حمیدرضا آصفی، سخنگوی وزارت امور خارجه، یکشنبه هفته جاری در نشست هفتگی
خود با خبرنگاران داخلی و خارجی، از حضور فرستاده ویژه ژنرال «معمر
القذافی» رهبر حکومت لیبی در ایران خبر داد.
به گزارش خبرنگار سرویس دیپلماتیک خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، وی با اعلام خبر سفر «سعد مجبر» اعلام کرد: مُجبر، دیدارهای مختلفی در ایران دارد و که در این دیدارها درباره موضوعات مختلف از جمله همکاریهای دو کشور و نیز مسأله امام موسی صدر گفتوگو میشود.
این اظهارات در حالی بیان شد که در نمابرهای اخبار ارسالی از نهادهایی که فرستاده ویژه ژنرال القذافی با رؤسای آنها دیدار و گفتوگو داشته هیچ اثری از گفتوگو درباره موضوع سرنوشت امام موسی صدر در زندانهای لیبی به چشم نمیخورد. در نخستین واکنش به پذیرش این شخص، خانواده امام موسی صدر، از سفر وی به تهران انتقاد کردند. خانواده امام، با ابراز تعجب از انتشار خبر این سفر از زبان سخنگوی وزارت امور خارجه، تصریح کردند: آنچه مرسوم است این است که سفری که به گفته وزارت امور خارجه محور آن، مذاکره درباره پیگیری موضوع ربودن یک شخصیت برجسته است، بدون اطلاع خانواده وی انجام نگیرد.
خانواده امام صدر همچنین ضمن ابراز ناخرسندی از برگزاری این سفر، به مسؤولان جمهوری اسلامی ایران توصیه کردند تا با خودداری از پذیرش این شخص، نارضایتی خود را از مواضع حکومت لیبی در روشنکردن سرنوشت امام ابراز کنند. در واکنشی دیگر، کمیته پیگیری حقوقی سرنوشت امام موسی صدر نیز امروز با صدور بیانیهای شدیداللحن، به استقبال دولت از «سعد مُجبر» نماینده ویژه «معمر القذافی» رهبر حکومت لیبی، واکنش نشان داد. این کمیته که پیش از این نیز در خصوص پذیرش مقامات بلندپایه لیبیایی در ایران به دولت هشدار داده بود، بار دیگر با یادآوری اینکه حضرت امامخمینی (س)، بنیانگذار فقید انقلاباسلامی با اشاره به ربودهشدن امام موسی صدر در کشور لیبی، تأکید کرده بودند: «قذافی اگر هم به ایران میآید نزد من نیاید زیرا هنوز مسأله آقا موسی روشن نشده است.»، با صدور بیانیهای از سفر «سعد مُجبر» به جمهوری اسلامی ایران بهشدت انتقاد کرد.
در این بیانیه آمده است: «سعد مجبر» که سال گذشته از سوم تا هشتم فروردینماه، مخفیانه وارد تهران شده و با برخی افراد ملاقات کرده و نامه ممهور ژنرال «معمر القذافی» را به آنان تقدیم کرده بود، امسال، همزمان با تغییر کابینه حکومت لیبی و تغییر نخستوزیر این کشور و در حالی که دولت جدید ایران با شعار اصولگرایی، عدالتخواهی و حمایت از مستضعفان جهان روی کار آمده، با افتخار و بهطور رسمی وارد خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران میشود و این در حالی است که «سید محمد خاتمی» رئیسجمهوری وقت، پیش از این، از پذیرش همین شخص، خودداری کرده بود. کمیته پیگیری حقوقی سرنوشت امام موسی صدر افزوده است: با کمال تأسف باید گفت که دولت جدید تا کنون نهتنها هیچگونه اقدام عملی برای روشنشدن وضعیت امام موسی صدر و همراهان وی در زندانهای حکومت سفاک لیبی انجام نداده بلکه تا این تاریخ حتی از تعیین رسمی یک مسؤول ویژه برای پیگیری این پرونده حساس ملی، خودداری کرده است.
