنی تا تاریخ 4/6/1993 بر عهده داشته باشد.
با تشكیل مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، شرایط بی تشكیلاتی شیعیان لبنان دگرگون شد، و شالوده لازم برای مشاركت بعدی آنان در امور سیاسی كشور پایه ریزی گردید، و امام موسی صدر به این خاطر بنیانگذار نخستین تشكیلات سیاسی شیعیان لبنان شد.
در اواخر دهه 1970 میلادی، زمانی كه اسرائیل حملات پردامنه ای را به مناطق جنوب لبنان آغاز نمود، امام صدر با هدایت و رهبری یك راهپیمایی بزرگ متشكل از شیعیان لبنان در اعتراض به بی توجهی دولت لبنان به مشكلات كشاورزان محروم جنوب، و در پی تقاضای اقشار مختلف شیعیان لبنان، یك سازمان مردمی و سری شیعیان به نام « حركة المحرومین » را تشكیل داد. حركة المحرومین در آغاز یك سازمان سیاسی غیرنظامی با گرایش ناسیونالیستی بود، و ابزار مبارزه اقشار شیعه برای كسب و اعاده جایگاه قانونی مناسب شیعیان در تركیب سیاسی لبنان بود.
در تاریخ18 مارس 1974 میلادی، « افواج المقاومة اللبنانیة » ( گردان های مقاومت لبنان ) وابسته به حركة المحرومین با نام « امل » شروع به فعالیت علنی نمود. كلمه « امل » متشكل از حروف نخستین كلمات عربی « افواج المقاومة اللبنانیة » است و كلمه « امل » در زبان عربی به معنای « امید و آرزو » می باشد. جنبش امل خواست نیرومند شیعیان برای برخورداری از یك نیروی مسلح را برآورده كرد، شیعیان لبنان آن را نماینده سیاسی و نیروی نظامی خود می دانستند و تعداد زیادی از شیعیان لبنان كه توسط نیروهای اسرائیلی از خانه و كاشانه خود در جنوب لبنان آواره شده بودند به نیروهای مردمی امل پیوستند و هسته نیرومند آن را شكل دادند.
در چنین اوضاع و احوالی، امل با قدرتی سرزنده و نیرومند در صحنه سیاسی لبنان عرض اندام نمود و به یك نیروی مؤثر در میان احزاب و گروه های سیاسی گوناگون لبنان تبدیل شد، و توجه بسیار جهانیان را به خود جلب كرد. واژه امل از سوی رسانه ها ی ارتباط جمعی در سراسر جهان منتشر گردید و به واژه ای آشنا نزد همگان در عرصه سیاسی و بین الملی خاورمیانه معاصر مبدل گردید.
در مرامنامه سیاسی جنبش امل آمده است كه: « جنبش امل یك حركت فرقه گرا نیست و همچنین هدایتگر موسسات خیریه و دینی هم نیست. جنبش محرومان و مستضعفان است، ...... در كنار ستمدیدگان قرار دارد و تا آخرین نفس به مبارزه خود ادامه خواهد داد«
عقاید و نظرات سیاسی مشخص جنبش هم عبارتند از: ایمان به خدا و پیامبر اسلام )ص)، تلاش در راه استقلال و آزادی مردم لبنان و مبارزه با فئودالیسم سیاسی، ایجاد اقتصاد ملی و منطبق با احكام و اصول اسلامی، ترویج میهن دوستی، ناسیونالیسم ملی و مخالفت با دخالت خارجی، حفاظت از حاكمیت ملی و تمامیت ارضی؛ مخالفت با تجزیه و تقسیم كشور، حراست از استقلال لبنان، موافقت با مشاركت همه احزاب و گروهها در امور سیاسی كشور، مخالفت با امپریالیسم و صهیونیسم. بدین ترتیب، امام صدر نیز بنیانگذار شایسته جنبش امل شیعیان لبنان شد.
در آغاز تأسیس جنبش امل، این جنبش در صحنه سیاسی لبنان همواره با استفاده از شیوه های صلح آمیز برای بهبود وضعیت زندگی و كسب جایگاه قانونی مناسب برای شیعیان تلاش و مبارزه می كرد. این گونه مبارزه صلح آمیز با رفتار و سلوك سیاسی معقول و معتدل امام صدر سنخیت زیادی داشت، او در سخنرانی های متعدد در حضور شیعیان لبنان با تاكید گفته بود: « ما نه به راست و نه چپ منحرف نخواهیم شد و تنها صراط مستقیم را خواهیم پیمود.» اما بر اثر عدم بهبود یافتن وضعیت اجتماعی و اقتصادی شیعیان در مدتی طولانی، تجاوزات مكرر نیروهای اسرائیلی به مناطق مسكونی شیعیان در جنوب لبنان و تشدید وخامت اوضاع داخلی و بین المللی، سرانجام مواضع امام صدر به تدریج دچار تغییر و تحول گردید. در روز 17 مارس 1974 میلادی، هفتاد و پنج هزار نفر از شیعیان لبنان در شهر بعلبك گردهم آمدند. در این مراسم ضمن تیراندازی به سوی آسمان، شور و احساسات شیعیان به اوج رسید و امام صدر نیز در سخنانی اعلام نمود: « ما به احساسات نیاز نداریم بلكه به حركت و اقدام نیازمندیم ... از امروز دیگر من ساكت نخواهم نشست«.
در ماه آوریل 1975 میلادی، جنگ داخلی لبنان درگرفت، امام صدر در ابتدا اصلاً به وجود سازمان چریكی متعلق به شیعیان اعتراف نمی كرد، تا اینكه در روز پنجم ژوئیه در یك اردوگاه آموزش نظامی شیعیان در منطقه بعلبك انفجاری رخ داد و در نتیجه 27 نفر از نیروهای چریكی شیعه در حال آموزش نظامی جان خود را از دست دادند. روز بعد امام صدر با صدور بیانیه ای اظهار داشت كه جان باختگان در این انفجار متعلق به جنبش مقاومت لبنان – امل – بودند و بدین وسیله ولادت رسمی جنبش امل نخستین بازوی نظامی شیعیان لبنان را اعلام كرد. از این زمان به بعد، جنبش امل از یك سازمان سیاسی صلح آمیز تازه تأسیس شیعیان به تدریج به یك پایگاه شیعیان و نیز یك ساختار مركب سیاسی و نظامی در راستای حمایت از امنیت و حاكمیت طایفه شیعه توسعه یافت و یك سری مبارزات مسلحانه برای پشتیبانی از حركت ملی و انقلابی لبنان و مبارزه با اسرائیل به راه انداخت.
امام موسی صدر نه تنها بنیانگذار جنبش امل سازمان سیاسی نظامی شیعیان لبنان است، بلكه از نخستین پیشگامان جنبش صلح آمیز خاورمیانه به شمار می رود. بینش و بصیرت سیاسی امام صدر بعنوان یك سیاستمدار و عالم اندیشمند، آزاداندیش و تیزبین تنها به جامعه مسلمانان شیعه محدود نمی شد، بلكه به دنبال پیش بردن و حفاظت از همكاری، همبستگی و همزیستی میان همه طوایف و گروههای دینی و مذهبی داخل لبنان بود. پس از ورود امام صدر به سرزمین لبنان در سال 1960 میلادی، و همزمان با پیگیری و تلاش موثر برای ایجاد دو سازمان سیاسی و نظامی بزرگ پیش گفته برای شیعیان و نیز راه اندازی موسسات خیریه، مراكز آموزشی و مركز اشتغال به كار، در قامت یك پیشوای روشن بین، معتدل و میانه رو اقدم به انجام سخنرانی و خطابه های عالی و رفت و آمدهای دایمی میان همه طوایف دینی و مذهبی لبنان نمود. در این میان، به برجسته ترین و معروف ترین فعالیت ها و اقدامات وی در ادامه اشاره می كنیم. در سال های آغازین رهبری عالی شیعیان لبنان و ریاست مجلس اعلا در سال 1960 میلادی، امام صدر به روشنی عقیده سیاسی روشنفكرانه و مترقیانه مشاركت مشترك مسیحیان و مسلمانان در امور سیاسی لبنان را مطرح كرد و در سال 1961 میلادی با همكاری مطران گریگوری حداد رهبر مسیحیان كاتولیك لبنان سازمان «جنبش حركت اجتماعی «را بطور مشترك پایه ریزی كردند و در سال 1962 میلادی نیز فعالانه گفتگوی مسالمت آمیز میان مسلمانان و مسیحیان را مطرح و پیگیری نمود، و در مراسم روز رستاخیز مسیح (ع) در سال 1975 میلادی در كلیسی كبوشیین بیروت پایتخت لبنان و در جمع مسیحیان حضور یافت و در آن گردهمایی دینی خطابه صلح آمیز شورانگیزی ایراد كرد؛ و در سال 1971 میلادی در پی پیشنهاد و تلاشهای بی وقفه او، برای نخستین بار در تاریخ لبنان »برای رهبران دینی طوایف گوناگون برای حمایت از جنوب لبنان » را با همكاری و همراهی مشترك رهبران معنوی همه طوایف مسلمان و مسیحی لبنان ایجاد كرد، اهداف اصلی این شورا ترویج و پیشبرد موثر همزیستی و تفاهم میان همه طوایف دینی و مذهبی داخل لبنان، حفاظت از ثبات و امنیت ملی لبنان، هماهنگ ساختن فعالیت های اجتماعی در راه مشاركت همه گروهها و طوایف در سازندگی و امور سیاسی كشور بود. علاوه بر این اقدامات، امام صدر با انجام سخنرانی ها و مصاحبه های گوناگون و برگزاری سمینارها و نشست های متعدد از همه نمایندگان و رهبران دینی طوایف مختلف برای شركت در امور اجتماعی دعوت می كرد. در همه این سخنرانی ها و خطابه ها و فعالیت های اجتماعی فرا طایفه ای، امام صدر نه تنها مبلغ و مروج اندیشه های سیاسی مبتنی بر آرامش، تفاهم و همزیستی و بنای مشترك كشور مدرن لبنان نوین برپایه نظم و صلح و آرامش بود، بلكه عمیقاً معتقد به یاری برای پایه ریزی صلح و سعادت و آرامش پایدار در منطقه خاورمیانه و حتی جهان بود.
