در آن زمان احزاب و گروههای چپی و راستی هر کدام برای خود ارتش کوچکی تشکیل داده و برای تحقق آرمانهای حزب متبوع خود، هر چندگاهی از آن استفاده میکردند. این ارتشها غالباٌ به دلیل تهی بودن از انگیزه و آرمان دینی و مذهبی، در برابر تهدیدات نظامی کشورهای بیگانه، از کارآیی لازم برخوردار نبودند؛ بدین خاطر امنیت مرزهای کشور لبنان به آسانی آسیبپذیر میشد. علاوه بر این هر کدام از این گروههای نظامی خود بزرگترین عامل گسترش ناامنی و درگیرهای قومی، قبیلهای، دینی و مذهبی در آن کشور محسوب میشدند.
برای از بین بردن چنین حالتی، و به خاطر ایجاد امنیت داخلی و خارجی کشور لبنان، تأسیس یک سازمان نظامی قومی، ضروری به نظر میرسید. سازمانی که افراد آن با داشتن آگاهیهای سیاسی، مذهبی و نظامی، پاسدار مرزهای عقیده و نظام باشند. سید موسی صدر در روز هفتم محرم ۱۳۹۵ قمری. [۲] در یک سخنرانی پرشور که به مناسبت قیام سالار شهیدان امام حسین (علیهالسلام) ایراد کرد، مردم لبنان را اینگونه به تشکیل یک سازمان نظامی دعوت نمود:
«دفاع از وطن تنها از وظایف و مسئولیتهای دولت نیست. بلکه همه افراد وظیفه دارند از کشور، سرزمین و خانه خویش دفاع کنند... و اگر حکومت، مسئولیت دفاع از مملکت را انجام نداد، ضرورت دفاع از گردن ملت ساقط نخواهد گردید...» [۳]
از این تاریخ پایههای یک سازمان نظامی به نام «افواج مقاومت لبنان» (اَمَل) [۴] پیریزی گردید. نخستین کسانی که به ندای دلسوزانه رهبر دوراندیش خود لبیک گفتند، جوانان پرشور مدرسه صنعتی جبل عامل بودند که اولین گروه هفتاد نفره را تشکیل داده و شروع به آموختن فنون نظامی کردند. مرکز آموزش این سازمان، نخست در دهکدهای به نام «یمونه» در حومه بعلبک قرار داشت که بعد از مدتی با توافق سازمان فتحِ فلسطین به مرکز بزرگ آموزش نظامی آن، یعنی محلی به نام «عینالنبیه» منتقل گردید و در آنجا زیر نظر مربیان آن سازمان به تربیت نیروهای خود پرداخت. [۵]
در این هنگام مزدوران ساواک در ایران که از طریق سفارت ایران در بیروت فعالیتهای امام موسی صدر را توسط ایادی خود مرتب تحت نظارت و تعقیب داشتند در یکی از این گزارشات چنین نوشتند:
گزارش خبر (خیلی فوری) از: قزل آلا (۱۱۲) به: بامداد (۳۳۴) موسی صدر یک گروه مسلح زیر نظر یک دکتر فیزیک، شیعه، ایرانی به نام دکتر مصطفی چمران که تحصیلات خود را در آمریکا به اتمام رسانیده و همسر آمریکائی دارد به وجود آورده است. این شخص از عناصر فعال به اصطلاح کنفدراسیون دانشجویان خائن ایرانی است که فعلاً در صور اقامت دارد و رئیس آموزشگاه حرفهای سید موسی صدر میباشد. توضیح اداره کل دوم: خبر فوق از عرض تیمسار ریاست ساواک گذشت مقرر فرمودند: «اداره کل سوم؛ بررسی و تحقیق کنید که دکتر مصطفی چمران در ایران بستگان و دوستانی دارد و آیا آنها را تحت کنترل دارید یا خیر؟» خواهشمند است دستور فرمایید در اجرای اوامر صادره اقدام لازم معمول دارند. [۶] |
فعالیتهای این سازمان هفت ماه به صورت مخفیانه ادامه داشت، ولی پس از گذشت هفت ماه سرنوشت آن تغییر یافت؛ زیرا روز ۱۴/۴/۱۳۵۴ در حین آموزش «مین ضد تانک»، ناگهان مینی در دست یکی از مربیان منفجر شده و ۲۷ نفر از بهترین اعضای سازمان را به شهادت رساند و بیش از پنجاه نفر را نیز زخمی کرد. این جریان تأسف بار خود به خود موجب آشکار شدن سازمان اَمَل گردید. [۷]
در تاریخ ۲۷/۴/۱۳۵۴ مأموران ساواک این موضوع را چنین گزارش دادهاند:
خیلی محرمانه از: قزلآلا به: نورافشان (۳۱۲) موضوع: انفجار مرکز آموزش بعلبک. ۱. درمورد انفجاری که در مرکز آموزش نظامی در منطقه بقاع وابسته به جنبش محرومین که زیر نظر سید موسی صدر قرار دارد، روی داد، تعبیرات گوناگونی شده است. ۲. این مرکز آموزش سه سال است وجود دارد و چندین گروه دوره آن را طی کرده و با آموزشهای خوب بیرون آمدهاند. ۳. کلیه افراد آموزش دیده، شیعه و از پیروان موسی صدر میباشند. ۴. سوریه، جنبش این گروه را از نظر نظامی حمایت میکند و بر آن نظارت داشته و اسلحه سبک و سنگین در اختیار آن میگذارد و برنامههای آموزشی زیر نظر افسران سوری و فلسطینی (وابسته به فتح) و افسران بازنشسته شیعه لبنان اجرا میشود و مسئول فلسطینی آموزش افراد، سروان موسی نام دارد. ۵. اما سرپرست واقعی این جنبش دکتر مصطفی چمران است که همه اختیارات را در دست داشته و وسایل نظامی و اموال زیر نظر او قرار دارد، لیکن چون ایرانی است نامی از او برده نمیشود و فعالیتهای خود را پشت پرده انجام میدهد. ۶. تعداد افراد که دورههای آموزشی را از سه سال قبل تاکنون به پایان رسانیدهاند به ۶ هزار نفر بالغ میشود. نظریه آزادگان: به صحت مفاد خبر میتوان اعتماد کرد. نظریه خلیفه: مراتب پیرو تلگراف فوق به منظور تکمیل خبر ایفا میگردد. [۸] |
