در وضعیت خطرناک و دشواری که تندباد حوادث کشور وزیدن گرفته بود و افزایش شمار افراد مسلح و کینه های انباشته شده در جانها، روزهای سخت و تاریکی را در آینده نزدیک وعده میداد، امام که نمیخواست جنوب یکه و تنها و در معرض هجوم و توطئه های دشمن صهیونیستی و مزدوران آن قرار گیرد، چاره را در آن دید که سلاح را به جایگاه طبیعی خود بازگرداند و افرادِ مسلحْ به حضور درجنوب و رویارویی با دشمن حقیقی فراخوانده شوند.
در وضعیت خطرناک و دشواری که تندباد حوادث کشور وزیدن گرفته بود و افزایش شمار افراد مسلح و کینههای انباشتهشده در جانها، روزهای سخت و تاریکی را در آیندۀ نزدیک وعده میداد. امام صدر نگران بود که مبادا دشمن با ایجاد فتنۀ داخلی درصدد تحقق اهداف خود برآید و با هجوم همهجانبه به جنوب، این منطقه را به تصرف خود درآورد. از این رو، امام که نمیخواست جنوب یکه و تنها و در معرض هجوم و توطئههای دشمن صهیونیستی و مزدوران آن قرار گیرد، چاره را در آن دید که سلاح را به جایگاه طبیعی خود بازگرداند و افرادِ مسلح به حضور در جنوب و رویارویی با دشمن حقیقی فراخوانده شوند.
برای نیل به این هدف، امام أفواج مقاومت لبنان (أمل) را تأسیس کرد و اعضای آن را به پذیرشِ مسئولیتِ دفاع از سرزمین و کرامت خویش «پیش از آنکه دشمن کشورشان را اشغال کند و آواره شوند» [۱] فراخواند. امام صدر روند آموزش نیروهای داوطلب لبنانی برای تشکیل هستۀ مرکزی مقاومتِ لبنان بر ضدّ تجاوزاتِ مکررِ اسرائیل را زیر نظر گرفت تا آنان را برای مقابله با هرگونه تجاوز احتمالی ارتش دشمن آماده کند.
حادثۀ انفجار در عینالبنیه و اعلام تشکیل جنبش أمل
در تاریخ ۱۹۷۵/۷/۵ و در منطقۀ عینالبنیه، از توابع بعلبک، یک مین ضدتانک در جمع نیروهای داوطلب حاضر در هستۀ مرکزی مقاومت لبنان بر ضد اسرائیل منفجر شد. این افراد مشغول فراگیری روش استفاده از مینهای ضدتانک بودند که این اتفاق رخ داد و، در نتیجۀ آن، ۲۷ نفر به شهادت رسیدند و شمار دیگری مجروح شدند.
این حادثه در میان یاران و اطرافیان امام بازتاب تکاندهندهای داشت و ایشان را به موضعگیری در قبال آثار و ابعاد انفجار واداشت. تا پیش از این حادثه، امام تصمیم داشت اعلام خبر تشکیل أفواج مقاومت لبنان (أمل) را به تأخیر اندازد. ولی پس از انفجار، ساعتها دربارۀ چگونگی مواجهه با این حادثه اندیشید و در حین رایزنی با برخی معاونان و یاران خود دربارۀ اعلام خبر تشکیل «أمل» یا سکوت دربارۀ آن، نکات زیر را مطرح کرد:
۱. نمیخواهم کسی مرا به شرکت در جنگ داخلی وادار کند؛
۲. در عین حال، نمیتوانم خون شهدای این حادثه را نادیده بگیرم و به حکم وفاداری به خون آنان، خود را ملزم میبینم که برای پاسداشت آن اقدام کنم تا به هدر نرود. [۲]
بر این اساس، امام صدر تصمیم گرفت تا خبر تشکیل شاخۀ نظامی جنبش محرومان، موسوم به «أمل» [۳]، را اعلام کند و این خبر در بیانیۀ مطبوعاتی مورخ ۱۹۷۵/۷/۶ منتشر شد. در بخشی از آن بیانیه چنین آمده بود:
در بحبوحۀ حوادث دردناک و رنج آور، و با افتخار و سربلندی بدینوسیله خبر شهادت جمعی از جوانان نخبۀ لبنانی را به اطلاع عموم هموطنان، بهویژه اهالی مبارز و پایدار جنوب میرسانم. آن گلهای سرخِ فداکاری و جوانمردی پیشتازان أفواج مقاومت لبنان (أمل) بودند که ندای وطنِ زخمخورده از تجاوزات مستمر اسرائیل را با جان و دل لبیک گفتند.