در آوریل 1975 میلادی، بر اثر نفوذ و تحریك نیروهای سیاسی متعدد از سوی كشورهای غربی و همسایه، جنگ داخلی شدیدی در لبنان درگرفت، و كنترل آن از دست دولت لبنان خارج شد و كشور بی درنگ در اغتشاش و ناامنی غوطه ور گردید، و امام صدر نیز از فرط نگرانی و اضطراب بی آرام و قرار بود. او بی اعتنا به سلامت و ایمنی جان خود و با استفاده از شهرت و آوازه بلند مرتبه خویش در میان همه محافل سیاسی و دینی لبنان برای پایان دادن به جنگ داخلی و اعاده صلح و آرامش شروع به فعالیت و دوندگی در داخل لبنان و كشورهای منطقه خاورمیانه نمود و به ترتیب به سوریه، مصر، اردن، عربستان سعودی، عراق و الجزایر سفر كرد تا از نیروهای ذی نفوذ خارجی برای مداخله و پادرمیانی در امر تفاهم میان طوایف گوناگون لبنان كمك بگیرد. در این گونه فعالیت های اجتماعی امام صدر ذره ای از صبغه فرقه پرستی تنگ نظرانه شیعی وجود نداشت مواضع سیاسی وی می توانست رشته های توسعه سیاسی اجتماعی كشور لبنان را به یكدیگر متصل سازد، او نماینده مشترك خواست درونی همه طوایف و گروه های لبنانی برای برقراری صلح و آرامش، تفاهم و همزیستی، امنیت، شكوفایی و رفاه لبنان بود، و طرفداری و ستایش فراوان رهبران دینی همه طوایف مسلمان شیعه و سنی، مسیحیان كاتولیك و ارتدوكس و پیروان آنان را در پی داشت و اكثر مسلمانان محترمانه او را « پیامبر صلح » می نامیدند.
یكی از رهبران ارتدوكس لبنان درباره او چنین می گوید: « امام موسی صدر یك شخصیت فوق العاده بود. هیبت و جذابیت او سبب احترام دوستان و دشمنانش به وی بود، و همه مجذوب و شیفته اخلاق، رفتار و جذبه وی می شدند. » در اواخر دهه 1970 میلادی، بیشتر وسایط ارتباط جمعی و نشریات خاورمیانه با انتشار مقالاتی امام موسی صدر را از پیشگامان و مبتكران واقعی صلح و آرامش در خاورمیانه معاصر توصیف كردند، و حتی سید محمد خاتمی رئیس جمهور كنونی ایران چندین بار اعلام كرده كه اندیشه « گفتگوی تمدنهی » وی نیز مستقیما از عقاید و اندیشه های همزیستی مسالمت آمیز امام صدر نشات گرفته است. این بخش از مطالب را با كلام امیر عبدالله ولیعهد عربستان سعودی ضمن دیدار با خانواده امام صدر در حاشیه برگزاری كنفرانس سران اسلامی در سال1997 میلادی در تهران به پایان می بریم كه گفت: « من در تمام سال های زندگی، شخصیتی به هوشمندی، وسعت اطلاع، حسن خلق، انسانیت و جذابیت امام موسی صدر ندیدم.«
جریان سفر و ناپدید شدن در لیبی و بروز جدال بین المللی
جریان ناپدید شدن اسرارآمیز در هنگام سفر به لیبی
سرهنگ معمر قذافی رهبر كنونی لیبی طی كودتایی در روز اول سپتامبر 1969 میلادی، سلسله پادشاهی ادریسی وابسته به غرب را سرنگون كرد و قدرت را در لیبی به دست گرفت. قذافی پس از به قدرت رسیدن، همواره خط و مشی سیاسی ایستادگی در برابر غرب و مخالفت با اسرائیل و صهیونیزم را در پیش گرفت و برای مدتی در میان كشورهای عربی معاصر بعنوان سرباز و مجاهد مخالف غرب و اسرائیل تلقی می شد. او همچنین فعالانه در امور داخلی لبنان مداخله می كرد و به نیروهای سیاسی طرفدار لیبی یاری و كمك می رساند و تلاش می كرد تا به كمك جنگ داخلی لبنان تمام مسیحیان را از لبنان بیرون براند، و لبنان را به یك كشور سرتاسر مسلمان با حاكمیت اهل سنت تبدیل نماید. این عقاید و عملكرد قذافی بدیهی است كه با نظرات و مواضع امام صدر مبنی بر تفاهم و همزیستی همه احزاب و طوایف لبنانی اختلاف جدی و اصولی داشت، دو طرف حتی در بیشتر مسائل بین المللی منطقه خاورمیانه بحث و مشاجره حادی داشته اند.
در سال 1978 میلادی، در برابر اوضاع جدی و رو به وخامت لبنان، امام موسی صدر تصمیم گرفت كه مصرانه از رهبران كشورهای عربی نگران اوضاع لبنان بخواهد برای حل و فصل این مسئله میانجیگری و اقدام كنند. به این خاطر، در ماه ژوئیه 1978 میلادی سفر خود به چهار كشور عربی را آغاز نمود و از سوریه، اردن، عربستان سعودی و الجزایر دیدن كرد در جریان این سفر، هواری بومدین رئیس جمهور الجزایر پیشنهاد كرد كه او به لیبی سفر كند و با قذافی برای تبادل نظر و مشورت و توضیح همه جانبه و صریح مسائل مورد نظر ملاقات نماید و اختلاف نظرهای سیاسی فیمابین را بطور كامل برطرف نمایند، زیرا رهبر لیبی از تاثیر و نفوذ زیادی بر اوضاع لبنان برخوردار است. امام صدر با در نظر گرفتن مصالح و اهمیت صلح و آرامش در لبنان، پیشنهاد رئیس جمهور الجزایر را پذیرفت و بلافاصله اظهار داشت در صورت دریافت دعوتنامه به لیبی سفر خواهد كرد. با هماهنگی های مثبت و فعالانه رئیس جمهور الجزایر، قذافی با كمال میل وعده داد كه از امام صدر برای حضور در مراسم جشن نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی دعوت خواهد كرد، و بعلاوه با امام صدر گفت و گوهای دوستانه ای انجام خواهد داد. روز 28 ژوئیه، كاردار سفارت لیبی در لبنان با امام موسی صدر دیدار كرد و دعوت نامه رسمی دولت لیبی را به وی تقدیم كرد و اظهار داشت كه قذافی با او دیدار و گفت و گو خواهد نمود و از امام موسی صدر درخواست كرد كه سفرش به لیبی را در روزهای 19 یا 21 اوت 1978 آغاز نماید. امام صدر روز 20 اوت به طرف لیبیایی اعلام نمود كه قصد دارد در روز 25 اوت به لیبی سفر كند و روز اول ماه سپتامبر لیبی را به قصد فرانسه برای عیادت از همسر بیمارش ترك كند و سپس به كشورش مراجعت نماید.
