متن که در ادامه میخوانید، سخنرانی امام موسی صدر در مقر مجلس اعلای شیعیان در حازمیه به تاریخ ۱۹۷۵/۰۳/۲۲ است. امام صدر این سخنرانی را در ضیافتی برای تجلیل از اصحاب مطبوعات و حمایت از آزادیهای آنان بیان کرد. این اقدام به دنبال آن رخ داد که چهارده روزنامه در پی انتشار خبر انتقال عدهای از افسران ارتش از صیدا پس از حوادثی که به شهادت نمایندۀ پیشین، معروف سعد، انجامید و هفت روزنامۀ دیگر نیز به سبب انتشار متن سخنرانی امام صدر در مراسم یادبود معروف سعد، به دادگاه فراخوانده شدند. متن اصلی این سخنرانی در جلد پنجم «مسیره الامام السید موسی الصدر» منتشر شده است.
در ابتدای صحبت در مراسم گرامیداشت مطبوعات و بلکه روز گرامیداشت مطبوعات، نمیتوان یکی از ارکان مطبوعات را که مدتی طولانی نمایندۀ سندیکای مطبوعات بود و همچون جزئی از مطبوعات با روزنامهها زندگی میکرد، یعنی شهید راه آزادی بیان، آقای روبیر ابیلا را فراموش کرد. خواهش میکنم بایستیم و یک دقیقه به احترام او سکوت کنیم.
امام و حاضران ایستادند و یک دقیقه سکوت کردند. سپس امام ادامه داد:
مدتها قرار بود که این نشست، نشست بزرگداشت مطبوعات، بزرگداشت آزادی بیان، بزرگداشت این بُعد ارزشمند از ابعاد وجودی لبنان برگزار شود، ولی درست امروز این مراسم برگزار شد. من از شیوۀ تماس گرفتن با برادرانی که با تشریف فرمایی خود، ما را سرافراز کردند و برادرانی که به سبب قرارهای قبلی خود نتوانستند در این مراسم شرکت کنند، عذرخواهی میکنم.
درود محرومان به مطبوعات
امام گفت: ما در فکر تجلیل از مطبوعات بودیم، زیرا اصحاب مطبوعات تلاش خالصانه
ای در راه حمایت از جنبش محرومان و اصلاحِ نگاهِ هم وطنان به آن انجام دادند و به آن رنگ ملی صحیح را دادند. من به یاد ندارم که هیچ یک از مسائل ملی، جز چند مورد معدود، تا این اندازه مورد لطف و توجه مطبوعات قرار گرفته باشد. انگشت شمار است مسائلی که از این حمایتی که از جنبش محرومان شد، برخوردار بوده باشد. از این رو، وظیفۀ جنبش بود که از مطبوعات سپاسگزاری و به آن ادای احترام کند. امروز اجازه دهید از طرف خودم و جنبش محرومان از شما سپاسگزاری کنم. خدمات شما از حد بیرون است و ما تنها بدین سبب از شما تجلیل نمیکنیم، بلکه از این رو که این جنبش احساس میکند شما خود در زمرۀ محرومان درآمدهاید.
تنها بُعد باقیمانده
امام افزود: این ستمها و این احکام قضایی در حالی بر شما روا داشته میشود که شما میدانید و دست اندرکاران عرصۀ سیاست میدانند و حتی هموطنان نیز میدانند که آنچه در مطبوعات دربارۀ این مسئله منتشر شد و موجب شد برخی مطبوعات مورد پیگرد قرار بگیرند، نقش بسیاری در آرام سازی فضا و جلوگیری از وخامت اوضاع داشت و ما اطلاع داریم که برخی مقامات سیاسی، به آنچه مطبوعات منتشر میکردند، اهتمام میورزیدند و از آنها میخواستند تا به نقش خود در آرام سازی اوضاع ادامه دهند.
با این حال، به جای سپاسگزاری و قدردانی و با وجود آنکه مطبوعات از آزادی برخوردارند، آنها را مورد پیگرد قرار میدهند. این، نوع دیگری از محرومیت است و شما به واسطۀ این محرومیت، شایستۀ آنید که برای همکاری با این جنبش و مشارکت در آن، مورد تجلیل این جنبش قرار بگیرید.
نمیخواهم دربارۀ آزادی مطبوعات در لبنان صحبت کنم، چراکه شما از من آگاه ترید. میدانید که یکی از مهمترین عوامل عظمت لبنان، آزادی مطبوعات است. شما میدانید که رهبران عرب، هر روز صبح با خواندن روزنامه های لبنانی است که اطلاع پیدا میکنند در جهان چه میگذرد و همچنین از بازتاب اتفاقات جهان بر افکارعمومی بین المللی و عربی اطلاع پیدا میکنند.
