بدون هیچ تأخیر و بیاختیار، تریبون را در دست گرفته و گفتم: من در برابر این کوه عظمت و صبر، و اسوه تواضع و فروتنی، سر کُرنش فرود میآورم و در حضور شما بزرگان و شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی، با او بیعت میکنم.
بر اثر جوسازیهایی که در سطح کشور و حتی در محیط منزل مان بر علیه موسی صدر صورت گرفته بود، در نشستی با حضور ریاست جمهور، نخست وزیر، رئیس مجلس لبنان، و رؤسا و رهبران فرقهها، مذاهب و ادیان آن کشور که امام موسی صدر نیز به عنوان رهبر مجلس اعلای شیعیان لبنان حضور داشت، تریبون را در دست گرفتم و با صراحت تمام، از حضور موسی صدر در لبنان اظهار تأسف کردم و در یک سخن گفتم: «اگر میخواهید لبنان، آرامش، آسایش و امنیت و صلح را به روی خود ببیند، ناگزیر از اخراج موسی صدر از خاک لبنان هستید.»
هیچ تعبیر نادرستی نبود که یاد داشته باشم و در آن مجلس در حقّ امام موسی صدر نگویم. به هر تقدیر، سخنان من پایان یافت و نوبت به امام موسی صدر رسید. او سخنانش را با تجلیل کم نظیر از من آغاز کرد و ادامه داد: «اگر میخواهید عزّت، کرامت را در این کشور احیا کنید و دانش دوستی و تکریم بزرگان و فرهیختگان را به ملّت بیاموزید، باید تصویر علامه شیخ محمد جواد مغنیه را در قاب طلا بگیرید و در هر کوی و برزن، نصب نمایید. ما همگی مرهون شیخ جواد مغنیه هستیم.»
بزرگی، سعه صدر، گذشت و تواضع امام، مرا در آن مجلس آب کرد و تمام وجودم را شرمندگی و خجالت فرا گرفت، بدون هیچ تأخیر و بیاختیار، تریبون را در دست گرفته و گفتم: من در برابر این کوه عظمت و صبر، و اسوه تواضع و فروتنی، سر کُرنش فرود میآورم و در حضور شما بزرگان و شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی، با او بیعت میکنم.
منبع: سایت خبری بازتاب