مشخصات کتاب:
به اهتمام: علی حجتی کرمانی
ناشر: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر
سال: ۱۳۸۸، چاپ اول
تیراژ: ۱۵۰۰ نسخه
تعداد صفحه: ۳۳۹
قیمت: ۳۰۰۰۰ ریال
دربارۀ کتاب:
این کتاب روایت امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران از جنگهای داخلی لبنان و نقش شیعیان و احزاب داخلی لبنان و نیروهای بیگانه در آنهاست. روایت آنان از این جهت اهمیت دارد که هر دو در متن حوادث بوده اند.
مطالب این کتاب در پاسخ به پرسش های مرحوم علی حجتی کرمانی مطرح شده است و برخی نامه های دکتر چمران نیز آن را تکمیل کرده است.
کتاب در ده فصل تنظیم شده است: در ابتدا شرح حالی از امام موسی صدر آمده است. سپس، نامۀ علی حجتی کرمانی به امام و پاسخ های امام و شهید چمران ارائه شده است. پاسخ امام موسی صدر به نامۀ سید هادی خسروشاهی و نامه های دکتر چمران بخش های بعدی کتاب است.
پیشگفتار
لبنان کشوری است کوچک که تنها طول آن ۲۴۰ کیلومتر و عرض آن ۸۰ کیلومتر میباشد مرکز لبنان «بیروت» درست در وسط این کشور قرار گرفته است...
از طرف شرق به سوریه و از سوی شمال به ترکیه نزدیک بوده و در غرب لبنان دریای مدیترانه قرار گرفته و از طرف جنوب با فلسطین اشغال شده (اسرائیل) مرز مشترک دارد.
جمعیت این کشور متجاوز از سه میلیون نفر بوده که عمدتاٌ ۴ فرقه مذهبی را تشکیل میدهند:
۱- مسلمانان (شیعه و سنی)
۲- دروزیها (فرقهای چونان اسماعیلیه، هر چند که خود را مسلمان میدانند، اما در تحلیل نهایی از اسلام و اعتقادات اسلامی و عمل به وظایف و تکالیف مذهبی، فاصلهای دردناک دارند؟!)
۳- مسیحیان مارونی (که در حقیقت طبقه ممتاز کشور را تشکیل داده و همواره هیئت حاکمه کشور لبنان از میان آنها برخاسته است!!)
۴- مسیحیان کاتولیک، پروتستان، ارتدوکس و ارامنه
... لبنان سرزمینی است عربی که از قرنها پیش طوایف مختلف مذهبی، از مسلمانان و مسیحی در کنار هم و با کمال صلح و صفا زندگی کردهاند...
در عین حال که «قانون اساسی»! لبنان را با الهام از استعمار دستهای مرموز طوری نوشتهاند که همواره «اقلیت مسیحی» از حداکثر امکانات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برخوردار بوده و «اکثریت مسلمان» با وجود اکثریت، پیوسته در اقلیت! بوده و از حداقل امکانات مزبور محروم؟!...، معهذا این اختلاف هر چند هم عمیق و بنیادین نتوانسته بود آتش افروزی مورد نظر استعمار را در این سرزمین پدید آورد، اعتراضات دموکراتیک و احیاناٌ خشونت بار مسلمانان علیه «تبعیضات» و «اجحافها» و «تجاوزات» همواره وجود داشته است، ولی هرگز مسلمانان و مسیحیان لبنانی که قرنها در کنار هم زیست نموده و با یکدیگر پیوندهای عاطفی و محلی و خانوادگی دارند، حاضر نبودند این چنین گستاخانه و بیرحمانه تیغ خصومت و برادرکشی به روی هم بکشند و سرزمین آرام لبنان را که به «بهشت خاورمیانه»! شهرت داشت به جهنمی تبدیل کنند که در آن آتش افروزان امپریالیسم و صهیونیسم عزیزترین و فرزانهترین انسانها را در پیشگاه «بت جنگ» این چنین مفت و ارزان قربانی کنند)!
****
... اسرائیل از دهه ۱۹۶۰ وجود فلسطینیان را در لبنان دستاویزی برای تهاجمات هوائی خود قرار داده و هنگامیکه سران عرب در برابر چنین تجاوزی واکنش مناسبی نشان ندادند، حملات زمینی هم پشتبند تجاوزات هوایی گردید! و پر واضح است که بیشترین این حملات و تجاوزات متوجه نقطه شیعهنشین جنوب لبنان شود؟!
امام موسی صدر پیشوای مسئول، دردمند و دوراندیش شیعه لبنان بیش از پیش وارد صحنه شده و با پشتوانه شخصیت ذاتی و محبوبیت و نفوذ کلامی در خور و با دو بازوی نیرومند سیاسی و نظامی «حرکهالمحرومین» و «سازمان امل» خویش چهره نموده و از روی مطامع اسرائیل جهت تسخیر و اشغال کامل جنوب لبنان، پرده برمی دارد؟!
