امام صدر تأکیدش بر این است که عزتمند شدن انسانها این است که انسان احساس کند تواناییها و خلاقیتهایش متعلق به اوست و قابل به خدمت گرفتن برای دیگران است. مهم این است که از آن استفاده کامل شود.
مهدیه پالیزبان - به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، بیست و هفتمین نشست اندیشه و عمل، با اولین سخنران خانم این برنامه برگذار شد. موضوع این نشست فقرزدایی و اقدامات امام موسی صدر بود که دکتر اشرف بروجردی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به تبیین آن پرداخت.
وی در ابتدای صحبت گفت: آنچه که بیشتر مدنظر هست وجه اجتماعی است و اینکه ما برای رسیدن به یک جامعه ایده آل نمیتوانیم فقط یک وجه از وجوه جامعه را مورد توجه قرار دهیم. بلکه مباحث سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی همه به هم پیوستهاند.
بروجردی در مقدمه صحبتش به بحث اسوه و الگو پرداخت و اظهار کرد: همواره در طول تاریخ چهرههایی بودهاند که برای دیگران الگو و نمونه عمل بودند که انسانها بتوانند با تأسی بر زندگی آنها راهشان را پیش ببرند. به خصوص نسل امروز جامعه ما که دچار سردرگمی، تناقض و پارادوکس است به لحاظ اینکه آنچه که در آموزههای دینی به دست میآورد با آنچه در عمل میبیند متفاوت است. و با این نگاه مسلماً همه ما باید به این اصل توجه کنیم که دین را از چه کسی میآموزیم و آموزههایی که به ما داده میشود مبنا و منشأ آن از زبان و نگاه چه کسی و کدام یک از مراجع دینی است. مرجع نه به معنی مرسوم مرجعیت که میشناسیم، بلکه به معنی سرچشمه دینی که به ما عرضه میشود. شاید بارها در قرآن کلمه اسوه را دیده باشید که پیامبر اسلام را به عنوان اسوه معرفی میکند و میفرماید «ولکم فی رسول الله اسوه حسنه»: برای شما برای اینکه بتوانید الگویی برای رسیدن به حقیقت بشناسید پیامبر نمونه کامل است و میتواند برای شما این شیوه را ارائه دهد. بنابراین اسوه و مقتدا بودن یک نوع نگاهی است که میتواند به انسانها برای رسیدن به حقیقت کمک کند.
وی ادامه داد: حقیقت با واقعیت مرز نزدیکی دارد و بعضی از قسمتهایش با هم همپوشی دارد. چون ما معتقدیم که حقیقت آن چیزی است که بعضاً به واقعیت منتهی نمیشود و واقعیتهایی در جامعه وجود دارد که بسیاری از آنها حق نیستند و از حقیقت سرچشمه نگرفتند.
مبانی گفتمان امام موسی صدر
عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه بحث به امام موسی صدر پرداخت و گفت: زمانی که امام موسی صدر وارد جامعه لبنان شدند، کار را برای رفع محرومیت مردم آغاز کردند و شاید این دوره آغاز خوبی باشد برای اینکه بتوانیم نگاه امام موسی صدر را به بحث فقر داشته باشیم.
بروجردی افزود: امام گفتمان خودشان را بر دو پایه بنا گذاشتند؛ اول، پایه مبارزه با دشمن صهیونیستی که احساس میکردند قصد ریشه کنی مسلمانان را دارند و همت گماشتند برای اینکه با آنها مقابله کنند و دوم، بحث کم کاری که در جامعه وجود داشت و به پیدایش فقر و ناآگاهی در بین آحاد مردم منتهی میشد. لذا ایشان با تأسی از زندگی بزرگان سعی کردند که این دو خصیصه را رویه کار خودشان قرار دهند.