روز جمعه 25 اوت 1978 میلادی، امام موسی صدر به اتفاق دو نفر از دوستان صمیمی اش به نام های شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین مدیر خبرگزاری لبنان سوار بر هواپیمای شركت هوایی الشرق الاوسط ) خاورمیانه ) عازم لیبی شدند. روزنامه های عمده لبنان خبر عزیمت امام صدر از بیروت به سوی طرابلس پایتخت لیبی را منتشر ساختند. اما محافل خبری و مطبوعاتی لیبی از هنگام ورود امام صدر به آن كشور سكوت عجیبی در پیش گرفتند، و همه وسایط ارتباط جمعی لیبی هیچ گونه خبری درباره ورود و فعالیت های امام صدر منعكس نكردند. حتی نزار فرحات كاردار لبنان در لیبی روز 28 اوت در تماس تلفنی عباس بدرالدین با وی خبر حضور امام صدر در طرابلس را دریافت كرد.
برپایه اسناد و مدارك ارائه شده از سوی دفتر مركزی اطلاع رسانی و تبلیغات جنبش امل، امام صدر آخرین مرتبه روز 31 اوت در طرابلس دیده شده است. بعدها یك شاهد لبنانی مقیم هتل محل اقامت امام صدر فاش ساخت كه او در ظهر روز 31 اوت به چشم خویش كاروان ماشین های اختصاصی و مقامات تشریفاتی وزارت امور خارجه لیبی را دیده است كه امام صدر و دو همراهش را با خود سوار كردند و فكر كرده است كه آنان به دیدار با قذافی می روند. لیبی روز اول سپتامبر نهمین سالگرد انقلاب خود را جشن گرفت، اما امام موسی صدر در جایگاه میهمانان حضور نداشت.
روز ششم سپتامبر، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان فوراً با سفارت لیبی در لبنان تماس گرفت و جویای وضعیت امام صدر شدند، اما سفارت لیبی هیچ پاسخی ارایه نداد. روز 10 سپتامبر مجلس اعلا موضوع را به سلیم الحص نخست وزیر لبنان گزارش و ارجاع داد. سلیم الحص بلافاصله كاردار لیبی در لبنان را احضار كرد و رسما خواستار توضیح لیبی درباره امام موسی صدر گردید. ظهر روز بعد، سفارت لیبی پاسخ داد: « امام موسی صدر و دو همراه ایشان عصر روز 31 اوت با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا ( آلیتالیا ) به شماره پرواز 881 لیبی را به قصد رم ترك كرده اند«.
دولت لبنان از شخصیت های لبنانی حاضر در مراسم جشن های نهمین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی تحقیقاتی بعمل آورد و متوجه شدند كه امام صدر در روزهای 26 و 27 اوت با احمد شحاتی رئیس دفتر روابط خارجی لیبی گفت و گوهایی انجام داده است. و در یكی از این جلسات، تیم گزارشگران تلویزیون لیبی تصویر و سخنان ایشان درباره اوضاع لبنان و جهان عرب را ضبط كرده، اما تصویر و سخنان ایشان هرگز از تلویزیون لیبی پخش نشد. ساعت یك بعد از ظهر روز 31 ماه اوت، امام صدر و همراهانش میهمانسرای ساحلی محل اقامت خود را به قصد دیدار با قذافی ترك كردند. اما قذافی بعدها اعلام كرد كه وی ساعت 5/1 بعد از ظهر را جهت دیدار با امام صدر تعیین كرده بود، ولی این دیدار صورت نگرفت، زیرا به وی خبر دادند كه امام صدر لیبی را ترك كرده است. روز 18 سپتامبر، لیبی رسماً اعلام كرد كه امام موسی صدر عصر روز 31 اوت لیبی را به مقصد رم ترك گفته است.
دولت لبنان، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان و رهبران احزاب و طوایف دینی مسیحیان لبنان از دولت ایتالیا و دربار پاپ واتیكان درخواست كردند تا تحقیقاتی درباره ناپدید شدن امام موسی صدر انجام دهند، دربار واتیكان و دولت ایتالیا نیز موضوع را مهم و جدی تلقی نمودند و با كمك پلیس ایتالیا تحقیقات جدی انجام دادند و بعدها رسماً اعلام نمودند كه امام صدر و دو همراه ایشان هرگز وارد خاك ایتالیا نشده اند، و ماموران لیبیایی در هواپیمای یاد شده با تغییر قیافه و پاسپورت جعلی امام صدر و همراهانش وارد ایتالیا شدند، آنان به هنگام ورود به هتل نیز اسم امام صدر را اشتباه نوشته اند. بدین گونه، امام موسی صدر ستاره درخشان سیاسی و دینی و محبوب همه شیعیان لبنان و شخصیت های گوناگون آن سرزمین كه بیش از 18 سال در محافل سیاسی لبنان و خاورمیانه نقش ارزنده ای ایفاء نموده بود، در جریان سفر رسمی به لیبی و به اتفاق دو همراهش در آن سرزمین بطور اسرارآمیزی ناپدید شد.
بروز جدال دیپلماتیك میان لبنان و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر
خبر ناپدید شدن امام صدر در جریان سفر رسمی به لیبی مانند بمب تركید، غوغا و جنجال بزرگی در میان مردم و دولت لبنان پدید آمد، تنش و كشمكش روزافزونی میان دو كشور لبنان و لیبی بوجود آمد، و به مانعی بزرگ بر سر راه روابط دو كشور تبدیل شد. دولت و ملت لبنان و همه احزاب و طوایف مذهبی تحقیقات و جستجوهای درازمدتی را به این خاطر انجام دادند و ملت لبنان از احزاب و طوایف دینی و سیاسی گوناگون همه ساله در سالروز ناپدید شدن امام صدر در 31 اوت مراسم بزرگداشت باشكوهی برگزار می كنند و از دولت لیبی و همه مطلعین می خواهند تا سرنوشت امام صدر را روشن كنند و حقیقت ناپدید شدن وی را به جهانیان اعلام كنند.
روز 21 سپتامبر 1978 میلادی، كنفرانس سران جبهه پایداری و مقاومت كشورهای عربی در دمشق پایتخت سوریه برگزار شد، و در این روز بیش از 300 هزار نفر از مسلمانان و مسیحیان و همه طوایف و احزاب لبنان راهپیمایی خودجوش بسیار بزرگی از بیروت تا دمشق برپا كردند و تظاهركنندگان با همكاری و هماهنگی شخص حافظ اسد رئیس جمهور سوریه گروهی از نمایندگان خود متشكل از مسلمانان و مسیحیان را به هتل محل اقامت قذافی فرستادند تا با وی دیدار و گفت و گو كنند و در دیدار با قذافی خواستار ارائه پاسخی روشن از سوی وی شدند، اما این دیدار بدون هیچ گونه نتیجه ای پایان یافت و حاضران با اختلاف نظر از یكدیگر جدا شدند. در سال 1981 میلادی دولت لبنان اعلام كرد كه ناپدید شدن امام صدر و دو همراهش تجاوز به امنیت ملی لبنان محسوب می شود و دستگاه قضایی لبنان بلافاصله تحقیقات ویژه ای را آغاز كرد. در نوامبر سال 1986 میلادی، دولت لبنان نتیجه تحقیقات خود را طی گزارشی علنی منتشر كرد و اعلام نمود كه امام صدر و همراهانش در حقیقت در داخل خاك لیبی ناپدید شده اند. اما لیبی همواره این موضوع را نفی و رد كرده و همیشه با قاطعیت گفته است كه امام صدر و همراهانش لیبی را به مقصد رم پایتخت ایتالیا ترك كرده اند.
در سال 2002 میلادی، اجلاس سران كشورهای عربی در بیروت پایتخت لبنان برگزار شد، مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان با صدور بیانیه ای اعلام كرد اگر قذافی می خواهد در این اجلاس شركت نماید، باید امام صدر را « زنده یا مرده » با خود بیاورد. لیبی به همین خاطر با ارسال یادداشتی به دبیرخانه اجلاس سران خواستار تغییر محل برگزاری اجلاس از بیروت به قاهره در مصر شد. اتحادیه عرب و دولت لبنان برای تضمین برپایی موفقیت آمیز اجلاس سران و آرامش اوضاع تلاشها و اقدامات زیادی بعمل آوردند، و رئیس جمهور لبنان فرستاده ویژه ای برای تقدیم دعوتنامه به سرهنگ قذافی به لیبی اعزام كرد، اما قذافی در آخرین لحظات فقط نماینده خود را برای حضور در این اجلاس فرستاد.
