مشخصات کتاب:
مؤلف: حمید قزوینی
چاپ اول: ۱۳۹۰
قیمت: ۵۵۰۰۰ ریال
تعداد صفحه: ۲۰۵
قطع: رقعی
درباره کتاب:
کتاب من و آقا موسی اولین کتاب از مجموعۀ پروژۀ تاریخ شفاهی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، خاطرات آیتالله عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی است.
عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی متولد ۱۳۰۲ شمسی و فرزند یکی از روحانیان خوشنام کرمانشاه است. وی از جملۀ دوستان بسیار صمیمی امام موسی صدر است که در تهران و نجف همراه وی بود و هر دو همزمان در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شدند. این مصاحبه اولین گفتوگویی است که با وی دربارۀ امام موسی صدر صورت گرفته است.
کتاب من و آقا موسی شرح آشنایی آیتالله جلیلی با امام موسی صدر است. در این کتاب اطلاعاتی دربارۀ پدر امام موسی صدر، استادان و دوستان امام، دوران طلبگی و فضای آن سالهای قم آمده است که به خواننده کمک میکند تصویر روشنتری از دوران طلبگی و سالهای جوانی امام موسی صدر، تا قبل از هجرت به لبنان داشته باشد.
فهرست مطالب:
سخن ناشر
مقدمه
مصاحبه با آیت الله عبدالجلیل جلیلی
پی نوشت
تصاویر و اسناد
نمایه
سخن ناشر
اهمیت یافتن مقوله «هویت ملی» در معادلات سیاسی و اجتماعی جوامع بشری، موقعیت ویژهای نیز به «تاریخ» بخشیده است. اگر در گذشته، تاریخ فقط روایتی داستانوار از وقایع بود، امروز تاریخ با شاخهها و گرایشهای مختلف و متعددش به اموری فراتر از روایتِ وقایع میپردازد. بررسی ریشهها و وقایعِ حالِ جوامع و تبارشناسی ویژگیها و معضلات هر جامعه با نگرشی تاریخی - در کنار سایر علوم و معارف انسانی- از دیگر کارکردهای متأخّر تاریخ است. البته، روشن است که برای رسیدن به این اهداف، علم تاریخ نیز از روشها و شیوههای جدیدتری برای جمعآوری دادهها و پردازش آنها بهره برده است. «تاریخ شفاهی» که جمعآوری خاطرات و روایتهای شفاهیِ وقایعِ تاریخی است یکی از این روشهاست. شاید این روشِ جدید از جهاتی کهنترین شیوه تاریخنگاری هم تلقی گردد. اما بیشک تفاوت اصلی را باید در روششناسی جستجو کرد. در دهههای اخیر مراکز علمی و پژوهشی توجه خاصی به این روش معطوف کردهاند.
محتوای تاریخ شفاهی که از طریق مصاحبه فراهم میآید، شامل مشاهدات و تجربههای تاریخیِ اشخاص یا نقل قولهای آنان از دیگر بازیگران صحنه تاریخ است. در تاریخ شفاهی مصاحبهگر به راوی کمک میکند که در بیان خاطرات خود علاوه بر شرح وقایع تاریخی، احساس و نظر خود را درباره آن موضوعات نیز بیان کند.
در حقیقت تاریخ شفاهی محصول تلاش مشترک مصاحبهگر و مصاحبهشونده است و کیفیت دادههای به دست آمده ارتباط نزدیکی با کارآمدی و تسلط مصاحبهگر بر موضوع مورد بحث و قدرت حافظه و البته اهمیت مشاهدات مصاحبهشونده دارد.
بدیهی است که گذشت زمان مصلحتانگاری راوی را تا اندازه بسیاری کاهش میدهد و سبب میشود که او با اطمینان خاطر بیشتری به بیان خاطرات خود بپردازد. چهبسا بسیاری از خاطرات ـ هرچند اندک- که عمری در سینه شاهدی تاریخی باقی مانده تنها اطلاعات موجود درباره شخص یا حادثهای باشد که دارای اهمیت فراوان نیز هست.
آنچه از اینگونه تاریخنگاری به دست میآید روایتی است مستند که در کنار دیگر اطلاعات، بخشی از معماهای تاریخی را - به ویژه در حوزه تاریخ معاصر- تا حدود بسیاری حل میکند.