هدف آن جوانانِ سربلند این بود که ثابت کنند میهندوستی شعار یا ابزار سودجویی و منفعتطلبی یا کالایی برای مبادله و سوداگری نیست. آنان رفتند تا ثابت کنند که محل به کارگیریِ سلاح جنوب است. نه بیروت و حومۀ آن، آنان با پیکار خاموش و بیسروصدای خود [۴] راه فداکاری و ایثار ملی را بازگشودند و روند امور را به مسیر صحیح آن بازگرداندند، آنان بر این نکته تأکید کردند که سلاحها باید به سوی دشمن نشانه رود و تنها راه رهایی از فتنۀ داخلی و جنگ فرقهای آن است که افراد مسلح عازم جنوب شوند و سنگرها و گشتهای نظامی و سلاحهای سبک و سنگین در مرزها مستقر شود.
بدینوسیله، از جوانان لبنانیِ همۀ مناطق و همۀ مذاهب، بهویژه محرومان، میخواهم که به أفواج مقاومت لبنان بپیوندند؛ به افراد آموزشدیدۀ شرافتمند و دیگران برای فراگیری فنون نظامی و یاری وطن در هنگام ضرورت.
اینک، وقت آن فرا رسیده است که ولادت این جنبش ملی و شرافتمند را اعلام کنیم. حرکتی که اعضای آن آمادگی دارند تا همهچیز خود را در راه پاسداری از کرامت میهن و جلوگیری از تجاوزات بیمحابای دشمن تقدیم کنند. آنان مایل بودند اعلام تشکیل این جنبش به تأخیر افتد تا با رسیدن به رشد و بالندگی، توان خود را درعمل آشکار کنند، ولی حادثۀ دردناکی که به وقوع پیوست و اضطراب و نگرانیهایی که در پی آن در افکار عمومی پدید آمد، آنان را بر آن داشت که از من بخواهند تا واقعیات را بهطور کامل برای شهروندان بازگو کنم. [۵]
اسامی شهدای حادثۀ عینالبنیه
مدیریت اردوگاه آموزشی عینالبنیه پس از واقعۀ انفجار، اسامی شهدای حادثه را بدین شرح اعلام کرد:
شهیدان علی شهاب و محمود فرحات و عبدالله سلیمان حاج دیاب و عدنان ابراهیم و محمد اسعد و احمد فاضل و یوسف اسعد ناصرالموسوی و حسن نزهه و محمد اسعد ناصرالموسوی و حسین باجوق و محمد حجازی و عبدالهادی مرتضی و ماهر حرب و محمد حلاّل و تحسین عباس و کمال الموسوی و حسین الحاج حسن و احمد هیئم و جمال یوسف بدرا و حیدر شحاده فیترونی و علیالحاج سلیمان و علی حمادی الحاج حسن و نزاره عوده و عبدالأمیر عمّار و محمدعلی الحاج حسن و نزار سلیمان و یحیی حیدر.
ــــــ
[۱]. جنبش محرومان، بیانیۀ «سالروز استقلال و وقایع جاری، ۱۹۷۵، ص ۱۰ و ۱۱، آرشیو حاج خلیل حمدان.
[۲]. الهدی، شمارۀ ۲۱، ۱۹۹۰/۹/۱.
[۳]. واژۀ «أمل» علاوه بر معنای لفظی آن (امید و ارزو)، به حروف اول کلمات «أفواج مقاومت لبنان»، شاخۀ نظامی جنبش محرومان، اشاره دارد.
[۴]. آموزش نظامی جوانان در بهار سال ۱۹۷۴، آغاز شد و نخستین دورۀ آن در روستای یمونه در بقاع برگزار گردید. سپس، از اواخر بهار ۱۹۷۵، دورههای آموزش نظامی در اردوگاه عینالبنیه ادامه یافت.
[۵]. النهار، ۱۹۷۵/۷/۷.