سعید ابوطالب گفت: «اشتباهی که در روند مذاکره آزادی محمدجواد تندگویان صورت گرفت، باعث شهادت ایشان شد.»
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، 29 آذر برابر با سالروز بازگشت پیکر شهید محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دوران ریاست جمهوری شهید رجایی به کشور است. شهید تندگویان در نهم آبان ماه 1359 به اسارت نیروهای عراقی درآمد. پیگیریهای متعددی برای آزادی او انجام شد اما رژیم عراق پاسخ درستی به این مسئله نمیداد تا اینکه با اشتباهی که در روند پیگیری پرونده صورت گرفت، آذر 1370 با سفر هیئت ایرانی به عراق پیکر شهید تندگویان به این هیئت تحویل داده شد.
سعید ابوطالب، فیلمساز و عضو کمیته پیگیری پرونده امام موسی صدر در مجلس هفتم که فیلم مستندی هم درباره شهید تندگویان ساخته است، با توجه به رخ دادن این خطا و به شهادت رسیدن شهید تندگویان گفت، نباید بگذاریم این اشتباه در پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر هم تکرار شود. او در گفتوگو با سایت مؤسسه به نکاتی درباره این دو پرونده اشاره کرده است.
سعید ابوطالب با اشاره به ماجرایی که در مورد به شهادت رسیدن شهید تندگویان اتفاق افتاد، گفت: «ایشان را عراق به اسارت میگیرند. تلویزیون ایتالیا فیلم کوتاهی از اسارت ایشان نشان میدهد و ایران مطمئن میشود که تندگویان در عراق اسیر است. عراق از اول مدعی شده بود که تندگویان را اسیر نگرفته است. نام ایشان در آمار صلیب سرخ هم نبود. در مبادلهای که سال 64 صورت گرفت، چند اسیر زن ایرانی بودند که با چند خلبان عراقی معاوضه شدند. خانم دکتر ناهید هم در آن مبادلهها آزاد شد. ایشان میگفت، من صدای تندگویان را هر روز میشنیدم هر روز او را از جلوی سلول ما رد میکردند. میگفت سلام بر تو خواهر مبارز! سلام بر خمینی! درود بر تو خواهر مبارز! من محمدجواد تندگویان وزیر نفت ایران هستم! این اسیران با زدن ضربه بر دیوار سلول مجاور با تندگویان ارتباط گرفته بودند. اما عراق زیر بار نمیرفت و جنگ تمام شد. اگرچه میشد تندگویان را زمان جنگ مبادله کرد اما به علت اشتباه تاکتیکی این کار صورت نگرفت. زیرا تلقی این بود که یک نفر، حتی اگر وزیر نفت باشد، باید با یک نفر مبادله شود، گفته شد تندگویان را اگر بدهند یک نفر را میدهیم و نه بیشتر.»
سازنده فیلم مستند «واژهای برای استقامت» درباره شهید تندگویان در ادامه توضیح داد: «بعد از جنگ و هنگام مبادله اسرا، عراق میگوید تندگویان پیش ما بود و 10 سال پیش خودکشی کرد، با وجود اینکه تا آن روز عراق به ما دروغ گفته است، اما اینبار دروغش را میپذیریم و باور میکنیم که تندگویان 10 سال قبل شهید شده است. طرف عراقی میگوید که تنها میتواند جنازه وی را تحویل دهد. ایران اول میگوید نه و بالاخره میپذیرد که جنازه را تحویل بگیرد. یک هیئت از ایران میروند، جنازه را بگیرند. یک قبر را میکنند و میگویند اینجاست. این آقایی که دندانپزشک بود و درواقع دوست شهید تندگویان و مسئول دفترش بود و چند نفر دیگر آنجا را میکنند. یکی از دوستان ایشان، که با این گروه بوده میگوید در شکنجههای ساواک با دریل استخوان ساق پای تندگویان را خرد کرده بودند، بگذارید ببینیم این جسد ساق پایش سوراخ است یا نه؟ نگاه میکند و میبیند اینطور نیست و معلوم میشود جنازه متعلق به تندگویان نیست.
