انتشار اولین مجلهسید موسی در اوایل زمستان سال ۱۳۳۷ شمسی، دوباره به ایران و حوزه علمیه قم باز میگردد. ولی هیچ وقت از تلاش و مبارزه و ایفای نقش حیاتی خود شانه خالی نمیکند. او سالها پیش با دوستان و همفکران خود درحوزه علمیه قم، در مورد راه اندازی یک مجله حوزوی، گفتگوهایی داشت و به آنها قول همکاری و همگامی داده بود. آنان به این نتیجه رسیده بودند که برای ارتباط بیشتر با مردم و هدایت قشر جوان و تحصیلکرده (که هر روز با ترفندهای نو و پیچیده، مورد هجوم فرهنگ غرب و شرق هستند) میبایست دست به ابتکاری نوین زد و نشریهای هفتگی یا ماهانه را که حاوی مطالب مفید، آموزنده و برانگیزنده و عمومی باشد، انتشار داد.
چون زمینه این گونه فعالیتها در حوزه مساعد نبود، این کار به نظر ناممکن و محال جلوه میکرد زیرا که جو غالب به گونهای بود که روزنامه خوانی یک دانشجوی علوم دینی، نشانه بیتقوایی و ضعف ایمان وی تلقی میشد تا چه رسد به اینکه یک روحانی، روزنامه نویس و یا صاحب امتیاز مجلهای بشود!
ورود به این میدان پر درد سر، نیازمند به ارادهای آهنین و شجاعت و جرأتی فوق العاده بود. سید موسی و دوستانش تصمیم نهایی را گرفته بودند، بیدرنگ مقدمات کار آماده شد و با توکل به خدا و پیشتیبانی مرجع آگاه زمان آیت الله العظمی بروجردی (رضوانالله علیه) در آذر ماه ۱۳۳۷ شمسی اولین شماره نخستین مجله حوزوی در قم به نام درسهایی از مکتب اسلام منتشر گردید و چراغ همت و هدایت را در دلهای دین باوران فروزان کرد.[۱]
آری سید موسی صدر و دوستانش در آن روزگار این گونه صف خویش را از دیگران (مقدس مآبان، متحجران، سادهلوحان و بازی خوردگان) جدا کردند و در فضای غبار گرفته حوزه آن روز بارقه نوری شدند و باران حیاتی، که غبار میروید و زندگی میآفریند و راه مینماید [۲] آیت الله حاج شیخ مجدالدین محلاتی یکی از مؤسسین مجله مکتب اسلام در بخشی از خاطرات خود چنین نقل میکند:
«... مجله مکتب اسلام را راه انداختیم. آقا موسی صاحب امتیاز مجله بود. یادم هست که آن زمان تیمور بختیار معاون ساواک بود و درباره مجله خیلی بدگوئی کرده بود. گفته بود که از حلقوم قم هم یک ناله کمونیستی دارد بلند میشود. آقا موسی را احضار کرده بود! آقا موسی هم رفته بود و حسابی حالش را جا آورده بود. یعنی کاری کرده بود که خود بختیار دستور صدور امتیاز داده بود...»[۳]
سرویس مقالاتاعضای هیأت مؤسس و تحریریه مجله عبارت بودند از آقایان: سید موسی صدر، علی دوانی، جعفرسبحانی، مجدالدین محلاتی، ناصرمکارم شیرازی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، حسین نوری همدانی، محمد واعظزاده خراسانی، سید مرتضی جزایری [۴]. هرکدام ازاین افراد علاوه بر نوشتن مقالات، عهدهدار مسئولیتهای «مالی»، «علمی»، «پاسخ به سؤالات» و... در مجله نیز بودند. در این میان سید موسی صدر به خاطر تسلط کاملش به چهار زبان فارسی، عربی، انگلیسی و فرانسه عهده دار سرویس مقالات مجله بود. ایشان وظیفه داشت تا همه مقالات را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و از جهت محتوا ارزیابی کند تا مطالب مندرج در مجله با کیفیتی عالی و مناسب با شأن حوزه باشند. او در عین حال ازمقاله خود نیز نمیگذشت، آن را برخلاف مقالات دیگر به سمع و نظر یک یک اعضای مؤسس میرساند و از آنها درخواست پیشنهادهای اصلاحی و تکمیلی میکرد و این تواضع و فروتنی ایشان همه را تحت تاثیر قرار میداد. [۵]
نبوغ و نوآوریمقالههایی که در مجله مکتب اسلام چاپ میشد هر کدام از برجستگیهای قابل توجهی برخوردار بود و در رشتهها و موضوعهای مختلف (عقاید و مذاهب، تاریخ تحلیلی اسلام، شرح حال بزرگان، توحید از دیدگاه قرآن، اقتصاد در مکتب اسلام و...) عنوان میگشت و در مجموع، یک منبع پر ارزش اسلامی را تشکیل میداد [۶]. اما در این میان مقاله «اقتصاد در مکتب اسلام» سید موسی صدر از درخشندگی و نوآوری خاصی برخوردار بود، به طوری که اهل نظر و اندیشمندان آگاه را به شدت شیفته محتوای نو و مناسب با زمان خود کرده بود، چنان که شهید بزرگوار مرتضی مطهری پس ازمطالعه دقیق آن، ابر از خوشحالی نموده بود.
