«محسن کمالیان»، مدیر سابق مرکز فرهنگ ـ تحقیقاتی امام موسی صدر، از سفر
فرستاده ویژه ژنرال «معمر القذافی» رهبر حکومت لیبی به تهران و پذیرش وی از
سوی مقامات کشورمان بهشدت انتقاد کرد.
به گزارش خبرنگار سرویس دیپلماتیک خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، کمالیان که دارای تألیفات و مقالات متعددی در مورد شخصیت امام موسی صدر، رهبر ایرانی شیعیان لبنان است، در واکنش به انجام این سفر، پرسید: پس از ۲۷ سال گفتوگو با مقامات لیبیایی درباره مسأله امام صدر، چه نکته جدیدی وجود داشته است که باز باید پیرامون آن با لیبیاییها صحبت شود؟
متن کامل این گفتوگو به این شرح است:
آمدن «سعد مجبر» به ایران، چه ضرورتی در جهت حل مسأله امام موسی صدر دارد؟
من تصور نمیکنم که آمدن آقای «سعد مجبر» به ایران و دیدار مقامات کشورمان با او، هیچکدام به قصد حل مسأله امام صدر صورت بگیرد. اگر حقیقتاً حل مسأله امام صدر مد نظر باشد، تصور میکنم که در شرایط حاضر نهتنها آمدن آقای «سعد مجبر» و دیگر نمایندگان لیبی به ایران ضرورت ندارد، بلکه نیامدن آنهاست که ضرورت دارد.
اما آقای آصفی در مصاحبه مطبوعاتی دیروز خود عنوان کردند که مسأله امام موسی صدر یکی از موضوعات مورد گفتوگوی مقامات کشورمان با وی بوده است.
ممکن است اینطور باشد؛ اما یقین داشته باشید اگر صحبتی نیز در این خصوص شده باشد، فرمالیته، تشریفاتی و صرفاً برای مصرف داخلی است.
کاش خبرنگاران محترم همانجا از سخنگوی وزارت امور خارجه سؤال میکردند که پس از ۲۷ سال گفتوگو با مقامات لیبیایی درباره مسأله امام صدر، چه نکته جدیدی وجود داشته است که باز باید پیرامون آن با لیبیاییها صحبت شود؟ آنها باید سؤال میکردند که آقای باقری، معاون وزیر امور خارجه، واقعاً چه مطلب مهمی را مطرح کرده است که آقای ابطحی در دوران آقای خاتمی مطرح نکرد؟ اساساً مگر مذاکرات سالیان پیش، که اوج آنها در زمان آقای خاتمی، توسط آقای ابطحی صورت گرفت، برای حل مسأله حاصلی داشته است؟
امروز همه کشورها دنبال آن هستند تا از راه گفتوگو مسائل خود با دیگران را حل کنند؛ شما چرا در مورد مسأله امام صدر، مذاکره با لیبی را سودمند نمیدانید؟
ببینید؛ مذاکرات زمانی سودمند است که یا هر دو طرف واقعاً خواهان حل مسأله باشند یا طرف ایرانی بتواند با استفاده از اهرمهای فشار، همزمان، طرف لیبیایی را به اتخاذ مواضع منطقی تشویق کند.
متأسفانه در مورد مسأله امام صدر، هیچکدام از این دو حالت صادق نیست. لیبیاییها دنبال آن هستند که با آلودهکردن دستگاه قضایی و دولت ایتالیا، دستاویزی به چنگ آورند که امام صدر لیبی را ترک و به ایتالیا وارد شده است و در نتیجه حکم تبرئه خود را دریافت کنند؛ لیبیاییها تنها به دنبال تبرئه خود هستند و نه حل مسأله امام صدر.