در اوایل سال 2003 میلادی، لیبی در پی تحریم های اقتصادی درازمدت و فشارهای سیاسی نیرومند آمریكا و كشورهای غربی سرانجام بطور علنی مسئولیت حادثه انفجار هواپیمای پان امریكن بر فراز دهكده لاكربی انگلیس در سال 1988 میلادی را بر عهده گرفت. پس از انتشار این خبر بلافاصله توجه محافل مختلف لبنان به پرونده ناپدید شدن امام صدر معطوف گردید. روز 30 اوت 2003 میلادی، نبیه بری رئیس مجلس لبنان و رئیس كنونی جنبش امل در مراسم یادبود بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر سخنانی ایراد كرد و از دولت لیبی به خاطر ربودن امام موسی صدر، تخریب وحدت و همبستگی دنیای عرب و انجام اقدامات تروریستی در سراسر جهان انتقاد نمود. رئیس مجلس لبنان خواستار مداخله سازمان ملل متحد، اتحادیه عرب و سازمان كنفرانس اسلامی در روند تحقیقات مربوط به پرونده ناپدید شدن امام صدر شد. سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان نیز روز 31 اوت 2003 در مراسم بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد ناپدید شدن امام صدر طی سخنانی از سرهنگ قذافی خواست تا مسئولیت خود را در قبال ناپدید شدن امام صدر بپذیرد، او اضافه كرد قذافی باید مانند پذیرش مسئولیت حادثه لاكربی و با همان شجاعت و صراحت سرنوشت امام صدر را برای همگان روشن سازد و مسئولیت خود را قبول نماید. روزنامه لبنانی « النهار » همان روز حملات شدیدی را متوجه قذافی رهبر لیبی نمود. روز اول سپتامبر، كاردار سفارت لیبی در لبنان با انتشار بیانیه ای اظهارات نبیه بری را « گستاخانه » خواند و آن سخنان را در شان رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش امل ندانست، و در ادامه افزود كه نبیه بری همه تلاش ها و كانال ها برای بهبود مناسبات لیبی و لبنان را ویران كرده است، و به نمایندگی از طرف دولت لیبی رسما قطع كلیه روابط دیپلماتیك با لبنان را اعلام كرد، و بلافاصله در روز سوم سپتامبر سفارت لیبی در لبنان تعطیل شد. همزمان وزیر امور خارجه لبنان بار دیگر تأكید كرد که:«لیبی بایستی مسئولیت خود را در ناپدید شدن امام صدر قبول نماید، زیرا ایشان در خاك لیبی و نه در سرزمین دیگری ناپدید شده است.» اما لیبی بار دیگر با قاطعیت گفت كه امام صدر لیبی را ترك كرده است.
البته پیگیری ها و مذاكرات فوق الذكر، اكثراً از مجاری مذاكرات و تماس های دیپلماتیك دولتی و غیر دولتی انجام شده است. در ژوئیه سال 2004 میلادی، صدرالدین فرزند ارشد امام صدر و همسران دو همراه ناپدید شده رسماً دادخواستی به دادستانی كل كشور لبنان ارائه دادند و از سرهنگ قذافی رهبر ارشد لیبی، عبدالسلام جلود نخست وزیر وقت لیبی، عاشور فرطاس سفیر سابق لیبی در لبنان و 15 نفر دیگر از مسئولان بلندپایه لیبی شكایت كردند. دولت لبنان براساس شواهد، دلایل و مستندات ناشی از تحقیقات قضایی چندین ساله معتقد است كه در جریان سفر امام صدر به لیبی و دیدار نامبرده با قذافی میان آن دو مجادله ای اتفاق افتاده و امام صدر به سرنوشت ناگواری دچار شده است، و قذافی درخصوص ناپدید شدن امام صدر مسئولیت غیرقابل انكاری برعهده دارد. روز دوم اوت 2004 میلادی، قاضی عدنان عضوم دادستان كل لبنان رسما حكم احضار قذافی رهبر لیبی و 17 تن دیگر از مسئولان لیبیایی به دادگاه را امضاء كرد و از قذافی و آن 17 تن دیگر خواست كه در روز 16 مارس 2005 میلادی در دادستانی كل لبنان حاضر شوند و به سوالات دادگاه درباره ناپدید شدن امام صدر در 27 سال قبل پاسخ دهند، و حكم احضار نیز از طریق مجاری دیپلماتیك برای آنان فرستاده شد. قاضی عضوم در حكم خود گفته است كه بایستی همه مراحل قضایی از جمله صدور حكم جلب متهمان و مظنونان این پرونده پیگیری و اجرا گردد. این درخواست لبنان برای حضور قذافی در دادگاه موجب تیره تر شدن روابط بحرانی دو كشور گردید.
شیخ عبدالامیر قبلان نایب رئیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان كه پس از ناپدید شدن امام صدر تلاش های گسترده و بی وقفه ای برای یافتن اثری از امام صدر انجام داده و در همه جا دوندگی نموده است، در مصاحبه ای مفصل در تاریخ 31 اوت 2004 میلادی با تلویزیون لبنان در پاسخ به سوالی درخصوص تازه ترین دستاوردها در پرونده امام صدر اظهار داشت:»در حقیقت قذافی در سال های گذشته هرگز به وجود امام صدر در لیبی اعتراف نمی كرد و مصرانه می گفت كه امام صدر پس از ترك لیبی ناپدید شده است. اما در چند سال اخیر به نمایندگان دولت ایران اعتراف كرده كه آقا موسی زنده یا مرده در لیبی است. این اعتراف قذافی، وضعیت تازه ای را در برابر تحقیقات ما بوجود آورده است و در حال حاضر ما مشغول گفت و گو با افراد مطلع از سرنوشت امام صدر و دو همراه ایشان هستیم«.
خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خاورمیانه و شمال آفریقای دولت انگلستان روز 13 اكتبر 2004 میلادی در طرابلس غرب پایتخت لیبی با سیف الاسلام قذافی فرزند رهبر لیبی و رئیس موسسه جهانی انجمن های خیریه قذافی دیدار و گفت و گو كرده است. به نظر می رسد كه طرفین در این دیدار درخصوص وضعیت حقوق بشر، وضع زندانیان لیبیایی و پرونده امام صدر گفت و گو و تبادل نظر كرده باشند.
خانم رباب صدر شرف الدین خواهر امام صدر روز 20 نوامبر 2004 میلادی بنا به دعوت قبلی در سفری محرمانه به لندن رفت و با خانم بارونس الیزابت سایمونز وزیر مشاور در امور خارجی دولت انگلستان دیدار و گفت و گو كرد. طرفین در این ملاقات درخصوص ناپدید شدن امام صدر در سال 1978 میلادی در خاك لیبی و نقش دستگاه امنیتی لیبی در این حادثه گفت و گو و تبادل نظر نمودند. در این ملاقات كه بیش از یك ساعت بطول انجامید، خانم سایمونز مراتب همدردی انسانی خود و دولت انگلیس با خانواده و شیعیان لبنان را به خانم رباب صدر ابراز داشت و قول داد كه این موضوع را در هفته های آتی پیگیری خواهد كرد.
بروز جدال دیپلماتیك میان ایران و لیبی پس از ناپدید شدن امام صدر
خاندان صدر نه تنها در میان شیعیان از جایگاه و موقعیت برجسته ای برخوردارند، بلكه امام صدر قبل از ناپدید شدنش از شهرت و آوازه والایی در جامعه شیعیان خاورمیانه پس از امام خمینی برخوردار بود. علاوه بر این، امام صدر با بیشتر رهبران و مسئولان اصلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز رابطه خویشاوندی، استاد و شاگردی و همكلاسی داشته است. پدر امام صدر با آیت الله خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران نسبت خویشاوندی داشت، و امام موسی صدر شخصاً از شاگردان و مریدان ممتاز امام خمینی به شمار می رود، و این استاد و شاگرد در زمینه جانبداری از انقلاب اسلامی از نقاط اشتراك و پیوندهای درونی بسیاری برخوردار بودند. امام صدر از هم مدرسه ایهای آیت الله خامنه ای رهبر كنونی انقلاب اسلامی ایران در دوران تحصیل در حوزه علمیه قم محسوب می شود، و همسر آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور كنونی ایران نیز خواهر زاده امام صدر است. بنابر این، پیوندهی فراوان خویشاوندی و همكلاسی میان امام صدر و سه نسل سالخورده، میانسال و جوان از رهبران و مسئولان ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی وجود دارد، و ناپدید شدن امام صدر بی تردید بر اعصاب و افكار شخصیت ها و رهبران و مسئولان حكومت انقلاب اسلامی ایران تاثیر گذاشته است، و ایران و لیبی به این خاطر نیز یك سری تماس ها و مذاكرات دیپلماتیك جدی و درازمدتی با یكدیگر انجام داده اند.
