مقاله امام موسی صدر در روزنامه لوموند فرانسه درباره انقلاب اسلامی ایران
امام موسی صدر، در آخرین سفر خود به فرانسه، مقالهای درباره انقلاب اسلامی ایران به رشته تحریر درآورد که در ۱۹۷۸/۸/۲۳ (اول شهریور ۱۳۵۷)، تحت عنوان «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند پاریس به چاپ رسید. امام موسی صدر، یک هفته پس از چاپ این مقاله، طی سفری رسمی به لیبی، ربوده شد. متن فارسی این مقاله را با ترجمه محسن کمالیان که در کتاب «ادیان در خدمت انسان» منتشر شده در ادامه می خوانید.
نهضت مردمی ایران با تمامی حرکتهای مشابه خود در جهان تفاوت دارد، زیرا چشمانداز جدیدی فراروی تمدن بشری قرار داده است. بنابراین، شایسته است که همۀ علاقهمندانِ قلمروها و مسائل مربوط به انسان و تمدن، تحولات آن را با دقت دنبال کنند.
نهضت مردم ایران بهرغم گستردگیای که دارد و بهرغم اتهاماتی که رژیم بر آن وارد می کند، از گرایشها و ریشهها و اهداف و اخلاقیات اصیل و والایی برخوردار است.
نیروهای راست از صحنۀ نهضت غایباند، هرچند که نفت و منافع نفت و آنچه نفت نمایندۀ آن است، در آن موضوعیت دارد. نیروهای چپ بینالمللی نیز از صحنۀ نهضت غایباند، هرچند که ایران و اتحاد شوروی بیش از هزار کیلومتر مرز مشترک دارند. حزب کمونیست ایران حضور چندانی در نهضت ندارد، هرچند که از قدیمیترین احزاب این منطقه به شمار میرود. بنابراین، هیچیک از نیروهای چپ و راست محلی، به این اعتبار که نمایندۀ یکی از دو قطب جهان هستند، کمترین تأثیری بر این نهضت ندارند.
ملت ایران این مسائل را بهخوبی میداند. او میداند که این رژیم که نهضت را به واپسگرایی متهم می کند، خود با سرکوب آزادی و اتخاذ روشهای بدوی حکمرانی، همۀ نظامهای ارتجاعی را روسفید کرده است. ملت ایران میداند که این رژیم، برای جلب رضایت قدرتهای بزرگ، در قربانی کردن منافع مردم و پیشکش کردن ثروتهای آنان، هرگز تردیدی به خود راه نداده است. ملت ایران وقتی چنین رفتاری را با اصالت مخالفان رژیم قیاس میکند، بر ایثار و فداکاری در راه آرمان آنان راسختر میشود. این ملت بهرغم اینکه سلاحی در دست ندارد، با خون خود، قهرمانانه، مبارزه میکند و قدرتی شکستناپذیر ایجاد میکند.
انقلابیان ایران به هیچ طبقۀ خاصِ اجتماعی منحصر نیستند، بلکه از همۀ ایران برخاستهاند: دانشجویان، کارگران، تحصیلکردگان، روحانیان و... همه و همه در این انقلاب حضور دارند. ملت ایران با همۀ نسلهای مختلف خود در این انقلاب شرکت جسته است. بازار و مدارس و مساجد و شهرها و حتی کوچکترین روستاها در این انقلاب مشارکت دارند.
همین حقایق است که رژیم را بر آن داشته تا چپ و راست، شرق و غرب، نظامهای عربی و حتی فلسطینیها را متهم کند و، به این ترتیب، به گستردگی و عمق مردمی این نهضت اذعان میکند.
جنبش مخالفان رژیم شاه، امروز سیستم اطلاعرسانی خاص خود را یافته است. گفتهها و سخنان ضبط شدۀ رهبران آنان از طریق کسانی به ما میرسد که مخاطب این سخناناند. این سخنان در قلبهای همۀ ملت ایران جای گرفته است.
حق آن است که بگویم خاستگاه این جنبش و ایمان و آرمان آن، همان اهداف گشودۀ انسانی و اخلاقِ انقلابی است. موجی که امروز ایران را درمینوردد، بیش از هرچیز ندای پیامبران را در اذهان انسانها تداعی میکند؛ ندای راستین حرکت پیامبران را، قبل از اینکه دستخوش انحرافهای صاحبان مذاهب و فِرَق و منفعتطلبان قرار گیرد.
اهداف نهضت، در مصاحبۀ مورخ ششم می 1987 رهبر آن، امام خمینی بزرگ، با روزنامۀ لوموند، بهروشنی تصریح شده است. او با تأکید بر اصالت این جنبش به ابعاد ملی و فرهنگی و رهاییبخش آن اشاره میکند.
حوادث جاری ایران و رخدادهای عظیم آن چند نکتۀ اساسی را فراروی جهان امروز قرار داده است:
1. کسانی که به مسائل انسان و تمدن بشری اهمیت میدهند، شایسته است که این تجربه انسانی منحصر به فرد را که اکنون در ایران جریان دارد، بهدقت بررسی و در برابر تبلیغات مخالف و مغرضانه از آن حمایت کنند.
2. رژیم شاه پس از 37 سال حکومت و بهرغم برخورداری از بیشترین امکانات، در همۀ امور، حتی در این حد که خود را از خشم ملت در امان نگه دارد، ناکام مانده است. این همه در حالی است که بزرگترین انبار تسلیحاتی جهان سوم در اختیار همین رژیم قرار دارد.
3. ارزشهای اخلاقی انسان متمدن، امروز در ایران در معرض خطر است. تا زمانی که رژیم ایران با ادعاهای پیشرفت و دموکراسی به اعمال سرکوبگرانه و خونریزی و سلب آزادی ادامه میدهد، هرقدر هم که در جهان حمایت شود، نمیتوان از این ارزشها پاسداری کرد.
4. رژیمی که امروز با امواج نارضایتی مردم و خیل ناآرامیهای داخلی به لرزه درآمده است، دیروز از تضمین امنیت خلیج فارس، اقیانوس هند و حتی سومالی سخن میگفت. این امر بیانگر آن است که هیچچیز بیش از جنبشهای مردمی اینچنین آن را پریشان و آزرده نمیکند. از جملۀ اینحرکتها «جنبش محرومان» لبنان است که فعالیت آن در میان مردم ایران انعکاس فراوان یافته است.
قتلعامهای وصفناپذیری که هماکنون ایران را خونین کرده است و رژیم تلاش دارد بر آنها سرپوش بگذارد، هشداری به انسان معاصر، به وجدان و به احساس مسئولیت اوست. شایسته است که انسانها تصویر واقعی این کشتارها و سرکوبگریها را به جهانیان عرضه بدارند و ضمن چنین خدمتی، بیزاری خود را از این اعمال نمایان سازند.