گزیدهای از نوشتار آیت الله سید رضا صدر در کتاب «استقامت» را که درباره استقامت در ایمان و عقيده است، در ادامه میخوانید.
مقدسترین چیز
مقدسترین و شایستهترین مورد استقامت، استقامت در ایمان به خدا و عقیده راسخ است. استقامت در هر مقصدی، تا حدی شایستگی دارد و تا اندازهای پسندیده است، ولی استقامت در ایمان، حد و اندازهای ندارد؛ هر چه بیشتر در این راه استقامت شود و بر پایداری و ثبات بیشتر افزوده شود، شایستهتر و پسندیدهتر خواهد بود.
ارزش هدف
مقدار ارزش هر هدف و مقصودی، محدود است و به اندازه ارزش آن باید در رسیدن به آن کوشش نمود، کوشش و پایداری بیشتر از مقدار ارزش هدف، نادانی و تعصب خواهد بود، ولی ارزش ایمان به خدا نامحدود و مقدسترین مقاصد است، از این جهت، استقامت در آن حد و اندازه ای ندارد. کسی که در پی مقصودی روان است و در راه رسیدن به آن رنجها را تحمل میکند، از آن جهت است که خودش به آن هدف برسد و از آن بهرهمند شود. پس اگر از خود دست بردارد منتهای جهالت و نادانی خواهد بود؛ چون بر خلاف آرزوی خود قدم برداشته است، ولی ایمان به خدا به قدری عالی و مقدس و بالاست که مرد با ایمان باید خود را برای ایمان بخواهد، نه ایمان را برای خود.
بزرگترین و عالیترین مقامی که مؤمن بدان میرسد همین مرتبه است که دست از خود بشوید و به سوی او روان باشد، خود دیدن را کنار گذارد و پیوسته او را ببیند.
ایمان دروغین
اگر کسی دین و ایمان را برای خود بخواهد و آن را سایبانی قرار دهد که در زیر آن با آسایش زندگی کند و مادامی که دین خدا را به نفع خود میداند تظاهر به ایمان و دینداری بکند و هنگامی که با منافع او سازگاری نباشد و او را از رفتن به سوی شهوات جلوگیری کند، دین و ایمان را کنار بگذارد، چنین کسی را نمی توان مسلمان و دین دار نامید و ایمان او، ایمان دروغین می باشد، هر قدمی که برمیدارد، برای شهوتپرستی یا پول است؛ خداپرست نیست و مقصدی جز جلب منافع ندارد و دین را وسیله جمع ثروت یا حفظ ثروتی که از راه نامشروع اندوخته است قرار میدهد تا وقتی که دین سنگر خوبی برای اوست از آن دفاع میکند و بدان تظاهر میکند، ولی هنگامی که دین به او گفت: این ثروتی که گرد آوردهای از راه نامشروع تهیه شده است و باید به صاحبان اصلیاش برگردانی یا از منافعی که به دست آوردهای باید حق فقرا و بیچارگان را بدهی و گرنه پیشوای مسلمانان با قدرت از تو خواهد گرفت و به فقرا خواهد رسانید، این جاست که دست از دینداری بر میدارند و میگوید: حرف حساب این آخوندها چیست؟ چرا نمیگذارند ما زندگانی کنیم؟ به آخوند دشنام میدهند، چون تنها کسی که حق فقرا و بیچارگان را از آنها مطالبه میکند، آخوند است، به آخوند بد میگویند، چون با شهوترانی و هرزه درآیی ایشان مخالف است، با آخوند مخالفند چون او می گوید: زن هر کسی از آن شوهرش باشد، نه از آن همه، اگر آخوند فاسدی را دیدند حکم کلی میکنند و میگویند: تمام آخوندها خرابند.
چه کسی با ایمان است؟
با ایمان کسی است که در راه حفظ عقیده خود از هستی و ثروت خود صرف نظر کند، از جاه و مقام خود دست بکشد، جان خود را که عزیزترین چیزهاست، کف دست نهاده، آماده فداکاری باشد، چنین کسی شایستگی دارد که او را مؤمن و دیندار بخوانیم به همان مقدار که ارزش ایمان از سایر مقاصد بیشتر است، دزدان ایمان هم بیشترند، خطرات ایمان هم از آنها افزونتر است، پس استقامت در ایمان و عقیده مشکل تر خواهد بود.