متنی که در ادامه می خوانید سخنرانی امام موسی صدر به مناسبت بزرگداشت میلاد و هجرت پیامبر(ص) است. این سخنرانی در تاریخ 1970/05/17 در سالن یونسکو شهر بیروت ایراد شده و ترجمۀ فارسی آن در جلد دوم مجموعۀ «گام به گام با امام» منتشر شده است. امام صدر در این سخنرانی به مناسبت میلاد پیامبر(ص) به مفهوم هجرت میپردازد. جناب رئیسجمهور بزرگوار،
حضرات علما،
نخستوزیر محترم،
آقایان بزرگوار،در این مجلس جشن یاد پیامبر خدا را در سالروز ولادت و هجرتشان گرامی میداریم. در میان مسلمانان معروف است كه ولادت پیامبر بزرگوار اسلام چنین روزی است و همۀ مورخان اتفاق نظر دارند كه روز هجرت نیز مصادف با همین روز بوده است. مسلمانان سال هجرت ایشان را مبدأ تاریخ خود قرار داده و سال اول خود به شمار آوردهاند و به اقتضای عادتشان اول سال را ماه محرم گرفتهاند. تلاقی روز میلاد و روز هجرت و بزرگداشت این دو مناسبت در یك روز، اتفاقی و تصادفی نیست، زیرا میلاد، هجرت نخست انسان و هجرت، میلاد دوبارۀ انسان است. بلكه میتوان گفت هجرت همان میلاد حقیقی انسان است كه او را به افقی وسیعتر منتقل میكند: به آنجایی كه مجال حركت و انتخاب است. بنابراین، در حقیقت، بزرگداشت میلاد همان بزرگداشت هجرت است، زیرا ولادت و حیات بدون هجرت معنایی ندارد.
مسلمانان هجرت پیامبرشان را نخستین روز تاریخ خود میدانند، نه حادثهای دیگر را زیرا هجرت روز ولادت حقیقی و كامل اسلام است؛ اسلامِ اراده و اجرا، اسلامِ قانون و حكومت، اسلامِ فرد و جماعت.
بیش از این، میتوان گفت که هجرت نقطۀ عطف تمام تاریخ بشری است، چراكه دین واحد الهی كه همۀ پیامبران بدان فراخواندهاند، در شكل كامل خود روی زمین تجسم مییابد تا جامعه را به شكل هستی درآورد و تا فرد بتواند به سیمای پروردگارش درآید.
هجرت همان آغازین روز است كه در آن شریعت الهی بر فرد و جماعت تطبیق مییابد و انسان در تجربهای یگانه با تمام وجودش با پروردگارش مواجه میشود و با اطاعت و عبادت همیشگی در سه محراب عبادت و جامعه و هستی تعالی مییابد و به پروردگارش تقرب میجوید.
این حادثۀ عظیم با هجرت پیامبر بزرگوار از مكه به مدینه آغاز شد. این كمال و این نقطۀ عطف جز با هجرت میسر نمیشد و هر كمال و پیشرفتی در جهان و در هر زمینهای، جز با هجرت یا نگرشی به دور و پرواز به افقهای گستردهتر و ترك مكان و مال و چشمپوشی از داراییها به دست نمیآید.
هر فصل از فصول حیات انسان، چه فرد و چه جامعه، با هجرت آغاز میشود و عظمت این فصول و تأثیر عمیق آن در جهان با عظمت هجرت متناسب است؛ هجرتی كه برآمده از نگرش به افقهای دوردست و قدرت بلندپروازی و عظمت فداكاری است.
هجرت محمدی انتقال از مكه بود كه قرآنكریم در عین حال كه آن را امالقری مینامد، آن را روستایی نامیده كه اهلش ستمكارند؛ هجرت از مكه به سوی یثرب كه مدینه نامیده شد. اینچنین است كه هر گسترشی در هستی از هجرت آغاز میشود. هجرت از احساس خودخواهانه به احساسی گسترده؛ هجرت از تفكر تنگ و فعالیت بسته به تفكر و فعالیت باز و گسترده.
با پایبندی به تفكر بسته و تنگ، تنها مدنیت دروغین زاده میشود كه جسمها را گرد هم میآورد، ولی اهداف متفاوت و مختلف است. در چنین وضعی مدنیتْ تهی و بیمحتواست و با اولین لرزه فرو میپاشد.