در پی این انفجار امام موسی صدر روز یکشنبه ۲۶ جمادیالثانی ۱۳۹۵ قمری [۹]. در یک کنفرانس مطبوعاتی به طور صریح به موجودیت یک سازمان نظامی بنام «اَمَل» اشاره کرد و آن را چنین معرفی نمود:
«.... پایگاه جوانمردان، فداکاران و جانبازانی که میخواهند به فریاد مظلومانه وطن مجروح وخونآلود خود که هماره و به طور مستمر، از هر سو و به هر وسیله مورد تعدّی قساوت بار اسرائیل قرار دارد، پاسخ مثبت و مناسب دهند...» [۱۰]
امام موسی صدر در بیانیۀ تأسیس جنبش امل، دربارۀ جوانانی که در این جنبش عضو شده بودند و به شهادت رسیدند، می گوید: این جوانان میخواستند ثابت کنند وطن دوستی نه شعار است و نه کسب و کار و نه کالایی که بتوان با آن معامله کرد؛ بلکه وطن تجلیگاه ابعاد وجود انسان و مقوم شالودهٔ کرامت او و مجالی برای رسالتهای اوست؛ و باید با فدا کردن جان خود از آن دفاع کنیم، هرچند از نظر قدرت و عدّه با دشمن برابر نباشیم. باید به سرعت برای دفاع آماده شویم. این جوانان، روش امام حسین را الگوی خود قرار دادند و به کاروان او پیوستند و خود را در راه حقیقت و عدالت فدا کردند. آنان میخواستند ثابت کنند که جای اسلحه در جنوب است نه در بیروت و اطراف آن. آنان با جهاد خاموش خود و بدون هیچ گونه تبلیغاتی، راه جانفشانی برای میهن را گشودند و امور را به مجرای درست خود بازگرداندند. بیانیۀ تأسیس جنبش امل |
پس از حادثه انفجار، پایگاه «عین البنیه» که زیر نظر مبارزان فلسطینی اداره میشد، تعطیل گردید و مراکز آموزش به محل دیگری به نام «جَنَتا» تغییر مکان داد. در آنجا خود اعضای سازمان امل به اعضای جدید آموزش میدادند. به تدریج و در عرض چند سال سازمان مذکور تبدیل به یک قدرت نظامی ممتاز شد و همه گروهها، احزاب و دولتها را به وحشت انداخت.
این سازمان علاوه بر افراد لبنانی، بسیاری از جوانان کشورهای مسلمان دیگر را نیز زیر پوشش آموزشی خود قرار میداد، از جمله حدود دویست نفر از فرزندان سلحشور ایرانی در آن مشغول یادگیری فنون مختلف نظامی بودند و همین موضوع نیز به هراس و خشم رژیم شاه نسبت به امام موسی صدر شدت بخشیده بود. به طوری که «منصور قدر» سفیر وقت ایران در دولت لبنان در این باره به دولت لبنان اعتراض کرد. به دنبال این اعتراض، نظام طایفگی آن کشور که دنبال چنین بهانهای میگشت به مخالفت گستردهای علیه امام موسی صدر دست زد.
بازدید امام موسی صدر از اردوگاه نظامی امل
از طرف دیگر، چون با توسعه قدرت نظامی شیعیان به وسیله این سازمان، گروهها و سازمانهای راستی و چپی موجودیت خود را به روشنی در خطر و نابودی میدیدند هر کدام با دولت لبنان دست همکاری داده و از هر سو و با روشهای گوناگون در پی متزلزل کردن سازمان امل برآمدند. [۱۱]
پینوشت:
---
[۱] این مطلب با استفاده از کتاب امام موسی صدر، امید محرومان، نوشتۀ عبدالرحیم اباذری، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۴ منتشر شده است.
[۲] برابر با سال ۱۳۵۴شمسی و ژانویۀ ۱۹۷۵ میلادی.
[۳] مهدی پیشوایی، مکتب اسلام، سال بیست وپنجم، شماره دهم، ص۱۸.
[۴] کلمۀ «امل» از حروف اول سه کلمۀ: «افواج- مقاومت- لبنان» گرفته شده و به معنای «آرزو» است. آرزو برای تحقق رسالت اسلامی و حکومت مهدی (عج).
[۵] شهید چمران، لبنان، ص۹۹.
[۶] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران، شماره ۱۱، ص۲۹۳.
[۷] همان مدرک.
[۸] یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید سرافراز دکتر مصطفی چمران، شماره ۱۱، ص۲۹۶.
[۹] برابر با سال ۱۳۵۴شمسی. و ۶ژوئیه ۱۹۷۵میلادی.
[۱۰] مهدی پیشوایی، مکتب اسلام، سال بیست و نه، شماره ۱۰، ص۱۹.
[۱۱] شهید چمران، لبنان، ص۹۹.