وحدت کلمه نباید در قالب شعار یا عبارات مکتوب باقی بماند، بلکه باید روشنایی اندیشه و نبض زندگی و شاهراه پیش روی ما باشد.
دعوت به وحدت مسلمین
در تاریخ۱۹۶۹/۱۰/۱ امام صدر در نامهای تاریخی خطاب به شیخ حسن خالد، مفتی اهل سنت لبنان، با دعوت به وحدت کلمۀ مسلمانان برای دفع خطرهای تهدیدکنندۀ میهن و امت اسلام چنین آوردند:
اینک بیش از پیش نیاز مبرم مسلمانان به وحدت کلمه و اتحاد فراگیر بر ما آشکار شده است؛ وحدتی که تحکیم صفوف و همسو شدن تلاشهای پراکندۀ آنان را موجب شود. در چنین حالتی است که مسلمانان میتوانند با گامهایی استوار و با اعتماد به نفس در راه رسیدن به آیندهای روشن و ساختن تاریخ و سرنوشت و ادای مسئولیت خویش گام نهند.
اتحاد و یکپارچه کردن تواناییها و توسعۀ استعدادها با ماهیت وجودی و کرامت ما و مقدمات ظهور نسلهای آینده رابطۀ نزدیک دارد. این مسئلهای حیاتی است. وحدت کلمه نباید در قالب شعار یا عبارات مکتوب باقی بماند، بلکه باید روشنایی اندیشه و نبض زندگی و شاهراه پیش روی ما باشد. این وحدت زیربنای اصلی آیندۀ ماست و فقط از طریق اهتمام فکریِ ویژه و همت و توجه خاص و تلاش و کوشش در راه تثبیت آن محقق خواهد شد.
امام در ادامه افزودند: «ایجاد وحدت در گفتار و اندیشه و دلهای مسلمانان، یا به تعبیر دقیقتر، تحکیم و تثبیت وحدت و استوار ساختن آن بر پایۀ مبانی عقلی و عاطفی مستحکم از دو طریق محقق شدنی است.»
نخست، وحدت فقهی: امام در این خصوص به تلاشهای گذشتگان در این راه اشاره کردند که از آن جمله میتوان به کوششهای شیخ طوسی در کتاب الخلاف در بیش از هزار سال پیش، و تلاش علامۀ حلی در کتاب التذکره، تا اقدامات دارالتقریب بین مذاهب اسلامی در قاهره اشاره کرد که علمای بزرگ دانشگاه الأزهر و علمای لبنان و ایران و عراق در آن مشارکت داشتند و، در واقع، تبلور عینی طرحی بود که نخستین بار آیتالله سیّد صدرالدین صدر (پدر امام صدر) آن را در کتاب لواءالحمد مطرح کرده بود. همچنین، در این زمینه میتوان به دائرةالمعارفهای فقهی از جمله الموسوعة الفقهیة از دانشگاه دمشق و موسوعة عبدالناصر للفقه الاسلامی از دانشگاه الأزهر و نیز کتاب المبادی العامة للفقه المقارن (مبانی عمومی فقه تطبیقی) تألیف رئیس دانشکدۀ فقه نجف اشرف، استاد سیّد محمدتقی حکیم، اشاره کرد.
دوم، تلاشهای مشترک: در این خصوص امام صدر خواستار لزوم تنظیم فعالیتها و اقدامات مشترک در راه تحقق اهداف مختلف شدند و به عنوان نمونه مواردی از آنها را ذکر کردند:
الف) اهداف شرعی محض، مانند یکسان کردن اعیاد و مناسبتها و شعایر دینی و روش اجرای برخی عبادات همچون اذان و نماز جماعت و غیر اینها. به عنوان مثال میتوان روشهایی را پیشنهاد کرد که با ابزار و راهکارهای علمیِ پیشرفته وجود هلال در افق و قرار داشتن آن در زاویۀ دید بررسی شود و روز عید و دیگر ایام و مناسبتها به صورت دقیق مشخص شود تا همۀ مسلمانان جهان یک روز مشخص را عید در نظر بگیرند. تعیین یک اذان مورد قبول همۀ مسلمانان نیز محقق شدنی است.
