یک روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالمللی سفر «سعد مُجبر»، فرستاده
ویژه ژنرال «معمر القذافی» رهبر حکومت لیبی را، بیانگر ابهامات بسیار در
دیپلماسی و سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران دانست.
«امیربامداد بهار» روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل بینالمللی در گفتوگو با خبرنگار سرویس دیپلماتیک خبرگزاری کار ایران (ایلنا) در واکنش به سفر «سعد مُجبر» به ایران و دیدار وی با رئیس جمهوری اسلامی ایران گفت: وقتی امام خمینی (س) به صراحت میگویند که قذاقی به ایران نخواهد آمد مگر اینکه به همراه آقا موسی باشد و سفر قذاقی به ایران را تبرئه لیبی از ربودن امام موسی صدر میدانند، آمدن نماینده وی به ایران، هیچ معنی خاصی جز ابهام و تناقض در سیاستخارجی جمهوری اسلامی ندارد.»
وی گفت: اکنون سفر مجبر به تهران در حالی صورت میگیرد که ژنرال معمر القذافی، رهبر حکومت لیبی بر سر معامله با غرب در وقایع پیشآمده پس از حادثه تروریستی در هواپیمای «پانامریکن» و محکومیت رژیم لیبی در این عملیات تروریستی، نهتنها تأسیسات هستهای خود را در یک کشتی نهاد و به آمریکا ارسال کرد، بلکه با چرخشی در سیاستخارجی خود لیبی را متعلق به قاره آفریقا خواند که برای آن، مسأله فلسطین و ملت آن مهم نیست و مسألهای است که به جهان عرب تعلق دارد و با این کار سعی در اعلام آمادگی خود برای نزدیکی به رژیم اسرائیل کرد و این در حالی است «محمود احمدینژاد» در دیدار با مجبر، گسترش روابط جمهوری اسلامی و لیبی را خواستار میشود و بر اتحاد و همبستگی جهان اسلام تأکید میکند در حالی که در این میان معلوم نیست حکومت لیبی تحت رهبری القذافی اصلاً به جهان اسلام تعلق داشته باشد یا خیر.
وی با بیان اینکه «سعد مُجبر» نخستین سفیر حکومت لیبی در ایران پس از انقلاب اسلامی بود و سفر مخفیانه وی در نوروز ۱۳۸۳ به تهران و دیدار با برخی مسؤولان، خشم علاقهمندان و خانواده امام موسی صدر را برانگیخت و سبب واکنش شدید «سیدعلی صدر» برادر ارشد امام صدر شد، افزود: سعد مجبر، از سوم تا هشتم فروردین ماه ۱۳۸۳ در ایام نوروز، به تهران سفر کرد و با اینکه وی موفق به دیدار با مقامات عالیرتبه ایران از جمله «سیدمحمد خاتمی» رئیسجمهوری وقت نشد، اما نامه ژنرال القذافی را شفاهی خواند که در این نامه سعی شده بود مسائلی چون ارائه اطلاعات حساس هستهای ایران به ایالاتمتحدهآمریکا از سوی مقامات حکومت لیبی، ربودن امام موسی صدر و معامله بر سر پرونده وی و موارد دیگری چون برقراری رابطه با رژیم اسرائیل را توجیه کند و آنها را در حضور مقامات ایرانی موجه جلوه دهد.
وی با اشاره به اینکه مجبر در سال ۱۳۶۳ نیز یک بار به دعوت «سیدمهدی هاشمی» برای رایزنی در مورد فعالیت دوباره واحد نهضتهای آزادیبخش که امام خمینی آنها را تعطیل کرده بود، به تهران آمده بود، گفت: زمانی که امامخمینی (س) دستور اخراج «سعد سعید ثابت»، سفیر سابق لیبی در تهران را صادر کرد و رابطه ایران و لیبی به تیرگی گرایید، به نظر میرسد از همان زمان تا کنون ارادههایی برای خارج عمل کردن از دستورات امام و آرمانهای انقلابی وجود داشته و دارد.
امیربامداد بهار در تحلیلی بر اظهارات دبیرسابق شورایعالی امینتملی مبنی بر اینکه خیانتهای حکومت لیبی در وضعیت کنونی پرونده هستهای ایران بسیار مؤثر بوده است، گفت: سفر نماینده حکومت لیبی با آن پیشینه منفی در مورد کوتاهآمدن بر سر مسأله هستهای خود و خیانت به جمهوری اسلامی ایران بر سر دستیابی به فناوری انرژی صلحآمیز هستهای در مقطع کنونی بر افکار عمومی تأثیری منفی خواهد گذاشت و جامعه ایران را به ورطه گمانهزنیهایی خواهد کشاند که ممکن است پایداری آنها در دفاع منطقی از حق خود برای دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای را سُست کند.
