سعید ابوطالب گفت: «سیاستمداران برای به سرانجام رسیدن این موضوع اراده نکردند. اگر پیگیریهای خود خانواده امام صدر نبود، این پرونده نیز همچون دهها پرونده دیگری میشد که به مرور زمان محو شدند.»
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، سعید ابوطالب، نماینده مردم تهران در هفتمین مجلس شورای اسلامی عصر شنبه 22 آبان 1395 به مناسبت هفته کتاب امام موسی صدر به فروشگاه شهرکتاب مرکزی آمد. ابوطالب پس از حضور در مجلس شورای اسلامی، یکی از معدود مسئولانی بود که به فعالیت عملی در مساله پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر در مجلس هفتم پرداخت.
او برای تشكيل كميته پيگيری پرونده امام موسی صدر در مجلس هفتم تلاش کرد و دبیری این کمیته را برعهده داشت. تهیه ۲ نامه برای موضوع پیگیری و جمع آوری امضا از نمایندگان مجلس و همکاری با حجت الاسلام محمد فاکر برای چاپ کتاب
گزارش کمیسیون اصل نود از دیگر فعالیتهای او در رابطه با پرونده ربودن امام موسی صدر است. به مناسبت برپایی هفته کتاب امام موسی صدر با سعید ابوطالب درباره عملکرد این کمیته و چاپ کتاب گزارش کمیته پیگیری گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
پس از آغاز به کار هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی کمیته ای برای پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر تشکیل شد. این کمیته چگونه شکل گرفت و اهم فعالیتهای آن چه بود؟
زمانی که به عنوان نماینده منتخب مردم تهران وارد هفتمین دوره مجلس شدم، تعدادی دغدغه شخصی داشتم که یکی از آنها پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر بود. به شخصه علاقه بسیاری به شخصیت امام موسی صدر دارم به نظر من امام موسی صدر نمادی از روحانیت روشنفکر در جهان امروز است و اگر بخواهیم 10 نفر را به عنوان مسلمان واقعی نام ببریم، قطعا یکی از آنها امام موسی صدر است. راستش را بخواهید اینکه قضیه امام موسی صدر چه شد نیز برای من اهمیت ثانوی داشت. مهمترین مساله شخصیت این انسان است و تاثیری که بر تاریخ انقلاب اسلامی ایران و همچنین تحولات لبنان گذاشت. این تاثیر هماکنون نیز مشاهده میشود. جنبش امل مراسم بزرگداشت امام موسی صدر را هر سال در یکی از هتلهای تهران برگزار میکند. یک دورهای من را هم دعوت کرده بودند تا در آن مراسم سخنرانی کنم. به آنها جواب دادم که من چندی پیش که به لبنان سفر کردم، امام صدر را دیدم. آنها ابراز تعجب کردند، اما من ادامه دادم که در آن سفرم در همه جا حضور امام صدر را مشاهده میکردم. اثر وجودی امام بر جامعه لبنان حذف شدنی نیست. هرچند که امام صدر را در حدود 40 سال پیش از ما گرفتند، اما ایشان هنوز هم در جامعه لبنان و ایران حضور دارند و تاثیر میگذارند. حضور جریان مقاومت در لبنان و فعالیت سیدحسن نصرالله را مدیون فعالیتهای امام موسی صدر هستیم.
در دهه اخیر به دلیل مقوله انفجار اطلاعاتی و گسترش هرچه بیشتر شبکههای ارتباطی سوالات بسیاری برای عموم مردم به ویژه نسل جوان در مورد دین و ارتباط آن با مسائل جامعه امروز پیش آمده است. همچنین شبهات قدیمی پیرامون دین مبین اسلام و پیامبر نیز دائما در بستر اجتماعی تکرار میشوند. بنابراین نسل جدید پرسشگر است و در یافتن پاسخها نیز اصرار دارد. امام موسی صدر در نوشتهها و سخنرانیهای خود در 40 سال پیش به بیشتر پرسشهایی که در دهه اخیر مطرح میشوند، پاسخهای درخور داده است. انگار امام صدر بیشتر دغدغهها و پرسشهای انسان 40 سال پس از خود را میدید و برای آنها پاسخهایی ارائه میکرد.