به هنگام ناپدید شدن امام صدر در اوت 1978 میلادی، امام خمینی در شهر مقدس نجف اشرف در عراق اقامت داشتند، ایشان همان موقع با نوشتن نامه هایی خطاب به یاسر عرفات رهبر فلسطینیان، حافظ اسد رئیس جمهور سوریه و تماس با اكثر رهبران و مراجع دینی ایران و خاورمیانه از آنان خواست تا همگی از لیبی خواستار ارائه پاسخی روشن به این حادثه شوند. پس از هجرت امام خمینی به فرانسه، ایشان در دیدار با سفیر لیبی در فرانسه از دولت لیبی خواست تا پاسخی روشن در قبال ناپدید شدن امام صدر ارائه كند. در سال 1979 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سرهنگ قذافی خواهان سفر به ایران شد، اما امام خمینی در پاسخ گفت كه می تواند به ایران سفر كند، اما باید به همراه امام صدر بیاید.
امام خمینی در تاریخ 8 مارس 1979 میلادی ( 1357/12/17) خطاب به هیات لیبیایی راجع سرنوشت امام موسی صدر گفت: « ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می خواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی كند. » از طرف هیات نمایندگی لیبی از امام خمینی خواسته شد اجازه دهند سرهنگ قذافی بری عرض تبریك پیروزی انقلاب اسلامی به ایران بیاید. امام خمینی پاسخ داد: « من فعلا به قم می روم و این دیدار را به زمان دیگری موكول كنید«
در آوریل 1979 میلادی ( اردیبهشت) 1358 ، سرهنگ قذافی رهبر لیبی سرگرد عبدالسلام جلود نخست وزیرش را به ایران فرستاد. امام خمینی سرگرد جلود رادر قم به حضور پذیرفت و در این ملاقات به وی گفت»:ما معتقدیم كه كلید حل معمای آقای صدر به دست دولت لیبی و سرهنگ قذافی است. «امام خمینی در این دیدار بار دیگر بر لزوم پاسخگویی و حل این موضوع از سوی دولت لیبی تاكید كردند. شوری انقلاب اسلامی ایران نیز پیش شرط برقراری روابط سیاسی میان ایران و لیبی را تشكیل یك كمیته مشترك تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر و انجام تحقیقات گسترده ای در این باره اعلام كرد. امام خمینی بعدها در پاسخ به اصرار برخی افراد كه خواستار سفر قذافی به ایران بودند، نیز گفت: « قذافی اگر هم به ایران می آید نزد من نیاید زیرا هنوز مسئله آقا موسی روشن نشده است«
با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال 1980 میلادی، توجه امام خمینی به موضوع پرونده امام موسی صدر بطور موقت قطع گردید، اما ایشان در هنگام عزیمت نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران به واتیكان، ضمن ارسال پیامی بری پاپ خواستار انجام تحقیقاتی از سوی واتیكان درخصوص موضوع ناپدید شدن امام صدر شدند. واتیكان پس از انجام بررسی و تحقیقات لازم بار دیگر به روشنی به دولت ایران اعلام كرد كه امام صدر هرگز وارد خاك ایتالیا نشده است. پس از ارتحال امام خمینی (ره)، اگر چه دولت ایران به این موضوع عنایت داشت، اما دامنه پیگیری و اثربخشی آن اندك و ضعیف بود. دولت ایران در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی از سرهنگ قذافی برای سفر به ایران دعوت كرد، اما قذافی به سبب تاثیر موضوع پرونده امام صدر هرگز نتوانست به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند.
در ماه اوت 1997 میلادی، پس از آغاز ریاست جمهوری آقای خاتمی، موضوع ناپدید شدن امام صدر بار دیگر در رأس توجه و اهتمام ایشان قرار گرفت. در آخرین ماه سال 1997 میلادی، زمانی كه ایران میزبان برگزاری كنفرانس سران كشورهای اسلامی در تهران بود، رئیس جمهور خاتمی از سرهنگ قذافی بری شركت در این اجلاس دعوت بعمل نیاورد، و در نتیجه لیبی تنها مصطفی المنتصر وزیر خارجه خود را به این كنفرانس گسیل داشت. علاوه بر روابط خویشاوندی، ایده معروف گفتگوی تمدنهای رئیس جمهور خاتمی نیز مستقیماً از افكار و اندیشه های امام صدر نشات گرفته است، و آقای خاتمی احترام و علاقه فراوانی بری شخص امام صدر قائل است. به این دلیل، آقای خاتمی در ماه دسامبر 1997 میلادی دستور تشكیل كمیته ویژه ای برای تحقیق و تفحص درباره سرنوشت امام موسی صدر صادر كرد و آقای محمد علی ابطحی رئیس دفتر ریاست جمهوری را بعنوان رئیس كمیته یاد شده و مسئول پیگیری پرونده امام صدر منصوب نمود و بیش از شش سال مذاكرات و تحقیقات تخصصی درخصوص سرنوشت امام صدر بعمل آورد. در این مدت، آقی ابطحی چندین مرتبه در لیبی با قذافی، فرزند وی و سایر مقامات لیبیایی دیدار و گفت و گو نمود، هر چند بعدها دولت لیبی همكاری خود را در این باره با ایران متوقف كرد، اما دولت ایران با صبر و شكیبایی منتظر پاسخ نهایی مقامات لیبیایی است، و همچنان از طریق مجاری دیپلماتیك به تماس و گفت و گو هی خود با مقامات لیبی ادامه می دهد.
در تابستان سال 1999 میلادی، آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران خانواده امام صدر را به حضور پذیرفت و در این دیدار بر لزوم پیگیری سرنوشت امام صدر حتی به قیمت قطع مناسبات با دولت لیبی تاكید كرد. آیت الله خامنه ای در این ملاقات گفت: « این وظیفه جمهوری اسلامی است كه با جدیت مسئله را پیگیری كند، در این سالها غفلت شده است، باید جبران كنیم. حال كه آقای خاتمی رئیس جمهور هستند، با جدیت پیگیری كنند. باید تمامی راهها را تا آخر برویم حتی اگر به قطع رابطه با لیبی بینجامد.«
در پی درخواست آقای خاتمی رئیس جمهور ایران و بر اثر فشار افكار عمومی، لیبی در سال 2000 میلادی مجدداً با تشكیل یك كمیته ایرانی- لیبیایی بری انجام تحقیق و تفحص درخصوص سرنوشت امام صدر موافقت نمود، مستندات گردآوری شده از سوی این كمیته بار دیگر نشان داد كه امام صدر واقعا در داخل خاك لیبی ناپدید شده است. انتشار نتایج این تحقیقات، خشم و نارضایتی افكار عمومی علیه لیبی را در پی داشت.
رژیم قذافی در زمستان سال 2001 میلادی تعداد 117 تن از زندانیان سیاسی را كه بین 18 تا 30 سال در زندان بودند و ادارات دولتی لیبی در تمام مدت نسبت به سرنوشت آنها اظهار بی اطلاعی می كرد، ناگهان آزادنمود. این قضیه بار دیگر سوءظن و شك دولت و ملت لبنان و ایران پیرامون بازداشت و حبس محرمانه امام صدر توسط لیبی را برانگیخت.
محمد علی ابطحی، رئیس سابق دفتر ریاست جمهوری و معاون كنونی رئیس جمهور ایران در ماه ژوئیه 2002 میلادی ( تیرماه 1381 ) در گفت و گو با روزنامه « الشرق الاوسط » اظهار داشت: همه مسلمانان وظیفه دارند سرنوشت امام موسی صدر را پیگیری كنند. وی افزود: ما مذاكرات متعددی در طرابلس و تهران در مورد موضوع امام موسی صدر با مقامات لیبی داشتیم، آن هم به این دلیل كه امام موسی صدر یك شخصیت جهانی است و به كشور خاصی تعلق ندارد. ابطحی تصریح كرد: مذاكرات ما با مسئولان لیبی پیشرفت كرده بود و ما امیدوار بودیم كه به نتیجه برسیم، ما انتظار داشتیم كه بتوانیم در قالب یك همكاری ایرانی – لیبیایی به نتیجه برسیم، اما متاسفانه برغم وعده هایی كه لیبیائیها در مورد همكاری بیشتر با ما دادند، این قضیه تا امروز به طول انجامیده است، ما هنوز در مورد موضوعی كه با لیبیائیها توافق كرده بودیم پاسخی از آنان دریافت نكرده ایم، ما امیدواریم كه دولت لیبی به جهان، مسلمانان و بخصوص دو ملت ایران و لبنان كمك كند تا سرنوشت امام موسی صدر را روشن كنند، ما مثل گذشته آماده هستیم برای رسیدن به این هدف با دولت لیبی همكاری كنیم. ابطحی گفت: ما در مذاكرات با مقامات لیبی و به واسطه همكاری آنها توانستیم به نقاط خوب و روشنی درخصوص سرنوشت امام موسی صدر دست پیدا كنیم، امیدواریم كه این همكاری ادامه پیدا كند تا بتوانیم به نتیجه قطعی برسیم. در این گفت و گو خبرنگار روزنامه الشرق الاوسط این پرسش را طرح كرد كه شما مسئول پیگیری پرونده امام صدر در ایران هستید، آیا جلساتتان با مقامات لیبی هنوز ادامه دارد و ابطحی پاسخ داد: ما فعلاً منتظر پاسخ برادران لیبیایی هستیم.