و این برای نخستین بار بود که امپریالیسمم و صهیونیسم خطر را جدی گرفته و آخرین برنامه خود را در راه روشن ساختن جنگ داخلی لبنان به مرحله اجرا گذاردند:
«کی سینجر» یهودی آلمانینژاد که اجدادش قبل از جنگ دوم جهانی به آمریکا رفته بودند، طی یک سلسله بازیهای حساب شده و توطئههای پشت پرده عوامل صهیونیسم، رئیس دیپلماسی خارجی آمریکا شد و با روی کار آمدن وی طلائیترین فرصتها در اختیار صهیونیسم قرار گرفت؟...
وی که در سال ۱۹۷۶ در مقام وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا سفر دورهای توطئهآمیز خود به خاورمیانه را آغاز کرد و برنامه ظاهر فریب «جداسازی نیروها»!! را عنوان نمود، در همان موقع بسیاری از مفسران سیاسی میتوانستند پیشبینی کنند که این یهودی مکار چه آش دین سوزی را میخواهد برای اعراب و مسلمانان بپزد؟!!
نگرش عمیق و همه جانبهای به جنگ ۹ ساله لبنان این واقعیت دردناک برای هر ناظر بیطرفی روشن میسازد که به جان هم انداختن مسیحیان و مسلمانان لبنان و وجه المصالحه قرار گرفتن فلسطینیان، از سری برنامههای بهم پیوسته دیپلماسی خارجی آمریکا بود که بنیادهای شیطانی آن توسط نیکسون و کی سینجر ریخته شد و بوسیله کارتر و همدستانش دنبال گردید (مصر از سوریه جدا شد... و بدنبال آن حکومت خائن قاهره به رهبری سادات از جهان عرب و آرمان دیرینه فلسطین فاصله گرفت... و بالاخره پس از یک سلسله بازیهای پشت پرده، آمد و شدها، و دیدبازدیدها در فروردین ماه ۱۳۵۸ آنچه را که به تصور نمیآمد تحقق یافت! و توطئههای کیسینجر در شکل قرار داد ننگین «کمپ دیوید» جلوه گر شد! و شد آنچه شد؟!...) ۱
و اینک نیز از سوی حزب جمهوری خواه آمریکا و جناح مرتجع هیئت حاکمه این کشور ریگان، الکساندر هیگ و فیلیپ حبیب، ادامه دارد!...
در خصوص لبنان باید به این «واقعیت» که کابوسی و دورنمای وحشتناکی را برای استعمار ساخته، توجه نمود که:
انقلاب فلسطین در گاهواره آرام مهمان نوازیهای مسلمانان لبنانی، آرام آرام «همزادی»! برای خود یافته بود که همان جنبش مسلمانان مترقی و دلبسته به «ایدئولوژی اسلامی» و در رأس آنها حرکت میمون شیعیان لبنان به رهبری امام موسی صدر بود، هر چند که عدهای نمیخواستند این واقعیت روشن را بپذیرند، و حتی با کمال تأثر و تأسف عدهای از مسلمانان التقاطی (و غیر التقاطی)! و حتی جناحهای چپاندیش فلسطین، جناح چپ لبنان به رهبری کمال جنبلاط را بر شیعیان آن کشور و شخص امام صدر ترجیح داده و آن را مترقیتر و اصیلتر دانسته و برای «همزادی»! انقلاب فلسطین شایستهتر؟!
اما امپریالیسم آمریکا و فرزند نامشروعش اسرائیل (که یکی از ایالتهای آمریکا به فاصله ده هزار کیلومتر در قلب جهان عرب و زرادخانه و سربازخانه آن کشور در خاور میانه است) به درستی درک کرده بودند که انقلاب فلسطین میان مسلمانان مترقی لبنان و ملت آزادیخواه آن سرزمین بیش از هر کشور عربی دیگر زمینه رشد و تکامل دارد و از آن میترسیدند که این دو جنبش انقلابی «جنبش فلسطین سازمان امل» به ویژه در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در یکدیگر ادغام شده و در جهان عرب هر کدام در مقابله با رژیم اشغالگر قدس و دشمنان ملت عرب و امت اسلامی مکمل یکدیگر باشند؟!
هر چند که دوستان نمیخواستند باور کنند (و هنوز هم ممکن است عدهای نخواهند قبول کنند؟!)