این کمیته همچنین افزوده است: بنا بر خبرهای منتشر شده، خانواده امام موسی صدر، از سفر «سعد مجبر» به ایران بیاطلاع بودهاند و اکنون جای این سؤال باقی میماند که رئیسجمهوری و وزیر امور خارجه دولت اصولگرا چگونه و با چه توجیهی به خود اجازه میدهند که پروندهای حقوقی را که به ربودن یک شخصیت برجسته حقیقی مرتبط است، در غیاب خانواده وی و بدون اطلاع آنان وفعالان این موضوع و بهرغم مخالفت مراجع عظام تقلید، علما، نخبگان و کارشناسان مسائل بینالمللی با گسترش روابط با این حکومت استبدادی، به پای سیاسیبازیهای پشت میزهای مذاکرات قربانی کنند؟ این بیانیه میافزاید: آقایان «منوچهر متکی» و «غلامعلی حدادعادل» که سال گذشته پای نامهای را امضا کرده بودند که در آن، با اشاره به ربودن امام صدر در لیبی و ادعاهای متناقض و دروغین مقامات لیبیایی، این جنایت علیه انسان و بشریت و این اقدام علیه امنیتملی ایران را محکوم کرده بود، چگونه اکنون به خود اجازه میدهند که با فرستاده شخصی ملاقات کنند که به عقیده خود آقایان، امنیتملی جمهوری اسلامی را نقض کرده و مرتکب جنایت علیه بشریت شده است؟
کمیته پیگیری حقوقی سرنوشت امام موسی صدر در ادامه آورده است: مگر آقایان متکی و حدادعادل فراموش کردهاند که سال گذشته در همین ایام، تأکید کرده بودند که نتایج دادگاههای ایتالیا و لیبی و اسناد منابع اطلاعاتی و امنیتی، جملگی مسؤولیت حکومت لیبی در ربودن امام موسی صدر را تأیید و تأکید میکند؟ پس چگونه است که با چرخشی ناگهانی، دستهای مجبر تروریست را میفشارند و با او خوشوبش میکنند و وعده میدهند که ایران را به دروازه لیبی در آسیا تبدیل کنند؟ کدام وزیر خارجهای را در دنیا میشناسید که کشور دیگری را جنایتکار و ناقض امنیتملی خود بداند و در عین حال در صدد تقویت روابط و خود با چنین کشوری باشد و دروازههای خود را به روی دشمن امنیتملی خود بگشاید؟! کدام رئیس مجلسی را سراغ دارید که از دیدار با دشمن امنیتملی خود، خشنود باشد و آرزویش این باشد که روابط با آن را به سطح مطلوب برساند و از افق همکاریهای روشن با چنین کشوری سخن بگوید؟!
این کمیته در ادامه با انتقاد از دیدار رؤسای قوه مجریه و مقننه و وزیر امور خارجه دولت اصولگرا با فرستاده ویژه ژنرال قذافی، تأکید کرده است: بهتر است دولت و مجلس شورایاسلامی با در دستور کار قرار دادن نامه هزاران تن از نخبگان کشور به رئیسجمهوری و فعالسازی چهار بند آن برای پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر، چهره اصولگرای خود را خدشهدار نکند. کمیته پیگیری حقوقی پرونده امام موسی صدر در پایان با اشاره به سوابق مشکوک مجبر در ایران و روابط دوستانه وی با سیدمهدی هاشمی معدوم، آن هم درست در زمانی که حضرت امام خمینی (س) خواستار انحلال فعالیتهای واحد نهضتهای آزادیبخش و قطع روابط با لیبی شده بودند، به اقدام اخیر لیبی در به جریانانداختن مجدد پرونده جزایر سهگانه ابوموسی، تنببزرگ و تنبکوچک در شورایامنیت سازمانمللمتحد اشاره و تأکید کرده است: این اقدام لیبی، شرایط را برای ایران در مجامع بینالمللی دشوار کرده و باعث شده که با ایران بهعنوان یک عضو سابقهدار جامعه بینالمللی برخورد شود.