در اوایل سال 2004 میلادی، حدود 200 تن از شخصیتها و بزرگان دینی، فعالان فرهنگی و سیاسی، رؤسی دانشگاهها و حقوقدانان ایران با نوشتن نامه ای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور خاتمی خواستار ادامه فشار دولت ایران بر لیبی و اتخاذ تدابیر شایسته جهت كشف كامل حقایق ماجرای ناپدید شدن امام موسی صدر و ضرورت ارائه پاسخی كامل از سوی لیبی به همه دوستداران صلح و آرامش در منطقه خاورمیانه شدند. انتشار این نامه سرگشاده در جراید و مطبوعات، باردیگر توجه فراوان مردم و دولت های خاورمیانه را به دنبال داشت.
برگزاری همایش « امام موسی صدر؛ اندیشه ربوده شده » در دانشگاه شهید بهشتی تهران در تاریخ 18 ماه مه 2004 میلادی نیز مسئله امام موسی صدر را در راس اخبار ایران و جهان قرار داد. در این همایش آقای خاتمی رئیس جمهور مستقیماً دولت لیبی را مخاطب قرار داد و خواستار روشن شدن این پرونده شد. رئیس جمهور خاتمی گفت: « ساده اندیشی است اگر ناپدیدی امام موسی صدر را یك اتفاق و حادثه ساده تلقی كنیم و بدون تردید با هر زاویه ای كه به این مسئله نگاه كنیم ربوده شدن وی ناشی از یك توطئه بزرگ است؛ توطئه ی عظیم كه بعد از 26 سال همان دست هایی كه وی را ربودند مانع از این می شود كه از این معمی پر رمز و راز پرده برداری شود و نمی توان در برابر سرنوشت این عزیز كه با سرنوشت كلی جامعه، منطقه و امت اسلامی و جامعه بشری پیوند خورده است، بی تفاوت بود؛ همچنان كه بی تفاوت هم نبوده ایم. گام هایی به جلو رفته ایم ولی عظمت حادثه و آثاری كه این حادثه دارد، مانع پیشرفت سریع تر برای حل مشكل است و امیدواریم با تامل و واقع بینی باز هم بتوانیم گام به جلو برداریم.«
پس از ارائه شكایت و به جریان افتادن سیر قضایی پرونده امام صدر توسط دولت و دستگاه قضایی لبنان، مقامات و شخصیت های اجتماعی ایران قاطعانه از اقدام قضایی دولت لبنان حمایت و پشتیبانی نمودند، و در اواخر سال 2004 میلادی، مجلس شورای اسلامی ایران پس از بحث و مشورت های مكرر و با حمایت دولت اقدام به تشكیل كمیته ویژه پیگیری سرنوشت امام موسی صدر نمود.
مواضع سرهنگ قذافی رهبر لیبی در قبال سرنوشت امام صدر
درباره سرنوشت امام صدر همواره نظرات و سخنان متفاوتی ابراز شده استد .ر سال های نخستین حادثه، مطبوعات عربی گزارش دادند كه عزیز عمر شنیب سفیر سابق لیبی در اردن كه در سال 1983 به جرم خیانت به كشورش فراری گردید، گفته است: امام صدر توسط قذافی به قتل رسیده است. اما عمر شنیب در یك مصاحبه مفصل تلویزیونی در تاریخ 17 سپتامبر 2002 میلادی اظهارات نوزده سال قبل خودش را پس گرفت و گفت: « یك سال و نیم قبل در نامه هایی جداگانه خطاب به محمد خاتمی رئیس جمهور ایران، عبدالحلیم خدام معاون رئیس جمهور سوریه و نبیه بری رئیس مجلس لبنان این موضوع را توضیح دادم و آنچه درباره امام صدر می دانستم برایشان شرح دادم، اما تاكنون پاسخی از آنان دریافت نكرده ام.«
در سپتامبر 1999 میلادی، خانم رباب صدر شرف الدین خواهر امام صدر اعلام كرد اخبار و گزارش های موثق امنیتی در اختیار دارد كه نشان دهنده زنده بودن برادرش امام صدر و زندانی بودن وی در لیبی است. روز سه شنبه 4 نوامبر 2003 میلادی آقی سید صدرالدین صدر فرزند ارشد امام موسی صدر در شهر مقدس قم در دیدار با علما و مراجع دینی ایران اظهار داشت: « زندان های طویل المدت و مجهول یك روش جاری و متعارف رژیم قذافی است، و تازه ترین اخبار و اطلاعات دریافتی از زندانی بودن پدرم در خانه ای حكایت می كند كه به شدت مراقبت و محافظت می شود، و پدرم همچنان زنده و سلامت است.«
با این توصیف، آیا دولت لیبی امام صدر را ربوده و ایشان را در بازداشت و حبس محرمانه نگهداشته است؟ بی تردید مواضع دولت لیبی و مقامات ارشدش بسیار كلیدی و سرنوشت ساز است.
در اظهارات و سخنان قذافی رهبر لیبی درخصوص علت ناپدید شدن امام موسی صدر از ابتدا تاكنون پریشان گویی و تناقضات فراوانی به چشم می خورد. قذافی در یك سخنرانی تلویزیونی در روز اول ژانویه 1984 میلادی گفت: « موسی صدر به دستور شاه ایران به لبنان رفت تا شیعیان لبنان را با اسرائیل متحد گرداند. » قذافی افزود: « شیعیان لبنان جماعتی هستند كه سالیان درازی همواره در فقر و تنگدستی به سر می بردند. آنان را مجبور كردند تا با اسرائیل همكاری و ائتلاف كنند. موسی صدر كه شیعیان لبنان این همه درباره او حرف می زنند، اولین هم پیمان با اسرائیل به فرمان شاه ایران بود، و شاه ایران او را به رهبری شیعیان لبنان منصوب كرده بود. صدر اصلا تابع و پیرو دستورات ساواك ( سازمان اطلاعات و امنیت كشور( ایران بود. او شیعیان لبنان را به زور به سوی همكاری با اسرائیل و دشمنی با اعراب سوق می داد. «
سرهنگ قذافی در یك مصاحبه تلویزیونی با ماغی فرح خبرنگار شبكه تلویزیونی عربی MTV در تاریخ 4 فوریه 1997 میلادی شركت كرد. در این مصاحبه یك چرخش بزرگ در مواضع و رفتار قذافی در قبال پرونده ناپدیدی امام صدر به چشم می خورد. قذافی در این مصاحبه گفت: « شیعیان لبنان مرا دوست دارند و من نیز آنان را دوست دارم. موسی صدر دوست صمیمی ام بود. ما او را بری حضور در جشن های انقلاب لیبی دعوت كردیم، او آمد، اما ناپدید شد، من او را ندیدم. در ایام برگزاری جشن های انقلاب هیئت ها و شخصیت هی زیادی شركت داشتند. گویا در دیدار وی با من تاخیری روی داد، و او با ناراحتی و عجله به مسافرت رفت. در آن هنگام من بسیار ناراحت شدم و پرسیدم چرا موسی صدر رفته است؟ به من گفتند او سفر كرده است، و بعد از آن ناپدید شد، و ناپدید شدن او را با سفر به لیبی مرتبط كردند. » قذافی خواستار تشكیل یك كمیته تحقیقاتی لیبیایی- لبنانی بری تحقیق و بررسی درخصوص ناپدید شدن امام صدر شد. خبرنگار گفت: گفته می شود او به رم رفته است و لباس های وی و دو همراهش در رم پیدا شده است، اما مردم باور نمی كنند كه امام صدر در یك هتل در شهر رم ناپدید شود، و بر این باورند كه برخی افراد خود را به شكل امام صدر درآورده اند و با استفاده از گذرنامه وی به رم رفته اند. قذافی در این باره گفت: « ما هیچ نفع و مصلحتی در پنهان كردن موسی صدر نداریم، ما هیچ نزاع و درگیری با لبنان نداریم. » قذافی افزود: « هیچ اختلافی بین من و موسی صدر نبود، اما برخی افراد در پنهان كردن وی منافع و مصالحی دارند، زیرا می خواهند جایگاه و مقام او را تصاحب كنند. برخی از شیعیان از ناپدید شدن او خوشحال هستند، تا بتوانند جای او را بگیرند«
بعدها، براثر فشار سیاسی نیرومند دو كشور لبنان و ایران و مقاومت مخلصانه دوستداران امام صدر در سراسر خاورمیانه و جهان، تحول آشكاری در طرز برخورد و رویه قذافی نمودار شد.
