تأکید بر این حقیقت آشکار چندان عجیب نیست، در حالی که بیمسئولیتی و بیمبالاتی برخی از هموطنانمان را مشاهده میکنیم. گویا گمان میکنند که در قرون وسطا زندگی میکنند؛ زمانی که مردم به محیط اطراف خود کاری نداشتند و صرفاً از خانواده یا روستایشان دفاع میکردند، در حالی که در میان بحران و شعلههای آتش، که پیرامونشان را فراگرفته، به سر میبردند.
سخنان امام موسی صدر در جمع خبرنگاران مطبوعات و رسانهها در محل مجلس اعلای شیعیان لبنان در تاریخ ۱۶/۱۱/۱۹۶۹. امام موسي صدر در اين سخنان به ضرورت حمايت از جنوب لبنان و مقاومت فلسطيني پرداخته و آن را مترادف با ميهن دوستي اصيل دانسته است.
اصولی که بر آنها توافق داریم عبارتاند از:
۱. وجود اسرائیل در منطقه و اهدافی که تعقیب میکند، خطر بسیار بزرگی برای ماست؛ برای شمال و جنوب ما، برای سرزمین و ملت ما، برای ارزشها و فرهنگ ما، برای اقتصاد و سیاست ما. اسرائیل هم امروز برای ما ایجاد خطر کرده و هم در آینده ایجاد خطر خواهد کرد. این خطر سرتاسر منطقه و تاریخ و جغرافیا و مردم لبنان را تهدید میکند. این اصول نیازی به اثبات ندارند، مگر برای کسی که از ماهیت اسرائیل بیاطلاع است، یا خود را به نادانی میزند.
۲. همجواری با این خطرِ دائم و بزرگ، مستلزم آمادگیهای دفاعی و سیاسی و تبلیغاتی و اقتصادی و نیز روانی است. چنانچه خود را آماده نسازیم، درحقیقت یا تسلیم شدهایم و یا خود را به نادانی زدهایم.
۳. از مؤثرترین اقدامات در این مبارزه محتوم، تضعیف دشمن به هر صورت و در هر زمینه است. همه ما میدانیم که بهترین وسیله تحقق این مهم وجود مقاومت فلسطینی و رشدونمو آن است.
و این یعنی حمایت ما از مقاومت و همکاریمان در گسترش آن و اصرار ما برای سلامت آن. این تلاشها خود جزئی از آمادگی ما برای رویارویی با دشمن است و از همان چشمهای میجوشد که پاسداری و دفاع از وطن از آن جوشیده است و با آن تناقض ندارد.
۴. مبارزه ما ابعاد گستردهای دارد؛ نبردی است فرهنگی و تمدنی و درازمدت و با ابعاد متعدد ملی قومی و دینی؛ نبردی از گذشته تا آینده؛ جنگ سرنوشت. و این نکته بدان معناست که ضرورت کسب این آمادگیها فقط برای چند روز و چند هفته آینده نیست، بلکه برای سالها و برای دههها در همه جبههها و در تمام سطوح و با بهکارگیری همه تواناییهاست.
۵. جنوب لبنان، با وضع فعلی خود، نقطهضعف بزرگی در جبهه نبرد با اسرائیل به حساب میآید، زیرا با توجه به موقعیت استراتژیک بینظیر منطقه و غنای طبیعی آن، در صورتی که دشمن به آن تجاوز کند، بر جنگ و دگرگون ساختن فاکتورهای جنگ و ایجاد توازن میان قوا بسیار تأثیر دارد. این امر یعنی افروخته شدن شعلههای طمعِ دشمن بر منطقهای که با کمال تأسف بههیچوجه آمادگیهای دفاعی و اجتماعی و روحی را برای دفاع از خود ندارد. این فاجعه است؛ فاجعهای برای لبنان، حتی پیش از آنکه بخواهد قدم در میدان جنگ بنهد.
۶. جنوب لبنان، با وصفی که از آن گذشت، بهتنهایی نمیتواند از عهده دفاع در برابر دشمن برآید یا حتی مقدمات نبردی را آماده کند. اما با این حال، همواره عنصری مخلص و مؤثر در سرنوشت این کشور و این امت بهشمار آمده است و، بنابراین، ایستادگی یا فروپاشی جنوب لبنان امری گذرا نیست، بلکه بهشدت بر دیگر مناطق اثر میگذارد.
