سیدکاظم صدر میگوید: امام خمینی(ره) در دوران تبعید خود در نجف، به آیتالله صدر توصیه کرده تا با تدریس فلسفه در قم از مرگ این علم در حوزههای علمیه جلوگیری کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، خبرگزاری ایبنا به مناسبت سالروز درگذشت آیت الله سید رضا صدر با فرزندش، دکتر سیدکاظم صدر گفتوگو کرده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
جمعه 12 آبان 1396 برابر است با بیست و سومین سالگرد درگذشت آیتالله سیدرضا صدر، فقیه و فیلسوف مشهور معاصر. سیدرضا صدر فرزند آیتالله العظمی سیدصدرالدین صدر (از مراجع ثلاث حوزه علمیه قم پیش از دوران زعامت آیتالله العظمی بروجردی) و برادر بزرگتر امام موسی صدر، در سال 1300 در مشهد به دنیا آمد و در 12 آبان 1373 در قم درگذشت.
سیدرضا صدر اکنون بیشتر به خاطر نوآوریهای فقهی خود در دروس خارج فقهاش و کتاب «أربعون و مأتا مسئلة فقهیة» مشهور است. در این کتاب آیتالله صدر روش اجتهاد را نیز آموزش میدهد. با این اوصاف عمده شهرت و همچنین وزارت علمی او در حوزه فلسفه است. عمده تحصیلات آیتالله صدر در فلسفه در محضر امام خمینی(ره) بود.
اهمیت فلسفه از نظر سیدرضا صدر بهاندازهای بود که وقتی در دورانی از زعامت آیتالله بروجردی بر حوزه علمیه قم، با فشار مخالفان فلسفه و بر طبق قانونی نانوشته تدریس فلسفه ممنوع بود، آیتالله سیدرضا صدر با شجاعت تمام به تدریس و تحقیق خود در حوزه فلسفه ادامه داد و کلاسهایش دایر بود.
درباره تبحر فلسفی آیتالله صدر نیز نقل قولهای زیادی وجود دارد. به عنوان مثال آیتالله سیدمرتضی مستجابی در جایی بیان کرده که «بعد از علامه طباطبایی هیچ کس اسفار ملاصدرا را مثل حاج آقارضا تدریس نکرد.» آیتالله سیدمصطفی خمینی، امام موسی صدر، حجتالاسلام سیدباقر خسروشاهی، مهدی شبزندهدار، دکتر سیدکاظم اکرمی، فضلالله محلاتی، علی حجتی کرمانی و عبدالنبی نمازی، تنی چند از مشهورترین شاگردان آیتالله صدر هستند.
«فلسفه آزاد»، «صحائف من الفلسفة»، «برهان الصدیقین»، «الفلسفة العلیا»، «حاشیه بر منظومه» و «حاشیه بر اسفار اربعه» از جمله مهمترین کتابهای آیتالله صدر در حوزه فلسفه است. در این منابع دیدگاه نقادانه نویسنده بسیار مهم است. به مناسبت سالروز درگذشت این مدرس حوزه علمیه قم با فرزندش دکتر سیدکاظم صدر به گفتوگو نشستیم که در ادامه آن را مطالعه خواهید کرد.
آیتالله سیدرضا صدر در دورهای تدریس فلسفه را آغاز کرد که در حوزههای علمیه تدریس و یا تحصیل فلسفه با مشکلاتی بسیار مواجه بود. فیلسوفان و مدرسان فلسفه در اقلیت بوده و حتی طرف مراوده هم قرار نمیگرفتند. تعداد بسیار مخالفان و تحرکات آنها باعث شد تا آیتالله بروجردی نیز به تدریس فلسفه روی خوشی نشان ندهد و علامه طباطبایی نیز به احترام ایشان جلسه خویش را تعطیل کرد. به چه دلیل آیتالله صدر اصرار بر تدریس فلسفه داشت؟
آیتالله صدر فلسفه را بسیار خوب خوانده و در آن بسیار دقت نظر داشت. تفکر و ذهن فلسفی او نیز نقادانه بود و باور یقینی داشت که باید فلسفه در حوزهها تدریس شود تا طلاب متفکر و دقیق بار بیایند و بتوانند با روش عقلی به کنه مباحث شرعی پی ببرند. همچنین طلاب با مطالعه فلسفه مجهز به روش بحث و استدلال در مقابل عقاید و فلسفههای دیگر میشدند.
در تدریس فلسفه نیز تبحر آیتالله صدر زبانزد عام و خاص بود. در دورهای که امام خمینی در نجف و در حالت تبعید به سر میبردند، مرحوم پدر به دیدار ایشان در نجف میرود. امام خمینی در آن سفر به پدر توصیه میکند که پس از بازگشت به قم حتما تدریس فلسفه را در پیش بگیرند، چرا که اگر این کار را انجام ندهد ممکن است این درس در حوزهها بمیرد. بنابراین تدریس آیتالله صدر باعث عدم مرگ فلسفه در حوزهها میشد. مناظره با مخالفان فلسفه نیز از برنامههای پدر بود و بارها از زبان او خاطرههایی مبنی بر مناظره و مباحثه با مخالفان فلسفه در پیادهرویها و جلسات و گعدههایش شنیدم. همچنین تعدادی از اساتید فلسفه در حوزه علمیه قم که به دلیل تدریس مطرود شده بود، مورد حمایت پدر قرار گرفته و توانستند دوباره در حوزه قد علم کنند. این موارد نشان دهنده اهمیت فلسفه در نظر آیتالله صدر را نشان میدهد.
