مصاحبه روزنامه المحرر با امام موسی صدر در بهمن سال ۱۳۵۲ درباره ایران و نهضت های دینی موجود در منطقه
آنچه در ادامه می خوانید ترجمه این مصاحبه به قلم دکتر محسن کمالیان است که در سایت روايت صدر منتشر شده است.
اشاره:
کسانی که بامداد روز ۲۸ ژانویه سال ۱۹۷۴ مطابق با ۸ بهمن سال ۱۳۵۲ روزنامه لبنانی «المحرر» را از روزنامهفروشیهای بیروت ابتیاع کردند، با مشاهده عنوان اصلی آن در اعماق اندیشه فرو رفتند: در بالای صفحه اول با حروفی درشت چنین نوشته شده بود: «صدر بر روی حکومت ایران آتش گشوده است»! در زیر عنوان آتشین مزبور از قول امام صدر تصریح شده بود: «روحانیت ایران در رأس مبارزه علیه ظلم، جور، استبداد و تجاوز حکومت [شاه] قرار دارد». آنچه در پی میآید، متن کامل گفت وگوی اختصاصی روزنامه المحرر لبنان با امام صدر است که پنج سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت. این گفت وگو سند قاطع دیگری است بر این حقیقت که مراتب همدلی و همراهی رسمی و علنی امام صدر با امام راحل، جامعه روحانیت مبارز ایران و مردم خوب کشورمان در مبارزه علیه رژیم شاه، از سالها پیش از پیروزی انقلاب وجود داشته است.
گفت وگوی مزبور همچنین سندی تاریخی است که بیان میدارد، این امام صدر بود که برای اولین بار، در شرایطی که امام خمینی در داخل و خارج از ایران، حتی از سوی نزدیکترین یاران خود تنها «آیتالله» یا «آقا» خوانده میشد، آن بزرگوار را «امام» نامید. و بالأخره آنکه آنچه گفت و گوی یاد شده را به رغم گذشت سی و سه سال همچنان مهم، با طراوت و صد البته بحثبرانگیز نگه داشته است، تأکیدات ظریف و ماهرانه امام صدر بر چهار نکته حیاتی زیر است: ضرورت ایجاد اتحاد، انسجام و همکاری میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس؛ مراتب همدلی و همبستگی مردم ایران با جهان عرب؛ ضرورت وفاداری شیعیان جهان عرب به عروبت و اوطان خود و نهایتا ضرورت قرار گرفتن شیعیان در طلیعه نبرد جهان اسلام علیه اسرائیل.
دروغسرایی حکومت ایران
المحرر: در خبرها خواندیم که برخی روزنامههای ایران، در اعتراض به مواضع شما در باره مسأله «خلیج»، حملات شدیدی را علیه شما آغاز کردهاند. واقعیت قضیه چیست؟
امام صدر: قصه از زمانی شروع شد که استاد «جلال کشک»، در باره موضوعات دین، مذهب و روابط عربی - ایرانی با من مصاحبهای کرد که در شماره عید فطرِ مجله «الحوادث» به چاپ رسید. در آن مصاحبه راجع به شیعیانِ کشورهای حاشیه خلیج، گرایشات، تابعیت و مواضع آنها نیز صحبت کردیم؛ چرا که من سال گذشته به آن منطقه سفر و با شیعیان آن دیدار کرده بودم. آنروز در پاسخ یکی از سوالها تصریح کردم که «شیعیان آن کشورها، عینا همان حکم شیعیان دیگر کشورها را دارند؛ یعنی به وطن خود علاقمند و وفادار هستند، بر «عروبت» خود تاکید دارند، از تمامیت کشور خود دفاع و در راه سربلندی و سازندگی آن تلاش میکنند». به نظر میرسد که این جمله، برای برخی مسئولینِ «اطلاعات» ایران در لبنان ناخوشایند بود. آنها سخن من را مخدوش و از طریق مطبوعات ایران حمله متمرکزی را آغاز کردند. نوع مطالب و تعابیر مطبوعات یکی بود. همین امر نشان میداد که منبع خبر یکی است و اخبار توسط «اطلاعات» در اختیار مطبوعات قرار گرفته است.