۷. در اینجا از مقدمات و اصول ششگانه مذکور به یک نتیجه قطعی میرسیم و آن عبارت است از ضرورت مشارکت همه لبنانیها و بلکه تمامی اعراب در بهبود بخشیدن به اوضاع دفاعی و اقتصادی و روانی جنوب لبنان. باید آن را در برابر دشمن آماده کرد و بهمثابه اولین دژ قدرتمند در برابر پیشروی دشمن قرار داد.
مشارکت در امـر دفاع نهتنها وظیفهای دینـی و قومـی و میهنـی است، بلکه دفاع از خود برای هر هموطن لبنانی، هر عرب و هر انسان مؤمنی در خاورمیانه ضروری است.
تأکید بر این حقیقت آشکار چندان عجیب نیست، در حالی که بیمسئولیتی و بیمبالاتی برخی از هموطنانمان را مشاهده میکنیم. گویا گمان میکنند که در قرون وسطا زندگی میکنند؛ زمانی که مردم به محیط اطراف خود کاری نداشتند و صرفاً از خانواده یا روستایشان دفاع میکردند، در حالی که در میان بحران و شعلههای آتش، که پیرامونشان را فراگرفته، به سر میبردند.
نیـاز به وطن و میهن تفریح فکری یا تمایل بـه گستـرش محل سکونت یا قرارداد مکتوبی نیست که مناطقی را به هم پیوند میزند، بلکه جوهر و هسته تحول و رشد تدریجی فرصتها و تهدیدها و منافع و خطرهاست. همچنین، مشارکت حقیقی و بهحق در دردها و آرمانهای یکدیگر است. بقا و جاودانگیِ وطن ترانه یا رؤیا نیست، تعهد ملی و یا بینالمللی نیست بلکه وحدت و یکپارچگی حقیقی در هدف در مبدئی که متشکل از دردها و منافع است و در غایتِ متجسم، در آرزوها و اهداف است.
هر امت و ملتی پابرجا میماند، نه به سبب پابرجایی افراد و اشخاص بلکه به سبب اهداف و رسالت آن پابرجا میمانند. هر امتی حتی اگر برخی از افرادش از میان بروند و هزارها و دهها هزار نفر از اعضای آن کشته شوند، باز هم پابرجا میماند. سِرّ قوت و ضعف در هر امتی همینجاست.
دشمن گمان میکرد که با بمباران فرودگاه میتواند این امت را به تجزیه بکشاند. دشمنانِ کمینکرده همواره به علت وجود فرقههای مختلف در انتظار فروپاشی لبناناند، اما دیدیم که گمانشان تباه بود و توطئهشان نقش بر آب شد. پس بر ماست که هدف ملی واحدمان را با مشارکتی حقیقی، که همان میثاق حقیقی و همان میهندوستی صادقانه و وحدت واقعی است، تقویت کنیم. در زمان صلح و آرامش تخصیص امکانات و اجرای طرحهای توسعه، در جنوب ظالمانه بود، اما این منطقه همه را تحمل کرده و به میثاق خود وفادار مانده است. پس ما باید بار گوشهای از سختیهای آنان را بر دوش گیریم و در این بحران یاریشان دهیم، تا ساکنان آن مناطق نیز، لااقل در لحظات سخت، بهوضوح احساس کنند که هموطنان ما هستند.
ساکنان جنوب در این لحظات دشوار، بسیار به مشارکت و همدردی و همکاری همه لبنانیها و همه اعراب نیازمندند، بهخصوص پس از این همه سهلانگاری که در حق آنان روا داشته شده و بسیاربسیار وعدههایی که هیچیک تحقق نیافته است.
تصمیم اهالی جنوب بر پایداری و شرطهای این پایداری
باید شما را از تمایل ساکنان جنوب و عزم آنان بر پایداری مقاومت و تحمل سختیها تا سرحد نابودی (که البته نابودی نیست) باخبر کنم. اما بر شماست که ابزار و امکانات این پایداری را فراهم و نیز پایداری آنان را مؤثرتر کنید. برای یک یا دو سال هم که شده در بودجه سالانه اولویت را به جنوب لبنان دهید، آن هم پس از مدتزمانی که جنوب دهها سال از نظر محرومیت مقام اول را داشته است. به طرحهای عمرانی مصوب و نیز به وعدههایی که دهها بار به آنان دادهاید، که نخستین آنها «طرح لیطانی» است، جامه عمل بپوشانید.
صدها قطعه زمین به تملک وزارت آموزشوپرورش درآمده و اسناد آن به ثبت رسیده تا در آنها مدرسه ساخته شود و مردم همچنان منتظر آغاز کارند. زمینهای بسیاری هم برای راهسازی و عبور لوله و ساخت آبانبار به تملک درآمده و چشمبهراه شروع کار است.
