سخنانی از شهید سید محمد باقر صدر درباره امام باقر(ع)
نقشهای سهگانه در بخشبندی زندگی امامان
امام باقر(ع) تقریبا شبه آغازی است برای نقش دوم از نقشهایی که امامان ایفا کردهاند. زندگی ائمه هدایت را میتوان بر پایه ۳ نقش بخشبندی کرد:
نقش نخست: مصون سازی اسلام در برابر آسیب کژروی
نقش دوم: ایجاد چارچوب ویژه شیعیان
نقش سوم: آمادهسازی برای به دست گرفتن زمام حکومت
مسئولیت اصلی امام باقر(ع): دادن چارچوب مشخص به تشیع
امام در این مقام با مسئولیتهای بسیار بزرگ و بسیار مهمی روبه رو بود. نخست و پیش از هر چیز -به عنوان مسأله اصلی در این نقش- بر عهده ایشان بود که به تشیع، چارچوب و ویژگیهای تفصیلیِ مشخص دهد و کار را از حیطه عمل یک یا دو یا سه نفر درآورد و به عملی تبدیل سازد که در یک گروه نمود مییابد و اسلام را در چهره حقیقیاش نمود میبخشد.
امام باقر(ع) از دو راه به این مهم پرداخت: یکی از راه آگاهیبخشی و پرورش گسترده و متنوع درون مکتب خود؛ و دیگریاز راه رودررویی با امت بر اساس این چارچوب.
امام باقر(ع) با ذهنیت مردمانی که به چارچوب اهل بیت ایمان ندارند روبرو میشود
تقریباً برای نخستین بار در زندگی امامان علیهم السلام امام باقر(ع) با امت بر اساس این چارچوب رودررو شد و ذهنیت بیشترِ افراد امت را که به این چارچوب ایمان نداشتند، به چالش کشید. هرچند آنان به امام باقر(ع) به عنوان یک شخص و یک بزرگ مرد ایمان داشتند، اما به این چارچوب ایمان نداشتند. بنابراین امام باقر(ع) شعار خود را آشکار و صریح در سطح امت پیش نهاد، به شیوهای که نسبت به پدران ارجمند ایشان معمول نبود:
الف - در روایت است که امام باقر(ع) به همراه فرزند خود امام صادق(ع) خانه خدا را حج گزارد. وقتی ایشان به مسجد الحرام رسیدند، حال آن که هزاران تن از مردم در این مسجد حج میگزاردند، امام صادق(ع) روبه روی پدر خود ایستاد و علناً فرمود: ما چنینیم و ما چنانیم و ما . . . ایشان مفهوم شیعی از اهل بیت علیهم السلام را آشکار و مشخص ارائه کرد و در برابر آن جمعیت -جمعیت هشام بن عبدالملک- علناً این مفهوم را بیان فرمود که: ما از این ویژگیها و این صفات برخورداریم که بازگشت آن به این بود که اهل بیت علیه السلام پیشوایان روحانی و اجتماعی در جامعه اسلامی هستند و ما وارثان راستین اسلام هستیم.
این اعلان در سطح جمهور مردم و هم زمان با حضور خود هشام بی هدف نیست، بلکه هماهنگ با نیازمندیهای این نقش انجام شده است؛ زیرا بر اساس این نقش بناست مسلمانان بشنوند که مسأله این نیست که امام حسین(ع) [به عنوان یک فرد] مخلصانه برای اسلام جنگیده و کشته شده است، یا علی بن ابی طالب(ع) جنگیده و کشته شده است، بلکه مسأله، یک رویکرد عام است و یک پیشوایی است که برنامهای با نشانههای آشکار دارد. این پیشوایی همان است که باری در علی(ع) پدیدار شد و بار دیگر در حسین(ع) و پس از آن نیز برجا خواهد ماند و در روزگاران و نسلهای گوناگون پدیدار خواهد شد. بایسته بود که امت از این مطلب آگاه شوند، آن هم به گونهای که سخت به لرزه بیافتند.
ب - همانند این، جای دیگری نیز روی میدهد؛ وقتی امام باقر(ع) از سوی خلیفه اموی فراخوانده شد و وقایعی روی داد که امر بر خلیفه دشوار شد، خلیفه از ایشان پرسید: آیا تو از فرزندان ابوتراب هستی؟ آیا ترابی هستی؟ سپس کلامی گفت که میخواست با آن امام را تحقیر کند. آن گاه امام باقر(ع) پیش روی خلیفه ایستاد و خطبهای خواند و همین مفهوم را اعلان کرد. ایشان مفهوم شیعیِ روشن را آن جا علناً بیان فرمود.
امام حسین(ع) این مفهوم را اعلان نکرد، با این که علیه یزید انقلاب کرد. با این وجود ایشان در مجلس والی یزید این مفهوم را علناً بیان نفرمود. به او نفرمود: «ما»، بلکه به او فرمود: «یزید خمر مینوشد و کسی همچون من با کسی همچون او بیعت نمیکند.»
چرا؟ چون حسین(ع) با مسئولیتهای نقش نخست که گفتیم زندگی میکرد. نقش نخست پیش از هر چیز بایسته میداشت که از اصل اسلام محافظت شود و اسلام از شراب نوش نجات داده شود. پیش از هر چیز واجب و لازم بود که اسلام تصفیه شود و از سطح شراب نوش جدا شود . این چیزی است که حسین(ع) می فرمود. گرچه امام باقر(ع) در آن دم آن چنان که حسین(ع) شمشیر بست، شمشیر برنگرفت، اما ایشان مفهوم ناب شیعی از رهبری اهل بیت علیهم السلام را بیان فرمود.
همه اینها نشان میدهد که هنگامِ نقشی نو فرارسیده و ما در آستانه نقشی نو هستیم که برنامه نو و هدف اصلی نوینی دارد که از هدف اصلی نقش قبلی متفاوت است. این بدِان معنا نیست که هدف قبلی در این نقش از کار افتاده باشد، بلکه بدِین معناست که همراه با حفظ اهداف دیگر، توجه به هدف جدید در اولویت قرار دارد.