آنها من را متهم کردند که تعصب عربی دارم و علیه منافع ایران در خلیج اقدام کردهام. زمانینیز که دبیر کل مجلس اعلای اسلامی شیعه یادداشتی را جهت توضیح و اعتراض برای حکومت ایران ارسال کرد، مطبوعات را از چاپ آن منع کردند.... البته به این حد نیز اکتفا نکردند. نامهای را جعل، به من منسوب و در روزنامهها منتشر کردند که طی آن چنین وانمود شده بود، که گویا من دیدگاه رهبری فعلی ایران در باره بحران خاورمیانه و نیز خط مشی آن در قبال مسئله خلیج را صحیح و منطقی میدانم! این در حالی است که من هرگز چنین مطالبی را نگفتهام و هرگز نیز نخواهم گفت. بیهوده تلاش کردیم تا مسئله را روشن سازیم؛ اما فایده نداشت. به یاد موارد مشابهی افتادم که در گذشته مکررا اتفاق افتاد؛ از جمله وقتی که سفرای کشورهای عربی و اسلامی در هنگامه جنگ اکتبر به یکی از مساجد تهران آمدند که جمعیت کثیری از مردم ایران در آن اجتماع کرده بودند؛ مردمی که با همه احساس خود مشکلات جهان عرب را دنبال میکنند و برای آن دل میسوزانند؛ البته همه ملت ایران چنین هستند.
در خلال این جلسه که ساعتها به طول انجامید، برخی علماء بزرگ سخن گفتند؛ آنها مواضع اعراب در جنگ را مورد تایید قرار دادند، رزمندگان را دعا و آمادگی ملت ایران را برای حمایت و پشتیبانی از آنان اعلان کردند. جلسهای بسیار باشکوه، تاریخی و در نوع خود بینظیر بود. گویی ملت ایران در یک همه پرسی عمومی، حمایت خود از اعراب را در بحران خاورمیانه اعلان کرده بود. اما روز بعد، همه، از جمله ۱۸ سفیر کشورهای عربی، با دیدن روزنامهها جا خوردند. روزنامههای ایران نوشته بودند: جلسه مزبور بدین جهت برپا شده است تا برای سلامتی شاه، که اخیرا از یک سؤقصد جان سالم بدر برده بود، دعا کنند! یادآوری این واقعه و نیز وقایع مشابه دیگر، من را متقاعد ساخت که در مطبوعات ایران، اصلاح خبر و روشنگری حقیقت، اساسا امری غیر ممکن است. البته همینجا فرصت را مغتنم میشمارم و از طریق صفحات روزنامه شما، «المحرر»، با صراحت اعلان میدارم، که خبر منتشر شده کذب محض است و به هیچ وجه صحت ندارد.
حرکتهای دینی در منطقه خلیج
المحرر: حالا که سخن در باره خلیج است، با توجه به اینکه شما مدتی قبل بدان منطقه سفر کردید و با فرزندان آن نیز روابط گستردهای دارید، اجازه دهید سوال دیگری را نیز در این باره مطرح کنیم. در مورد نهضتهای دینی موجود در منطقه، که برای حل مشکلات سیاسی آن و نیز رفع تهدیدات حکومت ایران تلاش میکنند، چه نظری دارید؟
امام صدر: حقیقت آن است که ثروتهای نهفته در خلیج، موقعیت جغرافیائی آن و نیز تاثیرات مهمی که بر منطقه خاورمیانه و معادلات حاکم بر آن دارد، مطامع قدرتهای بزرگ داخل و خارج ار منطقه را حسابی برانگیخته است. این مطامع که به ظاهر ماهیت اقتصادی دارند، خیلی سریع ابعاد گوناگون سیاسی و نظامی مییابند. از طرفی ضعف منطقه، به توسعه مطامع یاد شده کمک میکند و همچنین حجم اختلافات داخلی را افزایش میدهد. به همین جهت، هرگونه حرکت اصلاحی خیرخواهانه، چه دینی باشد و چه غیر دینی، بایستی قبل از هر چیز تقویت پیوندهای برادرانه میان فرزندان خلیج را سرلوحه کار خود قرار دهد، تا بتواند زمینههای ایجاد نوعی وحدت، انسجام و همکاری را میان کشورهای خلیج فراهم آورد؛ منظورم همه کشورهای منطقه خلیج است. طبیعتا بالا بردن سطح زندگی شهروندان، آگاه ساختن آنها به مصالح کشورشان، و نیز ترویج و تقویت ارزشهای اصیل در منطقه، از دیگر گامهای اساسی و لازم برای تأمین سلامت و امنیت این منطقه عزیز هستند که هرگز نباید دست کم شمرده شود؛ چرا که این منطقه امانتی از جانب خداست؛ سند قدرت و پشتوانه امت ماست و قطعا موجبات سربلندی و بهروزی آن را در میان سایر ملتها فراهم خواهد کرد.