اما دشمنان به خوبی میدانستند که اگر وحدت این «محرومان از وطن و محرومان در وطن»! ۲ مستحکمتر گردد به زودی کار غاصبان سرزمین فلسطین و رژیمهای مرتجع و خیانتکار عرب در همسایگی لبنان ساخته خواهد شد!! و لذا مشاهده میکنیم که در روزهای نخست (در جنگ ۱۹ ماهه داخل لبنان) تبلیغات زهرآگین رسانههای گروهی «اتحاد چپ و راست»! انواع اتهامات ناجوانمردانه را علیه سوریه و جبههگیریهای شیعه لبنان (و در رأس آن مقام رهبری) روا داشت، تبلیغات مزبور آن چنان حساب شده و مزدورانه تنظیم شده بود که حتی عدهای از مسلمانان مخلص و بینظر و احیاناٌ ساده لوح را تحت تأثیر قرار داده و چنان جوی ساخته بود که در داخل و خارج و در میان انقلابیون عرب و عجم! کمتر کسی جرأت دفاع از موقف «شیعیان مطلوم لبنان» که میخواستند راه علی و حسین را بروند نه راه هیتلر و گاندی را؟!) ۳ بخود میداد!
۱- سادات در قیافه یک رهبر جهان عرب نه تنها به دستبوسی «بگین» در تل آویو شتافت، بلکه سفارت اسرائیل را هم در قاهره گشود و رفته رفته شرف و افتخار و اعتبار ملت مسلمان مصر را در پای غول استعمار امریکا لگدمال و قربانی کرد..
۲- در حد تعبیر امام موسی صدر
۳- از سخنان امام موسی صدر (رجوع شود به متن کتاب= پاسخ به سئوالات ۲۰ گانه)
و نیز مشاهده میکنیم که در اوج انقلاب اسلامی شیعیان ایران، پیشوای پر نفوذ و محبوب شیعه لبنان (که میتوانست بحق زبان گویای انقلاب اسلامی ایران در جهان عرب باشد، و انقلاب ایران نیز برای او و سازمان امل و حرکهالمحرومین پشتوانهای نیرومند...) بطرز مرموز و اسرارآمیزی ربوده شده و مفقود میگردد؟...
بنابراین ارزیابی دقیق و تحلیل عمیق ریشهیابی جامعالاطراف گرفتاریهای لبنان و ادامه جنگ داخلی ۹ سالهای این کشور تا آنجا که اینک به اشغال کامل جنوب لبنان از طرف ارتش متجاوز اسرائیل و دخالت رسوا و شکست خورده نظامی آمریکا و فرانسه و سایر متحدان غربی و استعمارگرشان، منجر شده است، بدون در نظر گرفتن مراتب یاد شده امکان پذیر نخواهد بود....
****
... این کتاب مشتمل بر تحلیلهای واقعی، مخلصانه و دردمندانه امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان، و همکار و هم فکر و هم رزم وفادار و صادق وی، سردار شهید دکتر مصطفی چمران میباشد که ما را به بسیاری از زوایا و وابعاد این فاجعه آشنا میسازد.
و در میان تحلیلهای گونهگون که معمولاٌ از محافل غربی یا شرقی صدور مییابد؟! و یا حداقل صبغه شرقی یا غربی دارد، از آن چنان صداقت و صراحت و بینظری و واقعنگری و حقپرستی برخوردار است که این ویژگیها را در سایر تحلیلها یا نمیتوان یافت و یا به ندرت یافت میشود!
نکته پایانی این پیشگفتار اینکه:
اولاٌ: اگر فلسطین را گرفتاری اصلی جهان اسلام و عرب بدانیم، باید لبنان را متمم آن فاجعه بشمار آوریم از این رو به شدت بر این باوریم که شکست لبنان در برابر توطئه جدید! راه را برای زبونی و ذلت تازهای از «کاپیتولاسیون» غرب بر شرق هموار ساخته و جهان اسلام و عرب با دوره سیاه تازهای در تاریخ خود روبرو خواهد شد که عوارض تاریک و سهمناک و عواقب سیاه و رقت بار آن را از هم اکنون نمیتوان ارزیابی نمود؟!....
ثانیاٌ: ملت از بند رسته، مسلمان و انقلابی ایران به حکم:
من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین... و من سمع رجلاٌ ینادی یا للمسلمین...
پایمردیها و ایثارگریهای پرشکوه مسلمانان لبنان را (اعم از شیعه و سنی) تجلیل نموده و حمایت بیدریغ خویش را از آرمان ملل مستضعف و مسلمان عرب در برابر جهانخواران امپریالیسم و صهیونیسم ابراز داشته، و نبرد مسلمانان لبنان را با اسرائیل و فالانژیسم و اربابان و حامیان آنها، گوشهای از جنگ حق علیه باطل و پیکار اسلام بر ضد کفر و الحاد میداند... ما با اینکه خود در جبهه جنگ با بعث خائن عراق درگیر هستیم، اما دل و جانمان متوجه لبنان و نبرد سرنوشت ساز ملت مسلمان لبنان است... به امید پیروزی قطعی و نهایی... و الیس الصبح بقریب؟...
علی حجتی کرمان
تهران – اردیبهشت ماه ۱۳۶۳