همچنین «سید صادق طباطبایی» از اعضای خانواده امام موسی صدر، معاون نخستوزیر و سخنگوی دولت موقت در واکنش به سفر «سعد مُجبر» به ایران گفت: سفر فرستاده ویژه ژنرال «معمر القذافی» به ایران در راستای تلاشهای بیهودهای است که حکومت لیبی برای حلکردن پروندههای دردسر ساز دارد. طباطبایی گفت: این سفر را میتوان از دو زاویه مهم بررسی کرد؛ یکی موضوع امام موسی صدر و دیگری فروش اطلاعات هستهای ایران به آمریکا توسط حکومت لیبی.
وی با اشاره به اینکه پرونده امام موسی صدر همچنان یکی از پروندههای مفتوح برای حکومت لیبی است، گفت: لیبی درصدد است با شگردهای مختلف از جمله جعل پرونده، طرح پرونده مختومهای که دولت لیبی در آن محکوم شده بود با یک شاهد دروغی، موضوع ربودن امام موسی صدر را ماستمالی کند هر چند که ادعاهای شاهد دروغینی که امام موسی را در رم دیده بود توسط دولت لبنان و وکلای پرونده مردود اعلام شد وهیچ مرجع بینالمللی هم آن را نپذیرفت. این استاد دانشگاه با بیان اینکه سیفالاسلام، فرزند ژنرال القذافی درصدد است که پیش از رسیدن به حکومت، پروندههای دردسر ساز را حلوفصل کند تا فارغالبال حکومت را به دست بگیرد، گفت: حکومت لیبی هر بار با دسیسهای، وضع را خرابتر و خود را بیشتر گرفتار میکند. وی همچنین به اظهارات «حسن روحانی» مبنی بر فروش اطلاعات حساس هستهای جمهوری اسلامی ایران به آمریکا توسط حکومت لیبی که باعث بیاعتمادی جهانی به برنامه هستهای ایران شد، اشاره کرد و افزود: شاید سفر «سعد مجبر» به ایران نیز برای تبرئه طرابلس و تجدید دوستی سابق با ایران باشد. طباطبایی با بیان اینکه لیبی پس از کنار گذاشتن برنامههای هستهای و رابطه با واشینگتن در مقابل شرط دوم آمریکا هم تسلیم شد، گفت: القذافی صراحتاً گفت که ما آفریقایی هستیم و فلسطین اولویت ما نیست و مربوط به اعراب است و به این ترتیب خود را به جهان صهیونیسم نزدیک کرد و ممکن است هماکنون که حماس در فلسطین به قدرت رسیده بخواهد بار دیگر خود را به آنها نزدیک کند.
وی با تأکید بر اینکه سفرهایی مانند سفر «سعد مجبر» به ایران باری از دوش لیبی برنمیدارد، گفت: حتی اگر حکومت لیبی تلاش کند دولت ایران از موضوع امام موسی صدر منصرف کند باز هم این پرونده در ذهن همه ایرانیان باز است زیرا خانواده امام موسی صدر تنها فرزندان و دامادهای ایشان نیستند بلکه همه ملت ایران، فرزند امام صدر هستند. از سوی دیگر، «محسن کمالیان»، مدیر سابق مرکز فرهنگ ـ تحقیقاتی امام موسی صدر نیز با انتقاد شدید از سفر فرستاده ویژه ژنرال «معمر القذافی» رهبر حکومت لیبی به تهران و پذیرش وی از سوی مقامات کشورمان پرسید: پس از ۲۷ سال گفتوگو با مقامات لیبیایی درباره مسأله امام صدر، چه نکته جدیدی وجود داشته است که باز باید پیرامون آن با لیبیاییها صحبت شود؟
وی در این باره گفت: من تصور نمیکنم که آمدن آقای «سعد مجبر» به ایران و دیدار مقامات کشورمان با او، هیچکدام به قصد حل مسأله امام صدر صورت بگیرد. اگر حقیقتاً حل مسأله امام صدر مد نظر باشد، تصور میکنم که در شرایط حاضر نهتنها آمدن آقای «سعد مجبر» و دیگر نمایندگان لیبی به ایران ضرورت ندارد، بلکه نیامدن آنهاست که ضرورت دارد. وی افزود: ممکن است مسأله امام موسی صدر یکی از موضوعات مورد گفتوگوی مقامات کشورمان با وی اینطور باشد؛ اما یقین داشته باشید اگر صحبتی نیز در این خصوص شده باشد، فرمالیته، تشریفاتی و صرفاً برای مصرف داخلی است. کمالیان تصریح کرد: کاش خبرنگاران محترم از سخنگوی وزارت امور خارجه سؤال میکردند که پس از ۲۷ سال گفتوگو با مقامات لیبیایی درباره مسأله امام صدر، چه نکته جدیدی وجود داشته است که باز باید پیرامون آن با لیبیاییها صحبت شود؟ آنها باید سؤال میکردند که آقای باقری، معاون وزیر امور خارجه، واقعاً چه مطلب مهمی را مطرح کرده است که آقای ابطحی در دوران آقای خاتمی مطرح نکرد؟ اساساً مگر مذاکرات سالیان پیش، که اوج آنها در زمان آقای خاتمی، توسط آقای ابطحی صورت گرفت، برای حل مسأله حاصلی داشته است؟
وی همچنین درباره راهکار مذاکره با مقامات لیبیایی تصریح کرد: مذاکرات زمانی سودمند است که یا هر دو طرف واقعاً خواهان حل مسأله باشند یا طرف ایرانی بتواند با استفاده از اهرمهای فشار، همزمان، طرف لیبیایی را به اتخاذ مواضع منطقی تشویق کند. متأسفانه در مورد مسأله امام صدر، هیچکدام از این دو حالت صادق نیست. لیبیاییها دنبال آن هستند که با آلودهکردن دستگاه قضایی و دولت ایتالیا، دستاویزی به چنگ آورند که امام صدر لیبی را ترک و به ایتالیا وارد شده است و در نتیجه حکم تبرئه خود را دریافت کنند؛ لیبیاییها تنها به دنبال تبرئه خود هستند و نه حل مسأله امام صدر. کمالیان ادامه داد: آنها اگر مذاکرهای نیز با ایران انجام دهند تنها به این منظور است و نه هدفی دیگر. اینکه در زمان آقای خاتمی اصرار داشتیم که مذاکرات آقای ابطحی با نمایندگان قذافی متوقف شود، تنها به همین سبب بود و بس. متأسفانه از آن طرف نیز مقامات کشور ما بههیچوجه آمادگی ندارند تا برای حل مسأله امام صدر به لیبی فشار وارد آورند؛ یعنی حتی به آن اندازه که دولت کانادا در ماجرای «زهرا کاظمی» به ایران فشار آورد، حاضر نیستیم در مسأله امام صدر به لیبی فشار آوریم. خوب در چنین شرایطی، مذاکره با لیبیاییها در باره مسأله امام صدر چه سودی دارد؟
مدیر سابق مرکز مطالعات فرهنگی ـ تحقیقاتی امام موسی صدر خاطرنشان کرد: من تنها از زاویه مسأله امام صدر به این موضوع نگاه میکنم و هر مسأله دیگری را در برابر آن جزئی میدانم. برای اینکه بود و نبود امام صدر را با امنیت ایران، لبنان، عالم تشیع و کل جهان اسلام، بهطور مستقیم مرتبط میدانم. به نظر من، تنها پیامد این نوع سفرها و مذاکرات برای مسأله امام صدر، لوثشدن هرچه بیشتر آن است. ما با تداوم این دیدارها و تأکید مداوممان بر ضرورت گسترش روابط دوجانبه، عملاً به طرف مقابل نشان میدهیم که مسأله امام صدر چه حل شود و چه نشود تأثیری در مناسبات دو کشور نخواهد داشت. به قول مقام محترم رهبری، دنیا امروز برای عمل ماست که حساب باز میکند نه برای شعارهای ما. وی ادامه داد: بگذارید برایتان خاطرهای نقل کنم. این خاطره را بهطور اتفاق در یکی از دستنوشتههای شهید چمران خواندم. مرحوم آیتالله شیخ «محمد مهدی شمسالدین» در یکی از دیدارهای اول انقلاب خود با مقام محترم رهبری، مصرانه درخواست کرده بود تا اعاده روابط ایران و لیبی، به پس از حل مسأله امام صدر موکول شود. آن مرحوم نگران بود که برپایی روابط، این مسأله را لوث کند. پاسخ آن روز مقام محترم رهبری این بود که ما هم رابطه را برقرار میکنیم و هم مسأله امام صدر را پی میگیریم. امروز که ۲۷ سال از روابط دوستانه و برادرانه ایران با لیبی سپری شده است، بهخوبی مشاهده میکنیم که نگرانی و پیشبینی آن بزرگوار بجا بوده و مسأله امام صدر به کلی لوث شده است.
