پرسشهایی درباره زنان که امام موسی صدر در گفتوگو با مجلۀ الحسناء به آنها پاسخ داده است.
امام موسی صدر در گفتوگو با مجلۀ الحسناء که در مارس ۱۹۶۹ در بیروت انجام شد به سوالاتی پیرامون زنان و نگاه اسلام به کرامت زن پاسخ گفته است. متن این مصاحبه را که در جلد دوم «
گام به گام با امام» با عنوان «اسلام به زن كرامت بخشید و مسلمانان خوارش كردند» در ادامه میخوانید.
علیا الصلح خبرنگارـ چنین نوشته است:
دنیا و دین، علم و فقه، انسان و روحانی دینی، ویژگیهای جامعی است كه به وی امكان میدهد تا بدون هیچ پیچیدگی از زن و با عمق و درایت از اسلام سخن بگوید؛ عمق و درایتی كه به چالش با خرافات و عاداتی میرود كه مسلمانان بدان دل بستهاند، ولی هیچ ربطی به اسلام ندارد.
آیا اسلام به زن كرامت بخشیده و مسلمانان خوارش كردهاند؟
قبول دارم و از درون خود متأسفم كه وضع زن در آغاز اسلام بسیار بهتر از وضع كنونیاش بود.
تأسف سودی ندارد، باید برای این مصیبت راهحل سریعی پیدا كرد. ما در عصری زندگی میكنیم كه زن خیز برداشته و حركت كرده است. والنتین ترشكوف به فضا رفته است، ولی همچنان زن مسلمان جرئت جستوخیز بر روی زمین و حتی خانۀ خود را ندارد.
راهحل، بازگشت به اصول و به اسلام صحیح است، زیرا هیچ دینی به اندازۀ اسلام و هیچ جامعهای همانند جامعۀ اسلامی به زن حرمت ننهاده است. منظورم از اسلام، اسلام حقیقی است كه در متون اسلامی آمده است و امكان اجتهاد در آن وجود دارد، نه وضعی كه مسلمانان در آن بهسر میبرند. دین ما هیچگاه دین متحجری نبوده است.
پس چرا ما در این وضع قرار داریم؟ چرا اگر زن مسلمانی بهگونهای رفتار كند كه گویی بینیاز از قیمومت و صاحب عقلی استوار و اندیشهای آزاد است، قانونگریز... و دینگریز یا تقریباً بیاعتنا به قانون و دین به شمار میآید؟
اسلام هیچكس را وصی زن قرار نداده است، جز پدرش، كه تا زمان سن رشد وصی اوست، همانطور كه وصی برادر اوست كه مرد است و در این مسئله فرقی میان آندو نیست. پدر، همچنین، حق مشورتی در ازدواج اول دخترش دارد. با این حال، فكر نمیكنم كه ما از ذهنیت قرن بیستمی فاصلهای گرفته باشیم.
و وصایت برادران و پسران و حتی پسرعموها و...؟
دین چنین چیزی را سفارش نكرده است.
و وصایت همسر؟
اگر به متون دینی بازگردیم و به زبان زمانه سخن بگوییم، باید بگوییم كه قرآن ازدواج دو مسلمان را نهاد دموكراتیک كوچكی قرار داده است كه هر كدام از آندو در آن میتوانند حدود اختیارات خویش را بر مبنای توافقی پیشین معین كنند. اما برای آنكه دموكراسی به بنبست كشیده نشود، لازم است این جامعۀ دموكراتیک كوچک رئیسی داشته باشد.
بالطبع، این رئیس هم مرد است كه ریاست او همیشگی و مادامالعمر است.
آیا جداً شما این ریاست را آرزو میكنید؟
پناه بر خدا، من برای مردی كه تن به حكم من دهد، احترامی قائل نیستم.
حتی زن اروپایی نیز ــ اگر حقیقتاً زن باشد ــ خواهان حمایت و پشتیبانی مرد است. زن اروپایی و حتی زن امریكایی، اكنون، در حال به دست آوردن بخشی از حقوق و ضمانتهایی است كه اسلام 1400 سال پیش به زن داده است.