یکی از مسائل امروز نسبت اسلام با مقوله آزادی است. این سوال در 100 سال پیش به هیچ عنوان مطرح نبود، چرا که اسلام شیعی حکومت نداشت. آزادی موضوعی است که شهروندان از حکومت انتظار دارند. بنابراین برای علمای شیعی حتی در دوران صفویه و دیگر دورانهایی چون مشروطیت مقوله آزادی مطرح نبود. موضوعات دیگری چون حقوق شهروندی، مساله کرامت انسانی، نسبت ادیان با همدیگر و... نیز اکنون بسیار مطرح میشوند. چرا که شیعه نیز صاحب قدرت و حکومت شده و این سوالات را به اذهان متبادر کرده و امام صدر در بیش از نیم قرن پیش به بیشتراین سوالات امروزی پاسخهای درخوری داده است.
بنابراین برای زنده نگاه داشتن و همچنین مطرح شدن دوباره نام این اندیشمند در سطح جهان ایده تشکیل کمیته پیگیری پرونده امام موسی صدر در مجلس شورای اسلامی را به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با دبیری علا الدین بروجردی ارائه کردم. ایده تشکیل کمیتهای برای پیگیری سرنوشت چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی را نیز پیشنهاد دادم.
واکنش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی چه بود؟
متاسفانه این کمیسیون با هر دو ایده مخالفت کرد. با توجه به این مخالفت من موضوع را با رییس کمیسیون اصل 90 مجلس هفتم یعنی مرحوم حجتالاسلام محمدرضا فاکر در میان گذاشته و از ایشان خواهش کردم تا در این کمیسیون کمیته پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر تشکیل شود. ایشان ابتدا موضوع را بیربط به کمیسیون اصل 90 میدانستند، اما بعدها راضی شدند. پس از تشکیل این کمیته با حمایت موسسه امام موسی صدر جزواتی تهیه و در اختیار نمایندگان مجلس قرار گرفت. برخی از نمایندهها با امام آشنا و برخی دیگر به هیچ عنوان شناختی از شخصیت ایشان نداشتند، حتی متاسفانه برخی از آنها به من گفتند که امام موسی صدر که ایرانی نیست و اهل لبنان است و ما چرا باید کمیته پیگیری تشکیل دهیم؟ اما برخی از روحانیون نیز در مجلس بودند که امام صدر را با عنوان آقاموسی میشناختند و برخی نیز حتی ایشان را از نزدیک دیده یا با ایشان معاشرت داشتند.
در هر صورت کمیته با عضویت 18 نفر از نمایندگان مجلس تشکیل شد و ما فکر کردیم که باید تمام اطلاعات قبلی درباره پرونده ربودن را که در مراکز دیگر، مثلا دولت متمرکز است، جمعآوری کنیم.
در روند تجمیع اطلاعات با چه مشکلاتی روبهرو شدید؟
ما مشکلات ساختاری داریم که بر مبنای آن بخشی از اطلاعات همیشه محرمانه باقی میمانند. در حالی که در هیچ جای دنیا این مساله وجود ندارد و محرمانه بودن اطلاعات یک دورانی دارد، اما در کشور ما حتی اطلاعاتی را که ساواک درباره امام موسی صدر جمع آوری کرده بود نیز محرمانه میپنداشتند و به ما نمیدادند. در این میان یعضی از حب و بغضها نیز وجود داشت که نمیخواهم وارد آن شوم.