وی به راه ندادن نماینده حکومت لیبی به کشور لبنان بهخاطر مسؤولیت این رژیم در ربودن امام موسی صدر اشاره کرد و افزود: اگر لبنانیها به این جمعبندی برسند که مقامات جمهوری اسلامی سعی در تأمین نظرات فرستاده حکومت لیبی به تهران دارند، با توجه به وضعیت کنونی اوضاع داخلی و جناحهای سیاسی لبنان و اجماع همه طوائف این کشور بر پیگیری پرونده امام موسی صدر و نیز صدور بیانیه دولتی مبنی بر ضرورت پیگیری این موضوع، ممکن است منافع اساسی و استراتژیک ایران در لبنان و منطقه به خطر بیافتد که این هزینه و فایده، تراز مثبتی به نفع ایران نخواهد داشت.
بهار تصریحکرد: رژیم لیبی با تمام توهینهایی که در طول حکومت نظامی ژنرال معمر القذافی به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) روا داشته است، از توهین برخی روزنامههای اروپایی به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) سوءاستفاده کرده و تظاهراتی برابر کنسولگری ایتالیا درشهر «بنغازی» برای فشار آوردن بر دولت ایتالیا که قصد رسیدگی مجدد به پرونده امام موسی صدر را دارد، برپا کرد.
وی افزود: این تظاهرات ابتدا تنها یک راهپیمایی ساده بود که از طرف دولت برپا شد اما سپس از کنترل دولت خارج شد؛ نظام حاکم زمانی که قصد برپایی تظاهرات داشت، به همه خبرگزاریهای بینالمللی اطلاع داد که این تظاهرات در نزدیکی کنسولگری ایتالیا برگزار خواهد شد که اگر این اشتباه را مرتکب نمیشد، چنین صحنههای دلخراشی از خبرگزاریهای جهان مخابره نمیشد. حال با چنین دانستهها و دادههایی که از حکومت خودکامه قذافی در دست است، نزدیکی بیش از پیش به چنین حکومتی در این برهه از زمان و وضعیت کنونی میتواند دولت اروپایی ایتالیا را به پیوستن به دیگر مخالفان اروپایی در پرونده هستهای ایران تشویق کند و این در شرایطی است که «سیلویو برلوسکونی» نخستوزیر کنونی ایتالیا با توجه به موقعیت کنونی خود در تحولات سیاسی و مسائل فساد مالی با نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی، به چنین تصمیمات تندروانهای به شدت نیاز دارد.
بهار، بسط روابط جمهوری اسلامی ایران و حکومت لیبی را از منظر حقوقبشری بررسی کرد و گفت: مگر جمهوری اسلامی از حیث سیاسی و روابط بینالمللی آنقدر ضعیف و محتاج گسترش روابط با لیبی شده که حقوق قانونی و مدنی شهروندان خود را فدای چنین روابطی کند؟ مگر نه اینکه امام موسی صدر ایرانی است و در لیبی ربوده شده است؟ در حالی که» نبیه بری «رئیس مجلس لبنان و رئیس جنبش امل میگوید که امام صدر بدون مناقشه، امام لبنان است و تأکید میکند که وی ملیتی ایرانی دارد و ریشههای خانوادگی وی به جنوب لبنان برمیگردد و در روزهای پایانی سال گذشته میلادی در دیدار با روزنامهنگاران ایرانی دلیل شکایتنکردن به دادگاهی بینالمللی را چنین عنوان میکند که مایل هستیم تا ابتدا ربوده شدن امام موسی صدر توسط لیبی اثبات شود و بعد شکایت کنیم، دلیل عجله مقامات ایرانی و شخص رئیسجمهوری برای دیدار با فرستاده حکومت لیبی در هالهای از ابهام است.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی تأکیدکرد: حتی اگر جمهوری اسلامی ایران عضوی از اتحادیهعرب نیز بود، برقراری روابط و چنین تلاشی برای گسترش مناسبات با لیبی معقول به نظر نمیرسید و جای این پرسش همچنان باقی است که جمهوری اسلامی که خود را کانون دفاع از حقوق، اصول و ارزشهای اسلامی در جهان میداند، چرا باید میزبان فرستاده رهبر حکومت لیبی باشد. بنابراین، خانواده امام موسی صدر از حقی غیر قابل انکار برای اعتراض به سفر» سعد مُجبر «فرستاده ویژه حکومت لیبی به تهران و دیدار وی با» محمود احمدینژاد «رئیسجمهوری،» غلامعلی حدادعادل «رئیس مجلس شورای اسلامی و» منوچهر متکی «وزیر امور خارجه اعتراض کند و از مسؤولان سیاسی کشور پاسخ بخواهد.
بهار در پایان، برقراری و گسترش روابط ایران و لیبی را به سود منافع ملی کشور ندانست و تصریحکرد: هیچجای دنیا موردی را سراغ نداریم که دو ملت مانند ایران و لبنان با ادیان، طوائف و مذاهب مختلف چنین بر سر مسألهای با هم اشتراک مساعی واتفاق نظر داشته باشند و در چنین شرایطی، تهران با چنین روابط استراتژیک دوجانبهای با بیروت نباید طوری عمل کند که منافع خود را به بهای بیارزشی چون فرستاده القذافی واگذار کند. البته این مورد درباره منافع ایران در رابطه با ایتالیا، اروپا و ادامه دیپلماسی بر سر مسأله انرژی هستهای قابل بسط است.