مطبوعات لبنان بود که به لبنان عزت بخشید و جایگاه آن را بالا برد. نیازی نیست من دربارۀ این نکته و این
بُعدسخن بگویم، ولی باید اشاره کنم که مطبوعات و آزادی بیان، تنها بُعد از ابعاد عظمت لبنان است که هنوز باقی مانده است، زیرا بسیاری از آن ابعاد دستخوش تزلزل و چالش شده است. اگر این بُعد ارزشمند یعنی مطبوعات نیز دستخوش تزلزل شود، هیچ آزادی ای باقی نمیماند. میهن ما پیوسته در حال پس روی و فرو ریختن است و این چیزی است که ما نمیپذیریم، چون ما میهنی بزرگ و مترقی میخواهیم.
ما در هر شرایطی در کنار شما هستیم
امام سپس گفت: ما از این گونه برخوردها متأسفیم و با آنها مخالفیم. دوستان، مطمئن باشید که این لبنانیان پاک، این محرومانی که به من افتخار داده اند تا از طرف آنان سخن بگویم، در کنار شما هستند و از اقدامات شما حمایت میکنند و پیرو تصمیمات شما در مواجهه با این عمل ظالمانه تلاش خواهند کرد، خواه با اعتصاب یا تحصن یا تظاهرات مردمی یا تحریم اخبار حاکمان و حکومت. هر تصمیمی بگیرید، ما با همۀ توان در کنار شما هستیم. ما این کار را تنها برای قدردانی از شما نمیکنیم، بلکه میخواهیم از لبنان بزرگ، که جز بر پایۀ آزادی مطبوعات استوار نیست، حمایت کنیم.
ای رهبران فکر و بیان، شما آینۀ افکارعمومی هستید. بنابراین، هر خطاکاری خطای خود را در آینۀ شما میبیند و چون از دیدن این انحراف ناراحت میشود، شما را میآزارد، هرچند شما گواهیِ حق داده اید و به او برای اصلاح انحرافها و خطاهایش کمک کرده اید. شما تاوان انحراف دیگران را میپردازید. این گواهی در محراب مطبوعات همواره ادامه دارد. در روایتی آمده است: «بزرگترین عبادت در نزد خداوند، سخن حقی است که در برابر حاکمی ستم گر گفته شود.»
تاوان و درمان
امام گفت: شما هر روز با وجود گرایش هایی که دارید، سخن حقی را میگویید و تاوان سنگینی از نظر مادی و روحی و اخلاقی میپردازید. این تاوان،گاه از دست دادن دوستان و سرزنش عزیزان است. شما تلاش میکنید تا لبنان را به سوی آینده ای بهتر هدایت کنید. من تعارف نمیکنم، زیرا لبنانی که خداوند نعمت تعدد فرق را به آن ارزانی داشته، به بزرگترین مصیبت که همان فرقه گرایی است، گرفتار شده است. نظام فرقه ای، همه چیز را راکد کرده و مانع پیشرفت شده است. مرض فرقه گرایی نزدیک بود احزاب را نیز ببلعد. کسانی که سخن حق میگویند، ناگزیر در یکی از دسته بندی های فرقه ای جا میگیرند و از این رو، خیلی زود در برابرشان مانعی فرقه ای شکل میگیرد. آنان هرچند تلاش کنند که از حرکت های فرقه گرایانه بپرهیزند، باز به گونه ای دسته بندی میشوند که گویا حرکت آنان حرکتی فرقه گرایانه است. درمان این بحران در گرو وحدت شما و موضع گیری واحد شما برای پیشرفت لبنان است.
وقتی مصیبت لبنان تکرار میشود، رغبت مردم به تحول بیشتر میشود. بحران کنونی بحرانی اجتماعی است: محرومیت عده ای، محرومیت همۀ مردم است. بخشی از مردم نگران اوضاع کنونی خود هستند و بخشی دیگر نگران آینده اند. نگرانی همه را فراگرفته است. وقتی در هر گوشه فردی ستمدیده به حرکت در میآید، بلافاصله بحرانی را که موجب حرکت او شده است، به بحرانی فرقه ای تبدیل میکنند و در نتیجه، مسائل راکد میماند و تحولات متوقف میشود. شما با هم گرایی عمومی خود، میتوانید این بحران را در مسیر درست خود قرار دهید. این بحران، بحرانی فرقه ای نیست. لبنانیان با برادری و محبت زندگی کرده و میکنند. در لبنان چیزی رخ داد که در هیچ مکان دیگری رخ نداد. گفت وگوی اسلامی-مسیحی، پیش از آنکه در واتیکان محقّق شود، در لبنان آغاز شد.
گفت وگو و هم گرایی در لبنان امری سابقه دار و برخاسته از عمق وجدان لبنانیان است. خطبۀ روزۀ من در کلیسای پدران کبوشیین، نشان دهندۀ این حقیقت موجود در لبنان بود.
