سند شماره ۲۲۸۱۷/۲۰ ه ساواک گزارشی را از مراسم تدفین دکتر علی شریعتی در زینبیه دمشق با حضور امام موسی صدر و جمعی از مبارزان ایرانی خارج از کشور ارائه می دهد.
به : ۳۱۲ تاریخ : ۳۶/۴/۱۷ از : ۲۰ هـ ۱۲ شماره : ۲۲۸۱۷/۲۰ ه موضوع : مراسم تدفین دکتر على شریعتى صبح روز ۵/۴/۳۶ مراسم تدفین دکتر على شریعتى در دمشق جنب صحن حضرت زینب (قبرستان شیعیان دمشق) با حضور همسر مشارالیه و پسرش (احسان شریعتى) و موسى صدر رئیس مجلس عالى شیعیان لبنان و سیدصادق طباطبایى (پسرخواهر موسى صدر) و دکتر قطبزاده که مقیم اروپا است و دکتر یزدى که ساکن آمریکا است و سیدمحمود دعایى که ساکن عراق است و نماینده سازمان آزادی بخش فلسطین (الفتح) و نماینده مفتى اهل سنت و وزیر یا نماینده سازمان اوقاف سوریه و دکترمحمد مفتح روحانى ایرانى و شیخ اسداللَّه خلخالى روحانى ایرانى ساکن سوریه و حدود یک صد نفر دیگر انجام شد. ابتدا نماز میت توسط سید موسى صدر خوانده شد و سپس مشارالیه پس از رسیدن به قبرستان در محوطه مسقفى که معمولاً براى امور تشریفات قبرستان است حدود ۲۰دقیقه پیرامون شخصیت و سجایاى اخلاقى دکتر على شریعتى صحبت کرده و اضافه نمود چون شریعتى در طول زندگیش همیشه به فکر مردم فلسطین و دردهاى فلسطینى ها بود خدا هم مى خواست که او در راه فلسطین در این قبرستان دفن شود. موسى صدر در پایان سخنانش براى آمرزش شریعتى دعا کرد. بر روى پارچه اى که روى تابوت دکتر شریعتى را پوشانیده بود آیاتى از قرآن درباره شهدا نوشته شده بود. مثلاً ترجمه یکى از آیات مزبور چنین بود. کسانى که در راه خدا کشته شده اند نه پندارید که آنان مردهاند بلکه زنده اند و در نزد خدا روزى مى خورند. در هنگام تشییع جنازه على شریعتى چند تاج گل در پیشاپیش جنازه وسیله اشخاص حمل مىشد که به زبان هاى عربى و فارسى اهداءکنندگان تاج گل مشخص شده بود. مثل : نهضت آزادى ایران، جبهه ملى ایران، دانشجویان ایرانى مقیم اروپا، دانشجویان ایرانى مقیم آمریکا، روحانیون مبارز خارج از کشور. نظریه شنبه :۱- در این مراسم شعارى بر علیه ایران داده نشده و اعلامیه یا تراکتى منتشر نگردیده است. ضمناً شایع بود که یاسر عرفات در این مراسم شرکت خواهد نمود لکن او نیامده بود و نمایندهاى از طرف سازمان آزادی بخش فلسطین در مراسم حضور داشت. ۲- به علت مسافرت خارج از کشور تقدیم گزارش مزبور مدتى به تأخیر افتاده است. نظریه سه شنبه : به احتمال زیاد گزارش تسلیمى شنبه صحت دارد. برلیان نظریه چهارشنبه : نظریه سهشنبه مورد تأیید است. آرزو محترماً به استحضار برساند. این گزارش با گزارش مأمور لبنان [ناخوانا] تفاوت دارد. نمایندگى خود در مرخصى بوده و ناظر جریانات کى بوده [ناخوانا] |
پی نوشت ها:
۱- دکتر على شریعتى در سال 1312هـ . ش در روستاى مزینان نزدیک شهر سبزوار متولد شد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان هاى مشهد به پایان برد و پس از گذراندن دورهاى در دانش سراى تربیت معلّم آموزگار یکى از روستاهاى خراسان شد. چندى بعد با ورود به دانشگاه مشهد در رشته ادبیات و زبان فارسى فارغ التحصیل شد. دکتر شریعتى براى ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن این کشور در رشته جامعه شناسى درجه دکترا گرفت. آشنایى وى با لویى ماسینیون، ژان پل سارتر، ژان برگ، جرج گورویچ و فرانتس فانون بر عمق یافته هاى علمى او افزود. تلاش هاى سیاسى دکتر شریعتى در خارج از کشور به طور جدى ادامه یافت تا جایى که وقتى در سال 1343به ایران بازگشت در مرز ترکیه دستگیر شد و 6ماه به زندان افتاد. پس از آزادى، سخنرانی هاى او در دانشگاه مشهد و حسینیه ارشاد تهران توانست جوانان فراوانى را به پاى افکار و آراء او بنشاند. همین توجه به همراه افشاگری هاى او علیه رژیم باعث شد که بار دیگر دستگیر و حبس شود. دکتر شریعتى پس از آزادى از زندان تصمیم به هجرت گرفت و راهى انگلستان شد، امّا در 29خرداد سال 1356در عین ناباورى درگذشت و پس از انتقال به سوریه در زینبیه دمشق دفن شد.
2- حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایى در سال 1320هـ. ش در یزد متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در یکى از مدارس شهر کرمان سپرى کرد و با رها کردن تحصیلات متوسطه به حوزه علمیه کرمان رفت تا علوم حوزوى را پى بگیرد. همزمان با تحصیل، فعالیتهاى مبارزاتى علیه رژیم شاه را نیز آغاز کرد که دستگیر شد و مورد بازجویى ساواک قرار گرفت. او در ایام طلبگى طاق نصرتى را که به مناسبت ورود محمد رضا پهلوى در یکى از خیابانهاى کرمان برپا ساخته بودند آتش زد و نیز چاپ خانه روزنامهاى را که به روحانیت و حضرت امام خمینى(ره) اهانت کرده بود، در کرمان به آتش کشید. از دیگر فعالیت هاى وى همیارى با دیگر روحانیان قم در انتشار نشریه «انتقام» و «بعثت» بود.بعدها وى عازم عراق شد و فعالیت هاى سیاسى نهضت روحانیت را با تهیه برنامه رادیویى تحت عنوان «نهضت روحانیت ایران» که روزانه بین 20تا 45دقیقه از رادیو عراق پخش مىشد، پى گرفت. وى پس از انقلاب چهار دوره نمایندگى مردم تهران را به عهده داشت و نیز مدیریت روزنامه اطلاعات را به عنوان نماینده ولى فقیه در این جریده به عهده داشته است.