قذافی در روز 31 اوت 2002 میلادی در یك سخنرانی عمومی در مراسم بزرگداشت سی و سومین سالگرد پیروزی انقلاب لیبی در شهر سبها با اشاره به موضوع ناپدید شدن امام صدر گفت: « صدر از یاران و انصار لیبی است، او یك مجاهد بزرگ و شخصیت انقلابی است، ما از او حمایت و پشتیبانی می كنیم، ناپدید شدن او یك خسارت و زیان بزرگ بری لیبی به شمار می رود. » قذافی افزود: « صدر و همراهانش پس از ورود به رم ناپدید شدند، در آن زمان، میان شیعیان و اهل سنت، مسلمانان و مسیحیان و فلسطینی ها و لبنانی ها درگیری و نزاع وجود داشت« قذافی تاكید كرد: « صدر یكی از رهبران برجسته مقاومت لبنان در برابر اشغالگری )اسرائیل ) است، او گردان هی مقاومت ( ضد صهیونیستی ) را در لبنان بنیان نهاد. ناپدید شدن او یك خسارت تلخ و دردناك به شمار می رود. صدر سمبل جنبش مقاومت ملی لبنان، و یكی از شخصیت هی برجسته امت اسلامی است. » قذافی رهبر لیبی همه علاقمندان و افراد مطلع از سرنوشت صدر را به جستجوی مشترك بری روشن ساختن ردپایی از امام صدر فراخواند. قذافی تاكید كرد كه موسی صدر پس از سفر به لیبی ناپدید شده، و این موضوع همه ما را نگران و مضطرب ساخته است، و بایستی هر چه زودتر این موضوع را بررسی و حل نماییم، تا حقایق ماجری ناپدید شدن او و همراهانش آشكار گردد. «
در یك اقدام بی سابقه دیگر و در آستانه بیست و ششمین سالروز ربوده شدن امام موسی صدر، وزارت امور خارجه لیبی با صدور بیانیه ای در 31 اوت 2004 میلادی برای نخستین بار اعلام كرد:» ناپدید شدن امام موسی صدر حلقه ای در زنجیره به هم پیوسته از حوادث آدم ربایی و ترور و تصفیه حساب های شخصی میان احزاب گوناگون سیاسی و مذهبی و ایدئولوژیك درگیر با هم در صحنه مشرق عربی ( لبنان ) و در دهه هفتاد از قرن گذشته است. » بیانیه می افزاید: « لیبی هرگز در قبال این حادثه سكوت نخواهد كرد و ما به پرونده امام موسی صدر اهتمام نشان خواهیم داد. زیرا امام صدر پیش از ناپدید شدن میهمان ما بود و یكی از سران مقاومت بر ضد استعمار و صهیونیزم بود. لیبی به نیروهای درگیر در مشرق عربی اجازه نخواهد داد كه بخواهند به زیان لیبی تسویه حساب های خود را انجام دهند و آنگاه از پی مسئولیت نجات پیدا كنند. سرانجام روزی باید حقایق ماجری ناپدید شدن امام صدر آشكار و فاش گردد«.
سرهنگ قذافی رهبر لیبی روز 31 دسامبر 2004 میلادی در یك گفت و گوی مستقیم و مفصل با شبكه تلویزیونی « الجزیره »، توضیحاتی درباره امام موسی صدر ارائه كرد. مجری الجزیره ابتدا از معمر قذافی پرسید، لیبی بری حل بحران لاكربی تلاش كرده است اما درباره پرونده ناپدید شدن امام موسی صدر منفی برخورد كرده است؛ از سوی دیگر شیعیان لبنان هم بر این باورند كه امام موسی صدر همچنان زنده است، نظر جنابعالی چیست؟
معمر قذافی در پاسخ گفت: « ای كاش او زنده باشد و اگر كسی می داند كه او زنده است به ما اطلاع دهد تا مراسم جشنی برگزار كنیم و همچون بازگشت امام غایب از او استقبال كنیم، ای كاش این اتفاق بیفتد. «
قذافی افزود: « هیچ اختلافی بین من و امام صدر نبود. امام صدر دوست من است و از او حمایت و پشتیبانی می كنیم. در آغاز دهه هفتاد نیز هنگامی كه انقلاب لیبی در آغاز راه بود چند بار با من دیدار كرد، او شخص مجاهد و مبارزی بود. شیعیان در آن زمان بیش از دیگران به من نزدیك بودند. » معمر قذافی گفت: « لیبی از ناپدید شدن این مرد مقاوم متاسف است. او در زمینه دینی و عرصه رزم نادر و بی نظیر بود. با ناپدید شدن او، ما در میدان نبرد متحمل زیان بزرگی شده ایم. ای كاش زنده باشد و اگر بگویند صدر در مكانی زنده است به آن مكان حمله می كنیم و رهبری حمله را خودم به عهده می گیرم تا او را نجات دهم و این بسیار مهم است تا لیبی از این اتهام مبرا شود و ثابت كنیم كه لیبی با ناپدید شدن صدر ارتباطی ندارد.»
قذافی گفت: « لیبی با كشتن موسی صدر چه منفعتی به دست می آورد؟ لیبی در هیچ نزاعی درباره موسی صدر طرف قضیه نیست و همگی می دانند كه آن زمان نزاع ها و درگیری هایی در لبنان بود. شیعه، سنی، مسیحی، سوری ها، اردنی ها، لبنانی ها و عرب ها و فلسطینیان و گروه های فلسطینی و لبنانی با یكدیگر درگیر بودند و او قربانی این درگیری شده است. متاسفانه این مسئله هنگام سفر او به لیبی پیش آمد. » قذافی افزود: « اندك امیدی كه در این تونل تاریك بوجود آمد پیدا شدن گذرنامه و لباس و كیف او در ایتالیا بود و دولت ایتالیا اخیرا به دولت لبنان تحویل داد«.
مجری « الجزیره » از قذافی درباره حل مسئله لاكربی و دادن غرامت بری حل این مسئله و احتمال دادن غرامت بری حل مسئله امام موسی صدر پرسید، قذافی گفت: « گمان نمی كنم خانواده امام صدر بری حل مشكل او غرامت بپذیرند. ما درباره مشكل لاكربی كه به كشتن صدها آمریكایی متهم شده بودیم پول دادیم. نمی توان موسی صدر را با پول مقایسه كرد. خانواده موسی صدر و شیعیان نخواهند پذیرفت كه بابت موسی صدر غرامت داده شود و مسئله حل شود و خود لیبی هم این اهانت را به موسی صدر نخواهد پذیرفت، ناگزیر باید جستجو كرد كه موسی صدر چگونه ناپدید شده است«.
روز 10 ژانویه 2005 میلادی یعنی ده روز پس از انجام گفت و گوی مستقیم قذافی با شبكه الجزیره، خبرگزاری رسمی لیبی گزارش داد كه دكتر علی ربیعی مشاور امنیت ملی و فرستاده ویژه آقای خاتمی رئیس جمهور ایران در طرابلس با قذافی رهبر لیبی دیدار و گفت و گو نمود و پیام كتبی رئیس جمهور خاتمی را به وی تسلیم كرد. هر چند محتوی این پیام منتشر نشده است، اما ناظران حدس می زنند كه موضوع این پیام به احتمال فراوان با پرونده ناپدید شدن امام صدر ارتباط دارد.
در حال حاضر همه چشم انتظار به سر می برند تا رژیم قذافی پاسخ روشنی در این خصوص ارائه نماید. در مواضع و نظرات فوق الذكر دولت لیبی و شخص قذافی از ابتدا تا كنون پریشان گویی و تناقضاتی وجود دارد، و بدیهی است كه این مطالب سوءظن و تردید دو كشور لبنان و ایران و سایر شیعیان خاورمیانه به دولت لیبی به خاطر حبس محرمانه صدر را برانگیخته است.