این باعث اختلاف و دعوا میشود و اینها باز میگردند. شش ماه بعد، پیش از حمله به کویت، عراق برای اینکه مسائلش با ایران را برای همیشه حل کند، جنازه دیگری را نشان میدهند که این بار هم دوست دندانپزشک تندگویان میگوید یکی از دندانهای او را کشیده بودم و یا ترمیم کرده بودم و این نشانهها در این جنازه نیست و کار باز هم متوقف میشود.»
ابوطالب درباره پایان ماجرای شهید تنگویان توضیح داد: «بالاخره برای بار سوم چون اسیرهایشان را میخواستند، عراقیها دوباره وساطت میکنند و اینبار پیکر شهید تندگویان را تحویل میدهند. جنازهای که تقریبا مومیایی شده بود، یعنی مادهای زیر پوستش تزریق شده بود. پیکر به ایران آمد و بعد از آزمایش مشخص شد متاسفانه این جنازه 3، 4 ماه یا حداکثر 6 ماه است نه یک جنازه ۱۰ ساله که به شهادت رسیده است. یعنی وقتی که مذاکرات شروع شد و ایران پذیرفت جنازه را تحویل بگیرد، او را میکشند. جالب اینکه باز هم نمیخواستند جنازه را تحویل دهند تا این ماجرا لو نرود و دو بار هم سعی میکنند جنازههای دیگری را تحویل دهند. در این پرونده اشتباه از آن آدمی است که در مذاکره میپذیرد، جنازه را بگیرد.»
عضو کمیته پیگیری پرونده امام موسی صدر در مجلس هفتم در ادامه به پرونده امام صدر اشاره کرده و گفت: «مورد شهید تندگویان را عنوان کردم که ببینید پیگیری چنین پروندههایی چقدر دقیق و حساس است. یعنی اگر تو بگویی که ایشان زنده است و من بپرسم از کجا میدانی؟ اگر شواهد گفته شود، همه آن سر نخها میسوزد و همه آن سرپلها از بین میرود. همه این سالها چه کسی از مسیر پرونده امام موسی صدر صیانت کرده؟ خانواده و موسسه؛ که بیش از هرکسی احساس مسئولیت کرده است.»
ابوطالب درباره بخشی از مذاکرات طرفهای ایران با لیبی یادآور شد: «من متن مذاکرات آقای سید احمد موسوی، که مدتی سفیر بود، با طرف لیبیایی را دیدم. آقای سیف الاسلام قذافی صحبتی از وضعیت امام یا بازگشت او نمیکند، میگوید بیایید معامله کنیم. بعد میگوید که ما به این شکل حل میکنیم و میگوییم یکی از نیروهای خودسر ما در لیبی امام را کشته است و ما او را تیرباران میکنیم، این مقدار هم پول به عنوان غرامت میدهیم. آقای احمد موسوی هم میگوید ما امام را از تو میخواهیم، این حرفها چیست؟ حالا الحمدلله این تیزهوشی بوده که اینگونه پاسخ دادهاند. الان چون قذافی نیست میشود این حرفها را زد، البته قذافی نیست اما بدنه وابسته به او هست. یعنی اگر سر حکومت را جدا کنی، حکومت از بین نمیرود و بدنه دوباره سر را میسازد، یک قذافی دیگر میسازد. یعنی هنوز هم همه ابعاد پرونده امام موسی صدر قابل بیان کردن نیست و نباید کار را تمام شده دانست.»
وی در پایان تاکید کرد: «در مورد پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر باید این ظرافتها را رعایت کرد و از تجربه ماجرای شهید تندگویان بهره گرفت تا جلوی تکرار این واقعه تلخ گرفته شود.»