کمالیان گفت: با همه حسنظن و احترامی که برای آقایان قائل هستم و با همه امکانات و راهکارهایی که برای پیگیری مؤثر این مسأله متصور هستم به سبب عدم مشاهده ارادهای جدی برای انجام این کار در کشور؛ و نیز به سبب سقف ارتفاعی که خانواده محترم امام صدر در طرح مطالبات بدان پایبند هستند، شخصاً امید چندانی به پیگیری مسأله آن بزرگوار توسط ایران ندارم. وی توضیحات بیشتر در این خصوص را به آینده واگذار کرد. کمالیان افزود: امروز نیز مانند و بلکه بیش از هر زمان دیگر، با توجه به قرائن و شواهد موجود، به حیات امام صدر امیدوار هستم. اما آن مظلوم بزرگوار را مانند سفینهای میدانم که قریب نیمقرن پیش از سوی حوزه علمیه قم به فضای خارج از ایران پرتاب گردید و امروز ۲۷ سال تمام است که هرگونه ارتباط با آن قطع شده است و هیچ اقدامی نیز جهت بازگرداندن او صورت نمیپذیرد.
از سوی دیگر دبیرکل نهضت آزادی ایران گفت: مسؤولان وزارت امور خارجه باید به این سؤال پاسخ دهند که سفر فرستاده ویژه ژنرال «معمر القذافی» به ایران درشرایط فعلی چه ضرورتی دارد. «ابراهیم یزدی» در واکنش به سفر «سعد مُجبر» به ایران گفت: باید پرسید در شرایط کنونی چه مسائلی در روابط دوجانبه ایران و لیبی پیش آمده که چنین سفری ضرورت داشته است. وی با بیان اینکه پرونده امام موسی صدر، یک پرونده ملی برای لبنان و ایران است، گفت: سفر نماینده لیبی به ایران، تنها در صورتی موضوعیت دارد که وی حرف تازه یا پیشنهاد تازهای برای خانواده امام صدر داشته باشد که به نظر نمیرسد لیبیاییها قصد داشته باشند اطلاعات تازهای بدهند. وزیر امور خارجه دولت موقت با اشاره به سوابق «سعد مُجبر» گفت: مجبر، اولین سفیر حکومت لیبی در ایران پس از انقلاب بود و فرد مورد اعتماد ژنرال القذافی است و بار اول هم نیست که در سالهای اخیر به ایران سفر میکند. این شخص، یکی دو سال پیش هم به کشورمان آمده بود و با هاشمیرفسنجانی هم دیدار کرده بود.
وی تصریح کرد: برای این سفر، ابتدا باید نظر خانواده امام صدر پرسیده میشد تا بر اساس نظر آنان عمل شود زیرا آنها باید باید نهایتاً رضایت بدهند که چنین سفری انجام شود و غیر از تأمین نظر آنها راه دیگری وجود ندارد. یک روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالمللی هم سفر «سعد مُجبر» فرستاده ویژه ژنرال «معمر القذافی» رهبر حکومت لیبی را، بیانگر ابهامات بسیار در دیپلماسی و سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران دانست. «امیربامداد بهار» روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالمللی در واکنش به سفر «سعد مُجبر» به ایران و دیدار وی با رئیس جمهوری اسلامی ایران گفت: وقتی امام خمینی (س) به صراحت میگویند که قذاقی به ایران نخواهد آمد مگر اینکه به همراه آقا موسی باشد و سفر قذاقی به ایران را تبرئه لیبی از ربودن امام موسی صدر میدانند، آمدن نماینده وی به ایران، هیچ معنی خاصی جز ابهام و تناقض در سیاستخارجی جمهوری اسلامی ندارد.»