اگر مذاکرهای نیز با ایران انجام دهند تنها به این منظور است و نه هدفی دیگر. اینکه در زمان آقای خاتمی اصرار داشتیم که مذاکرات آقای ابطحی با نمایندگان قذافی متوقف شود، تنها به همین سبب بود و بس. متأسفانه از آن طرف نیز مقامات کشور ما بههیچوجه آمادگی ندارند تا برای حل مسأله امام صدر به لیبی فشار وارد آورند؛ یعنی حتی به آن اندازه که دولت کانادا در ماجرای «زهرا کاظمی» به ایران فشار آورد، حاضر نیستیم در مسأله امام صدر به لیبی فشار آوریم. خوب در چنین شرایطی، مذاکره با لیبیاییها در باره مسأله امام صدر چه سودی دارد؟
شما چه پیامدی را برای این سفر و مذاکرات جاری در ایران متصور هستید؟
من تنها از زاویه مسأله امام صدر به این موضوع نگاه میکنم و هر مسأله دیگری را در برابر آن جزئی میدانم. برای اینکه بود و نبود امام صدر را با امنیت ایران، لبنان، عالم تشیع و کل جهان اسلام، بهطور مستقیم مرتبط میدانم. به نظر من، تنها پیامد این نوع سفرها و مذاکرات برای مسأله امام صدر، لوثشدن هرچه بیشتر آن است. ما با تداوم این دیدارها و تأکید مداوممان بر ضرورت گسترش روابط دوجانبه، عملاً به طرف مقابل نشان میدهیم که مسأله امام صدر چه حل شود و چه نشود تأثیری در مناسبات دو کشور نخواهد داشت. به قول مقام محترم رهبری، دنیا امروز برای عمل ماست که حساب باز میکند نه برای شعارهای ما.
بگذارید برایتان خاطرهای نقل کنم. این خاطره را بهطور اتفاق در یکی از دست نوشتههای شهید چمران خواندم. مرحوم آیتالله شیخ «محمد مهدی شمسالدین» در یکی از دیدارهای اول انقلاب خود با مقام محترم رهبری، مصرانه درخواست کرده بود تا اعاده روابط ایران و لیبی، به پس از حل مسأله امام صدر موکول شود. آن مرحوم نگران بود که برپایی روابط، این مسأله را لوث کند. پاسخ آن روز مقام محترم رهبری این بود که ما هم رابطه را برقرار میکنیم و هم مسأله امام صدر را پی میگیریم. امروز که ۲۷ سال از روابط دوستانه و برادرانه ایران با لیبی سپری شده است، بهخوبی مشاهده میکنیم که نگرانی و پیشبینی آن بزرگوار بجا بوده و مسأله امام صدر به کلی لوث شده است.
با توجه به برنامه دیدار آقای «سعد مجبر» با رئیسجمهور، مجلس شورای اسلامی و دیگر مقامات کشورمان، چه پیشنهادی برای پیگیری مسأله دارید؟
حقیقت، آن است که پاسخی برای این سؤال شما ندارم؛ برای اینکه با همه حسنظن و احترامی که برای آقایان قائل هستم و با همه امکانات و راهکارهایی که برای پیگیری مؤثر این مسأله متصور هستم به سبب عدم مشاهده ارادهای جدی برای انجام این کار در کشور؛ و نیز به سبب سقف ارتفاعی که خانواده امام موسی صدر در طرح مطالبات بدان پایبند هستند، شخصاً امید چندانی به پیگیری مسأله آن بزرگوار توسط ایران ندارم.
منظورتان از سقف کمارتفاع در طرح مطالبات چیست؟ آیا میتوانستند بهتر از آنچه کردند، عمل کنند؟
قطعاً؛ انشاءالله پاسخ مبسوط این سؤال را در آینده خواهم داد.
شما در دوران مسؤولیتتان در مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام صدر، همواره بر امکان حیات آن بزرگوار تأکید داشتید. امروز چه نظری دارید؟
امروز نیز مانند و بلکه بیش از هر زمان دیگر، با توجه به قرائن و شواهد موجود، به حیات امام صدر امیدوار هستم. اما آن مظلوم بزرگوار را مانند سفینهای میدانم که قریب نیمقرن پیش از سوی حوزه علمیه قم به فضای خارج از ایران پرتاب گردید و امروز ۲۷ سال تمام است که هرگونه ارتباط با آن قطع شده است و هیچ اقدامی نیز جهت بازگرداندن او صورت نمیپذیرد.