مبانی فکری امام موسی صدر
بروجردی در ادامه بحث، قبل از پرداختن به اقدامات عملی امام موسی صدر مبانی فکری وی را برشمرد. وی بیان کرد: اولین ویژگی اندیشه ایشان این است که کرامت انسانی را به عنوان یک اصل مورد توجه قرار داده بودند. در بین علمای امروز هم این اختلاف دید وجود دارد؛ عدهای معتقدند انسان به ما هو انسان دارای کرامت است و باید به خواستههایش توجه شود و حرمتش حفظ شود و مرزهایش شکسته نشود و نگاه دیگری که معتقد است که انسان فقط به صرف مسلمان شدنش میتواند کرامت پیدا کند. این دو نگاه امروز هم در جامعه ما وجود دارد. امام موسی صدر نگاه اول را مدنظر قرار دادند. ایشان مبنایشان را این آیه قرار دادند: «ولقد کرمنا بنی آدم» در این آیه نوع بشر مطرح است نه کرامت مسلمان یا شیعه. هر کس در هر قالبی قرار بگیرد فرزند انسان باشد دارای کرامت است. حتی بعضی از علما معتقدند هر موجودی که زندگی میکند اعم از حیوان و گیاه هم دارای کرامتند اما در سطح خودش. آیه مذکور ندایی آسمانی است که امام موسی صدر بر همین مبنا نگاه خودشان را بیان میکنند.
بروجردی گفت: ایشان می گویند: «محرومیت آن است که شیعیان تحت تبعیض و طبقه بندی به دنیا بیایند.» یعنی وقتی طبقه بندی و لایه بندی را برای اشخاص مدنظر قرار بدهید این خود تضعیف کرامت است. در حالیکه: «سلامت و سربلندی میهن از سربلندی فرزندان آن است.» باز در جای دیگر میفرمایند: «ایمان به خداوند پایه و اساس فعالیتهای حیاتی و پیوندهای انسانی ماست و هم اوست که پیوسته عزم و اطمینان ما را روز به روز بیشتر و افق انتظارات ما را گسترد تر میکند. ایمان به انسان، به هستی او و به آزادی و کرامت او استوار است. در حقیقت ایمان به انسان جنبه زمینی ایمان به خداوند است. جنبهای که نمیتوان آن را از جنبه آسمانی جدا کرد.» یعنی ایشان معتقدند که در واقع بخشی از وجود انسان که همان روحش باشد متعلق به ذات هستی خداوند است و یک بخشی هم که زندگی روزمره و مادیات است، متعلق به این زمین است ولی به هر حال این انسان دارای کرامت است و کرامتش دربرگیرنده آزادی و هستی وجودی اوست. یعنی باید توجه داشته باشیم به اینکه این انسان حیات و هستیاش فقط به زنده بودن به معنای تنفس نیست.
وی افزود: وقتی انسانی در جامعه حرمتش حفظ نمیشود یعنی به حریمش تجاوز میشود و دیگران متعرضش میشوند و سعی میکنند ناگفتههای زندگیاش را در معرض دید و در معرض دیگران قرار بدهند این کرامت انسان را شکستن است. اینکه روایت داریم که میفرمایند حرمت انسان یعنی حریم انسان از حریم کعبه مقدستر است. اشاره به همین مسئله است. هرقدر برای کعبه تقدس قائل باشید و معتقد باشید که کعبه یک جایگاه و یک پناهگاه و مأمن است، ابروی انسان از ان حرکت خانه خدا بالاتر است. و این نشان میدهد که حق نداریم در زندگی اشخاص ورود پیدا کنیم و متعرض زندگی خصوصی انسان شویم. بنابراین یکی از مبانی ایدوئولوژیک امام موسی صدر در زمینه فقرزدایی حفظ کرامت انسانی است.
وی ادامه داد: نکته بعد دینداری است که در گرو فقر است. روایت امام علی است که «کاد الفقر أن یکون کفرا» چه بسا فقر زمینه ساز خروج از دین است. امروز نمونههای عینی زیادی را در جامعه میبینیم که جوان میگوید اگر دین شما این است آن را نمیخواهیم. دینی که در آن فساد و فحشا و فقر و نداری و ظلم است، این نوع دین برای ما قابل قبول نیست. و نمیخواهیم چنین دینی مرجع فکری ما باشد.
