به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، همایش گفت وگو برای زندگی: بررسی تجربه امام موسی صدر روز چهارشنبه، 28 بهمن 1394، با حضور نمایندگان ادیان و مذاهب در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم برگزار شد.
در ابتدای این برنامه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر نجف لکزایی، ریاست پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ضمن سخنانی گفت: در وضعیت کنونی که جهان اسلام با مشکلات فراوانی، مخصوصاً در حوزهٔ امنیت مواجه است و جنگهای داخلی در جهان اسلام شدت گرفته و بیش از هر زمانی قلوب مسلمین را جریحه دار کرده، امیدواریم که راه حلی که امام موسی صدر سالها پیش بر آن تأکید کرد مورد توجه قرار بگیرد و ما را از این انحطاط رهایی ببخشد.
وی افزود: گفتوگو باعث میشود که متحجر نباشم. تحجر مساوی است با نفی دیگری و تحجر زمینهساز تکفیر میشود. و تکفیر زمینهساز جنگ و ترور و خشونت میشود. بنا بر این اگر بخواهیم از جنگ جلوگیری کنیم باید از تکفیر و بعد، تحجر جلوگیری کنیم و مهمترین راه جلوگیری از تحجر، گفتوگو و اعتماد متقابل است.
دکتر لکزایی سپس به شرکتکنندگان و میهمانان ویژه همایش خیرمقدم گفت: حاج ماموستا ملاقادر قادری، که از بزرگان ما هستند و از پیشگامان در عرصهٔ انقلاب اسلامی و مقاومت هستند و نیز از نمایندهٔ جناب سبو سرکیسیان که البته به علت کسالتی که برای جناب آقای سرکیسیان پیش آمد، خودشان نیامدند ولی از طرف خودشان نمایندهای فرستادند.
ایشان همچنین از اعضای مؤسسه امام موسی صدر و خصوصاً سرکار خانم صدر و نیز از همکاران پژوهشگاه دفتر تبلیغات اسلامی تشکر کرد.
مجری برنامه در بین صحبت مهمانان بخشهایی از سخنرانی امام موسی صدر در کلیسای کبوشیین را قرائت میکرد.
بعد از خوشامدگویی لکزایی، حورا صدر، فرزند امام موسی صدر و مدیر مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر سخنرانی کرد. وی در سخنانش گفت: خدمت شما مهمانان گرانمایه، استادان، فضلا، روحانیون و دانشگاهیان سلام عرض میکنم.
از همه شما خصوصاً حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر نجف لک زایی و همکاران صدیق و اندیشمند پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و به ویژه پژوهشکده علوم سیاسی سپاسگزاری میکنم.
شایسته بود که امام موسی صدر خود در این مکان سخن بگوید. در شهر قم زادگاه عزیزش، در جوار حضرت معصومه سلام علیها در حوزه علمیه قم، جایی که در محضر علمای بزرگ تلمذ کرده، شبانه روز در کنار هم مباحثهایهای خود، مراجع عالیقدر امروز، تحصیل کرده، بالیده و بالنده شده است، در میان شما همگنان گرانمایه اش که مثل او دغدغه نجات و کمال انسان را دارند و مثل او در اندیشه گفتگو و حوار و برداشتن موانع همزیستی میان مسلمانان و میان ادیان.
شایسته بود که خود امام موسی صدر در جمع شما سخن بگوید اما قرعه به نام بنده افتاده است. امیدوارم به زودی زود روزی فرا رسد که در همین جمع و در همین منبر برای ما سخن بگوید.
این همایش و این جمع برای من یادآور جلسات و گردهمایی هاییست که پدرم با دعوت از روحانیون و شخصیتهای ادیان و مذاهب مختلف لبنان برای درمان حرمانها و بحرانها و کاهش آلام و مشکلات فردی و اجتماعی تشکیل میداد.
مشتاق آنم که از موقعیت مهم استفاده کنم و با شما درباره دو موضوع گفتگو کنم.