چنین شیوهای این بستر را برای محقق فراهم میآورد که حوادث را نه از یک روزنه که آن را به مثابه نوعی تجربه جمعی دریابد و به بازکاوی آن بپردازد. و به این ترتیب بدور از حالت انفعالی این ظرفیت را پیدا کند که در قضاوت تاریخی به استنادات بیشتری دست یافته و در سیر مطالعاتی خود از اعتبار و اعتماد بیشتری برخوردار شود.
بر اساس همین ضرورت بود که مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر طرح تاریخ شفاهی امام موسی صدر را با هدف ثبت و ضبط خاطرات نزدیکان و دوستان و همکاران و مرتبطان با ایشان در دستور کار قرار داد.
جایگاه ممتاز امام موسی صدر از جهات مختلف بر اهمیت این طرح میافزاید. وابستگی به یکی از خاندان مهم شیعه، حضور موثر در حوزه علمیه قم و نجف، تحصیل در دانشگاه و ارتباط با مراکز علمی و دانشگاهی، فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی گسترده در ایران و عراق و لبنان، رهبری سیاسی و دینی شیعیان لبنان، ارتباطات وسیع سیاسی و فرهنگی با مجامع بینالمللی و دولتها و ملتها و نخبگان سایر کشورها، ایفای نقش به مثابه اندیشمند و متفکر دینی، تعامل گسترده با عالمان ادیان و مذاهب اسلامی و غیراسلامی، تأثیرات عمیق در لبنان و خاورمیانه و غیر اینها همگی شاهدی بر اهمیتِ جایگاهِ امام موسی صدر و ضرورت اجرای این طرح است. در این پیوند از اردیبهشت ۱۳۸۹ «گروه تاریخ شفاهی» مؤسسه تشکیل شد و مطالعه دقیق آثار و منابع مکتوبِ مرتبط را آغاز کرد تا ضمن آشنایی بیشتر
با زوایای مختلف زندگی و دیدگاههای امام صدر، اولاً سرفصلهای اصلی طرح را تعیین، ثانیاً پرسشها و ابهامات را مشخص و ثالثاً صاحبان خاطرات و اماکن مرتبط با ایشان را شناسایی کند تا مصاحبهها با هدفگذاری و انسجام بیشتری صورت بگیرد.
گام بعدی تماس با افراد و ضبط خاطرات بود که بهرغم برخی مشکلات با سرعتی کم، اما امیدبخش آغاز شد. دیدار با دوستان و یاران امام صدر و مرتبطان و مطلعان از فعالیتهای ایشان که صمیمانه همکاران ما را به حضور میپذیرند موجب امید و شادمانی بود، هرچند فقدان برخی افراد و ضعف حافظه عدهای از مصاحبهشوندگان تأسف عمیق همکاران طرح را بر میانگیخت. همین امر اهمیت ضبط هرچه سریعتر خاطرات را مضاعف میسازد.
در این مجال شایسته و بایسته است که قدردان جناب آقای دکتر محسن کمالیان باشیم که پیش از این در این حوزه گامهایی پر اثر برداشته و آثار ارزشمندی تهیه و تولید و منتشر کردهاند.
درخواست و انتظار ما از همه کسانی که با امام صدر ارتباط داشته و یا از نزدیک شاهد فعالیتها و اقدامات مختلف ایشان بودهاند این است که دست همکاران ما را در این پروژه بفشارند و آنان را میهمان خاطرات شنیدنی هر چند کوتاه خود سازند. لطفاً از طرق زیر با ما تماس حاصل فرمایید و با ارسال عکس یا نامه یا سند یا آثار صوتی و تصویری یا دستنوشته بر غنای مرکز اسناد مؤسسه بیفزایید. سپاسگزار شما نیز هستیم.
مقدمهسالها پیش یکی از نیکان روزگار در وصف محفل انس دوستان قدیمیاش میگفت: «ما چند یار صمیمی بودیم که هیچ چیز را مانع دوستی یا موجب جدایی نمیدانستیم؛ نه اختلاف سلیقه، نه طبقه اجتماعی و نه دوری مسافت. اما چند سال بعد، چرخ روزگار هریک از ما را به سویی افکند؛ فراقهای پیدرپی شرری بر دلها میانداخت که طاقتفرسا بود. به ناچار شبی گرد هم آمدیم و قراری گذاشتیم. اینکه در نیمه ماه قمری، هرجا که هستیم، به یاد یاران حلقه رفاقت، برای لحظاتی به تماشای ماه بنشینیم. از آن پس هرگاه یکدیگر را میدیدیم عهد دیرین را یادآور میشدیم و از لحظات شیرین همنشینی با ماه سخن میگفتیم. از آن جمع چند تن شهید، یکی اسیر و یکی روانه آسایشگاه جانبازان شد. اما آنان که هستند- و یا حتی آنان که ظاهراً نیستند- همچنان به عهد دیرین شبنشینی با ماه وفادارند و با دلهایی به تنگ آمده از فراقها، جفاها و غصهها روزگار را سپری میکنند».