چرا این کمیته برای کسب اطلاعات بیشتر، برخی از سیاستمداران دوره اولیه انقلاب به ویژه فعالان بیت مرحوم آیتالله منتظری را که با برخی از دولتمردان لیبی هم در ارتباط بودند، مورد پرسش قرار نداد؟
در این مساله عمدی در کار نبود. من حدس میزنم که همت لازم در اشخاص برای پیگیری این پرسش وجود نداشته است. ضمن اینکه ما در این کمیته قصد جمعآوری اطلاعات جدید نداشتیم و صرفا تجمیع اطلاعات قبلی در دستور کار بود. ضمن اینکه برخی از پروندهها نیز در دست دولت بود و آنها در اختیار ما قرار نمیدادند. یادم میآید که من با سماجت خود موفق شدم پروندههای دولت را ببینم که البته در کتابی که به همت مجلس در این موضوع منتشر شده نیامده است و دلیل آن هم همین محرمانه دانستن اطلاعات آن پروندهها بود. سیدمحمد موسوی در مقطعی معاون حقوقی آقای احمدی نژاد بود. ایشان در دورهای با پسر قذافی درباره امام صدر مذاکره کرده بود، اما متاسفانه به ما اجازه نداند آن را به پرونده مجلس منتقل کنیم. در همان گزارش هم اشاره شده بود که حجتالاسلام محمدعلی ابطحی هم یک بار با پسرهای قذافی دیدار داشته و مساله امام موسی صدر را طرح کرده است. جواب هر دو مذاکره یکی بود که لیبیاییها قصد همکاری نداشته و همیشه می خواستند با ارائه پیشنهادهای مالی روی این موضوع سرپوش بگذارند. یعنی هم در دولت آقای خاتمی و هم در دولت احمدی نژاد درباره پرونده امام موسی صدر با دولت لیبی مذاکره شد، اما لیبیاییها اطلاعات جدیدی ارائه نکرده و پیشنهاد میدادند که ما مبلغ زیادی دلار به شما میدهیم تا پرونده را مختومه اعلام کنید. همانند این پیشنهاد را به کمیته پیگیری لبنان و شخص سیدحسن نصرالله هم داده بودند که من آن را در دیداری که با خود سید داشتم از زبانش شنیدم.
گویا دولت سودان واسطه مذاکره بین حزبالله لبنان با دولت لیبی بر سر پرونده امام موسی صدر شده بود. پیشنهاد لیبی به سیدحسن نصرالله هم از طریق دولت سودان ارائه شد؟
بله و داستان این پیشنهاد نیز از این قرار بود که معمر قذافی برای روشن کردن پرونده امام موسی صدر چند شرط گذاشت: یکی از این شرطها این بود که حزبالله با روشن شدن پرونده دست به انتقامگیری نزند و دیگر اینکه دولتهای صاحب دعوی این موضوع را در مجامع بینالمللی مطرح نکنند. سیدحسن نصرالله هم در پاسخ گفته بود با وجودی که خانواده امام صدر صاحب حق هستند و آنها باید تصمیمگیری کنند، اما من این شروط را میپذیرم. در این حالت نیز لیبی از جواب طفره رفت و پیشنهاد مبلغی گزاف را داد تا 3 قسمت شده و به دولتهای ایران و لبنان و همین طور خانواده امام موسی صدر، برای عدم پیگیری پرونده پرداخت شود. این جریان نشان میدهد که لیبی تقصیر را پذیرفته و با این پیشنهادات میخواهد آن را از گردن خود باز کند. در همین دوران نیز پرونده دوباره در ایتالیا به جریان افتاد و دادگاهی تشکیل شد که قصد داشت اتهام را از گردن دولت لیبی بردارد، اما با پیگیری وکلای بینالمللی خانواده امام صدر مشخص شد سرمنشا این جریان پولهایی است که دولت لیبی به دادستانی ایتالیا پرداخته است و در نهایت جریان بدون نتیجه خاصی برای دولت لیبی مختومه شد و پرونده به حالت قبلی بازگشت.
عدم ارائه اطلاعات این پروندهها به مجلس دلیل سیاسی داشت؟ یعنی آیا دولتمردان فکر میکردند که با ارائه این اطلاعات به مجلس و واکنش نمایندگان به آن، ممکن است ارتباط سیاسی مابین دولت ایران و لیبی خدشهدار شود؟
خیر. بیشتر به دلیل اشکالات ساختاری دولت، گزارشها به دست ما نمیرسید. یعنی یک نهادی اطلاعاتی را دارد که فکر میکند محرمانه است بنابراین باید در دست خودش باقی بماند و از ارائه آن به سازمان دیگری واهمه دارد. این جریان عدم ارائه اطلاعات امری سیاسی و یا حقوقی نیست. البته اجازه دادند من همه این پروندهها را مطالعه کنم و من چون اصالتا خبرنگار هستم، با خودکاری که به همراه داشتم همه نکات اساسی پروندهها را یادداشت کردم.
