امام موسی صدر در خطبۀ نماز عید فطر به مفهوم و اهمیت زکات فطر از نگاه اسلام پرداخته است.
متنی که در ادامه میخوانید، خطبۀ دوم نماز عید فطر است که در جلد یازدهم مجموعۀ گام به گام با امام و همچنین کتاب ادیان در خدمت انسان منتشر شده است. خطبۀ نخست امام را میتوانید را با عنوان «بزرگی و کرامتی که با عید فطر گره خورده است» بخوانید.«بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. إذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَالْفَتْحُ. وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ أَفْوَاجًا. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا.»
بسم الله الرحمن الرحیم، الحمد لله رب العالمین والصلوة والسلام علی سیدنا محمد وعلی آله الطیبین الطاهرین.
در سورۀ اعلی ـکه در رکعت اول نماز عید آن را خواندیم ـ آمده است: «قَد أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى. وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى. بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا. وَالآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى. إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الأولَى. صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى.»
به زکاتی که امروز باید پرداخت شود، در این سوره و در بسیاری از دعاهای این روز، اشاره شده است. حتی امیرمؤمنان علی(ع) هم در خطبۀ نقل شده از ایشان که تنها خطبۀ به جا مانده از میراث اسلامی ماست، بر مسئلۀ زکات تأکید می کنند. می دانید که زکات این روز بر کسی که توانایی داشته باشد، واجب است و باید آن را از طرف خود و فرزندان و همۀ کسانی که تحت سرپرستی او هستند، بپردازد.
بی گمان این مسئله نشان دهندۀ عمق شعور انسانی و تأکید بر این نکته است که انسانی که خدا می خواهد، انسانی که خدا از او خشنود است، انسانی که اسلام می خواهد تربیت کند، انسانی که اسلام برای او آمده است، کسی است که وقتی در جامعه رنج دیده و گرسنه و فقیر وجود داشته باشد، احساس شادی نمی کند. اسلام نمی پذیرد که فرد مسلمان سیر بخوابد، ولی همسایۀ او گرسنه باشد، همچنانکه امیر مؤمنان(ع) فرموده اند: «أقنَعُ مِن نَفسی أن یُقالَ أمیرُالمُؤمِنینَ وَلاأشارِکُهُم فی مَکارِهِ الدَّهرِ أو أکون أسوَة لَهُم فی جشوبَةِ العَیشِ.» (آیا بدین بسنده کنم که مرا امیر مؤمنان گویند و در ناخوشی های روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختی های زندگی نمونه ای برایشان نشوم؟)
در حدیث دیگری نیز آمده است: «ما آمَنَ بِاللهِ وَالیَومِ الآخَرِ مَن باتَ شَبعاناً وَجارُهُ جائِعٌ.» (کسی که شب را سیر بخوابد در حالی که همسایه اش گرسنه باشد، به خدا و روز بازپسین ایمان نیاورده است.)
خداوند از کسی که بتواند گرسنگی همسایگان، درد و رنج دوستان، درماندگی فقیران و نیاز زحمت کشان را نادیده بگیرد و در خانۀ خود با فرزندانش شاد و خوشحال باشد، خشنود نیست. آن کسی که خدا از او راضی است و آن کسی که مصلح و موفق و خوشبخت به شمار می آید و آن کسی که اسلام او را انسان به حساب می آورد، کسی است که: «قَد أفلَحَ مَن تَزَکّی. وَ ذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ فَصَلّی. بَل تُؤثِرونَ الحَیاةَ الدُّنیا. وَالآخِرَةُ خَیرٌ وَأبقی.» یعنی انسان حتی برای مصلحت خودش نیز باید آخرت را بر دنیا ترجیح دهد.
سعادت انسان وقتی کامل می شود که برادرش نیز همراه با او خوشحال باشد، همسایه اش پیش از او سیر باشد و دوستش پیش از او در راحتی باشد. اسلام از ما می خواهد که وجود و جسم خود را بزرگ تر از این یک مترونیم احساس کنیم. می خواهد در ما وجودی بزرگ و وسیع ببیند، به طوری که وقتی دوستمان بیمار می شود، احساس درد کنیم؛ وقتی همسایه مان سردش است، احساس سردی کنیم؛ وقتی یکی از خویشانمان گرسنه می شود، ناراحت شویم. اسلام چنین انسانی می خواهد. می خواهد این حس را گسترش دهد و این پیوند را عمیق کند و از شما انسانی بزرگ و گسترده با وجودی بیش از یک مترونیم طول و نیم متر عرض پدید آورد. از این رو، در این روز زکات را بر شما واجب کرده است و حتماً شما نیز زکات خود را پیش از نماز داده اید.