بروجردی گفت: جمله حضرت امیر در حقیقت مبنای فکری امام موسی صدر است. لذا میفرمایند که: «وظیفه دینی من در لبنان ارتقای سطح زندگی اجتماعی مردم به طور و ارتقای سطح فرهنگ دینی مردم به طور خاص است. زیرا معتقدم تا وقتی سطح زندگی و معیشت مردم به شکل کنونی باشد ارتقای فرهنگ دینی میسر نخواهد بود.»
وی افزود: به عبارت روشنتر نمیتوانید به جامعهای که گرسنه است بگویید دیندار باش. جامعهای را میتوانید از مفاهیم فکری و دینی برخوردار کنید که فقر در آن محو شده باشد تا بتوانید کار فرهنگی کنید. علت اینکه در جامعهمان امروز با ضعف فرهنگی روبه رو هستیم دقیقاً مقدار زیادی به این بستگی دارد که جامعه دچار فقر است. لذا امام صدر فقر مادی و فرهنگی را توأم با هم نگاه میکنند و اینطور نیست که فقط به فقر مادی بپردازد.
بروجردی ادامه داد: سومین مبنای اندیشه ایشان این بحث است که انسان سازی محور همه تلاشهاست. یعنی اگر بخواهید جامعهای را تغییر دهید، فقری را امحا کنید یا هر تلاشی انجام دهید، لازمهاش این است که انسان را با ذات هستی خودش و با آفرینشی که خداوند برایش معین کرده آشنا کنید. لذا همه تلاشها باید برای این باشد که افراد انسان ساز باشند. یعنی تلاش کنند به اینکه انسانیت انسانها رشد کند. روایتی از رسول اکرم است که میفرماید که اگر خداوند توسط تو یک شخص را هدایت کند برایت از هر چه خورشید بر آن میتابد سودمندتر است. رسیدن به این نقطه مستلزم این است که تلاش کنید تا انسان بتواند هستی خودش را به عنوان هستی فکری و هستی اندیشهاش به دست بیاورد. در جای دیگری امام موسی صدر بیان میکنند که در فضای ناآرام جهان کنونی که پایمال شدن حقوق و آزادیهای ملتهایی که به نیروی بازدارند قوی متکی نیستند به امری عادی بدل شده. یعنی میخواهند بگویند انسانهایی که توانستند رشد کنند رشدشان مرهون تلاشی است که خودشان توانستند انجام بدهند یا کسانی که به عنوان رهبران دینی زمینه را برای آنها فراهم کردند. انسانهایی که تلاش کردند تا زندگی سایرین را فدای خواستههای خودشان کنند اینها کسانی هستند که با هستی انسانها بازی کردند و در واقع ارزش وجودیاش را کم کردند. بنابراین، انسان نباید وامدار ثروتمندان باشد تا بتواند آزاد زندگی کند. همانطور که قرآن میفرماید صدقه را با منت گذاری نپردازید تا مأجور باشید. یعنی اگر قرار بر این است که جامعه را از جهت مادی برخوردار کنید، برخوردار شدن جامعه به دلیل این است که عزتمندی را برای انسانها فراهم کنید و عزتمندی جامعه این است که بتوانید فرد را به جایگاهی برسانید که برای به دست آوردن نیازهای مادیاش منتی بر او گذاشته نشود و بتواند عزت را در وجودش حفظ کند.
اقدامات عملی امام موسی صدر
اشرف بروجردی بعد از بیان این مبانی اقدامات عملی امام موسی صدر را توضیح داد: با این مبنای فکری امام اقدامات عملی انجام میدهند که بسیار گسترده است. من فقط به وجه اجتماعی آن میپردازم. ایشان در همه عرصهها وارد شدند و نسبت به هیچ یک از اینها بی تفاوت نبودند. یکی از گامهای مهم ایشان این بود که در جامعه سازماندهی ایجاد کنند و تشکیلاتی حرکت کنند. این سازماندهی و تشکیلات مبنای همفکری و تعامل آحاد جامعه شد. سازمانها و تشکلها، یعنی مجموعه افرادی که در حقیقت از یکدیگر یاد میگیرند چگونه با هم تعامل داشته باشند، چگونه حرف همدیگر را خوب بشنوند و برای حرف یکدیگر ارزش قائل باشند و نسبت زندگی همدیگر بی تفاوت نباشند، اینها مواردی است که از دل تشکیلات بیرون میآید.