وی گفت: اکنون سفر مجبر به تهران در حالی صورت میگیرد که ژنرال معمر القذافی، رهبر حکومت لیبی بر سر معامله با غرب در وقایع پیشآمده پس از حادثه تروریستی در هواپیمای «پانامریکن» و محکومیت رژیم لیبی در این عملیات تروریستی، نهتنها تأسیسات هستهای خود را در یک کشتی نهاد و به آمریکا ارسال کرد، بلکه با چرخشی در سیاستخارجی خود لیبی را متعلق به قاره آفریقا خواند که برای آن، مسأله فلسطین و ملت آن مهم نیست و مسألهای است که به جهان عرب تعلق دارد و با این کار سعی در اعلام آمادگی خود برای نزدیکی به رژیم اسرائیل کرد و این در حالی است «محمود احمدینژاد» در دیدار با مجبر، گسترش روابط جمهوری اسلامی و لیبی را خواستار میشود و بر اتحاد و همبستگی جهان اسلام تأکید میکند در حالی که در این میان معلوم نیست حکومت لیبی تحت رهبری القذافی اصلاً به جهان اسلام تعلق داشته باشد یا خیر. وی با بیان اینکه «سعد مُجبر» نخستین سفیر حکومت لیبی در ایران پس از انقلاب اسلامی بود و سفر مخفیانه وی در نوروز ۱۳۸۳ به تهران و دیدار با برخی مسؤولان، خشم علاقهمندان و خانواده امام موسی صدر را برانگیخت و سبب واکنش شدید «سیدعلی صدر» برادر ارشد امام صدر شد، افزود: سعد مجبر، از سوم تا هشتم فروردین ماه ۱۳۸۳ در ایام نوروز، به تهران سفر کرد و با اینکه وی موفق به دیدار با مقامات عالیرتبه ایران از جمله «سیدمحمد خاتمی» رئیسجمهوری وقت نشد، اما نامه ژنرال القذافی را شفاهی خواند که در این نامه سعی شده بود مسائلی چون ارائه اطلاعات حساس هستهای ایران به ایالاتمتحدهآمریکا از سوی مقامات حکومت لیبی، ربودن امام موسی صدر و معامله بر سر پرونده وی و موارد دیگری چون برقراری رابطه با رژیم اسرائیل را توجیه کند و آنها را در حضور مقامات ایرانی موجه جلوه دهد.
وی با اشاره به اینکه مجبر در سال ۱۳۶۳ نیز یک بار به دعوت «سیدمهدی هاشمی» برای رایزنی در مورد فعالیت دوباره واحد نهضتهای آزادیبخش که امام خمینی آنها را تعطیل کرده بود، به تهران آمده بود، گفت: زمانی که امامخمینی (س) دستور اخراج «سعد سعید ثابت»، سفیر سابق لیبی در تهران را صادر کرد و رابطه ایران و لیبی به تیرگی گرایید، به نظر میرسد از همان زمان تا کنون ارادههایی برای خارج عمل کردن از دستورات امام و آرمانهای انقلابی وجود داشته و دارد. امیربامداد بهار در تحلیلی بر اظهارات دبیرسابق شورایعالی امینتملی مبنی بر اینکه خیانتهای حکومت لیبی در وضعیت کنونی پرونده هستهای ایران بسیار مؤثر بوده است، گفت: سفر نماینده حکومت لیبی با آن پیشینه منفی در مورد کوتاهآمدن بر سر مسأله هستهای خود و خیانت به جمهوری اسلامی ایران بر سر دستیابی به فناوری انرژی صلحآمیز هستهای در مقطع کنونی بر افکار عمومی تأثیری منفی خواهد گذاشت و جامعه ایران را به ورطه گمانهزنیهایی خواهد کشاند که ممکن است پایداری آنها در دفاع منطقی از حق خود برای دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای را سُست کند.