استقلال مادی و اختیار طلاق و چیزهای دیگر، امتیازاتی است كه اهمیت آن در ضمن ازدواج و بهویژه، زمانی كه ازدواج به شكست كشیده میشود، آشكار است. اما پیش از ازدواج و پس از آن و در ضمن ازدواج در صورتی كه موفق باشد، زن مسلمان همچنان در بند زنجیر است. این واقعیتی است كه نمیتوان از آن گریخت. این، شب تاریكی است كه باید از آن بیرون آییم، بیآنكه نشان كفر به پیشانیمان بچسبد.
این شب تاریكِ گمراهی است و نه شب اسلام. زمانی زن میتواند از این تاریكی بیرون آید كه بپذیرد انسان است و نقش زنانگیاش را همیشه و همهجا بازی نكند. به این ترتیب كه این باور را به مرد تحمیل كند كه در خارج از خانه، او را شریک خود در سازندگی جهان ببیند و نه تابلویی هنری كه نگریستن به آن، او را از سازندگی این جهان بازدارد، و نه تابلوی فریبایی كه لذت جستن از آن او را از پیش بردن كار جهان بازدارد.
بنابراین، تنها راه آزادی زن حذف عنصر زنانگی اوست؟
هرگز، بلكه آن را منحصر به وقت خاص خود میكند و در اوقاتی دیگر، صفات انسانیاش را بروز میدهد.
آیا اگر زن چنین چیزی را بپذیرد، مرد هم خواهد پذیرفت؟
بله، اگر زن در برخورد با مردی كه همسرش نیست این اصل را كه قرآن در سه موضع بیان كرده، مراعات كند: آشكار نساختن زینت؛ تحریک نكردن در گفتار؛ تحریک نكردن در راه رفتن و حركت.
اینكه شما میگویید، مرحلۀ پیشرفتهای است كه زن مسلمان پیش از رسیدن به آن باید پردۀ حجاب را بدرد. یعنی پیش از آنكه در كنار مرد قرار گیرد، به لحاظ ذهنی باید به سطح او برسد. پیامبر اسلام(ص) گفت: «اُطلُبُوا العِلمَ وَ لَو بِالصِّینِ.» زن محجبه باید امكان رفتن به دانشگاه را بدون مانع داشته باشد. انسان چگونه میتواند در دورۀ سیطرۀ علم بدون دانستن الفبای علم بر روی پای خود بایستد.
در حجاب شرعی، چنانكه قرآن كریم بر آن تصریح كرده، سختگیری و زیادهروی رخ نداده و از زن نمیخواهد كه چشمش را ببندد. قرآن از زنان خواسته است كه مواضع زینت خود یعنی مو و گردن و سینه را آشكار نكنند و آشكار كردن صورت اشكالی ندارد.
آیا همسر شما محجبه است؟
حجاب مسلمانان را دارد. با این حال، احساس نمیكنم كه در ادای وظایفش در جامعه و در برابر جامعهاش كوتاهی كند. خواهری دارم كه در صور زندگی میكند و قویترین مؤسسات اجتماعی را در جنوب لبنان مدیریت میكند و محجبه است. اما تكرار میكنم كه حجاب شرعی آسانتر از حجابی است كه ما بدان عادت كردهایم.
اما زنان رزمنده كه جهاد آنان را ناگزیر كرده است در حالی كه سر و صورت و چهبسا، مواضع زینتشان آشكار است، از خانه خارج شوند، باید متهم به كفر و خروج از وقار اسلامی شوند؟ أمینه دحبور در فرودگاه زوریخ شلواری میپوشد كه جاذبههای بدنش را آشكار میكند، آیا او با این كار از دین خارج شده است؟
من به مطلبی كه شما دربارۀ أمینه دحبور نوشتهاید باور داشته و هنوز باور دارم كه عفت زن در حالی كه عفت همۀ زنان در خطر است، محدود به حفظ عفت فردیاش نمیشود. بنابراین، سختگیری و دقتی كه امروزه برای حفظ این عفت اعمال میشود، نابهجاست. من ذلت زنان لهستانی را فراموش نمیكنم كه آلمانیها پس از تصرف سرزمینشان آنان را مانند گلههای گوسفند با كامیون از این بازداشتگاه به آن بازداشتگاه منتقل میكردند. من دوست دارم قدرت آن را بیابم كه همۀ زنان ملت خود را آموزش نظامی دهم و بسیج كنم تا در كنار مردان از تكرار این مصیبت در سرزمین ما جلوگیری كنند. من هر روز زنان كشورم را به این كار تشویق و در تمام خطبهها و سخنرانیهایم بر آن تأكید میكنم.