آقای علی دوانی مینویسد:
«شهید مطهری ضمن اظهار مسرت زیاد، در حاشیه اغلب مقالات اظهار نظرهایی کرده بود آن طور که به خاطر دارم مخصوصا از مقاله اقتصاد در مکتب اسلام» آقای سید موسی صدر تعریف کرده بود که این مقاله تازگی دارد و در اوضاع و شرایط کنونی لازم و ضروری است. در آن زمانها این گونه مباحث سابقه نداشت» [۷]
در این مقاله سید موسی صدر با قلمی روان و با نظری بلند و دیدی آگاهانه گوشههایی از مسایل پایهای اقتصاد را مورد ارزیابی قرار داده و نقش هریک از عوامل مهم اقتصاد (کار، سرمایه، ابزار) را در یک تشکیلات تولیدی، از دیدگاههای مختلف و سیستمهای اقتصادی دنیای آن روز توضیح داده و پس ازآن، جایگاه تولیدکننده را در مکتب اقتصادی اسلام تشریح نموده و در آخر ضمن مقایسه این مکتب با پیشرفتهترین مکتبهای اقتصادی جهان، این گونه نتیجه گرفته بود که نظام اقتصادی اسلام بر اساس حقیقتهای موجود در جامعه و حقوق ثابت عوامل تولید استوار است، و این دیدگاه، دیدگاهی منحصر به فرد است که مکتبهای مادی و بشری دیگر فاقد آن هستند.
این مقاله پر محتوا در ده شماره، از شماره سه تا دوازده (بهمن ماه ۱۳۳۷ تا آذرماه ۱۳۳۸) سال اول مجله مکتب اسلام به طور مسلسل چاپ شده بود و پس ازچندی به خاطر اهمیت آن به صورت کتابی مستقل در آمد. این اولین و آخرین اثر قلمی وی در آن مجله بود. سید موسی صدر پس از آن به خاطر برنامه مسافرتی که در آینده نزدیک به عتبات عالیات داشت از عضویت در مجله استعفا داد و بدین ترتیب همکاری او با دوستان مطبوعاتی در مجله مکتب اسلام نیز به پایان رسید. [۸]
------
[۱] آقای علی دوانی در زندگانی آیت الله بروجردی، ص۳۴۷ تاریخ انتشار اولین شماره را بهمن ۱۳۳۷ ذکر کرده است.
[۲] پس از انتشار مجله، حدود سی نامۀ اعتراض آمیز برای مرجع بزرگ آیت الله العظمی بروجردی ارسال شد که در آنها از آقا درخواست گردیده بود تا جلوی انتشار مجلۀ مکتب اسلام را بگیرند ولی آقا با ژرف نگری خاصی که داشت در مقابل همۀ آنان ایستاد و تا آخر عمر از چنین کارهای اصلاحی و تحول آفرین پشتیبانی کرد «علی دوانی، زندگانی آیت الله بروجردی، ص۳۴۹.»
[۳] نامۀ مفید شمارۀ ۱۶، ص۵۷. گفتنی است برخوردهای امام موسی صدر با رجال دولتی اعم از سیاسی، اطلاعاتی و... به قدری ظریف، دقیق و حساب شده بود که حکایت از قدرت و توانمندی کم نظیر این شخصیت حوزوی دارد. او با این تاکتیکهای منحصر به فرد، ضمن اینکه توانست عزت، عظمت و قداست روحانیت و حوزههای علمیه را حفظ کند، همۀ رجال دولتی را چه در ایران، چه در عراق و چه در لبنان به بازی محترمانه گرفت و افرادی مانند منصور قدر را به سردرگمی و خواری فرونشاند. نمونههایی از این تدبیرهای شگفت انگیز و افتخار آمیز را در بخشهای مختلف همین کتاب مرور خواهید کرد، اما تفصیل آن را در گزارشات ساواک، جلد ۳، از مجموعۀ «یاران امام» ویژۀ امام موسی صدر در سه جلد مطالعه کنید.
[۴] این آقایان اعضای مؤسس و اصلی به شمار میآمدند که پس از مدتی، شش تن از آنان استعفا کرده و تنها آقایان: مکارم شیرازی، شخصیتهای دیگری دعوت به کار شده و هیأت فرعی مجله را تشکیل میدهند. برای توضیح بیشتر ر. ک؛ علی دوانی؛ زندگانی آیت الله بروجردی، ص۳۴۳.
[۵] هفته نامۀ بعثت، سال دوازدهم، ش۲۶، ص۴.
[۶] با همۀ مزایایی که مجله در دوران بیست سالۀ قبل از انقلاب داشت ولی روش خاصی را دنبال میکرد و برای اینکه از طرف رژیم شاه، توقیف و عطیل نگردد و به فعالیت خود ادامه دهد به مسایل نهضت و انقلاب به هیچ وجه نمیپرداخت. چنان که دانشمند آگاه آقای علی دوانی در ص۳۵۳ کتاب با ارزش خود «زندگانی زعیم بزرگ آیت الله بروجردی» به این مطلب تصریح میکند. در مقابل عدهای از فضلای حوزه برای اینکه مسایل انقلاب را نیز به گوش مردم برسانند اقدام به راه اندازی مجلۀ دیگری به نام «مکتب تشیع» کردند که زیر نظر روحانی مبارز آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی و شهید باهنر و... اداره میشد که پس از چندی رژیم احساس خطر کرد و مانع از ادامه فعالیت گردید آیت الله هاشمی رفسنجانی در یکی از خطبههای نماز جمعۀ تهران، (وقتی که به بیان سیر تاریخی انقلاب میپرداخت) به این موضوع با صراحت اشاره کردند.
[۷] علی دوانی، خاطرات من از استاد شهید مطهری، ص۲۶.
[۸] برای اطلاع خواننده عزیز یادآوری میشود که آقای علی دوانی در کتاب زندگی آیت الله بروجردی در ص۳۵۴ و همین طور آیت الله سید رضا صدر برادر بزرگ سید موسی استعفای سید موسی صدر را اختلاف دیدگاهی وی با دوستان دیگر، ذکر میکنند که البته مسافرت وی به لبنان و اقامت وی در آنجا هم به یقین نقش عمدهای در این باره داشته است.