وی توضیح داد: امام با شکل دادن حرکت المحرومین در واقع این قدم را برداشتند که به جامعه تفهیم کنند اگر میخواهید به بالندگی برسید لازمهاش این است که در کنار هم باشید و با هم تلاش کنید. در حقیقت انسجام نیروهاست که میتوانید افکارتان را به اشتراک بگذارید. این فکر مشترک مبنایش اندیشه گفتمانی است که ایشان در لبنان پایه گذاری کرد؛ اینکه افراد بتوانند با هم حرف بزنند و حرف همدیگر را بفهمند، تخاصم نکنند. یکدیگر را متهم نکنند. اینها زیرساخت همین فکر حرکت المحرومین یا أمل است.
دکتر بروجردی افزود: أمل بزرگترین زیرساختی بود که در آن تاریخ شکل گرفت و توانست نقشی را ایفا کند در جامعه لبنان. جامعه را هشیار کند. افراد با اشرافی که نسبت به بحثهای اجتماعی و سیاسی داشتند به تعامل با یکدیگر پرداختند و زمینه این حرکت فراهم شد و شاید به همین دلیل بود که امروز شاهد هستیم که خانم رباب صدر، همشیره ایشان، از همین مبنا بهره بردند و مدرسهای در شهر صور احداث کردند و دختران بی سپرست را سرپرستی میکنند برای اینکه احساس بالندگی کنند. اینکه فرد احساس بی نیازی کند، احساس استغنا کند، احساس کند میتواند روی پای خودش بایستد و خودش را اسیر دیگری قرار ندهد، کمک میکند که هم خلاقیتهایش بروز کند و هم اینکه بتواند عزتمند زندگی کند، در مقابل خواستههای دیگران تعظیم نکند، عزت را از آن خدا بداند و خود را متکی به او قرار بدهد.
وی افزود: درواقع اولین گامی که امام موسی صدر انجام دادند انسجامی بود که با شکل دهی تشکیلات بین آحاد جامعه به وجود آوردند. لذا اگر قرار بر این است که جوان امروز جامعه ما بخواهد از استعداهایش بهره ببرد، بخواهد سربلند و متنعم و کارآفرین باشد و روی پای خودش بایستد باید دستش را به زانوی خود بگیرد، و دچار بلای امروز جامعه ما نباشد که هر کس منتظر است دولت به داد او برسد. این بزرگترین ضرر به جامعه اسلامی است که باعث میشود جوانها استعدادهایشان گم شود. در واقع آنچه که دولت از آن بهره میبرد توان فکری و جسمی همین جوانهاست. لذا اولین گام ایجاد یک تشکیلات است که همه ما باید این را به عنوان سرلوحه کارمان قرار دهیم.
عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: یکی دیگر از نکاتی که امام موسی صدر روی آن خیلی تکیه داشتند این بود که جامعه شیعیان را عزتمند کنند و این را در مذاکراتشان در گفتگوهایشان با دستگاههای دولتی و با مباحثی که با مردم داشتند بازگو میکردند. برای این مسئله، یعنی رفع طعم تلخ فقر، به رعایت عدالت و انصاف تأکید میکردند. ایشان می گویند: «پیش از گفتگو برای هر مسئلهای دولت باید به رعایت عدالت و انصاف متعهد شود.» عدالت در واژه یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای خودش. وقتی می گویید عدالت در جامعه رعایت شود فردی که شایستگی و توانایی پذیرفتن مسئولتی را ندارد حق ندارد در آن مسئولیت قرار بگیرد.
وی ادامه داد: هرکسی باید براساس تواناییهایش در منصبی قرار بگیرد. این نقص را امروز در جامعهمان داریم و بسیاری از کسانی که در جای جای این سرزمین مسئولیتی پذیرفتند شاید از صلاحیت کافی برخوردار نباشند ولی متأسفانه به هر دلیلی با چنین وضعیتی روبه رو هستیم. این باعث میشود افراد عزتمندیشان در گرو این قرار بگیرد که بخواهند خودشان را تسلیم دیگری کنند. این درست نقطه مقابل تفکر امام صدر است.