این سخنان آرزویی شفاهی است. شما كه از مسئولانید، چهكار كردهاید تا سخن شما تحقق بیابد؟
اولاً، در سطح آگاهیبخشی هیچ دری را نكوبیده رها نمیكنم. در زمینۀ حقوقی بهزودی با كمیتهای متخصص در زمینۀ قانون مدنی خاص همكاری خواهم كرد كه میكوشد تا جایگاه حقیقی زن را به او بازگرداند و امكان فعالیت او را در سطح ملی و قومی افزون بر وظیفۀ خاص او فراهم كند. كانون وكلا نیز برای تدوین قانونی مستند به متون فقه اسلامی و اجتهادات تلاشهایی كردهاند. ما در عرصۀ اندیشیدن به راهحل برای بنبستی كه مسلمانان زن را بدان كشاندهاند، تنها نیستیم. الأزهر نیز تلاشی دائمی در این زمینه دارد.
پس با موانعی كه در آینده مسلمانانی سر راهتان قرار خواهند داد كه به این وضع دلخوش كردهاند و عرصه برایشان خالیمانده و دیری است كه اسلام صحیح را فراموش كردهاند، چه میكنید؟
اسلام صحیح بزرگترین یاور ما در برابر برخی مسلمانان است و اوضاع سخت و حالت جهادی كه امت ما در حال گذران آن است، ما را به آسانی بر تحقق این اندیشهها یاری خواهد كرد.
آیا بهراستی شما معتقدید كه اگر اسلام صحیح با همۀ اصول و جزئیاتش اجرا شود، پاسخگوی نیازهای زمانه و اوضاع جهادی خواهد بود؟
هوشیاری اسلام در تحول و تكامل بیش از آن حدی است كه شما گمان بردهاید. در فقه اسلامی اصل خاصی است دربارۀ: «اَلضَّرُوراتُ تَبیحُ المَحظوراتِ.»
سبحانالله، علم نزد خداست. اما من در این حوزۀ خاص گمان میكنم كه برخی مسلمانان این بازگشت به اصول را نمیتابند و آن را خروج از دین میشمارند و شما در آینده با مخالفت برخی كسانی مواجه خواهید شد كه شما را به منصبی رساندهاند، منصبی كه امكان اصلاحگری به شما میدهد. بهزودی روزی خواهد رسید كه شما در برابر دو گزینه قرار خواهید گرفت: اصول اسلام یا اوهام مسلمانان.
من میدانم كه وظیفۀ دشوار و راه سختی در پیش رو داریم، اما چارهای جز بازنگری در شخصیت زن مسلمان نداریم. بههرحال، هر رسالتی به ایثار نیاز دارد.
و نیز نیازمند چالشها؛ آیا شما برای مقابله با این چالشها آمادهاید؟
بهطور قطع و با اطمینان كامل بله، و اگر ضرورت مجبورم سازد، از باب عمل به رسالت الهی كه امانتی از سوی خدا در دست من است، وارد چالش خواهم شد. من در مقام رهبر یعنی كارشناس دین، در آینده چارهای جز برخورد با پارهای اوهام مسلمانان نخواهم داشت، تا به آنان توضیح دهم و اسلام صحیح را اجرا كنم، و باز هم تكرار میكنم كه هیچ دینی به اندازۀ اسلام زن را گرامی نداشته است. اما مایۀ تأسف است كه این تكریم به مرور زمان فراموش شده است. آیا شما میدانید برای مثال اسلام زن را مجبور به كار در منزل نكرده است و زن داوطلبانه آن را انجام میدهد و هیچكس نمیتواند زن را مجبور به كار در منزل كند؟ مرد باید قدر این خدمت را بداند و به او احترام بگذارد. آنچه میگویم اجتهاد شخصی من نیست، بلكه از اول اسلام این حكم شرع بوده است.
من نه مدافع زن و نه در پی احقاق حقوق سیاسی زن هستم. من خانهام را بهشت خود میدانم، به شرط آنكه خودم اختیار فكرم را داشته باشم. اما دوست دارم بدانم آیا اسلام با حكومت كردن زن موافق است؟
زن را منع نكرده است، اما این كار را برای زنان خوش ندارد، زیرا زن نقشی بلندتر از حكومت كردن دارد و آن زادن و پروردن حاكم است.