در تاریخ ۱۹۷۸/۱/۷، امام صدر به همراه شیخ محمدیعقوب برای گفتوگو با مسئولان سوری دربارۀ مسئلۀ وفاق ملی عازم دمشق شد. منابع نزدیک به امام تصریح کردند که ایشان بلافاصله پس از بازگشت به کشور، تماسها و دیدارهای متعددی برای نزدیک کردن دیدگاههای مطرح درگیر در مناقشات لبنان صورت خواهد داد. [۱]
در همان روز (۱۹۷۸/۱/۷)، امام صدر پس از توقفی کوتاه در دمشق، عازم اردن شد و در تاریخ ۱۹۷۸/۱/۹ با ملک حسین، پادشاه این کشور، دیدار کرد. در آن دیدار، اوضاع خاورمیانه و، بهویژه لبنان، بررسی شد و امام صدر اوضاع جنوب لبنان را ـ چنانکه در خطبههای مسجد الصفا در عاملیه تشریح کرده بود ـ برای ملک حسین شرح داد. [۲]
بعدازظهر روز ۱۹۷۸/۱/۹، امام صدر اردن را به مقصد کویت ترک کرد. هدف امام از آن سفر، عرض تسلیت به مناسبت درگذشت امیر کویت، صباح سالم الصباح، و تبریک به امیر جدید، جابر الأحمد الصباح بود. علاوه بر این، امام دیدارهایی نیز در کویت ترتیب داد که مهمترین آنها نشستی بود که با هیئت فلسطینی به ریاست خالد حسن در شامگاه ۱۹۷۸/۱/۹ برگزار شد و تا سحرگاه روز بعد به طول انجامید. [۳]
قانونشکنیهای فلسطینیان در جنوب لبنان
مجلۀ الصیاد در یکی از شمارههای خود، دربارۀ سفر امام صدر به کویت و دیدار ایشان با شخصیتهای فلسطینی گزارشی منتشر کرد که در آن چنین آمده بود: [۴]
امام صدر در سفر کوتاه خود به کویت، فقط به مأموریت اصلی خود، یعنی عرض تسلیت به مناسبت درگذشت امیر فقید و تبریک به امیر جدید این کشور نپرداخت، بلکه اقدام سیاسی دیگری نیز صورت داد که به عقیدۀ وی، در این اوضاع، وظیفهای مقدس و اجتنابناپذیر به شمار میآید و آن عبارت است از حل بحران جنوب لبنان.
ایشان به اتفاق شخصیتهای همراه و دیگر افرادی که در کویت به ایشان ملحق شده بودند، با شخصیتهای فلسطینی و در رأس آنان خالد الحسن جلسهای طولانی برگزار کرد که از ساعت هفت بعدازظهر تا سحرگاه روز بعد ادامه یافت.
امام صدر در ابتدا، با تشریحِ وضعیتِ اجتماعیِ ناگوارِ ساکنانِ جنوب، خاطرنشان کرد که هجرت مرزنشینان به شهرهای کوچک جنوب، یک کمربند فقر تشکیل داده است که هر لحظه در معرض انفجار و بحران قرار دارد. از طرفی، درآمد ناچیز مهاجران و کمتوجهی دولت و سازمانها و نهادهای اداریِ منطقه، آنان را در معرض فروپاشی اجتماعی قرار داده است.