محمد(ص) ابتدا از خویش هجرت كرد، و آن زمانی بود كه در رسالت الهی ذوب شد، چراكه او از سر هوا و هوس سخن نمیگفت و سخنش فقط سخن خدا بود كه به او وحی میشد و آنگاه كه تیر پرتاب میكرد، او نبود كه پرتاب میكرد بلكه خدا پرتاب میكرد. اندیشه و احساس او نیز فقط به مدد خدا و برای خدا و در مسیر خدا بود. از این رو، سخن و رفتار و كردارش همگی تجسم رسالت الهی و دین خدا بود.
این آفریده به شریعت آفریدگار تبدیل شد كه همراه با آن شریعت، جاودانه شد و نیز ارادۀ او که از هواهای نفسانی او سرچشمه نمیگیرد ارادۀ خداست که مغلوب نمیشود. محمد از خویش هجرت كرد، سپس، توانست تعالی یابد و فراتر از زمان و مكان و قبیله و قوم خویش هجرت كند و مایۀ رحمت برای همۀ عالمیان شود. او در رسالت الهی ذوب شد و به وجدان همۀ انسانها و به عقل همۀ مردمان و به حركت و جنبش تن داده به خدا در همۀ موجودات تبدیل شد.
قافلهای انسانی شكل گرفت كه از ازل تا ابد همپای جهان است. اینگونه بود كه كودكی یتیم و درس ناخوانده و فقیر به بهترین امتی تبدیل شد كه از دل بشریت درآمد و به بهترین تجربۀ تمدنی بشر در طول تاریخ مبدل گشت.
او اینگونه و در روز هجرتش بار دیگر زاده شد، بلكه باید گفت كه هر روز، روز میلاد دوبارۀ اوست. بزرگداشت روز ولادت او و برگزاری جشن میلاد او تلاشی است از ما برای آفریدن فضایی در جامعه تا شاید محمد یك بار در دل ما زاده شود تا در هجرتش او را همراهیكنیم.
او را در افق جهان میبینیم كه بهتنهایی از جهان ما هجرت میكند، تنها و غریب، بهویژه، در میان امت خویش كه او را ترك كردهاند و سرگردان یا منحرف، در ابعاد عقلی و قلبی و عملی از او كناره گرفتهاند.
عزیزان، بیایید همراه او هجرت كنیم. تا زمانی كه ما در پی منافع خاص خویش و راحتی خود و وضع شخصی و خودخواهی خود هستیم، نتیجهای جز آنچه ما را ارضا نمیکند، نخواهیم داشت. بیایید از اشكال مختلف خودپرستی مانند فردگرایی و فرقهگرایی و منطقهگرایی و حزبگرایی هجرت کنیم. بیایید از این اوضاع به مدنیت و شهروندی صالح و عدالت و انصاف در حق مظلومان و محرومان و رنج دیدگان و مناطق در معرض خطر هجرت كنیم؛ به قدس و اراضی مقدس هجرت كنیم.
عالیجناب، رئیسجمهور،كشور ما را كشور هجرت و مهاجران میشناسند. ما در این جلسۀ مبارك در فضای هجرت اسلامی جدیدی و در اقدام و تلاش مباركی به سوی وحدت به سر میبریم. روزهای گذشته در همین مكان و در حضور جنابعالی، ما شاهد هجرت مسیحی پیامبرگونهای بودیم كه كشور عزیز ما بدان برخاسته است. در گذشتۀ نزدیك نیز هجرتی را شاهد بودیم كه با تحرك و همكاری و مقاومت و مردانگی در عرقوب صورت گرفت. پس از آن نیز احساس مسئولیت و تحرك و هجرت را در تمامی نهادها و افراد شاهد بودیم و این نخستین گامهای هجرت است.
این آمادگیها ما را به خوشبینی وا میدارد؛ ما را به هجرت كامل وا میدارد؛ به سوی عزت الهی و رحمت گستردۀ الهی میكشاند كه جز نصیب مهاجران نخواهد شد: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أُوْلَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ.
جناب رئیسجمهور، تحیت اسلام بر تو باد كه دوران ریاستت سرشار از دشواریها و اقدامات معنوی خالصانه بوده است.
درود اسلام بر رهبران و ارتشیان رزمنده كه به اذن الهی، سرزمین رسالتهای الهی را حفظ میكنند و نجات میدهند و به ما امكان همگرایی و همزیستی خداباورانه در شهر خدا و شهر صلح و شهر قدس را میدهند.
درود اسلام بر مقاومت فلسطین كه همراه رسولخدا در غربت این زمانه مهاجرت كردند. درود ما به شما ای عزیزان، هر سال شما قرین عزت و سروری و نیكویی باد. والسلام علیكم.