وی به راه ندادن نماینده حکومت لیبی به کشور لبنان بهخاطر مسؤولیت این رژیم در ربودن امام موسی صدر اشاره کرد و افزود: اگر لبنانیها به این جمعبندی برسند که مقامات جمهوری اسلامی سعی در تأمین نظرات فرستاده حکومت لیبی به تهران دارند، با توجه به وضعیت کنونی اوضاع داخلی و جناحهای سیاسی لبنان و اجماع همه طوائف این کشور بر پیگیری پرونده امام موسی صدر و نیز صدور بیانیه دولتی مبنی بر ضرورت پیگیری این موضوع، ممکن است منافع اساسی و استراتژیک ایران در لبنان و منطقه به خطر بیافتد که این هزینه و فایده، تراز مثبتی به نفع ایران نخواهد داشت. بهار تصریحکرد: رژیم لیبی با تمام توهینهایی که در طول حکومت نظامی ژنرال معمر القذافی به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) روا داشته است، از توهین برخی روزنامههای اروپایی به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) سوءاستفاده کرده و تظاهراتی برابر کنسولگری ایتالیا درشهر «بنغازی» برای فشار آوردن بر دولت ایتالیا که قصد رسیدگی مجدد به پرونده امام موسی صدر را دارد، برپا کرد. وی افزود: این تظاهرات ابتدا تنها یک راهپیمایی ساده بود که از طرف دولت برپا شد اما سپس از کنترل دولت خارج شد؛ نظام حاکم زمانی که قصد برپایی تظاهرات داشت، به همه خبرگزاریهای بینالمللی اطلاع داد که این تظاهرات در نزدیکی کنسولگری ایتالیا برگزار خواهد شد که اگر این اشتباه را مرتکب نمیشد، چنین صحنههای دلخراشی از خبرگزاریهای جهان مخابره نمیشد.
حال با چنین دانستهها و دادههایی که از حکومت خودکامه قذافی در دست است، نزدیکی بیش از پیش به چنین حکومتی در این برهه از زمان و وضعیت کنونی میتواند دولت اروپایی ایتالیا را به پیوستن به دیگر مخالفان اروپایی در پرونده هستهای ایران تشویق کند و این در شرایطی است که «سیلویو برلوسکونی» نخستوزیر کنونی ایتالیا با توجه به موقعیت کنونی خود در تحولات سیاسی و مسائل فساد مالی با نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی، به چنین تصمیمات تندروانهای به شدت نیاز دارد. «بهار، بسط روابط جمهوری اسلامی ایران و حکومت لیبی را از منظر حقوقبشری بررسی کرد و گفت: مگر جمهوری اسلامی از حیث سیاسی و روابط بینالمللی آنقدر ضعیف و محتاج گسترش روابط با لیبی شده که حقوق قانونی و مدنی شهروندان خود را فدای چنین روابطی کند؟
مگر نه اینکه امام موسی صدر ایرانی است و در لیبی ربوده شده است؟ در حالی که» نبیه بری «رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش امل میگوید که امام صدر بدون مناقشه، امام لبنان است و تأکید میکند که وی ملیتی ایرانی دارد و ریشههای خانوادگی وی به جنوب لبنان برمیگردد و در روزهای پایانی سال گذشته میلادی در دیدار با روزنامهنگاران ایرانی دلیل شکایتنکردن به دادگاهی بینالمللی را چنین عنوان میکند که مایل هستیم تا ابتدا ربوده شدن امام موسی صدر توسط لیبی اثبات شود و بعد شکایت کنیم، دلیل عجله مقامات ایرانی و شخص رئیسجمهوری برای دیدار با فرستاده حکومت لیبی در هالهای از ابهام است. این تحلیلگر مسائل بینالمللی تأکیدکرد: حتی اگر جمهوری اسلامی ایران عضوی از اتحادیهعرب نیز بود، برقراری روابط و چنین تلاشی برای گسترش مناسبات با لیبی معقول به نظر نمیرسید و جای این پرسش همچنان باقی است که جمهوری اسلامی که خود را کانون دفاع از حقوق، اصول و ارزشهای اسلامی در جهان میداند، چرا باید میزبان فرستاده رهبر حکومت لیبی باشد. بنابراین، خانواده امام موسی صدر از حقی غیر قابل انکار برای اعتراض به سفر» سعد مُجبر «فرستاده ویژه حکومت لیبی به تهران و دیدار وی با» محمود احمدینژاد «رئیسجمهوری،» غلامعلی حدادعادل «رئیس مجلس شورای اسلامی و» منوچهر متکی «وزیر امور خارجه اعتراض کند و از مسؤولان سیاسی کشور پاسخ بخواهد.