در بالا بردن روحیه اهل جنوب همکاری کنید. به دیدار آنان بروید. درباره آنان و منطقه آنان مقاله و گزارش چاپ کنید. در میان آنان مراسم و جشنهای ملی و جشنوارههای سالم برگزار کنید. به روستاهای دوردست آنان و، بهویژه، روستاهای مرزی بسیار رفتوآمد کنید.
به جنوبیان آموزش نظامی بدهیـد و آنـان را مسلح کنیـد. عشق به میهن و علاقه به خود را در دل آنان زنده نگه دارید، که با این کار هم ارتش لبنان را یاری کردهاید و هم مقاومت فلسطین را حفظ خواهید کرد و هسته مرکزی مقاومت ملی را هم برای روزهای سخت بهوجود آوردهاید.
برای یاری جنوب و نجات آن، کمیتههای مردمی تشکیل دهید، کمیتههایی که با کمک لبنانیان و دیگر ملتها و دولتهای عربی، برای اهل جنوب مدرسه و درمانگاههای سیار بسازد و طرحهای عمرانی اجرا کند و کارخانه و ابزار دفاعی و... برایشان فراهم کند.
بنده در همینجا تشکیل چنین کمیتهای را در مجلس اعلا اعلام میکنم و پیشنهاد میکنم که این کمیته پیگیریهای مشترک را آغاز کند.
* * *
پس از آن امام صدر در پاسخ به پرسشهای روزنامهنگاران، خاطرنشان کرد: «علت تشکیل کمیتههای مردمی آن است که امکانات دولت برای یاری جنوب چه از لحاظ بودجه و چه از نظر نیروی انسانی محدود است و هراندازه هم که بخواهیم جنوب را در اولویت قرار دهند، اگر یاری مردمی نباشد، نتیجه کار محدود و اندک خواهد بود.»
امام در ادامه افزود: «به رئیسجمهور خبر دادهایم که پیمانکاران از اجرای طرحهای جنوب امتناع کردهاند و این به معنای آن است که مردم باید در این امر مشارکت کنند و بخشی از بار را به دوش بکشند. کمیتههای مردمی با جمعآوری کمکهای کشورهای عربی و دیگر کشورهای جهان و با احداث بیمارستانهای سیار و مدارس و اجرای طرحهای حیاتی، به یاری جنوب میشتابند و شکی نیست که امکانات مردمی برای اجرای این طرحها، گسترده و بسیار شایان توجه است و تشکیل این کمیتهها، اهل جنوب را متقاعد میکند که لبنانیان به فکر یاری آناناند و آنان در صحنه تنها نیستند.»
امام در پاسخ به پرسشی دیگر تصریح کرد: «مجلس اعلای شیعیان، با ارسال نامهای به نمایندگان پارلمان، از آنان خواسته که موضع خود را بر اساس اهتمام مسئولان به وضع جنوب مشخص کنند. در نشست رهبران فِرَق اسلامی که همزمان با وقایع اخیر برگزار شد، تصمیمات مشخصی اتخاذ شد که همه به آن پایبندند. از جمله این تصمیمات آن است که تا زمانی که دولت چهار درخواست را مدنظر قرار ندهد، هیچیک از مسلمانان در ترکیب دولت حضور نخواهند یافت. یکی از آنچهار خواسته، تقویت نیروی دفاعی و تحکیم و تقویت روستاهای مرزی و آموزش نظامی به جوانان این مناطق است.»
امـام صدر در پاسخ به پرسش دیگـر درخصوص اینکه «آیا به درخواستهای مؤدبانه و مسالمتآمیز مطرحشده در بیانیه اکتفا خواهند کرد، یا اینکه در صورت بیتوجهی به درخواستهای مطرحشده، تدابیر دیگری در پیش خواهند گرفت؟» تصریح کرد: «جنوب و، بهطور کلی لبنان، اکنون با بحرانی مهم روبهروست و اگر اهل جنوب را بدون رسیدگی و تنها بگذاریم دیگر جایی برای روشهای مسالمتآمیز نمیماند. آینده بهگونهای خواهد بود که بهترین روش مؤدبانه بهکارگیری خشونت است. من به چشم خود میبینم که جنوب در خطر است و این وضعیت مرا بر آن میدارد که نخستین گام را در رویارویی با این خطر بردارم و آن چیزی جز کشته شدن من در این راه نخواهد بود.»