وقایع و اوضاعی که موجب شده بود اهالی جنوب با انگیزههای ملی و روحیۀ سلحشوری به دفاع از سرزمین و اصول خود بپردازند، رو به پایان است. از جنگ داخلیِ مسلحانه دیگر خبری نیست و اکنون اهالی جنوب با آوارگی و خواری مواجه هستند و هیچ پشتوانۀ ملیای نمییابند که آنان را از اسارت یا خشونت نجات دهد. از این رو، چهبسا از شدت مصیبتی که بیعلت بدان دچار شدهاند، خشم خود را بر سر برادران خود فرو بریزند، کسانی که با آنان در یک سنگر مبارزه میکنند، چرا؟ پاسخ ساده است، زیرا اهل جنوب کمکم احساس میکنند که این نبرد دیگر به آنان تعلق ندارد و کسانی که لبنانیان سرزمین و روزی و خانۀ خود را با آنان تقسیم کردهاند، باید در معادلات خود تجدیدنظر کنند و آنان را از دایره بیرون نپندارند.... دیگر توجیه فایده ندارد.... از طرفی، دستاوردهایی که این نبرد برای عربیت میتواند داشته باشد، حتی با بخش کوچکی از خسارتهای پیش آمده برابری نمیکند. چرا ما و شما (رهبران و شخصیتهای فلسطینی) باید چشمان خود را بر حقایقی ببندیم که همچون خورشید آشکار تهدید میکند و آتش نهفته در زیر خاکستری را شعلهور ساخته است که اهل جنوب مصیبت خود را زیر آن پنهان میکنند؟
پس از سخنان امام، خالد حسن، رئیس هیئت فلسطینی، در پاسخ چنین گفت:
حضرت امام، ما بهخوبی آگاهیم که اهالی جنوب به سبب اوضاع ناهنجار و غیرمعقول این منطقه با چه مشکلاتی مواجه هستند. شما نیز از جزئیاتِ دقیقِ مسائلی باخبرید که اوضاع را تا این حد نابسامان کرده است، و از اوضاع امنیتیای مطلع هستید که پس از ورود نیروهای بازدارندۀ عربی به لبنان حاکم شده است و خلأ امنیتیِ موجود در جنوب و علل و پیامدهای جنگی که در یک سال گذشته در جنوب درگرفته بود، روند حوادث و ترتیب وقوع آنها بهگونهای بود که مشخص کرد مقاومت فلسطین چاره و راهحلی برای جلوگیری از حوادث پیش آمده نداشته و از سر ناچاری به این وضع تن داده است و در هیچ وضعیتی آغازگر آن نبوده است. علاوه بر اینها، اجرا نشدن آخرین مرحله از پیمان شتورا را نمیتوان به سبب کوتاهی مقاومت دانست، زیرا از یک سو اسرائیل بر شدت اقدامات خود افزود و، از سوی دیگر، دولت لبنان جانشین کردن طرح دیگری به جای پیمان شتورا را خواستار شد.
در عین حال، پیش از آنکه رهبران مقاومت فرصتی برای بررسی اوضاع جدید پیدا کنند، اوضاع جهان عرب دگرگون شد و در جنوب، نشانههای توقفِ روندِ تحولات پدیدار شد. اعتراف میکنیم که تخلفات و تجاوزهایی شده است، اما این اقدامات نتیجۀ موقعیت دشواری بوده که انقلاب فلسطین و انقلابیون در آن به سر میبردهاند.
در اینجا، امام صدر بار دیگر به سخن آمد و گفت: بله، به نکتۀ اصلی بحث اشاره کردید: تخلفات و تجاوزها. فرض کنیم که این اتفاقات به سبب وضعیت فوقالعاده و بحرانزدۀ جنوب رخ داده است، اما باید صریحاً اعلام کنم که با توجه به گزارشهای روزانه، که از هریک از روستاها و شهرهای جنوب به من میرسد، این تخلفات و تجاوزها ـ چه بعد از توقف اجرای پیمانها و چه پیش از آن ـ بحران و مصیبت اصلی ساکنان جنوب را رقم زده است.
تخلفات... آیا نیاز به بیان معنای آن هست؟ آیا لازم است آن حوادث را برای شما بازگویم؟ به گمانم همه خوب به یاد دارید. این تخلفات و تجاوزات [اعضای مقاومت فلسطین] مخفی یا پوشیده نبوده، بلکه همه شاهد آن بودهاند. اگر بگوییم که شدت یافتن این تجاوزات موجب فراموشی اصل نبرد و مبارزه شده است، سخن به گزاف نگفتهایم. این تخلفات و بازتابها و نتایج آن به مرحلهای رسید که من که به قضیۀ فلسطین تعصب و علاقه دارم، مجبور شدم به شما هشدار بدهم که اگر این وضعیت ناگوار ادامه یابد و اگر رهبران مقاومت جلوی این خطر را نگیرند، منافع شما در جنوب از سوی مهمترین و نزدیکترین همپیمانان شما در معرض تهدید قرار میگیرد.
خالد حسن پرسید: حضرت امام، آیا اطلاعات دقیقی از ابعاد این تهدید دارید؟ یا شما دارید هشدار میدهید؟
امام پاسخ داد: من بهمثابۀ کسی که قضیۀ فلسطین را باور دارد و به آن پایبند است، جداً هشدار میدهم که در جنوب زمام امور از دست خیرخواهان و عقلا خارج شده و به دست عوام افتاده است. میدانید این امر به چه معناست؟
- شما بفرمایید و توضیح دهید.
- منظورمان این است که اطلاعات موجود حاکی از آن است که اوضاع جنوب به سوی قیام همهجانبه بر ضد تخلفات و تجاوزات موجود پیش میرود. بعید نیست که روابط میان گروهها دچار تغییراتی شود و گروه یا جریانی که دغدغۀ آن از بین بردن اوضاع ناامیدکنندۀ کنونی است، راضی شود که با اقدامات انتحاری ـ یا دستکم غیرطبیعی و غیرمعمول ـ بر ضد شما کاری بکند.