در نهایت اطلاعات مختلف تجمیع شد و البته زحمت اصلی را نیز خود کمیته پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر کشید. همچنین نمایندگان عضو در کمیته پیگیری مجلس در 2 جلسه با سیدحسن نصرالله و نبیه بری ملاقات کردند. باید به این نکته نیز اشاره کنم که دولتمردان لبنان نیز در همه دورهها درباره پرونده ربودن امام مثبت برخورده کرده و قدمهای خوبی برداشتهاند.
کمیته پیگیری مجلس به چه نتایج عینی و ملموسی درباره در قیدحیات بودن امام موسی صدر رسید؟
کمیته چنین وظیفهای نداشت و ما فقط روایتهای موجود را تجمیع کردیم. وظیفه ما این بود که یک گزارش از روند پیگیری از قبل تا بعد از انقلاب را جمع آوری کنیم تا با بررسی آنها به یک راهکار جدید برای حل مساله امام موسی صدر برسیم. این راهکارها پیشنهاد شده و خلاصهای از گزارش نیز در صحن علنی مجلس قرائت شد. این گزارش در جزئیاتش قابل بحث بود، البته یک ملاحظاتی هم در آن بود که نباید مطرح میشد. به عنوان مثال نکاتی در این پرونده درباره شهود تازه ارائه شده بود، اما درز این اطلاعات باعث شد تا آن شهود نیز از طرف دولت لیبی نابود شوند. همچنین در دورههای مختلف نیز دولت ایران ملاحظاتی را درباره دولت لیبی داشت. دولت لیبی در زمره معدود کشورهایی بود که در دوران جنگ به ما کمک میکرد و اسلحه میفروخت. این یک واقعیت تاریخی است که به هیچ عنوان نمیتوان کتمانش کرد.
ما به هر دلیلی مجبور شدیم که در دوران جنگ از لیبی و قذافی دیوانه کمک بگیریم، چرا که هیچ کشوری دیگری به ما اسلحه نمیفروخت. بنابراین ما در دوران جنگ نمیتوانستیم پرونده امام صدر را از لیبی پیگیری کنیم. با این اوصاف الان میتوان این مساله را مورد نقادی قرار داد و گفت که ای کاش مقوله مهمی چون شخصیت امام موسی صدر را با چند توپ و تانک و بمب عوض نمیکردیم.
با تمام این اوصاف به شما میگویم که اگر مساله امام موسی صدر از همان اول انقلاب با جدیت پیگیری میشد، حتما در آن دوران به نتیجه بهتر و سریع تری میرسید. البته ما الان هم در آن شرایط نیستیم که اینچنین تصمیم میگیریم، شاید اگر ما هم در آن دوران بودیم همین کار را انجام میدادیم. اگر ما یک عقلانیت و یا تجربه سیاسی در آن دوران داشتیم، کما این که امروز داریم، این معامله را با دولت لیبی نمیکردیم. اکنون که چند دهه گذشته دیگر به سختی میتوان به بررسی ریشههای این جریان ربودن امام صدر پرداخت. متاسفانه یک طرف این پرونده همیشه لیبی بود که هیچ گاه همکاری نکرد و البته دولت لبنان هم کمی تقصیر دارد.
چرا کمیته بعد از مجلس هفتم ادامه پیدا نکرد و راهکاری تعبیه نشد که این کمیته در صورت به نتیجه نرساندن پرونده در مجلسهای بعدی هم ادامه پیدا کند و کارش را با نمایندگان بعدی ادامه دهد؟
به نظر من کمیته میتوانست ادامه پیدا کند تا به یک راهکار اساسی برسد، اما متاسفانه افراد اصلی و علاقهمند از جمله آقای عماد افروغ یا خودشان نیامدند یا در مجلس هشتم رای نیاوردند. البته با همت مرحوم آقای فاکر کتاب گزارشهای کمیته پیگیری در مجلس منتشر شد تا به عنوان یک سند مهم به یادگار بماند. حتی در مجلس اصل بر این نبود که کتاب منتشر شود. معمولا کار چنین کمیتههایی به صورت یک گزارش خلاصه در صحن علنی خوانده شده و بعد آرشیو میشود.
