زهره موسوی از مستمعین سخنرانیهای سید رضا صدر در تهران از ویژگیهای رفتاری و نظری او گفته است.
زهره سادات موسوی از اهالی محله امام حسین در تهران که آیت الله سید رضا صدر امام جماعت مسجد آنجا بود خاطراتی را در مصاحبه با گروه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر عنوان کرده است. او به واسطه ارتباط و کمک مادر و داییاش برای ارسال مواد به کارگاههای قالیبافی لبنان، از کودکی با امام موسی صدر و خانوادهاش آشنا بوده است. بخشی از گفتوگوی گروه تاریخ شفاهی با او را در ادامه میخوانید.
آشنایی شما با حاج آقا رضا صدر چگونه شکل گرفت؟
آقای صدر سالها در مسجد امام حسين نماز ميخواندند و سخنراني میکردند. آن موقع هنوز ازدواج نكرده بودم. ولي بعدها مادرشوهر و پدرشوهرم از مستمعين ایشان بودند.
در زمان سخنرانی، آقا سيدرضا صدر ميگفتند كه پرده بین خانمها و آقایان را جمع کنند. يادم هست كه اين موضوع خيلي برایم جالب بود، زیرا بعضي از سخنرانان اعتقاد دارند كه خانمها ديده نشوند. اما ايشان ميگفتند كه پرده قسمت خانمها را پایين بياوريد تا خانمها واعظ را ببينند و سكوت رعايت شود و بهتر استفاده كنند. اين کار تأثير خاص هم داشت.
خاطرم هست که راجع به خرید تلويزيون سؤال داشتيم. چون من و همسرم روزهاي اول بر سر خرید تلويزيون اختلاف نظر داشتيم. وقتی برای زندگی به تهران آمدیم، ایشان تلویزیون را جزء اثاثیه نیاوردند و گفتند كه من دوست ندارم. اما دخترمان که دو یا سه ساله بود، تلويزيون را دوست داشت. یعنی در خانه خاله يا عمهاش ميديد و دلش میخواست. قرار شد نظر آقای صدر را بپرسیم. به منزل ایشان رفتیم و سؤال كرديم. گفتم: حاج آقا به نظر شما اينطوری درست است كه بچهها برای دیدن تلویزیون از خانه خارج شوند، و ما تلویزیون نداشته باشیم؟ ايشان خنديدند و گفتند كه تلويزيون خوب است تازه رنگياش هم بهتر است. من خيلي خوشحال شدم.
آیا متداول بود كه برای سؤالات شرعي به منزل ایشان بروند؟
بله، در منزل ايشان باز بود. از نظر من ايشان فوقالعاده بود. واقعا روشنفكر و بهروز بود. در عين حال، تحصيلكردگي ايشان به چشم ميآمد. استاد مسلم حوزه بودند. از كتابهای ایشان واقعا استفاده كرديم. در نشست و برخاست با افراد بهاصطلاح دوستان، آشنايان و افراد معمولي طوری عمل ميكردند كه آدم احساس ميکرد كه از نزديكان ايشان هستند. خيلي خوش برخورد و مهربان بودند، همينطوری كه چهره امام موسي صدر و مادر و خواهرشان است. واقعا خانوادهای اصيل و بزرگمنشي بودند.
کدامیک از نوشتههای ايشان را خواندهايد؟
زير درختان سدر را خودشان هديه داده بودند. مرد وفا و غيبت و تفسير سوره حجرات را خواندهام.
به چه مناسبتي به شما كتاب هديه دادند؟
به مناسبت ازدواجمان. زير درختان سدر يكي از داستانهای این کتاب راجع به ازدواج صوری امام حسين (ع) با ارينب است. دختری كه يزيد قصد داشت بهزور به همسری خود درآورد. من در اوایل ازدواجم اين كتاب را خواندم و برای خانمهايي كه میخواهند زندگيشان را شروع كنند، كتاب خوبي است.