مبعث نقطۀ آغاز و حرکت اسلام است و اسرا، یعنی انتقال پیامبر (ص) از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی.
به باور تمام مسلمانان و به استناد برگنوشتههای تاریخ، روز ۲۷ رجب سال۴۰ عامالفیل یگانۀ هستی با انتخاب شایستهترین مخلوق خویش، پیامبری را ختم کرد.
در چنین روزی حضرت ختمی مرتبت، محمد مصطفی، به پیامبری رسید و رسالت خویش را که همانا هدایت انسان بود، آغاز کرد و ارزشمندترین و گرانبهاترین ودیعۀ پروردگار یعنی قرآن را به انسان تقدیم کرد. سالها بعد، در چنین شبی رویدادهای عظیم و فراتر از فهم بشری رخ داد و پیامبر به معراج رفت و سیری جسمی و معنوی از مسجدالحرام به مسجد الأقصی داشت.
نوشتۀ پیش رو گزیدهای است از سخنرانی امام موسی صدر با نام «مبعث، إسرا، معراج و بیت المقدس» که در جلد یازدهم مجموعۀ «گام به گام با امام» درج شده است.
ایشان در این سخنرانی ضمن بررسی تاریخی سالروز مبعث پیامبر به نحوۀ نزول قرآن، رویدادهای إسرا، معراج و نیز اهمیت بیتالمقدس پرداختهاند و با بیان سِرّ تقارن این سه رویداد، تأکید میکند که ریشۀ یکتاپرستی – آنچنان که یهودیان مدعیاند- دین یهود نیست و سنگ بنای آن را حضرت ابراهیم (ع) گذاشته و قرآن کریم او را مؤسس اسلام و پدر انبیای بزرگ مینامد. در این سخنرانی، ایشان، همچنین، بر لزوم دفاع از اسلام و بیت المقدس تأکید میکند. در این بخش به موضوع مبعث، إسرا، معراج پرداختهاند. بخش دوم که دربارۀ قدس و اهمیت آن در فرهنگ اسلامی است در فرصت دیگری تقدیم علاقمندان خواهد شد.
محمد (ص) و نزول قرآن
امروز روز مبعث است، نقطۀ شروع اسلام و آغاز نزول قرآن کریم. دلم میخواهد برای روشنتر شدن مطلب بگویم که نزول قرآن به دو گونه بوده است؛ یکی به صورت یکباره که در قرآن از آن به «انزال» تعبیر میشود، مثل «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَـةِ الْقَدْرِ» و «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَـةِمُّبَارَکَـةٍ» و «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ.» یعنی نزول یکباره بر قلب پیامبر در ماه رمضان بوده است. بعد از آنکه انزال قرآن تمام شد و آیاتش استوار شد، نوبت تنزیل و تفصیل رسید. همانطور که میدانید، تنزیل در لغت یعنی نزول تدریجی و ترتیبی. بنابراین، قرآن از این روز، مبعث، به مدت ۲۳ سال به صورت تدریجی نازل شد تا برای مردم خوانده شود. و به همین سبب است که امروز را روز مبعث و شب نزول قرآن را لَیْلَـةِ الْقَدْرمینامیم، بدون اینکه میان این دو منافاتی دیده شود. به این شواهد قرآنی توجه کنید: «کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ.» یعنی دو بار نازل شده؛ یک بار تحکیم شده و بار دیگر تفصیل داده شده است. آیۀ دیگر آیهای است که اشاره دارد بر اینکه پیامبر پیش از آنکه دستور بیان و قرائت قرآن به او برسد، از محتوای آن باخبر بود: «لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ. إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ. فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ. ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ.» با این توضیح، فلسفۀ اینکه سالروز مبعث پیامبر (ص) و آغاز رسالت آن حضرت را جشن میگیریم، مشخص شد.
محمد (ص) و إسرا
اما اسرا، یعنی سیر کردن در شب که خداوند در شبِ چنین روزی نصیب پیامبرش کرد. این واقعه در قرآن کریم اینطور آمده: «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الاقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ.» و هدف از این اسرا چنین بیان شده: «لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ.»
محمد (ص) و معراج
در مورد معراج هم در سورۀ نجم آیات بسیاری هست. قرآن هدف از معراج را اینطور بیان میکند: «فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى. مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى. أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى.» و بعد از چند آیه میگوید: «لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْکُبْرَى.» در شب اسرا خداوند جسم بندهاش، محمد (ص) را شبانه از مکه تا مسجدالاقصی و از آنجا تا جاهایی که جز خودش کسی نمیداند، سیر داد تا به او وحی کند و از نشانههای بزرگ پروردگارش ببیند.
سِرّ تقارن مبعث و معراج و إسرا
همانطور که میدانید، مبعث نقطۀ آغاز و حرکت اسلام است و اسرا، یعنی انتقال پیامبر (ص) از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی. و این یعنی توسعه و گسترش و شمولیت اسلام و تصدیق دیگر پیامبران: «لانُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِن رُسُلِه.» و وارث ادیان آسمانی بودن و مقدس شمردن و محترم داشتن سایر ادیان و مرتبط دانستن آنها با یکدیگر.
بنابراین، توسعه و گسترش اسلام و تصدیق پیامبران و تأیید ادیانِ آنان، در یک روز جمع شده است. در بعضی از آیاتِ سورۀ اسرا به طور صریح بر احترام اسلام نسبت به همۀ ادیان تأکید شده است: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الاخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ.» این آیه اعتراف و تأییدی است بر اینکه همة ادیان از طرف خداست و ما بین پیامبران او هیچ فرقی نمیگذاریم.
معراج یعنی بلندنظری انسان، یعنی عروج انسان به آسمان و وصال با خدایش. این واژه، عبد الله، را قرآن در جریان اسرا و معراج تکرار میکند. میگوید: «بندۀ خود را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر دادیم»، «بندۀ خود را به آسمان عروج دادیم»، «خدا به بندۀ خود وحی کرد.» با تکرار این واژه حقیقت انسان را نشان میدهد. نمیگوید محمد (ص) بشر نیست، اگرچه او سرور همۀ انسانهاست. میگوید: «أسری بِعَبدِهِ.» میخواهد مسیر و روش و رسالت ما را مشخص کند و بر اینکه پیامبر (ص) رهبر ما و الگوی نمونۀ زندگی ماست، تأکید کند. مسیر ما از بعد مادی از این شهر به آن شهر است و از بعد آسمانی به سوی خداست. این خط و مسیر ماست. اسلام مجموعهای است از این سه عنصر، یعنی: مبعث و اسرا و معراج و با تقارن این سه، اسلام حقیقی شکل میگیرد و با نبود یکی از اینها بقیه هم معنایی نخواهند داشت. اینها خلاصهای بود از شرح و تبیین این سه مناسبت.
زندگی کردن با مبعث یعنی تکریم تعالیم اسلام و عمل به آنها. زندگی کردن با اسرا، یعنی همراهی با پیامبر (ص) در این سفر و تقدیس مبدأ و مقصد این سفر و میان این دو فرقی قائل نشدن. زندگی کردن با معراج، یعنی به یاد آوردن بلندنظری انسان و آسمانی بودن او و آن بعد از ابعاد انسان که با پیامبر (ص) حرکت میکند و در راه و مسیر رسالت آن حضرت قدم برمیدارد.