امام صدر برای آرامکردن اوضاع کشور اندیشمندان و فرهیختگانِ فرقهها را به نشستی مشترک فراخواند. در تاریخ ۱۹۷۵/۴/۲۰، نشستی در مقر مجلس اعلای شیعیان در حازمیه تشکیل شد و ۷۷نفر از مدعوین در آن حضور یافتند. هانی الحسین نیز به نمایندگی از مقاومت فلسطین در آن جلسه شرکت کرد. شرکتکنندگان در نشست بر سر تشکیل کمیتۀ ملی تنش زدایی) لجنة التهدئة الوطنیة (به منظور آرامکردن اوضاع و زدودن تنشهای داخلی به توافق رسیدند و این کمیته توانست کمیتۀ هماهنگی میان مقاومت فلسطین و دولت لبنان را احیا کند.
امام صدر برای آرام کردن اوضاع کشور اندیشمندان و فرهیختگانِ فرقهها را به نشستی مشترک فراخواند. در تاریخ ۱۹۷۵/۴/۲۰، نشستی در مقر مجلس اعلای شیعیان در حازمیّه تشکیل شد و ۷۷ نفر از مدعوین در آن حضور یافتند. هانی الحسن نیز به نمایندگی از مقاومت فلسطین در آن جلسه شرکت کرد. شرکتکنندگان در نشست بر سر تشکیل کمیتۀ ملی تنشزدایی (لجنة التهدئة الوطنیة) بهمنظور آرام کردن اوضاع و زدودن تنشهای داخلی به توافق رسیدند و این کمیته توانست کمیتۀ هماهنگی میان مقاومت فلسطین و دولت لبنان را احیا کند.
پیش از برگزاری نشست مذکور، دیداری میان امام صدر و اسقف اعظم مارونیها، انطونیوس پطرس خریش، برگزار شد و طرفین برای تلاش در راه تحقق همزیستی میان مسلمانان و مسیحیان، و لبنانیان و فلسطینیان بهمنظور پاسداری از وحدت ملی لبنان وحمایت از نهضت فلسطین توافق کردند. [۱]
نامۀ سرگشادۀ کریم بقرادونی به امام صدر
این اقدام امام صدر بازتاب مثبت و مؤثری در داخل لبنان به همراه داشت و تمامی جریانها و فرقهها از آن استقبال کردند. یکی از واکنشهای بارز به اقدام امام، نامۀ سرگشادهای بود که کریم بقرادونی در روزنامۀ العمل خطاب به ایشان منتشر کرد:
حضرت امام،
... تا دیروز از شما هراسان بودیم و امروز، بر شما نگرانیم... غریبهای بودی که از راهی دور آمدی، عدهای تو را بلا و مصیبت پنداشتند و گروهی دیگر وجودت را نعمت و برکت شمردند. اما دیری نگذشت که ناقوسهای عشقوت برایت به صدا درآمد و دروازههای کلیساهای کبوشیین و منبرهای مساجد صیدا به رویت گشوده شد.
این نخستین بار نیست که برای غلبه بر بحرانها حضور یافتهای، اما اولین بار است که در این زمینه نقشی منحصر به فرد و بیهمتا ایفا میکنی. تو تمامی قوای کشور و نیروهای جامعه، بهویژه آنهایی را که خواهان آرامش و ثبات هستند، در وجود خود گرد آوردهای. آنگاه که احساسات به جوشش درآمد، توانستی آرامش خود را حفظ کنی و به نیروی تنشزدا و ثباتبخش چندجانبه تبدیل شدی. دیگرگاه، تهدیدشدگان و هراسندگان را بهویژه از اقلیتهای مسیحیِ ساکن در مناطق اسلامی و اقلیتهای مسلمانِ ساکن در مناطق مسیحی، حمایت کردی. و زمانی هم آتش فتنه را، که اینجا و آنجا شعله میکشید، خاموش کردی و مانع از برافروختن شعلهها شدی و همواره محبت مؤمنان را برانگیختی.
حقیقت آن است که اگر کاریزما و تأثیر معنوی شخص تو نبود، روند برقراری آرامش با موفقیت همراه نمیشد. تو نه پلیس بینالملل هستی و نه کمیتۀ حافظ صلح، بلکه احاطه و تأثیر واقعی تو از نیروی ذاتی و اعتماد و ایمان مردم به تو نشئت میگیرد. فقط به اینکه یکی از عوامل ایجاد آرامش باشی بسنده نکردی، بلکه به نیرو و قوای تنشزدا و ثباتبخش تبدیل شدی. قدرت خود را از کسی اقتباس نکردهای، بلکه خود آن را به شایستگی به کف آوردی.