بروجردی گفت: امام صدر تأکیدش بر این است که عزتمند شدن انسانها این است که انسان احساس کند تواناییها و خلاقیتهایش متعلق به اوست و قابل به خدمت گرفتن برای دیگران است. مهم این است که از آن استفاده کامل شود.
وی در ادامه گفت: سومین نکته از اقدامات امام موسی صدر کارآفرینی است. بنده یک بار جنوب لبنان رفتم و شاهد فضا بودم؛ فضایی معنوی همراه با کارآفرینی. کارگاههای متعددی وجود داشت که هر کس براساس خلاقیتش در آنها شرکت میکرد. کارآفرینی یکی از فعالیتهای امام موسی صدر بود که امروز میتوانیم از آن استفاده کنیم و جای آن در جامعه ما خالی است. امروز نیاز داریم امکانی را فراهم کنیم که جوانان ما و افرادی که شایستگی لازم را دارند به بروز استعدادهایشان بپردازند. امام موسی صدر تلاش کرد با راه اندازی این مرکز طعم تلخ فقر را از جامعه برطرف کند و به مردم یاد بدهد که چگونه بر پایگاه خودشان مسلط باشند.
اشرف بروجردی در جمع بندی بحث خود گفت: عمده بحث بر این مبنا قرار گرفته است که افراد در جامعه باید برخوردار باشند و این برخورداری نه فقط برخورداری مالی که فکری و فرهنگی هم هست. افراد باید در جایگاهی که قرار میگیرند همه ظرفیتها در خدمت آنها باشد.
امام موسی صدر خطاب به دولت لبنان می گویند: همه افراد باید از مسکن و سرپناه مناسب برخوردار باشند. همگان باید به طور مساوی از فرصتها برخوردار باشند و در سطوح اشتغال آموزش و فرهنگ از شرایط برابر بهره ببرند و این کمترین نتیجهای است که میتوانیم از زندگی این اندیشمند عرصه نبرد و اندیمشندی که همه همّش اعتلای انسان و رفع محرومیت بود بگیریم. و اینکه سعی میکردند جامعه را در جایگاهی قرار بدهند که شایستگی آن را دارد و این میتواند الگویی باشد برای همه مسلمانان جهان و همه کسانی که آرزو میکنند که سربلند و عزتمند و متکی به خود باشند و آرزو میکنند در هر جایی از جامعه جهانی قرار گرفتند کسی به آنها بی حرمتی نکند. این نگاهی است ک ایشان دارد و بزرگان دیگری هم در تاریخ بودهاند که این فکر را داشتهاند. آنچه مهم است این رفتار امام از اندیشهاش سرچشمه گرفته بود و اندیشه را از بین بزرگان دین و از علما یاد گرفته بودند که در واقع خط مشی زندگی را تعریف میکردند. به طوری که هرکس در جایکگه خودش قرار بگیرد.
حاشیه نوشت:
- برنامه با اندکی تأخیر آغاز شد.
- دکتر بروجردی مطالب خود را به شکل پاور پوینت ارائه کرد.
- چهرههای جوان شرکت کنندگان ثابت برخی برنامههای مؤسسه شدهاند.
- در بخش پرسش و پاسخ اشرف بروجردی که چند سالی در نجف و در مدرسهای که آیت الله حکیم تأسیس کرده بود و بنت الهدی صدر آن را اداره میکرد، تحصیل کرده است، به بیان خاطرات خود از آن مدرسه و روش مدیریت بنت الهدی صدر پرداخت.
- وی در پاسخ به پرسشی در مورد جایگاه امام موسی صدر در لبنان گفت ایشان امروز هم در لبنان مطرحند و شخصیتی مقدس به شمار میروند.
- نشست ماهانه اندیشه و عمل دوشنبه اول هر ماه در مؤسسه برگزار میشود و شرکت در آن برای عموم آزاد است.