امکان نداشت که فعالیتهای این کمیته به صورت قانون دربیاید تا برای به نتیجه رسیدن پرونده ادامه پیدا کند؟
به نظر من قابلیت قانون شدن را داشت. گرچه اگر به صورت قانون درمیآمد ممکن بود به بایگانی سپرده شود. چون قوانین مختلف هم به بوته فراموشی سپرده میشوند و مردم از 90 درصد قوانین بیخبر هستند. یعنی اگر قانون هم میشد باز هم پیگیری آن به همت اشخاص بستگی داشت. به هر حال متاسفانه روند پیگیری به آخر ماههای مجلس هفتم کشیده شد و در نهایت ما توانستیم با خواهش و التماس خلاصه گزارش را در صحن علنی بخوانیم که اگر این اتفاق نمیافتاد، حق نداشتیم آن را به عنوان یک گزارش ثبت کرده و منتشر کنیم. در این گزارش هم پیش بینی شده بود که قوانینی برای الزام دولت به پیگیری این پرونده در مجامع جهانی تصویب شود، اما متاسفانه با پایان یافتن مجلس هفتم این کار نیز به فراموشی سپرده شد.
آیا در حال حاضر میتوان مصوبات این کمیته را احیا کرد؟
به شرطی که 2 نماینده دارای انگیزه برای پیگیری این موضوع پیدا کنیم، میشود این مساله را احیا کرد. حتی خود من جلساتی را با برخی نمایندگام مجلس هشتم گذاشتم، اما انگیزه مناسب در آنها نبود. متاسفانه نمایندگان بیشتر سیاسی هستند و از دل برنامههایی چون کمیته پیگیری برای آنها رای درنمیآید.
کتاب گزارش کمیته پیگیری در زمان انتشار با سانسور هم مواجه شد؟
بله، به دلیل ملاحظاتی که به نظر من بیمورد هم میآمد، مرحوم آقای فاکر بخشی از مطالب کتاب را حذف کرد، اما باز انتشار همین کتاب نیز قدم رو به جلویی بود.
آیا اکنون میتوان مطالب حذف شده را منتشر کرد و اسناد و موارد جدید را هم به آن افزود؟
بله همه آن گزارش در کمیسیون اصل 90 مجلس موجود است و میتوان به انتشار آن اقدام کرد. نمایندگان مجلس به متن کامل این گزارش دسترسی دارند و میتوان از آنها تقاضا کرد تا برای انتشار آن اقدام کنند. میشود جلد دومی هم به کتاب منتشر شده اضافه کرد. به نظرم در دولت فعلی حجتالاسلام سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات و دکتر محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه نیت مثبتی دارند و میتوان روی همکاری آنها حساب باز کرد، با آقای ظریف جلسه گذاشت و برای پیگیری دوباره پرونده انگیزه ایجاد کرد. تنها کسی که در این میان مدام پرونده را پیگیری میکند شخص سیدحسن نصرالله است، در صورتی که خود به موضوع از زاویه دیگری نگاه میکند، اما در کشور ما چه در وزارت خارجه و چه در مجلس اراده ای برای همکاری با سیدحسن نصرالله در پیگیری این موضوع وجود ندارد.
اگر اراده پیگیری پرونده و یا انتشار کامل آن گزارش کمیته مجلس، در دستگاههای دولتی وجود داشته باشد، بسیار عالی است. اکنون نزدیک به 10 سال از پایان کار کمیته ویژه مجلس هفتم میگذرد. در این سالها نیز مدارک جدیدتری ارائه شده که چاپ آنها در کنار مطالب حذف شده از گزارش کمیته مجلس هفتم، میتواند به شناخت بهتر از شخصیت امام موسی صدر کمک کند.
در کنار پیگیری پرونده به نظر من آنچه از هرچیزی مهمتر است، اندیشه امام موسی صدر است که از کتابهای ایشان قابل استخراج است.