ولی آیا تصور می کنید وظیفۀ ما با دادن زکات مالی و دادن پول پایان می یابد؟ من بر این عقیده ام که زکات مال، نشانه و نمادی از زکات در هرچیزی است. امروز ای برادر، همانگونه که از مال خود به همسایه یا خویشان یا فقیران زکات می دهی، از تندرستی و شادی و تجربه، و حتی از نظر و بینش خودت نیز به نیازمندان زکات بده. چه اشکالی دارد که دست خود را دراز کنی تا با کسی که از او بریده ای و، در عین حال، به تو نیاز دارد، ولی تو به او نیاز نداری، آشتی کنی؟ چه اشکالی دارد که فرد تازه کار و ناآزموده ای را راهنمایی کنی؟ یا نادانی را آگاه کنی؟ یا فرد ناراحت و اندوهگینی را شاد کنی؟ اینها زکات است؛ زکاتی برگرفته از نماد زکات مالی.
به طور خلاصه، ای مسلمان، اسلام از تو می خواهد که شبِ تارِ همسایه ات را روشن کنی، پیش از آنکه خانه ات را روشن کنی. از این رو، به تو می گوید پیش از آنکه نماز عید بخوانی و به خانه بازگردی و عید را جشن بگیری، زکات بده. می خواهد شادی را به خانۀ همسایه ات ببری، پیش از آنکه خودت شاد باشی. و این نماد اسلام و معنای عید است. برکت این عید در همین است. از خداوند می خواهیم این روز را روزی مبارک گرداند و به ما توفیق دهد که واجبات خود را در این روز ادا کنیم.
خدایا، بر محمد و آل محمد درود فرست.
«الّلهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلَیکَ فی دَولَـةٍ کَریمَـةٍ، تُعِزُّ بِها الإسلامَ وَأهلَهُ وَتُذِلُّ بِها النِّفاقَ وَأهلَهُ وَتَجعَلُنا فیها مِن الدُّعاةِ إلی طاعَتِکَ وَالقادَةِ إلی سَبیلِکَ وَتَرزُقُنا فیها کَرامَـةَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ.»(خدایا از تو دولتی کریمه می خواهیم که با آن اسلام و مسلمانان را عزت بخشی و نفاق و منافقان را خوار گردانی و ما را در آن از کسانی قرار دهی که به اطاعت تو دعوت می کنند و به راه تو راهنمایی می کنند و در آن کرامت و بزرگی دنیا و آخرت را روزی ما گردانی.)
«الّلهُمَّ ما عَرَّفتَنا مِن الحَقِّ فحَمِّلناهُ وَما قَصُرنا عَنهُ فَبَلِّغناهُ.»(خدایا، ما را تابع آن حقی که به ما شناساندی قرار ده و ما را از حقی که دربارۀ آن کوتاهی کردهایم [و نشناختهایم،] آگاه گردان.)
«اللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا وَاشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا وَكَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا وَأَعْزِزْ [أَعِزَّ] بِهِ ذِلَّتَنَا وَأَغْنِ بِهِ عَائِلَنَا وَاقْضِ بِهِ عَنْ مُغْرَمِنَا وَاجْبُرْ بِهِ فَقْرَنَا وَسُدَّ بِهِ خَلَّتَنَا وَبَیِّضْ بِهِ وُجُوهَنَا وَ أَنْجِحْ بِهِ طَلِبَتَنَا وَاسْتَجِبْ بِهِ دَعْوَتَنَا وَأَنْجِزْ بِهِ مَوَاعِیدَنَا وَبَلِّغْنَا بِهِ مِنَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَة آمَالَنَا وَأَعْطِنَا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنَا.»(خدایا به واسطۀ او پراکندگیمان را سر و سامان ده، پریشانیمان را برطرف کن، گسستگی مان را اصلاح کن، اقلیتمان را به اکثریت تبدیل کن، ما را از خواری به عزت و بزرگی برسان، نیازهایمان را برطرف کن، بدهی ما را ادا کن، فقر ما را جبران فرما، کمبودهایمان را برطرف کن، ما را روسفید کن، خواسته هایمان را بپذیر، دعاهایمان را اجابت کن، وعده هایی را که به ما داده شده است، محقق گردان، ما را به آرزوهای خود در دنیا و آخرت برسان و فراتر از خواسته هایمان به ما عطا کن.)
«یا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ وَأَوْسَعَ الْمُعْطِینَ اشْفِ بِهِ صُدُورَنَا وَأَذْهِبْ بِهِ غَیْظَ قُلُوبِنَا وَاهْدِنَا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ إِنَّكَ تَهْدِی مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ.»(ای بهترین مسئولان و گشاده دست ترین بخشندگان، به واسطۀ او سینه هایمان را شفابخش و خشم دلهایمان را برطرف کن و در اختلاف بر سر حق، ما را راهنمایی کن، که تو هر که را بخواهی، به راه راست هدایت میکنی.)