ب) اهداف اجتماعی، تلاشهایی که در راه مبارزه با بیسوادی و رسیدگی به آوارگان و سرپرستی ایتام و ارتقای سطح زندگی طبقۀ زحمتکش صورت میگیرد. به سادگی میتوان مؤسساتی را برای تحقق این اهداف والا تأسیس کرد و از مؤسسات موجود نیز بیشتر و بهتر حمایت کرد.
ج) اهداف ملی، لزوم مشارکت عملی در آزادسازی فلسطین و حمایت از لبنان در برابر زیادهخواهیهای دشمنِ متجاوز و وظیفۀ حمایت از مقاومت مقدس فلسطین و ضرورت کسب آمادگی کامل و همکاری با کشورهای عربی دوست و برادر بهمنظور رویارویی با تجاوز احتمالی دشمن در هر زمان، و تقویت سراسر لبنان ـ بهویژه جنوب ـ و تبدیل آن به دژی مستحکم که اسرائیل را ناکام بگذارد و زیادهطلبیهای استعمار را نقش بر آب کند.
امام در ادامۀ نامه چنین آوردند: «برای تحقق مشارکت حقیقی در عمل به این وظایف و استفاده از تمامی امکانات و نیروها باید موارد مذکور و برنامهها و روشهای اجرایی را به صورت مشترک بررسی کنیم. این امر موجب هماهنگی و افزایش فعالیتها میشود.» امام در پایان با یادآوری نزدیکی حلول ماه مبارک رمضان افزودند: «خواهشمندیم که مسئولان محترم دارالفتوی اسلامی (اهل سنت) هرچه سریعتر به نمایندگان خود مأموریت دهند تا با اعضای کمیتۀ تبلیغات مجلس اعلای شیعیان جلسهای تشکیل دهند و با حضور و همکاری فعالان و متخصصان در رسانههای رسمی، برنامهای کامل و مدوّن برای ایجاد فضای مناسب در این ماه مبارک تدوین کنند.» [۱]
امام صدر در تاریخ ۱۹۶۹/۱۰/۲۱ حسین القوتلی، مدیر کل امور استفتاء (اهل سنت)، و شیخ طه صابونچی را به حضور پذیرفتند. این دو نفر نامۀ مفتی اهل سنت، شیخ حسن خالد، را به امام تسلیم کردند، در آن نامه چنین آمده بود:
با کمال احترام و تقدیر، نامۀ مورخ ۱۹۶۹/۱۰/۱ حضرتعالی دربارۀ دعوت مسلمانان به وحدت و یکسان کردن اعیاد و مناسبتها در سراسر لبنان را در تاریخ ۱۹۶۹/۱۰/۶ دریافت کردم، بهویژه آنکه این نامه حامل پیشنهادهایی است که از تشکیل آن مجلس محترم (اعلای شیعیان) انتظار داشتیم؛ بهگونهای که آنچه از گذشته در عرصۀ ایجاد وحدت در فعالیتهای اسلامی و ملی در پی آن بودهایم، اینک پاسخی مناسب یافته است و میتوان امیدوار بود که موارد مذکور در نامۀ گرانقدر شما در عرصههای مختلف محقق شود.
علاوه بر این، تأسیس یک ارگان رسمی همچون آن مجلس محترم بدون شک عامل مهمی در تثبیت این کار خداپسندانه با هماهنگی مجلس اعلای اهل سنت (المجلس الاسلامی الشرعی) ـ که نامۀ ارزشمند شما را برای بررسی در اختیار آن گذاردهام ـ خواهد بود. [۲]
------
[۱]. النهار، ۱۹۶۹/۱۰/۹.
[۲]. آرشیو مجلس اعلای شیعیان.