حجم انتظارات از ایران
المحرر: برخی مطبوعات مدعی شدند که ایران در جریان جنگ اکتبر، کمکهایی را برای اعراب ارسال کرده است. آیا اطلاعات قابل اعتمادی وجود دارد که این مسئله را تایید و یا تکذیب کند؟ اصولا از ایران به عنوان یک کشور اسلامی چه انتظاری میرود؟
امام صدر: من هم در روزنامهها خواندم که حکومت ایران برخی کمکهای پزشکی و اجتماعی را برای کشورهای اردن، سوریه و مصر ارسال کرده است. اما حقیقت آن است که اینگونه کمکها چیزی نیست که با حجم انتظارات از ایران سازگار باشد. برای اینکه ایران یک کشور بزرگ اسلامی است؛ برای اینکه ایران آنطور که اسناد نشان میدهد، خود در معرض مطامع و تهدیدات آینده اسرائیل قرار دارد. برای اینکه همه ملت ایران برای قداست فلسطین و جایگاه قدس اهمیت فوقالعادهای قائل است. برای اینکه این ملت با همه ظرفیت و امکاناتش آماده است تا برای یاری اعراب وارد عمل شود. مجموعه این مسائل بر حاکمان ایران واجب میسازد که لااقل صدور نفت به اسرائیل را قطع و روابط اقتصادی خود با آن را متوقف کند. البته مطلوبتر آن است که ایران با همه توان نظامی، با بسیج ظرفیت و نفوذ سیاسی و نیز با بکارگیری امکانات تبلیغی و رسانهای خود، اعراب را در جنگ با اسرائیل یاری دهد. برای اینکه جنگی که امروز ملت عرب در آن درگیر شده است، نبردی سرنوشتساز است که نتایج آن، خواه ناخواه ایران را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.
کارشکنی دستگاههای اطلاعاتی ایران
المحرر: آیا هیچ تلاش کردهاید تا حکومت ایران را به در پیش گرفتن یک سیاست طرفدار اعراب ترغیب کنید؟
امام صدر: بله؛ تلاشهای فراوانی در این جهت به عمل آوردم. اما متاسفانه دستگاههای امنیتی ایران مانع از آن شدند تا این تلاشها به ثمر برسد. شما شاید تا حدودی اطلاع داشته باشید که این دستگاهها چه اندازه بر دوایر حکومتی، نهادها و سازمانهای رسمی ایران نفوذ دارند. اینها هستند که نمیگذارند، مواضع ملت ایران، روابط برادرانه آنها با اعراب، آمادگی آنها برای حمایت و پشتیبانی از اعراب و نیز فداکاری در این راه، حتی در رسانهها انعکاس پیدا کند.
ناچیز بودن امیدها در صورت استمرار حکومت فعلی
المحرر: با این وجود، آیا احتمال میدهید که حکومت ایران بتواند موضع مثبتی در قبال قضایای برحق عربی اتخاذ کند؟
امام صدر: من یقین دارم که ملت ایران، به اندازه خود اعراب، اگر نگوییم بیشتر، بر روی این مسائل حساسیت دارد. اما این حساسیتها بر مواضع حکومت تاثیری نداشته است. طبیعتا این بدان معنی نیست که تلاشِ بیشتر برای جذب ایران فائدهای نخواهد داشت؛ هر چند با ادامه حکومت فعلی و تداوم سیطره دستگاههای صاحب نفوذ موجود، امید زیادی باقی نمانده است.