«اللَّهُمَّ إنّا نَشکو إلَیکَ فَقدَ نَبِیِّنا وَغَیبَـةَ وَلِیِّنا وَکَثرَةَ عَدُوِّنا وَقِلَّـةَ عَدَدِنا وَشِدَّةَ الفِتَنِ بِنا وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَینا، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأعِنّا عَلی ذلِکَ بِفَتحٍ مِنکَ تُعَجِّلُهُ وَنَصرٍ تُعزُّهُ وَسُلطانِ حَقٍّ تُظهِرُهُ وَرَحمَـةٍ مِنکَ تُجَلِّلُناها وَعافِیَـةٍ مِنکَ تُلبِسُناها بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحمینَ.»(خدایا، ما نزد تو شکایت می آوریم از فقدان پیامبرمان، غیبت ولیمان، زیادیِ دشمنانمان، کمیِ تعدادمان، سختیِ فتنه ها و ناسازگار بودن زمان با ما، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و با گشایشی نزدیک و پیروزیا ی شکوهمند و با امامی برتر که آشکارش گردانی و رحمتی که شامل حالمان کنی و عافیتی که به ما ببخشی، ما را یاری کن. به مهربانیات ای مهربانترینِ مهربانان.)
«اللّهُمَّ أدخِل عَلی أهلِ القُبُور السّرور، اللّهُمَّ أغنِ کُلَّ فَقیرٍ، اللّهٌمَّ أشبِع کُلَّ جائِع، اللّهُمَّ اکسٌ کُلَّ عُریان، اللّهُمَّ اقضِ دَینَ کُلِّ مَدین، اللّهُمَّ فَرِّج عَن کُلِّ مَکروب، اللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَریب، اللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أسیرٍ، اللّهُمَّ أصلِح کُلَّ فاسدٍ مِن أمورِ المُسلمینَ، اللّهُمَّ اشفِ کُلَّ مَریضٍ، اللّهُمَّ سُدَّ فَقرَنا بِغِناکَ، اللّهُمَّ غَیِّر سوءَ حالِنا بِحُسنِ حالِکَ، اللّهُمَّ اقضِ عَنّا الدَّینِ، وَأغنِنا مِن الفَقرِ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.»(خدایا، بر ساکنان قبرها شادی فرو آور. خدایا، هر فقیری را بی نیاز کن. خدایا، هر گرسنه ای را سیر کن. خدایا، هر برهنه ای را بپوشان. خدایا، قرض هر بدهکاری را ادا کن. خدایا، اندوه هر اندوهگینی را بر طرف گردان. خدایا، هر غریبی را [به وطن] بازگردان. خدایا، هر اسیری را آزاد کن. خدایا، هر فسادی را از امور مسلمانان اصلاح کن. خدایا، هر بیماری را شفا ده. خدایا، فقر ما را با بی نیازی خود برطرف گردان، خدایا، بدحالی ما رابه نیک حالی خودت تغییر ده. خدایا، دِین ما را ادا گردان و فقر ما را برطرف کن که تو بر هرچیز توانایی.)
خدایا، زبان و دل و بدن ما را از گناه و آنچه تو نمی پسندی، پاک گردان و قلب ما را با نور معرفت و ایمان خود روشن کن. خدایا، حج خانۀ خودت و زیارت قبر پیامبر(ص) و امامان(ع) را روزی ما کن و ما را از شفاعت آنان در آخرت بهره مند کن. خدایا، کلمۀ ما را برتر و کلمۀ دشمنانت را پست ساز. خدایا، ما را در این جنگ یاری کن و عزت و بزرگی را به ما بازگردان و به ما توانایی ده که سرزمینمان را آزاد کنیم و کشورمان و دومین قبلهمان را بازپس گیریم و بر دشمنانمان چیره شویم، ای مهربانترین مهربانان!
خدایا، ما هرگز به این زندگی که در آن کرامت و بزرگی وجود ندارد، راضی نیستیم. پس کرامت و عزت را به ما بازگردان و اسباب بازگشت به این عزت را به ما الهام کن، ای مهربانترینِ مهربانان. خدایا، ما و پدر و مادر ما را و هر که را بر ما حق دارد و از ما درخواست دعا کرده است، بیامرز. خدایا، رفتگان ما، رفتگان حاضران و منِ فقیر و رفتگانی را که در ایمان از ما پیشی جستند، بیامرز. به روح پیشوای مقدسمان، سید عبدالحسین شرف الدین و همۀ رفتگان ثواب سورۀ فاتحه را نثار می کنیم.