نگاه آسیب شناسی شما به مساله پیگیری پرونده چگونه است؟ چرا این پرونده بسیار طولانی شده و تاکنون به نتیجه نرسیده است؟
سیاستمداران برای به سرانجام رسیدن این موضوع اراده نکردند. اگر پیگیریهای خود خانواده امام صدر نبود، این پرونده نیز همچون دهها پرونده دیگری میشد که به مرور زمان محو شدند و دیگر خبری از آنها در سطح کشور نیست. شما یک نماینده با اراده را اکنون پیدا کنید تا من به او بگویم که حجم اصلی گزارش کمیته پیگیری در مجلس هفتم را پیدا کرده و مذاکرات با لیبی را نیز به آن اضافه و منتشر کند. یا بگویم که لااقل پیشنهادهایی را که در این گزارش ارائه شده به صورت قانون دربیاورد. اگر قانونی شود میتوان برای پیگیری مساله ربودن امام موسی صدر در مجامع بینالمللی، میزی در وزارت امور خارجه تعبیه کرد. با این کار کارمند و یا کارشناسی مسئول پیگیری این پرونده شده که به دیگران پاسخ گو است.
چرا این اراده در دولتها وجود نداشته است؟ به نظر تنها دولتی که در این زمینه جدی عمل کرد، دولت موقت به علت حضور شهید چمران، مرحوم بازرگان و ابراهیم یزدی بود، اما پس از آن دولتهای دیگر انگیزه لازم را برای پیگیری نداشتند. آیا ترس از تیره شدن روابط با دولت لیبی عامل این بیانگیزهگی در دولتها بود؟
در زمان دولت موقت مساله ربودن امام موسی صدر به تازگی اتفاق افتاده بود. در دولتهای بعد به دلیل درگیر شدن آنها با مسائل روز جامعه دیگر این انگیزه وجود نداشت. راه احیای این انگیزه در همین نکته است که کسی به عنوان کارشناس در وزارت امور خارجه یا وزارت اطلاعات به طور اختصاصی روی این مساله کار کند. خانواده امام موسی صدر هم تا حدی میتوانند این مساله را پیگیری کنند و اگر قدرت یا نهاد سیاسی از آنها حمایت نکند، دست آنها نیز بسته خواهد شد. البته وزارت اطلاعات و وزارت امورخارجه هرچند مدام در این زمینهها قول میدهند، اما به دلیل آنکه میزان فعالیتهای آنها بسیار زیاد است، زود قول خود را فراموش میکنند. به نظر باید دوباره این جریان را در مجلس پیگیری کرد. پرونده هنوز موارد تاریک بسیاری دارد و قابل پیگیری است. پرونده پیگیری ربودن امام صدر باید به یک مساله ملی جامعه تبدیل شود.
به عنوان جمعبندی بحث، پیشنهادات خود را برای سرعت بخشیدن به روند پیگیری پرونده ربودن بیان کنید.
به نظر من شناخت اندیشه امام موسی صدر و تاثیری که ایشان در تاریخ معاصر ایران و لبنان و رشد فکری جوامع انسانی این دو کشور گذاشتند، اهمیت بیشتری دارد، چرا که آن اندیشه، در اصل امام موسی صدر است. بنابراین شناخت اندیشههای ایشان به ویژه برای نسل جوان از اهمیت خاصی برخوردار است. در مرحله بعد باید مساله پیگیری پرونده را به صورت یک خواست ملی و تاریخی برای عموم مردم ایران به حساب آورد. باید یک دلسوزی را پیدا کرد و او را به عنوان مسئول پیگیری این پرونده در وزارت امور خارجه معرفی کرد. این شخص مسئول باید بتواند این پرونده را به صورت یک مطالبه عموم ایرانیان در مجامع جهانی از جمله سازمان ملل مطرح کند. در سالهای اخیر دستگاههای حقوقی و قضایی سازمان ملل رشد بهتری پیدا کردهاند و میتوان این پرونده را در آنجا مطرح کرد.
متاسفانه تاکنون که هیچگاه موضوع امام موسی صدر به عنوان یک خواست ملی از سوی دولتها مطرح نشده و همه دولتها قصد داشتند این پرونده شامل مرور زمان شود تا ببینند چه اتفاقاتی می افتد.