بهار در پایان، برقراری و گسترش روابط ایران و لیبی را به سود منافع ملی کشور ندانست و تصریحکرد: هیچجای دنیا موردی را سراغ نداریم که دو ملت مانند ایران و لبنان با ادیان، طوائف و مذاهب مختلف چنین بر سر مسألهای با هم اشتراک مساعی و تفاوق نظر داشته باشند و در چنین شرایطی، تهران با چنین روابط استراتژیک دوجانبهای با بیروت نباید طوری عمل کند که منافع خود را به بهای بیارزشی چون فرستاده القذافی واگذار کند. البته این مورد درباره منافع ایران در رابطه با ایتالیا، اروپا و ادامه دیپلماسی بر سر مسأله انرژی هستهای قابل بسط است.
سردبیر روزنامه رسالت نیز در واکنش به این سفر و پذیرش مجبر از سوی مقامات کشورمان، گفت: مسأله امام موسی صدر، مسألهای نیست که هیچگاه از دستور کار سیاستخارجی ایران خارج شود.» کاظم انبارلویی «تأکید کرد: یکی از مسائل بنیادین در هر برههای از زمان بین ایران و لیبی، مسأله ربودن امام موسی صدر بوده است. وی با بیان اینکه هیچگاه این موضوع از دستور کار ایران خارج نخواهد شد، گفت: در دیدار مسؤولان ایرانی با لیبیاییها، همواره مسأله امام موسی صدر مهمترین محور مذاکرات با طرابلس بوده است. انبارلویی تصریح کرد: مسأله امام موسی صدر بههیچوجه نمیتواند از دستور کار سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران خارج شود زیرا این موضوع تا زمانی که وضعیت امام موسی صدر روشن نشود اولین و آخرین بحث بین ایران و لیبی خواهد بود. تقی فاصل میبدی نیز در واکنش به پذیرش نماینده ژنرال» معمر القذافی «توسط مسؤولان ایرانی گفت: یکی از مسائلی که مسؤولان جمهوری اسلامی ایران در آینده باید درباره آن به خاطر سهلانگاریهای خود پاسخگو باشند مسأله امام موسی صدر است. این محقق حوزه و دانشگاه افزود: مردم ایران از همه مسؤولان پس از انقلاب انتظار داشتند که مسأله امام موسی صدر با جدیت بیشتری دنبال کنند اما متأسفانه هیچگاه این انتظار برآورده نشده است.
وی با بیان اینکه امام موسی صدر بسیار بزرگتر از آن است که تحتتأثیر مصلحتاندیشیهای سیاسی قرار گیرد، گفت: امام صدر مورد قبول مردم لبنان و ایران و شخصیتی بسیار مؤثر در خاورمیانه هستند اما پس از ربودن ایشان، واکنش لازم از سوی مسؤولان ایرانی دیده نشده است. فاصل میبدی با اشاره به دیدار مقامات ایرانی با» سعد مُجبر «بدون اینکه نامی از امام موسی صدر برده شود، گفت: جا دارد مسؤولان ایران با جدیت بیشتری این موضوع را دنبال کنند و هاشمی رفسنجانی نیز موضوع امام صدر را مطرح کند. وی افزود: درست است که ملت لیبی ملتی مسلمان است اما این مسأله باعث نمیشود که ما موضوع امام موسی صدر را در روابط خود نادیده بگیریم. اخبار تکمیلی متعاقباً ارسال میشود.