خالد حسن پاسخ داد: این امر بعید به نظر میرسد، زیرا از ابتدای توقف راهحلها، رهبران مقاومت درصدد اجرای سیاستی هستند تا کنترل اعضا را در دست بگیرند و آنان را از عرصۀ مسائل روزمرۀ ساکنان جنوب دور کنند و به پادگانها بازگردانند.
امام صدر ادامه داد: من بهمثابۀ یاور و همراه شما، به شما نصیحت میکنم و هشدار میدهم که اوضاع به مرحلۀ خطرناکی رسیده است. شما، مسئولان مقاومت، برای کنترل اوضاع، پیش از اینکه کار از کار بگذرد، چه پیشنهادی دارید؟ بهویژه آنکه توقف ایجادشده و حالت رکود سیاسی در تحولات جنوب ممکن است ماهها و سالها به طول انجامد و مقاومت به این زودیها از جنوب خارج نشود.
در ادامۀ جلسه، بحثهای شدیدی درگرفت و راهکارها و پیشنهادهای عملی نیز بررسی شد. خالد حسن تأکید کرد که علاقه و تمایل رهبران مقاومت برای پایان دادن هرچه سریعتر به تخلفات و تجاوزات، کمتر از اهالی جنوب و خود امام صدر نبوده است. وی افزود: منابع شناختهشده شایعات بسیاری منتشر میکنند تا تخلفات و خشم و نفرت حاصل از آن، بزرگتر از حد واقعیِ آن جلوه کند. شایعهپراکنان از گذشته تا حال و نیز در آینده تلاش میکنند تا چهرۀ مقاومت فلسطین و نقش و اهداف آن را خدشهدار کنند و مسئولیت همۀ نابسامانیهای لبنان را متوجه مقاومت کنند. آنان با این کار میخواهند بر اوضاع مسلط شوند و سیاست خود را که اکنون آشکار و شناختهشده است، به اجرا درآورند. ما اخبار هولناکی دربارۀ تخلفات و قانونشکنیهای اعضای مقاومت شنیدهایم و باید تأکید کنم که ضرر آن بیش و پیش از هر کس، متوجه خود مقاومت بوده است. ما به سرعت وارد عمل شدیم و بررسی کردیم که آن تخلفات چه بوده و چگونه و در کجا رخ داده است و متوجه شدیم که اخبار این تخلفات بسیار بزرگنمایی شده است.
خالد حسن، در ادامه، خطاب به امام صدر افزود: حضرت امام، باید اعتراف کنم که انقلابی همچون نهضت فلسطین که برپاکنندگان آن همواره با انواع فشارها وتوطئههای نابودکننده و ترس و واهمۀ جنگ مواجه بودهاند، هرگز از خطا و اشتباه مصون و معصوم نیستند. اعضای چنین نهضتی که در دل فقر و آوارگی رشد کردهاند، هرگز نمیتوانند با خویشتنداری و عصمت و عفت، دشواریها را پشت سر بگذارند. ما این مسائل را بهخوبی درک میکنیم، ولی بر آن صحه نمیگذاریم و باید با آن به شدت مقابله کنیم. این حقایق وجود دارد و زاییدۀ اوضاع سخت و دشوار است و لازم است برای مقابله با آن راهکارهای مهم و جدی بیابیم. اما چنانکه گفتیم، بزرگنمایی و به راه افتادن جنگ روانی بر ضد حضور خود در جنوب لبنان را نمیپذیریم.
امام صدر تصریح کرد: اکنون مسئولیتی تاریخی برعهدۀ ماست و نباید این فرصت را از دست بدهیم.
