شهید سیدمحمد باقر صدر را به جرأت می توان بارزترین جلوه و تجسم حوزه انقلابی دانست.
آنچه در ادامه می خوانید یادداشت حجت الاسلام محمدرضا زائرى است که در روزنامه «صبح نو» منتشر شده است.
انقلاب اسلامی و مردمی ایران به رهبری امام راحل از طریق گروهی از روحانیون و طلاب آگاه و پرشور شكل گرفت كه اكثرا از یاران خاص و نزدیك یا شاگردان امام بودند و به نگاه و رویكرد انقلابی ایشان باور داشتند.
مجموعه ای از آیات شهید غفاری و سعیدی و بزرگانی نظیر شهدای بزرگوار دكتر بهشتی و استاد مطهری تا رهبر بزرگوار انقلاب و مرحوم هاشمی رفسنجانی كه البته همان زمان نیز در فضای عمومی حوزه گاه با غربت و مهجوریت مواجه بودند.
واقعیتی كه نمی توان انكار كرد این است كه جریان انقلابی روحانیت در حوزه، شبكه ای گسترده و فراگیر نداشت و به دلایل گوناگون از اختلاف نظری و مبنایی برخی فقها تا مسایل شخصی و خصوصیات فردی برخی دیگر از علمای برجسته حوزه بعضا در اقلیتی - هرچند قدرتمند و برجسته - قرار داشتند.
با پیروزی انقلاب اسلامی همان حداقل موجود نیز در كوران حوادث و ترورها و نیز در زمان دفاع مقدس از بین رفت، یا به كهولت سن رسید و به مرور و به شكل ناخواسته جای خود را به جریانی داد كه پیش از آن در خوش بینانه ترین حالت همراهش نبود و بدین ترتیب شبكه سنتی حوزه قدرت و سیطره یافت.
گرچه امام راحل بارها به شكل تلخ و گزنده ای از برخی ابعاد این جریان -كه البته دارای سطوح و لایه های كاملا متفاوت است - در نوشته ها و پیام هایی مانند منشور روحانیت یاد كرده بودند، اما در سال های گذشته این موضوع معمولا به دلایل قابل درك مسكوت گذاشته می شد تا این كه در ماه های اخیر به صورت علنی و صریح مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته و بار دیگر برجسته شد.
حساسیت رهبر انقلاب به این موضوع بدون تردید بسیار به جاست، زیرا غفلت از این مسأله بنیادین می تواند مسیر انقلاب اسلامی را كه هم شكل گیری و هم استمرارش ریشه در نهاد حوزه دارد، در آینده دچار انحراف اساسی كند.
برای رسیدن به یك حوزه انقلابی البته مسیری دشوار نیز در پیش است و علاوه بر تبیین فقهی و علمی اصول و مبانی حاكمیت سیاسی اسلام، باید عملا نیز بدون افراط و تفریط، شرایط برای ترویج نگاهی عملگرا به مقوله پیوستگی دین و سیاست فراهم شود. راه حل هم قطعا برخورد حاكمیتی و قهرآمیز و حذفی، یا سركوب دیدگاه های مخالف، یا سری دوزی به شیوه خط تولید صنعتی و راه اندازی مدرسه های علمیه توسط برخی نهادهای انقلابی نیست.
این آرمان باید از مسیر طبیعی حوزه و در متن رویش های عادی طلاب فاضل محقق شود و در بافت فضای سنتی با دگرگونی های قابل قبول و اقناع كننده بر اساس تغییر نگاه و تحول دریافت و فهم متون اصیل دینی و ترویج نهج البلاغه و مجامیع روایی مهجور و مظلوم اتفاق بیافتد.
شاید یكی از مهمترین راه های رسیدن به این افق، تقویت جایگاه چهره هایی چون شهید بزرگوار علامه سیدمحمد باقر صدر است كه به جرأت می توان او را بارزترین جلوه و تجسم حوزه انقلابی دانست.
متأسفانه قدر و ارزش شخصیت و جایگاه این چهره استثنایی و متفارت حوزه به درستی شناخته نمی شود و حق او تا كنون ادا نشده و شاید بتوان او را كه به شهید چهارم حوزه های علمیه مشهور است از این جهت مظلوم اول دانست.
حوزه انقلابی به چهره هایی جوان و تحول گرا چون او نیاز دارد كه هم در منزلت علمی و فقهی سرآمد شوند ، هم در فضایل معنوی و خصوصیات اخلاقی زبانزد گردند، هم درفهم و درك شرایط و نیازهای روز بی بدیل باشند و هم در شجاعت و جسارت و ظلم ستیزی و مقاومت اسوه به شمار آیند. تنها این گونه می توان به سوی تحقق حوزه ای انقلابی قدم برداشت.