فرقه گرایی، علیرغم آنکه دور از وجدان لبنانیان است، به عامل فتنه انگیزی تبدیل شده تا بحران های واقعی را بپوشاند. ای دوستداران واقعی لبنان، چرا حرکتی نمیکنید؟ و چرا وقتی محرومان حرکتی میکنند، آنان را به فرقه گرایی متهم میکنید؟ درمان تحریف گران، تنها ایستادگی شما و دست گذاشتن بر روی بحران محرومان و محرومیت است. هر اندازه تلاش کنیم تا به این بحران، جنبۀ فرقه ای بدهیم، نمیتوانیم آن را حل کنیم، چون این بحران بحرانی اجتماعی است. راه حل مشکل اجتماعی بسیار آسان است. ملت لبنان ملتی آگاه و بیدار است؛ تنبل و خسته نیست. لبنانی، تنها آزادی را، که فضای مناسب برای رشد و توسعه است، میخواهد.
ما باید واقعیت بحران اجتماعی را آشکار کنیم. هر میثاقی که جانشین میثاق پیشین میشود، باید میثاقی باشد که به مسئلۀ محرومان بیشتر توجه کند تا در ساختن لبنان مشارکت کنند.
فاجعه و مستندات آن
امام سپس گفت: گروهی از شما، به سبب انتشار خبر سلب مسئولیت افسران و گروهی دیگر، به سبب منتشر کردن سخنرانی من به این گرفتاری دچار شدید. من سر حرف خود هستم و مستنداتی برای آن دارم، ولی چه کنیم که کسانی که دوستشان داریم و به آنان احترام میگذاریم، وقتی عیبشان را تذکر میدهیم، ناراحت میشوند. ما خواهان سرافرازی و کمال و پیشرفت برای کشور و ارتش و همۀ نهادها هستیم، ولی اگر محبت ما نسبت به این نهادها با دورویی و نفاق همراه باشد، ما به آنها خیانت کرده ایم. ما باید حقیقت را در برابر چشمان آنها قرار دهیم و درست در این دوره از آنها انتقاد کنیم.
در گذشته، وقتی حقیقت را میگفتم، از زمین و آسمان تعریف و تمجید میشنیدم، ولی امروز در نتیجۀ تلاشهایی که از داخل برای تضعیف شیعیان و جبهه گیری بر ضدّ من صورت میگیرد، با معضلات بسیاری روبه رو هستم. من همواره به نظام و به قانون پایبند بوده ام و کوشیده ام آنچه در دل های آنان میگذرد، بیان کنم، پس چرا به واسطۀ دولت با من مبارزه میکنند؟ افرادی که در این مسیر حرکت میکنند، به پشتوانۀ حاکمیت حرکت میکنند. رئیس دادگاه شرعی، قضات را تهدید و برخی را نیز تطمیع میکند و مردم را [بر ضد من] میشوراند. همۀ این مبارزه به سبب سخن حقی است که بر زبان میآورم.
انسان برای کسب آزادی ارزشمندترین دارایی های خود را هزینه میکند. ما میخواهیم مطبوعات و نهادهای لبنان پیشرو باشند. میخواهیم نقش ما همان نقش درخشان لبنان در سرزمین های عربی باشد. ما اصرار داریم که این نقش نقشی پیشرو بماند. اگر ما پیشوا و پیشرو نباشیم، موجودیت ما معنایی ندارد. برای آنکه پیشوا باشیم، باید از پشت خنجر نزنیم و حقیقت را پاس بداریم.
امام ادامه داد: انحصارطلبان و شرکت های بین المللی و همچنین صهیونیستها، به دنبال پراکنده کردن ما و اعراب هستند و مطبوعات لبنان که تصویری برجسته و روشن از جهان عرب ارائه میکنند، باید آزاد باشند و تحمیل یک دیدگاه بر آنها موجب افول و پسروی آنها میشود. چینیها برای آنکه از رشد پای دختران جلوگیری کنند، کفش هایی از آهن برای آنها میساختند. شهروندی که محدود میشود، همواره در همان حد محدود باقی میماند. وقتی حکومتی خودرأی و زورگو، نظر و سلطه و فکر خود را بر شهروندان تحمیل میکند، آنان نمیتوانند جز در همان محدودهای که به آنان مجال داده شده، رشد کنند. برای آنکه لبنان بزرگ باشد، مردم آن نیز باید بزرگ باشند. کدامیک از ماست که مطبوعات از او انتقاد نکرده باشند؟ این فایدۀ مطبوعات است. ما عظمت لبنان را فدای لغزشهایی میکنیم که هیچ فرد یا نهادی خالی از آنها نیست.
امام در پایان گفت: برادران عزیز، در این دیدار میتوانم از زبان محرومان از شما تشکر کنم و بگویم همانگونه که شما با ما بودید، اکنون ما با شما هستیم. من از زبان خود و آنان از خداوند میخواهم تا به شما توفیق عطا کند و وسایل خدمت به لبنان را برایتان فراهم آورد.