در ادامه، حاضران در جلسه به بررسی راهکارهای مناسب برای حل این معضل پرداختند. خالد حسن پیشنهاد کرد که کمیتهای متشکل از سران فلسطین و شخصیتهای جنوب لبنان تشکیل شود تا بر مبنای مقتضیاتِ مرحلۀ جدید، درد را مشخص و برای درمان آن راهحلی معین کند. امام صدر نیز پیشنهاد کرد که مراحل اجرایی تشکیل کمیتۀ مذکور بلافاصله آغاز شود و نخستین مأموریت آن تغییر فرماندهان مقاومت فلسطین در جنوب باشد و فرماندهانی به جای آنان منصوب شوند که در قانونشکنیهای گذشته شرکت نداشتهاند و مورد پذیرش شخصیتهای جنوبیِ عضوِ کمیته باشند. مقرر شد کمیتۀ مذکور بهمنزلۀ یک «دادگاه عالی امنیتی یا یک کمیتۀ ارتباطیِ تأثیرگذار و صاحب اختیارات باشد که بتواند مصوّبات خود را فوراً به اجرا گذارد. سپس، حاضران در جلسه، مکان و زمان آغاز مراحل اجرایی شدن پیشنهادها را تعیین کردند. [۵]
در تاریخ ۱۹۷۸/۱/۱۱، امام صدر پس از دیدار با شیخ محمد ابوشقرا، رهبر دروزیان، در مقر مجلس اعلای شیعیان در حازمیه، با بیان اینکه «سفر به کویت فرصت مناسبی برای آگاهی از وقایع جاری منطقه و توطئهها و نقشههای دشمن بر ضد میهن عزیز فراهم آورده است،» خاطرنشان کرد که هریک از شهروندان پس از شنیدن سخنان الیاس سرکیس، رئیسجمهور لبنان، که در واقع ناقوس خطر را به صدا درآورد، بهطور طبیعی وظیفه دارند که از وقایع جاری در محافل سیاسی باخبر شوند. امام در ادامه افزودند:
تلاشهایی صورت میگیرد که برای حل مسئلۀ فلسطین و پایان یافتن مشکل خاورمیانه از لبنان هزینه کنند. از این رو، هرکس در هر جایگاه و موقعیتی باید برای ناکام گذاردن این تلاشها همۀ امکانات خود را به کار گیرد. نظر من همان است که دوستداران لبنان بیان میکنند؛ اینکه قبل از هر چیز باید وفاق ملی و ارادۀ متحد و یکپارچۀ لبنانیان محقق شود. من تلاشهای خود را برای رسیدن به این مهم در تمامی سطوح و در دیدار با همۀ طرفهای موضوع پیگیری خواهم کرد. [۶]
در ۱۹۷۸/۱/۱۴، امام صدر در کاخ ریاستجمهوری با الیاس سرکیس دیدار و گفتوگو کرد. ایشان پس از آن دیدار اظهار داشت:
خلاصهای از نتایج و دستاوردهای سفر اخیر خود را به اطلاع جناب رئیسجمهور رساندم و، همچنین، اطلاعاتی که به دست آوردم و عکسالعملها را به سخنان اخیر رئیسجمهور مطرح کردم. نیز ایشان را از تلاشهایی آگاه کردم که در حد توان برای مطرح کردن رنج و محنت بیپایان جنوب صورت گرفت. همچنین، با ایشان دربارۀ مسائل مهم و سرنوشتساز میهن بحث و آنها را بررسی کردم. رنج و محنت اهل جنوب و ابعاد گستردۀ آن اقتضا میکند که تمامی هممیهنان برای حل آن مخلصانه تلاش کنند. [۷]
قانونشکنیها و اوضاع غیرعادی جنوب
امام صدر مسئلۀ جنوب را در کانون توجه و اهتمام خویش قرار داده بود. در آن اوضاع، ساکنان جنوب، از سویی با تجاوزات همهجانبۀ اسرائیل ـ که تمامی قوانین و مقررات بینالمللی را زیر پا میگذاشت ـ روبهرو بودند و، از سوی دیگر، قانونشکنیهای افراد مسلحِ عضوِ مقاومت فلسطین ـ که آنان نیز از حدود و چارچوب تعیینشده تخطی میکردند ـ برای آنان مشکلات عمدهای را پدید آورده بود. امام صدر برای حل این مشکل تلاشهای گستردهای صرف کرد.
سفر به دمشق
در روزهای ۲۴ و ۱۹۷۸/۱/۲۵ امام صدر در رأس هیئتی متشکل از مسئولان جنبش محرومان عازم دمشق شد. در دیدار با عبدالله الأحمر، معاون دبیر کل حزب بعث عرب سوسیالیست (حزب البعث العربی الإشتراکی)، خواستار تعیین موضع سوریه در قبال اوضاع جنوب و جلوگیری از تخلفات و قانونشکنیها و اجرای موافقتنامهها شد. بحث دربارۀ مسئلۀ وفاق ملی لبنان از دیگر مباحث مطرحشده در آن دیدار بود. [۸]
------
[۱]. الأنوار، ۱۹۷۸/۱/۷.
[۲]. النهار، ۱۹۷۸/۱/۷.
[۳]. النهار، ۱۹۷۸/۱/۱۰.
[۴]. سیرة الإمام الصدر، ج ۹، ص ۱۲۸-۱۲۹.
[۵]. الصیاد.
[۶]. النهار، ۱۹۷۸/۱/۱۲.
[۷]. النهار، ۱۹۷۸/۱/۱۵.
[۸] .الأنوار، ۲۴ و ۱۹۷۸/۱/۲۵.