روش تدریس آیتالله صدر نیز همراه با تحقیق بسیار و البته نقادانه بود. نقدها و حاشیههای او بر فلسفه صدرایی در کتاب «حاشیه بر اسفار» و حواشی، تعلیقات و نقدهایش بر «منظومه حاج ملاهادی سبزواری» نیز در کتاب «حاشیه بر منظومه» درج شده است.
آیتالله صدر در دروس فلسفه خود عموما چه کتبی را تدریس میکرد؟
تا جایی که به خاطر دارم و البته شاگردان آقای صدر نیز اشاره کردهاند، ابتدا در کلاسهای خود «منظومه» حاج ملاهادی سبزواری را تدریس کرده و بعدها به تدریس «اسفار اربعه» ملاصدرا روی آورد. همچنین «شفا» و «اشارات» ابنسینا و «شرح فصوص الحکم» قیصری را نیز به طور متناوب تدریس میکرد. بسیاری از فضلای حوزه در این زمان در این کلاسها شرکت میکردند.
مشرب فکری آیتالله سیدرضا صدر، صدرایی بود یا سینوی؟
آیتالله صدر سطوح عالی فلسفه بهویژه «اسفار» ملاصدرا را نزد امام خمینی خواند. در تدریس نیز هرچند به دلیل ذهن نقادانه خود حواشی بسیاری بر فلسفه صدرایی زد، اما مانند استادش بیشتر به حکمت متعالیه و فلسفه صدرایی گرایش داشت تا حکمت مشایی و فلسفه سینوی.
در برخی منابع اشاره شده که آیتالله سیدرضا صدر از اواخر دهه 40 که تدریس خارج فقه را آغاز کرد، همزمان تدریس فلسفه را نیز به صورت درس خارج پی گرفت. این روش در دوره جدید از ابداعات خود آیتالله صدر بود؟
خیر. مشی اساتید آن دوره به این صورت بود که معمولا از روی کتاب و متن مباحث را خوانده و حول آن مبحث بحث میکردند و نظرات خود را نیز میگفتند. مرحوم پدر خود میگفت که در دوران تحصیل فلسفه در محضر امام خمینی، ایشان «اسفار» را بدون کتاب یا به اصطلاح به صورت «خارج» تدریس میکردند، اما بعدها از این روش منصرف شدند و تدریس را از روی کتاب ادامه داده تا شاگردانی که صلاحیت دارند در درس شرکت کنند. درسی که به صورت خارج باشد، هر کسی میتواند سرکلاس بنشیند و چون از روی کتاب خاصی نیست. البته کتب درسی حوزه معمولا مختصر و مفید است.
آیتالله صدر نیز ابتدا فلسفه را به صورت درس خارج ارائه میکرد، اما بعدها کتاب معرفی کرده و مختصر آزمونی از طلاب میگرفتند، تا هرکس که کتاب را میفهمد بتواند در درس شرکت کند. بنابراین ارائه فلسفه به صورت درس خارج، تنها مختص به آیتالله سیدرضا صدر نبود.
مشهورترین کتاب فلسفی آیتالله صدر «فلسفه آزاد» است که در دهه 50 منتشر شد. چرا عنوان این کتاب را «فلسفه آزاد» گذاشتند؟
از میانههای دهه 40 مرحوم پدر به تهران آمد و ساکن شد. «فلسفه آزاد» حاصل دورهای است که در دهه 50 به درخواست تنی چند از دانشجویان و اساتید فلسفه و همچنین شخصیتهای فرهنگی ساکن تهران گذاشت. این دوره هفتهای یک روز معمولا پنجشنبهها در منزل خود ما برگزار میشد.
درخواست برپایی این دوره نیز بدان دلیل بود که در محافل فلسفی تهران بیشتر فلسفههای مادی به ویژه مارکسیسم رواج داشت و فلسفه الهی، چندان تدریس نمیشد. تقریرات این دروس را مرحوم مهدی قائنی با نظر مرحوم پدر منتشر کرد و نام کتاب نیز از نام دوره گرفته شد.
مرحوم پدر در این دوره بدون هیچگونه موضعگیری و ایدئولوژی خاصی فلسفه را درس میداد، به همین دلیل نیز نام آن را «فلسفه آزاد» گذاشت. تمامی کسانی که در این دوره شرکت داشتند، از بیان ساده و قابل فهم آیتالله صدر حکایت کردهاند و به همین دلیل نیز کتاب «فلسفه آزاد» نیز بیان و کلامی ساده و قابل فهم دارد. بسیاری از منتقدان و پژوهشگران نیز قلم ساده و نثر روان آیتالله سیدرضا صدر را ستودهاند. این نکته بازهم دلیل دیگری بر اهمیت فلسفه از نظر اوست، چرا که معمولا گزارههای فلسفی گزارههای سختی هستند و به یقین اگر اندیشمندی بخواهد در کتابی با زبانی ساده آنها را مطرح کند، یکی از مهمترین اهدافش ترویج فلسفه است.