تجزیه و تحلیل زمینه هی سیاسی و بین المللی ناپدید شدن اسرار آمیز امام صدر
امام موسی صدر برای پیشبرد روند صلح و آرامش در لبنان و بهبود شرایط زندگی مردم، نه تنها در میان طوایف و احزاب سیاسی و دینی متعدد لبنان برای تبلیغ و ترویج آن فعالیت و دوندگی می كرد، بلكه گام هایش سراسر لبنان و خاورمیانه را بری انجام سخنرانی های آرامبخش و اقدامات هماهنگ كننده سیاسی در نوردیده است، و سرانجام بعنوان پیشوی دینی شیعیان لبنان مرتبا در صحنه سیاسی لبنان و كشورهای خاورمیانه و نیز مصاحبه با جراید و رسانه های گروهی نمایان بود. نه تنها از پشتیبانی صمیمانه تمام اقشار، احزاب و طوایف سیاسی و دینی مسلمانان شیعه و سنی و مسیحیان، جایگاه و موقعیت رفیع، آوازه و شهرت بسیار برخوردار بود، بلكه به ستاره ای درخشان با اقبال بسیار و بخت بلند در صحنه سیاسی خاورمیانه معاصر تبدیل گردید. تاثیر و نفوذ فوق العاده امام صدر كه از مرزهای فردی و كشوری فراتر رفته بود، خیلی سریع توجه و حتی حسادت اسرائیل، كشورهای غربی و برخی كشورهای خاورمیانه را كه مدت درازی در امور داخلی كشور لبنان دخالت داشتند را برانگیخت. به این دلیل، باید گفت كه علت ناپدید شدن امام موسی صدر از شرایط و زمینه های سیاسی و بین المللی پیچیده ای برخوردار است. ما در اینجا سه تحلیل ابتكاری و اولیه را مطرح می كنیم، و دست كم سه احتمال زیر در این حادثه قابل تصور است:
اولا: امام صدر در ایران متولد شده، در ایران تحصیلات منظم خود را تكمیل كرده، و از شرایط و زمینه های اجتماعی ویژه همچون ارتباط فامیلی و استادی و شاگردی با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران برخوردار بوده است. این شرایط و زمینه های منحصر به فرد در فردی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هوشیاری و حسادت اسرائیل، آمریكا و غربی های مخالف صدور انقلاب اسلامی ایران را به سادگی و آسانی برانگیخت، زیرا تصور می كردند كه او نماینده انقلاب اسلامی ایران در لبنان خواهدبود. آنان به فكر افتادند تا هر چه زودتر او را از صحنه خارج نمایند، در نتیجه با استفاده از اختلافات آشكار وی با قذافی نقشه و توطئه ای بسیار دقیق طراحی كردند و با انتخاب زمان سفرش به لیبی او را ازمیان برداشتند. دلیل ما این است كه در هنگام وقوع جنگ هی داخلی لبنان و هجوم نیروهای اسرائیلی به جنوب لبنان، چندین مرتبه تلاش كردند تا امام صدر را به قتل برسانند اما موفق به انجام این نیت شوم نشدند.
ثانیاً: پس از انجام كودتا و به قدرت رسیدن قذافی در لیبی، این كشور با طراحی دقیق تلاش كرد تا نیروهای طرفدار و متمایل به لیبی را در لبنان پر و بال داده و از آنها حمایت كند، و نیروهای مسیحی داخل لبنان را با زور بیرون نمایند، و از مسلمانان سنی مذهب لبنان بری به دست گرفتن قدرت و حاكمیت در لبنان پشتیبانی كند، و قصد داشت سراسر لبنان را به كشوری كاملاً مسلمان نشین با حاكمیت مطلق اهل سنت تبدیل كند، تا در مقابل اسرائیل مقاومت و ایستادگی كند. اما هنگامی كه امام موسی صدر در سال 1960 میلادی زعامت سیاسی و دینی شیعیان لبنان را بر عهده گرفت، با تمام توان از تفاهم و صلح و همزیستی میان احزاب و طوایف گوناگون لبنان جانبداری كرد و همگان را به حفظ استقلال، تمامیت ارضی و حاكمیت ملی لبنان فراخواند، و از حمایت فعال سوریه برخوردار شد. او بطور طبیعی به بزرگ ترین مانع بر سر راه تحقق اهداف و مقاصد سیاسی لیبی در لبنان مبدل شده بود، و امام صدر قبل از ناپدید شدنش در صحنه های متعدد بین المللی به مخالفت آشكار با قذافی پرداخته بود كه این مطالب نیز خود دلیل و علت دیگری برای ربودن امام صدر به شمار می رود. این موضوع نه تنها مهم ترین علت و دلیل برای ناپدید شدن اسرار آمیز امام موسی صدر در خلال سفر رسمی به لیبی است كه تردید و سوءظن درازمدت دولت لبنان و ایران و علاقمندان و دوستداران امام صدر در خاورمیانه را نسبت به بازداشت و زندانی كردن محرمانه امام صدر توسط لیبی موجب شده است، بلكه این علت به نظر بزرگ ترین احتمال در این اوضاع و شرایط محسوب می شود.
ثالثاً: امام موسی صدر در طول سالیان كوتاه حضور در لبنان توانست با كمك اندیشه های روشن مسالمت آمیز و رفتار و سلوك سیاسی معتدل و میانه روی خود به سرعت حمایت و پشتیبانی صمیمانه اقشار گوناگون مردم لبنان را به دست آورد، و در میان طبقات مختلف طوایف و ملت لبنان هم از نفوذ و تاثیر زیاد و تعیین كننده ای برخوردار شود، این نفوذ و محبوبیت بالطبع عداوت و حسادت نیروهای مخالف را برانگیخته است. از این رو، نمی توان یك توطئه به دقت طراحی شده از سوی نیروهای مخالف در ناپدید شدن او را منتفی دانست، بنا بر این از روی عمد از اختلافات آشكار میان او و قذافی استفاده كردند، و با در پیش گرفتن روش انداختن تقصیر به گردن دیگری، عملیات ربودن و اختفاء او را در زمان حساس سفر رسمی وی به لیبی برنامه ریزی و اجرا نمودند.
البته تحلیل و نظریه هی فوق الذكر صرفاً حدسیات منطقی و معقولی هستند، هرچند حقیقت امر به درستی معلوم نیست، اما باید منتظر بمانیم تا تنها حقایق تاریخی پاسخ نهایی را روشن سازد.
علاوه بر این، در حال حاضر با توجه به صدور كیفر خواست علنی دادستانی كل لبنان علیه قذافی رهبر لیبی و 17 تن دیگر از مسئولان لیبی، باید ببینیم آیا متهمان لیبیایی به حكم احضار قضایی دولت لبنان توجه و اعتنایی خواهند كرد، و آیا پیشنهاد در دست بررسی مجلس شوری اسلامی ایران درخصوص انتقاد از لیبی به خاطر ربودن امام صدر بعنوان اقدام علیه امنیت ملی ایران تصویب خواهد شد؟ ما فعلاً اطلاعی از نتیجه این اقدامات نداریم. اما با مروری بر پیشرفت اوضاع در این پرونده، و صرف نظر از حضور یا عدم حضور قذافی و دیگر متهمان در تاریخ 16 مارس 2005 در دادگاه مربوطه و نیز صرف نظر از نتیجه دادرسی و محاكمه ای كه در دادستانی كل لبنان انجام خواهد شد؛ این پرونده بی تردید همچنان بر روند عادی سازی مناسبات و روابط میان سه كشور اصلی خاورمیانه یعنی لبنان، ایران و لیبی تاثیر خواهد گذاشت.
منابع و مآخذ:
1- The Imam Musa Sadr, Text Courtesy of Al Manar Television, 1997.
2- http://www.middleeastnews.com/rabab.htm
3- Augustus Richard Norton ed. "musa Al-Sadr", pp.453-457, " Encyclopedia of Islam "
4- http://www.imamsadrnewsnet.net/
5- دایرة المعارف اسلامی چین، شهر چنگ دو ، انتشارات دایرة المعارف هی استان سی چوان، سال 1994 میلادی، صفحه 402. ( به زبان چینی (
6- آقای وانگ یو هائو، « عنصر شیعی در سیاست لبنان » ( مقاله )، منتشره در مجله « تریبون بین المللی »، شماره 5، سال 2000 میلادی، پكن. ( به زبان چینی(
7- آقای دكتر وو بینگ بینگ، « دعوا و مشاجره دو كشور عربی به خاطر او، ناپدید شدن اسرار آمیز شاگرد ممتاز ( امام ) خمینی در 25 سال قبل » ( مقاله )، منتشره در مجله « عصر جهان » مورخ 10/9/2003 میلادی. به زبان چینی
8- دكتر وو بینگ بینگ، « موسی صدر و شیعیان لبنان » ( مقاله )، منتشره در مجله « جهان عرب »، موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه زبان های خارجی شانگهای، شماره 5، سال 2003 میلادی. به زبان چینی
9- دكتر وو بینگ بینگ، كتاب « ظهور اسلام گرایی معاصر شیعه » ( فصل پنجم: فعالیت هی سیاسی و اندیشه هی امام موسی صدر، صفحه 253 تا 299 )، پكن، انتشارات علوم اجتماعی چین، چاپ اول، ژانویه 2004 میلادی. به زبان چینی
10- اخبار خبرگزاری رسمی لیبی