حاج آقا رضای صدر با آن وضعیت جسمی خم شدند، آقای زنجانی گفتند آقا نمیخواهد سر جدت، ولی حاج آقا رضا کفش را جفت کردند.
بعد از مراسم ختم حاج سید رضا زنجانی، برادرش حاج سید ابوالفضل، به دیدن حاج آقا رضا صدر رفت تا از حضورشان در مراسم تدفین و تشییع و همچنین مراسم ختم تشکر کند. من هم در خدمتشان بودم و به منزل آقای صدر رفتیم.
منزل آقای صدر در کوچهای بود در میدان امام حسین، خود آقای صدر در را باز کردند. آقای زنجانی نمیتوانستند درست راه بروند، وقتی که از پلهها بالا می رفتند، هم عبایشان افتاد و هم نعلینشان. آقای صدر خودشان نعلین را به پایشان کردند که پایشان را روی خاک نگذارند و عبا را جمع کردند و زیر بغل گرفتند و پشت سر ایشان حرکت کردند. به مجرد اینکه بالا رسیدیم، عبا را روی ایشان انداختند.
مفصل در مورد گذشته و درسها صحبت کردند. از در که بیرون میآمدیم، حاج آقا رضای صدر با آن وضعیت جسمی خم شدند، آقای زنجانی گفتند آقا نمیخواهد سر جدت، ولی آقا رضا کفش را جفت کردند. زیر دست ایشان را گرفتند از بالا تا پایین آوردند و تا ماشین همراهی کردند و در را بستند و التماس دعا گفتند.