سخنرانی امام موسی صدر در سال ۱۹۷۷ برای کادر جنبش امل دربارهٔ دکتر شریعتی
متن پیشرو گزیدۀ سخنرانی امام موسی صدر در روز میلاد امیرمومنان، امام علی ابن ابی طالب (ع) برای کادر جنبش أمل در تاریخ 1977/7/۱ است. این سخنرانی با ترجمهٔ احمد ناظم در کتاب «انسان آسمان» منتشر شده است.
«یکی از دوستان و همکاران ما و یکی از رهبران اندیشۀ اسلامی، دکتر شریعتی بود که چندی پیش از دنیا رفت. در نشریۀ أمل و رسالة که انشاءالله، دو یا سه روز دیگر چاپ خواهد شد، عکس و خبر درگذشت او درج شده است و شمارۀ آیندۀ این نشریه، به یاری خدا، به ایشان اختصاص خواهد یافت. دوست دارم تصویری از شخصیت این مرد برای برادران ترسیم کنم و از این رهگذر، جنبۀ جهانی جنبشمان را برایتان روشن کنم.
پدرِ دکتر شریعتی، شیخ محمدتقی شریعتی، روحانی غیرمعمم و مردی فاضل و فرهیخته بود که در خراسان، مؤسسهای به نام «کانون نشر حقایق اسلامی» پایهگذاری کرد و من تقریباً ده سال پیش در آنجا سخنرانیهایی کردم.
دکتر شریعتی در ایران در روستایی به نام مزینان، در نزدیکی کویر به دنیا آمد. او از دانشگاه سوربن در رشتۀ جامعهشناسی دینی فارغالتحصیل شد و به ایران برگشت و در دانشگاه مشهد و سپس در دانشگاه تهران به تدریس پرداخت و پس از آن مبلغ دینی شد. او بیش از 150 کتاب دارد. او چهار ساعت، پنج ساعت، ششساعت و گاه هفت ساعت، بدون آمادگی قبلی سخنرانی میکرد و سخنان او ضبط و چاپ میشد. او ادیبی بزرگ با اندیشۀ باز اسلامی و انقلابی بود که اسلامی بودن و انتساب او به طبقۀ علمای دینی، باعث نشد دعوت و ندای او محافظکارانه و ارتجاعی و راستگرا باشد، آنگونه که رایج است؛ زیرا در بسیاری از محافل دعوت اسلامی را حداقل دعوتی محافظهکارانه میخوانند.
دعوت دکتر شریعتی به اسلام دعوتی ترقیخواهانه و انقلابی بود یا آنگونه که ما همواره در اجتماعات خود میگوییم دعوتی انقلابی بود، نه دعوت سازمانی و حزبی؛ بدین معنا که اسلام دکانی نیست که بخواهیم منافع آن را حفظ کنیم و مردم را برای خدمت به آن مسخر کنیم؛ یعنی شیوهای که سازمانها و نهادهای دینی پیش گرفتهاند.
امـروزه مؤسسـههـای دینـی دارای امـوال، اوقـاف، کارمنــدان، تشریفات، دشمنیها، دیدارها و منافع خاص هستند؛ درست مانند اتحاد جماهیر شوری و چین که پس از آنکه به دولت تبدیل شدند، فراموش کردند که یک جنبش انقلابی جهانی هستند و به فکر حفظ دستاوردهای خود افتادند. طبیعی است که حفظ این دستاوردها میطلبد حتی با شیطان همپیمان شوند، یا حداقل با نیمی از شیطان یا ربع شیطان. از این روست که میبینیم چین کمونیست، امروزه برای حفظ دستاوردهای خود و رقابت با شوروی، با قدرتهای راستگرا در جهان زد و بند میکند. اتحاد جماهیر شوروی نیز همین شیوه را در پیش گرفته است.
بنابراین، یک جنبش انسانی در یکی از مراحل خود غالباً به مؤسسه و نهاد تبدیل میشود. چه زمانی چنین میشود؟ زمانی که پیر و کهنه میشود. جنبش، ابتدا که جوان و پویا و در حرکت است، بیم و هراس ایجاد میکند و بیباکانه به جلو میرود تا اینکه بنیانگذاران جنبش از نفس بیفتند و خسته شوند. در این حالت به فکر حفظ موقعیت خود میافتند و دیگر با مردم درگیر نمیشوند و با همۀ گروهها پیمان اتحاد میبندند و به فکر حفظ منافع خود میافتند.
دکتر شریعتی در یکی از کتابهای خود میگوید: «در فرانسه خواستم مجلۀ ژون افریک را بخرم. دیدم دستگاه امنیتی فرانسه همۀ شمارههای این مجلۀ نوپای آفریقایی را جمعآوری کرده است. با خود گفتم سبحانالله! فرانسه که مهد آزادی و مرکز انواع گرایشها از کمونیسم تندرو تا تروتسکی تا راستگرایی و اگزیستانسیالیسم و انواع تفکرات است، چگونه از این مجله در هراس است و آن را از بازار جمعآوری میکند؟» علت این بود که این مجلۀ نوپا بود و وابسته به جنبشی جدید و نوخاسته که بیباکانه و گستاخانه حرکت میکرد و همه را به هراس انداخته بود، ولی دیگر جنبشها و مکاتب در حال تبدیل به مؤسسههایی بودند تا به فعالیتهای خود سرگرم باشند.
دکتر شریعتی یکی از رهبران اندیشۀ اسلامی در جهان است. افکار او بسیار ارزشمند است و در جلسات درس هفتگی او در حسینیۀ ارشاد، حدود ششهزار دانشجو و فارغالتحصیل دختر و پسر شرکت میکردند. البته حکومت ایران با او مخالف بود. همچنین گروهی از روحانیان هم، که اسلام را در انحصار خود و میراث خود میدانستند و میپنداشتند تنها آنان هستند که دین را میفهمند و کسی غیر از آنان حق فهمیدن آن را ندارد، با او مخالفت میکردند.
این مرد از نظر فکری الهامبخش بسیاری از جنبشهای اسلامی از جمله جنبش ما بوده است و ما، انشاءالله تلاش خواهیم کرد که علاوه بر شمارۀ آیندۀ نشریۀ امل و رسالة، در شمارۀ دیگری خلاصۀ اندیشههای او را منتشر کنیم و همچنین اندیشهها و کتابها و سخنرانیهای او را در حد توان و با توجه به امکاناتی که در لبنان داریم، ترجمه کنیم.
بیتردید جریانـی که به دکتـر شریعتی احتـرام میگذاشت و از او پشتیبانی میکرد، تقریباً جریانی پرطرفدار و نیرومند بود. جوانان مسلمان و جریان اسلامی در ایران، قدرتمندتر از دیگر جریانهای حزبی بودند، زیرا دانشگاه در دست آنان بود و افزون بر آن، اسلام تأثیر عمیقی در جامعۀ ایران داشت. حتی وقتی کمونیستها تسلیم حکومت شدند، جنبش اسلامی همچنان به مقاومت و مبارزه ادامه داد. از دست رفتن دکتر شریعتی برای اندیشۀ اسلامی و انقلابی، یعنی اندیشۀ مجاهدانۀ متکی بر ایمان به خداوند، خسارتی بود و از این رو، ما از دست رفتن او را ضایعه میدانیم و در این روز که روز علی(ع)، مولای او و مولای ماست، او را گرامی میداریم و به روح او فاتحه می فرستیم.»