موضوع نخست: 1- چرا همایش گفتگو برای زندگی امروز برگزار میشود؟
چهل سال پیش روز 30 بهمن 1353، پدران کلیسای کبوشیین در بیروت از امام موسی صدر دعوت کردند تا خطبه و موعظه آغاز روزه مسیحیان را که منسک شریعت مسیحی است، در این کلیسا برای مسیحیان به جا آورد. برای نخستین بار در تاریخ اسلام و مسیحیت است که مجتهد مسلمان یک منسک دینی مسیحی را اجرا میکند. بگذارید اهمیت این اتفاق را از زبان خود امام صدر برای شما نقل کنم: ایشان در اثنای جنگ اسف بار داخلی در لبنان در مصاحبهای میگوید: یکی از مهمترین اهداف توطئهای که لبنان را در نوردید، از بین بردن شکل همزیستی و وحدت ملی در لبنان بود. وقتی همزیستی هدف توطئه باشد، حتماً و در درجه اول نمادهای همزیستی هدف توطئه قرار میگیرد. و گمان نمیکنم در لبنان کسی به اندازه من نماد و سمبل اتحاد کشور بوده باشد، زیرا من علاوه بر تماسهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی خود با همه فرق لبنان و روابط گستردهای که با آنها دارم، به جایی رسیدم که سه سال پیش در کلیسا کبوشیین خطبه موعظه روزه را خواندم. و هیچکس در دنیا به این حد نرسیده است. درست مانند آنکه یک روحانی مسیحی خطبه نماز جمعه را بخواند. بنابراین من نماد وحدت ملی شدم و از این رو توطئه مرا به طور مستقیم هدف قرار داد.
آیا چنین اتفاق تاریخی افتخار مسلمانان نیست؟ افتخار مسیحیان نیست؟ و آیا چنین اتفاق عظیمی ثمره اعتقاد به وحدت و گفتگو و رفتار عملی گفتگو محور نیست؟
دوست داشتم در این فاصله چند فراز سخنرانی را بخوانم که عزیز ما خواندند و از این بخش میگذرم که تکرار نباشد.
من در جمع شما بزرگواران و با توجه به بحران در منطقه و آینده نگران کننده جهان اسلام تأکید میکنم که باید گفتگو را تکریم کرد و در جوامع اسلامی نهادینه کرد. گفتگو را باید از ایام خردسالی شروع کرد. در نظام آموزش و پرورش و تا پایان تحصیلات حوزوی و دانشگاهی ادامه داد.
گفتگو تفننی روشنفکرانه نیست که که خاص نخبگان باشد. هرچند که جمع نخبگان نقش ویژهای در نهادینه کردن آن دارند.
بیایید گفتگو را تکریم کنیم و بر ممارست آن مراقبه کنیم.
بیایید روزی به نام گفتگو در تقویم رسمی خود ثبت کنیم تا در آن روز مانند زمان مراقبه عملکرد یکسال خود را بررسی و ارزیابی و تصحیح کنیم.
دوست دارم در جمع شما اندیشمندان مؤثر جامعه پیشنهادی بیان کنم. شما جمعی هستید با دیدگاههای مختلف که در حضور بزرگانی از ادیان و مذاهب گردهم آمدهاید تا درباره تجربه امام موسی صدر و گفتگو سخن بگویید. هر چند که این پیشنهاد رسماً به مراجع دی صلاح تسلیم شده است.
بیاییم روز 30 بهمن را روزی که امام موسی صدر منسک آغاز روزه را در کلیسای کبوشیین القا کرد به نام روز ملی گفتگو بنامیم.
نهادینه کردن گفتگو نیاز به شعایر و سمبلها و یادمانهایی دارد. انتخاب امام و تعیین روزی به نام روز ملی گفتگو راه و شیوه مؤثری است برای نهادیه کردن گفت وگو.
و اما موضوع دوم بحث من
شاید بهترین جمع شما حاضران و برگزار کنندگان و سخنرانان این همایش باشید که میتوانید با بهره مندی از مبانی علمی به تجزیه و تحلیل جایگاه گفتگو و همزیستی در منظومه فکری و عملی امام موسی صدر بپردازید.
من خود شاهد آن بودهام که گفتگو جوهر افکار و اعمال امام موسی صدر است. از خانواده کوچک ما و تربیت فرزندانم
تا جمع بستگان و خویشان تا تلاشها و اقدامات درون جامعه شیعیان، ارتباطات و همکاریها و همفکریها با برادران اهل تسنن، همفکری و همکاری با جامعه مسیحیت و ادیان و مذاهب لبنان تا تلاش بی امان ایشان برای توقف درگیریهای داخلی در لبنان و کاهش خصومتهای قومی و فرقهای در منطقه همه و همه بر گفتگو به مثابه عقیده و روش استوار بوده است.