ایران به شیعیان لبنان کمکی نکرده است
المحرر: گفته شده که حکومت ایران کمکهای فراوانی را در اختیار مؤسسات شیعی لبنان قرار داده است. آیا این مسئله صحت دارد؟
امام صدر: تا آنجایی که من خبر دارم، چنین کمکهایی تا کنون انجام نشده است. یعنی به جز کمکهایی بسیار جزئی، که قریب ده سال پیش یا حتی بیشتر از آن برای احداث یک یا دو مسجد صورت گرفت، کمک دیگری در کار نبوده است.
نقش شیعیان در مبارزات علیه استبداد
المحرر: در تاریخ شیعه با مواردی برخورد میکنیم که شیعیان قهرمانانه در مقابل ظلم و جور ایستادگی و حماسههای پرشوری از مقاومت و شهادت را خلق کردند. آیا تصور میکنید که شیعیان امروز، هنوز میتوانند چنین نقشهایی را ایفا کنند؟
امام صدر: قطعا! و چرا نه؟ آموزههای مذهبی، میراث تاریخی، اهمیت جهاد و اجتهاد از یک سو، و جایگاه عدالت و ولایت از سوی دیگر، همه و همه مشوق فرزندان این طائفهاند تا باز هم چنین صحنههایی را خلق کنند. البته شکی نیست که دوران طولانی ظلم و ستم، بسیاری از آنان را رنجور، ناتوان و وادار ساخته است تا مدتی را با آرامی زندگی کنند؛ طبیعتا وجود امید به بهتر شدن شرایط زندگی و حفظ حقوق و کرامت آنها نیز به این وضع کمک کرده است. با این همه من یقین دارم که فاجعه فلسطین، انعکاس آن بر کل جهان اسلام و خصوصا بر شیعیان، و نیز وجود پارهای دیگر از نابسامانیهای مهم محلی و منطقهای، سرانجام فرزندان این طائفه را بر آن خواهد داشت تا ان شاءالله در پیشاپیش مبارزان راه حق، شرف و عدالت قرار گیرند.
البته این نکته تاریخی را هم اضافه کنم: بر اساس مطالعاتی که انجام دادهام، نه در لبنان و نه در دیگر نقاط جهان عرب، هیچ مبارزهای را در سطح ملی علیه استعمار و استبداد نمییابید، مگر آنکه شیعیان در صف مقدم مبارزان حضور داشتهاند. به طور مثال، نهضت رهاییبخش عراق از دست استعمار انگلیس، توسط مراجع بزرگ دینی شیعه از جمله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی و شیخ محمد تقی شیرازی رهبری شد. یا عالم بزرگوار مرحوم سید محمد صدر که خود شخصا در نبردها شرکت جست. همچنین مبارزات ضد استبدادی و مشروطهخواهی در ایران با رهبری عالمان دین بود که صورت گرفت. رهبری این مبارزات با مرجع اعلی مرحوم آخوند خراسانی بود که [در کشاکش این مبارزات به شکلی ناگهانی و مشکوک درگذشت و مدفنش] هماکنون در نجف اشرف است. مبارزات عالم بزرگوار مرحوم سید عبدالحسین شرفالدین علیه استعمار فرانسه را نیز هرگز نمیتوانیم فراموش کنیم.
مبارزه روحانیت علیه رژیم شاه
المحرر: در باره موضع روحانیت ایران در برابر حکومت فعلی چه نظری دارید؟
امام صدر: روحانیت ایران مدت بسیار مدیدی است که از همراهی و تأیید حاکمان خودداری میورزد. آنها بدین اصل پایبندند که «اگر عالمان دین را در دربار حاکمان یافتید، بدانید که بد عالمان و بد حاکمانی دارید؛ و اگر حاکمان را در درگاه منازل عالمان یافتید، بدانید که خوب عالمان و خوب حاکمانی دارید». روحانیت ایران نفوذ زیادی در میان مردم دارد و تا آنجایی که در توانش هست، با ظلم، جور، استبداد و تجاوز حاکمان مبارزه میکند. در همین سالهای اخیر، قاطبه علمای ایران و در رأس آنها امام خمینی، مبارزات شدیدی را برای اصلاح اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور برپا کردند؛ بسیاری از آنها به زندان افتادند و آقای خمینی نیز به نجف اشرف در عراق تبعید گردید.