دبیر کمیته رسمی پیگیری پرونده امام موسی صدر در لبنان میگوید: «متأسفانه و بهرغم اینکه ما در چند سفر به لیبی با مسئولان بلندپایۀ و دادستان کل لیبی دیدار کردهایم، گامهای تحقیق بهشدت کند است و جستوجوی میدانی انجام نشده است.»
28 بهمن 1389، (17 فوریه 2011) سالگرد اوج گیری انقلاب مردم لیبی است. انقلابی که منجر به سقوط و کشته شدن معمر قذافی در 28 مهر 1390 شد. نام لیبی و دیکتاتور سابقش تداعی کننده موضوع ربودن امام موسی صدر و اسارت 38 سالهاش است. تا قبل از انقلاب لیبی، گمان بر این بود که سقوط قذافی کلید آزادی امام و روشن شدن این پرونده است، اما حوادث لیبی و مرگ قذافی و تحولات بعدی آن به گونهای رقم خورد که امام موسی صدر و دو همراهش همچنان در مکانی نامعلوم در اسارت هستند.
با گذشت شش سال از آغاز این انقلاب حسن الشامی، دبیر کمیته رسمی پیگیری پرونده امام صدر در لبنان در در گفت وگو با پایگاه اطلاع رسانی موسسه امام موسی صدر از اقدامات و نتایج این کمیته که بلافاصله پس از انقلاب لیبی تشکیل شد، گفته است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
اولین سوال مهم برای همه علاقهمندان امام موسی صدر این است که بعد از گذشت شش سال از انقلاب لیبی چرا هنوز امام موسی صدر آزاد نشده است؟
پاسخ مشخص و البته تأسف برانگیز است؛ به دلیل اینکه مقامات لیبی پس از انقلاب، گامی جدی که متناسب با اهمیت این قضیه باشد، برنداشتهاند. اقداماتی مانند تصویب و عملیکردن طرح جستوجوی مکانهای نامعلومی که ممکن است زندانهای سری یا مکان پنهان کردن و یا بازداشت افراد باشد و مواردی از این قبیل که ضرورت آن روشن است.
در این مدت دولتهای لبنان و ایران برای آزادی امام موسی صدر چه اقداماتی انجام دادهاند؟
دولت لبنان کمیته رسمی پیگیری را در همان روزهای اول انقلاب لیبی تشکیل داد. پیش از آن هم در بیانیههای هیئت دولت، بندی با مضمون پشتیبانی و پیگیری قضیۀ امام موسی صدر افزوده است. اما واضح است که این اقدامات حداقلی است و از دولت لبنان انتظار میرود که گامهای سیاسی و امنیتی و دیپلماتیک و رسانهای و قضائی فعالانهتری بردارد. این خواسته اصلی ماست و برای تحقق آن هم تلاش میکنیم.
در مورد دولت ایران هم باید بگویم که تاکنون اقدامی از طرف آنان ندیدهایم، جز برخی سخنان و موضعگیریهای رسانهای متفرقه و اندک از جانب سفیران ایرانی در لیبی، بدون اینکه نتایج ملموسی داشته باشد.
کمیته رسمی پیگیری در سال 1389 تشکیل شده و اعضای آن چند بار هم به لیبی سفر کردهاند، مهمترین اقدامات و دستاوردهای این کمیته چه بوده است؟
از 23 اکتبر 2011 یعنی سه روز بعد از کشته شدن قذافی تاکنون، این کمیته شش بار به لیبی سفر کرده که در همه این سفرها تاکید ما اول بر مسلمات قضیه - که خود براساس آنها عمل میکنیم،- بوده است. بگذارید مسلمات قضیه ربودن امام موسی صدر را مرور کنیم تا مشخص شود کمیته بر چه اساسی پیگیری ها را انجام می دهد:
«اول، ما با جنایت ربایش و ناپدیدشدگی اجباری مواجه هستیم و سرعت عمل در این مسئله ضروری و حیاتی است. دوم، آزادی امام موسی صدر و دو همراهش باید اولویت لیبی باشد، زیرا این مسئله، مسئلهای حزبی یا خانوادگی یا گروهی نیست، بلکه مسئلهای انسانی عربی و اسلامی و بلکه، جهانی است. سوم، معمر قذافی و یارانش در جایگاه حکومت لیبی مسئول مستقیم این قضیهاند. چهارم، از آنجا که این جنایت در لیبی رخ داده و استمرار یافته است، همکاری و مشارکت دولتهای لیبی و لبنان در تحقیقات و جستوجو در مکانهایی که ممکن است امام و دو همراهش در آنها اسیر باشند، ضروری است.»