پیش از تو جنوب سرزمینی فاقد وجدان بود و با حضور تو، جنوب به وجدانی در تک تک خانههای لبنان تبدیل شد. پیش از تو شیعیان فرقهای عقبمانده در میان دیگر فرقهها بودند و با حضور تو شیعه به نهضت و حرکتی برای تمام وطن مبدّل شد. نزدیک بود قربانی قبانی نومیدی و شکار ایدئولوژیها و عقاید انحرافی شوند و تو آن را به نیرویی برای ساختن آینده بدل کردی.
دشمنان تو میخواهند آدمی را سنگ کنند، و تو در پی آنی که سنگ را هم به انسان تبدیل کنی. کسی که توانست نومیدی را به امید بدل کند، میتواند نار را هم به نور مبدّل سازد.
حضرت امام،
تو بودی که توانستی آزاده بمانی، آن زمان که دیگران زندانی بودند. کتائب را تحریم کردند و در عمل خود از عرصه بیرون رفتند، اما نتوانستند تو را از مین به در کنند، زیرا تو با تحریم کتائب هم موافق نبودی. همۀ ابزارهای خود را برای تشویق و تهدید به کار گرفتند و ناکام ماندند. من، خود، برخی از کارهای آنان را شاهد بودم. تو پیروز شدی و بر کرسی داوری میان لبنانیان و فلسطینیان تکیه زدی و به گمان من قضاوت تو جز برای حفظ حاکمیت لبنان و منافع انقلاب فلسطین نخواهد بود.
از زمانی که نخستین بار در عرصۀ سیاست ظاهر شدی، خود را از بند موضعگیریهای موروثی و سنتی رها کردی و روشی جدید ابداع کردی که تو را هم از چارچوب باورهای چپگرایانه و هم از پسماندهای فئودالیسم رهایی بخشید.
باور تو به لبنان هرگز اجازه نخواهد داد که ذرهای از حاکمیت ملی کشور را نادیده بگیری. از این رو، قاطعانه و بدون اندکی تردید اعلام میکنی که حکومت لبنان باید حاکمیت خود را در سراسر لبنان و در تمامی موقعیتها اعمال کند، و، از سوی دیگر، پایبندی تو به نهضت فلسطین اجازه نخواهد داد که به انقلاب فلسطین خدشهای وارد شود. از این رو، قاطعانه اعلام میکنی که همۀ لبنان باید از مقاومت فلسطین، بر مبنای اصول و قوانین حاکمیت لبنان، حمایت کند.
دیگر بار منتظریم که روش همکاری جدیدی بیابی. البته، نه توافقنامه یا پروتکل یا پیمان جدید، چراکه روشهای اجرایی ثابت کردهاند که آن پروتکل و پیمانها نمیتواند از وقوع بحران یا حل و فصل آن جلوگیری کند، نقش دشواری که تو برای خود انتخاب کردی، تبدیل «رویکرد بحران» به رویکرد جدید «حل بحران» است.
همچنانکه به مسیحیان ثابت کردی که مسلمانان لبنانی وابستگی عضوی به میهن دارند و به آنان گرایش دارند؛ و به مسلمانان نشان دادی که مسیحیان لبنانی، فلسطین را بهمثابۀ وطن فلسطینیان باور دارند. اکنون، وظیفۀ بزرگتری بر دوش توست و آن، ایجاد روشی برای تعامل و همکاری میان فلسطینیان و لبنانیان است و همچنانکه بیمنطقی مخالفان را نپذیرفتی، منتظریم که منطق ملیگرایان را نیز تقویت کنی.
حضرت امام،
عضوی از اعضای کتائب دربارۀ تو چه تواند گفت، جز آنچه پییر جمیّل (رئیس کتائب) گفت و تو را پیامآور و رسول نامید. حقیقت آن است که در نگاهی به تاریخ، افراد به دو گروه تقسیم میشوند: نخست، دون همّتانی که تاریخ را کوچک میکنند تا وقایع و مسائل بزرگ به اندازۀ خود آنان کوچک شود و، بدینترتیب، آینده را نابود میکنند؛ و دوم، ابرمردانی که تاریخ را میسازند و خود نیز به اندازۀ وقایع عظیم بزرگ میشوند، و قضیهای که امروز به حل و فصل آن همت گماشتهای، به اندازۀ خود تو عظمت دارد. و تو نیز در حد و اندازۀ آن هستی. [۲]
------
[۱]. امام صدر کمیتههایی را با هدف پیگیری وقایع فردی و جلوگیری از شدت یافتن آنها تشکیل داد و برقراری تماس میان همۀ گروهها را شخصاً برعهده گرفت. به نقل از: رضا، عادل، مع الإعتذار للامام الصدر، صدر ۱۲۵.
[۲]. العمل، ۱۹۷۵/۴/۳۰.