نوشتاری از آیت الله سید محمد باقر صدر درباره علم آموزی از کتاب «بارقه ها»
علمآموزی وسیله است نه هدف
بارها و بارها گفتهایم که ما اگر در پی این علوم میرویم و خودمان را به آن مجهز میکنیم، فقط و فقط برای این است که میخواهیم با استفاده از این علوم برای حمایت از اسلام به میدان جنگ با دشمنان دین و دشمنان اسلام برویم؛ وگرنه صرف دانستن و فهم عمیق این مطالب اصولی و فقهی دقیق و تبحر در آنها هیچ تغییری در وضع اسلام ایجاد نمیکند، اوضاع امروز اسلام را حتی یک گام به پیش نمیبرد، مشکلی از مشکلات مسلمانان از میان برنمیدارد و دردی از دردهای امت اسلام را درمان نمیکند.
به عنوان مثال اگر در مورد معنای حرفی، آب استنجاء و اقل و اکثر ارتباطی به دقت بیاندیشیم و در این مطالب عمیق شویم نهایت حاصلی که برای ما به ارمغان میآید، این است که نکات علمی صناعیای را درمییابیم که شاید در تغییر یک فتوا مؤثر باشد و شاید هم نباشد؛ مثلاً در نهایت منجر به این میشود که به جای این که بگوئیم آب استنجاء پاک است به این نتیجه میرسیم که متنجس است و یا به جای قول به وجوب در سوره نماز، به استحباب آن قائل میشویم. ما نباید به این بهره ناچیز قانع شویم، نباید به همین حد اکتفا کنیم؛ چون این مقدار هیچ ربطی به هدف ما ندارد.
مثلاً اگر بعد از چند قرن که سوره در فتوای علمای صالح گذشته جزئی از نماز بوده است ما به این نتیجه برسیم که سوره جزو نماز نیست، چه تغییری در اوضاع اسلام به وجود میآید؟ آیا با این کار برای اسلام فتح و ظفری به بار آوردهایم؟ آیا با این کار اسلام را در جبههای پیروز کردهایم؟ آیا از رنج و محنتهایی که مسلمانان تحمل میکنند کاستهایم؟ نخیر! به صرفِ اینکه پس از آن که علمای گذشته قائل به وجوب سوره بودهاند، ما به عدم وجوب آن معتقد شویم هیچ چیز بدست نخواهد آمد. هر دو فتوا عذرآور است و اگر مسلمانی به هر یک از آنها عمل کند، روز قیامت پاداش عملش را میبیند. هر دوی این فتاوا از جهت منجزّیت و معذّریت و ضمانت ورود عملکننده آن به بهشت یکسانند و هیچ فرقی با هم ندارند.
بنابراین، از این منظر باید همواره نگاه ما به علم و به این مطالب از جنس معنای حرفی باشد و نه معنای اسمی . باید به این مطالب به عنوان سلاحی در خدمت دین و اسلام نگاه کنیم.
شما میبینید که خود من بیش از هر کس دیگر به این علوم صناعی رغبت و تمایل دارم و نسبت به آن اهتمام میورزم و خیلی در این راستا تلاش میکنم، از شما هم میخواهم که همینطور باشید؛ منظور من از این سخنان، بیارزش جلوه دادن این علوم و اهمیت ندادن به آنها نیست. شما خودتان میبینید که من در عمل و در برنامۀ شخصیام به شدت به این علوم صناعی توجه دارم و برای تحصیل و درک دقیق آنها تلاش میکنم، شما هم باید همینطور باشید؛ مسئله، نوع نگاه ما به این علوم است.
ما باید به این مطالب، به این پژوهشها و تحقیقات به معنای حرفی نگاه کنیم نه معنای اسمی، باید نگاه ما به این علوم به عنوان سلاح باشد. باید همیشه به این مسئله توجه داشته باشیم تا مبادا مقدمه به هدف تبدیل شود، نباید بین اهداف و مقدمات خلط کنیم؛ زیرا علم در حیات ما، یک قدرت و سلاح است و ما باید برای خدمت به اسلام به هر سلاح ممکنی مسلح شویم، یکی از این سلاحها همین علم است؛ یعنی خود فهم اسلام فینفسه به این جهت است که ابزاری باشد برای ترویج و اعتلای کلمه اسلام و تبلیغ احکام اسلام، ابزاری باشد برای مبارزه با جریانها کافری که حیات مسلمانان را از همه جهت احاطه کردهاند و از هر سو و هر راهی به جهان اسلام هجوم میآورند.
از اینرو، معتقدیم یکی از بهترین روشهایی که باعث میشود ما همواره به حرفی بودن این علوم و اسمی نبودن آنها توجه داشته باشیم و همیشه در ذهن ما به خوبی واضح باشد که این علوم وسیلهاند نه غایت، این علوم تنها سلاحی در خدمت اسلام هستند، یکی از امکاناتی هستند که باید همه ما آنها را در راه اسلام به کار بگیریم، باید همه امکانات و تواناییهایمان را در راه اسلام به کار بگیریم و یکی از این امکانات و تواناییها هم این علوم است؛ یکی از بهترین روشها برای این توجه و التفات، بررسی {و الگوگیری از} احوال ائمه علیهم اسلام به عنوان الگوهای والای تبلیغ و دفاع از اسلام است؛ آنها که همه دارایی و تواناییشان را در راه این رسالت مقدس صرف کردند.
بنابراین، این مطلب از خود این بحث {علمی} مهمتر است؛ زیرا باید نگاه ما به حقیقت و واقعیت این بحث و غایت آن باشد؛ که غایت این بحث این است که در راه ائمه علیهم السلام و در مسیر سلسله انبیا و علمای صالح که در راه اسلام و اعتلای کلمه اسلام فداکاری کردند، گام برداریم.