باید بگویم متأسفانه و بهرغم اینکه ما در این سفرها با مسئولان بلندپایۀ لیبی و دادستان کل لیبی دیدار کردهایم، گامهای تحقیق بهشدت کند است و جستوجوی میدانی انجام نشده است.
این نکته را هم اینجا اضافه و اعلام کنم که برخلاف آنچه در رسانهها منتشر میشود یا برخی افراد بیان میکنند، طرف لیبیایی تاکنون هیچ نتیجه قطعیای به ما اعلام نکرده است. هنگامی که از قاضیان دفتر دادستان کل لیبی میپرسیم نظرشان درباره آنان که میگویند پرونده مختومه شده و نتیجه قطعی روشن است، چیست، پاسخ میدهند: «به هیچ وجه این طور نیست، هیچ چیز تمام نشده و فیصله نیافته، ما به هیچ دلیل سلبی دست نیافتهایم و حتی هیچ روایت کامل و هیچ شاهدی در این مورد نداریم.»
در این مدت چه پیشنهادهایی به مقامات لیبی داده شده است؟
پیشنهادهایی که کمیته به طرف لیبیایی داده، شامل این موارد است: تحویل مشخصات متهمان پرونده به کمیته، طراحی نقشه و برنامه جستجو در تمام سرزمین لیبی و همچنین، اقدام فوری برای بازجویی از متهمان و بازداشتشدگان پیش از آنکه بازداشتشدگان فوت کنند یا آزاد شوند.
در سال 1392 تفاهمنامهای بین لبنان و لیبی امضا شد. این تفاهمنامه چه دستاوردی داشته است؟
تفاهمنامهای که در مارس 2014 امضا شد، نقطۀ عطف مشخص و مهمی است، زیرا در آن تأکید شده که جنایت ربودن در لیبی و از جانب نظام معمر قذافی صورت گرفته است و طرف لبنانی حق اطلاع از تحقیقات و حضور در آنها و تبادل اطلاعات و مستندات را دارد. همچنین این تفاهمنامه به تعهداتی مبتنی است: یک. باز گذاشتن دست اینجانب، به عنوان دبیر و سخنگوی کمیتۀ رسمی پیگیری قضیه، که نماینده دستگاه قضایی لبنان هم هستم و همکاری با طرف لیبیایی برای بازپرسی از مقامات زندانی در زندانهای لیبی، با حفظ حق حاکمیت لیبی و استقلال قضایی آن کشور. دو. در اختیار گذاشتن مدارک و مستنداتی که ما میخواهیم. سه. ادامه داشتن ارتباط فعلی و تقویت آن. چهار. برگزاری جلسات دورهای برای هماهنگی و تبادل افکار و اطلاعات. پنج. همکاری برای تعقیب آن دسته از ارکان نظام پیشین لیبی که به خارج لیبی فرار کردهاند.
آیا این تفاهمنامه اجرایی هم شده است؟
متأسفانه خیر.
چرا مقامات لیبیایی تفاهمنامه را اجرا نکردهاند؟
علت تن ندادن مسئولان لیبی به تفاهمنامه مشخص نیست و با وجود همۀ تلاشهای ما، یا همکاری نبوده یا بسیار اندک بوده است. شاید این مسئله علتهای امنیتی و سیاسی و عشیرهای و شخصی داشته باشد، اما نمیتوان با قطعیت گفت و بر آن تأکید کرد.
در حال حاضر مطالبات خانواده امام موسی صدر از دولت لیبی چیست؟
خواستۀ اصلی خانواده و کمیته در حال حاضر، فشار بر دولت (یا دولتهای) لیبی است تا بدون هیچ تردید و تأخیری و بدون تمسک به بهانههای امنیتی و سیاسی در لیبی، به تفاهمنامه عمل و با ما همکاری کنند.
برخی معتقدند که برخلاف نظر دولتمردان، اوضاع بحرانی لیبی شاید فرصتی برای پیگیری باشد. نظر شما چیست؟
اوضاع بحرانی لیبی تیغی دو لبه است؛ مانع کار جدی میشود ولی همزمان این امکان را فراهم میکند که یکی از دولتهای متعدد حاضر در لیبی گامهایی بردارد، از این جهت که ممکن است آن دولت منافعی با لبنان داشته باشد یا بخواهد از این طریق وجود خودش را رسمیت بخشد.