گویی حکایت امام موسی صدر و دوستانش نیز همین گونه است.
امام موسی - و به تعبیر یارانش آقا موسی- دوستانی پرشمار و متفاوت دارد. با آنکه سالها از فراق او میگذرد، یاد حلقهها و گعدههایی که پیرامون او شکل گرفته همچنان زنده است.
تا اسم آقا موسی میآید، اشکی جاری و لبی از باده دوستیتر میشود. آقا موسی را نه به چشم سر که به چشم دل میبینند و با او نرد عشق میبازند.
وقتی میشنوی که: «آه، آقا موسی، آقا موسی، آقای موسی!» تازه متوجه میشوی که میهمان محفلی هستی که آقا موسی سالها قبل تشکیل داده و خود شمع آن محفل بوده و امروز یادش روشنیبخش همان محفل است. مصاحبه با آیتالله عبدالجلیل جلیلی شاهدی بر یکی از این محافل است.
اثر حاضر صرفاً خاطرات این روحانی سرشناس از گذشته و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعیاش نیست، که اگر چنین بود پرسشها و پاسخها سیر و سامان دیگری مییافت. متن پیش رو بیشتر شرحی از روابط دو دوست صمیمی است؛ روابطی که با وجود گذشت نزدیک به هفت دهه از آغاز آن، همچنان سرشار از زیبایی و لطافت است.
این کتاب بیش از آنکه به دنبال واکاوی حلقههای گمشده تاریخی و رفع ابهامات باشد، حدیث آشنایی و دلتنگیهای یکی و سِرّ دلبری دیگری است. اگرچه از رهگذر آن به برخی پرسشها و موضوعات تاریخی نیز پرداخته میشود.
متن حاضر از حدود شش ساعت مصاحبه در دو نشست جداگانه در تاریخهای دوم مهرماه ۱۳۸۹ و چهارم آذرماه ۱۳۸۹ است که تلاش شده پس از حذف مطالب تکراری و جابجایی برخی بخشها، از یک روند مشخص و تا حدودی سیر موضوعی برخوردار شود تا پرسشهای متفاوت و فاقد نظم تاریخی که بعضاً اجتنابناپذیر هم نبوده موجب خستگی خواننده محترم نشود. حوصله حضرت آیتالله جلیلی در ۸۶ سالگی تحسینبرانگیز است. او به عکس آنچه در این سن و سال انتظار میرود، نه تنها از خستگی و کمحوصلگی سخنی به میان نیاورد که در پاسخها نیز هیچگونه محافظهکاری به خرج نداد.
همچنین، در تنظیم متن، ادبیات راوی حفظ و تا آنجا که قواعد ویرایش اجازه میداد، تغییری در آن صورت نگرفته است.
متأسفانه، کهولت سن و نشستن غبار زمان بر بخشهایی از حافظه، سئوالات فراوانی را بیپاسخ گذاشت.
آیتالله جلیلی به حق از اینکه زودتر به سراغش نرفتیم گلایهمند بود. خاصه آنکه به رغم تلاشهای مختلفی که به خرج داد، اسناد و نامههای مرتبط با امام موسی صدر را نیافت و شاید اگر زودتر به دیدارش میرفتیم پاسخها کاملتر و احتمال یافتن اسناد نیز قویتر میبود.
وظیفه خود میدانم از آیتالله جلیلی و خانواده گرامیاش که ما را صمیمانه به حضور پذیرفتند و سرشار از محبت خویش ساختند، تشکر کنم. بیتردید، اگر این بزرگواری نبود،امکان مصاحبه و تنظیم آن و دریافت بخشی از اسناد فراهم نمیآمد.
در پایان، پس از شکر خداوند متعال، مراتب سپاسگزاری خود را به مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر و ریاست محترم آن سرکار خانم حورا صدر و سایر همکاران به ویژه جناب آقای مهدی فرخیان و خانمها بغدادی و ادیب تقدیم میدارم. امیدوارم حسن اعتماد و همکاری ایشان در انتشار اثری درخورِ نام و سیره امام موسی صدر مغتنم شمرده شده باشد.
حمید قزوینی