عقیده قلبی امام صدر به گفتگو در عمل و در رفتار او تجلی مییابد، در ادبیات او موج می زند و حتی مخالفان را به گفتگو میآورد. او در مقام گفتگو از مخالفان و منتقدان خود نمیهراسد و شجاعانه به میانشان میرود تا از دشمنیها بکاهد.
دشمنیها فرزند فاصلههاست. فاصله و دوری سبب میشود تا تصویر و شناخت درستی از دیگری نداشته باشیم و دیگری نیز از ما تصویر و شناخت درستی پیدا نکند. ایا غیر از ارتباط و گفتگو راهکار دیگری برای شناخت طرفین و کاهش دشمنی و برداشتن فاصلهها وجود دارد؟
باز هم از کلام خود امام بگویم که در یکی از مصاحبهها می گویند: «صرف آشنایی مسلمانان با یکدیگر و آشنایی مذاهب با یکدیگر بهترین وسیله برای به وجود آمدن باور کامل و اعتماد کامل و محبت صادقانه میان همه مسلمانان است، چراکه دور بودن از یکدیگر و نشناختن مذاهب، عامل ناسازگاری و بدگمانی و تردید میشود و این، مجالی مناسب برای فرصت طلبان و بدخواهان برای توهم زایی در میان مسلمانان نسبت به یکدیگر است.»
اگر به هشدار امام صدر در دهه چهل و پنجاه توجه میشد و این شناخت میان مسلمانان تجربه میشد و فاصلهها برداشته میشد و اگر امام ربوده نمیشد میتوان باور داشت که مجالی برای فرصت طلبان و بدخواهان باقی نمیماند تا در میان مسلمانان توهم زایی کنند.
اگر به دکترین ایشان عمل میشد و به منظومه رفتاری او تأسی میشد و اگر امام ربوده نمیشد، و او حرکت و فعالیتهای وحدت بخش و گفتگو محور خود را ادامه میداد، شاید آتش فتنه اینگونه در سرزمینهای اسلامی بالا نمیگرفت. اینک که از هر منظر که نگاه میکنیم جایش خالی است: از منظر وحدت دینی، از منظر گفتگو و همزیستی، از منظر کرامت انسان، علم، دین، تمدن، اخلاق. از هر منظری که مینگریم جای او خالی است.
خداوندا به ایمانی که در این جمع به تو و به خدمت به انسان و نجات انسان معاصر میبینیم، تو را قسم میدهم که امام موسی صدر را نجات دهی و ما را از نعمت حضور او باز هم برخوردار فرمایی. الهی آمین. والسلام علیکم و رحمه الله.
****
همایش «گفت وگو برای زندگی: بررسی تجربه امام موسی صدر» با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامیِ دفتر تبلیغات اسلامی قم و مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، رروز چهارشنبه، ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ از ساعت ۹ تا ۱۲ پیش از ظهر در سالن همایش پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، واقع در قم، ابتدای خیابان معلم برگزار شد.
امام موسی صدر، در تاریخ ۱۹ فوریه ۱۹۷۵ (۳۰ بهمن ۱۳۵۳)، در قالب خطبۀ موعظۀ آغاز روزه، در کلیسای کبوشیین بیروت سخنرانی بهیادماندی و تاریخیای با عنوان «ادیان در خدمت انسان» ایراد کرد. در این مراسم، که بزرگان مسیحیت لبنان در آن شرکت جستند، در بالاترین سطوح سیاسی و دینی فرقههای مسیحی، و به عنوان نماد «گفت وگو و تعایش» از امام صدر تجلیل به عمل آمد. شارل حلو، رئیسجمهور اسبق لبنان، در این باره میگوید: «برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت یک روحانی غیرکاتولیک در یک کلیسای کاتولیک و برای جمعی از مؤمنان در جایگاه موعظه سخن میراند. این اتفاق نهتنها اعجابانگیز بلکه موجب تأمل و تفکر عمیق و درازمدت است.» اقدام بعدی امام دعوت از بزرگان مسیحیت برای ایراد خطبههای نماز جمعه بود، اما به سبب جنگ داخلی این برنامه تحقق نیافت.