هفتهنامه «الکفاحالعربی» در تحلیلی به روند بررسی پرونده امام موسی صدر
در لبنان پرداخته و نوشته است: هنگامی که دستگاه قضایی لبنان در مارس
گذشته پرونده امام موسی صدر را که در سال ۱۹۸۶ به دلیل کافی نبودن دلایل،
مختومه اعلام شده بود، بار دیگر در پاسخ به شکایت خانواده و دوستان امام به
جریان انداخت مرحله جدیدی در روند تحقیق ایجاد کرد.
به گزارش سرویس دیپلماتیک خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، در این تحلیل با اشاره به اینکه تحقیقات جدید دستگاه قضایی لبنان هیچ پیشرفت واقعی نداشته، ادعا شده است که لیبی تلاش کرد که برای آنچه که «نمایان شدن حقیقت» خوانده شده، به دستگاه قضایی ایتالیا متوسل شود. به ادعای نویسنده این مقاله، این اقدام، اهمیت پرونده را نزد کشوری نشان میدهد که «شورای ملی و عدالت و امنیت» آن امام موسی صدر را «انسانی مبارز و دوست» توصیف میکند.
در ادامه این مقاله ادعا شده است: تلاش لیبی برای کشف چگونگی ناپدید شدن امام و همراهانش سالهاست که ادامه دارد و مسؤولان کشور لیبی بارها این پرونده را با بیروت، دمشق و تهران بررسی کردند و خواستار تشکیل یک شورای سهگانه با نظارت قضات لبنانی برای کشف حقیقت شدند هرچند این تلاشها از زمان مطرحشدن نتیجه نداده و هنگامی که «رفیق حریری» نخستوزیر سابق و فقید لبنان در سفر به لیبی در سال ۲۰۰۰ در تلاش برای حل این بحران با مقامات لیبی برای تشکیل یک شورای مشترک امنیتی به توافق رسید، دو جنبش امل و حزبالله لبنان تشکیل چنین شورایی را تلاش برای تبرئه لیبی به شمار آوردند.
در این تحلیل آمده است: چیزی که اتفاق افتاد، شناخته شده بود. تحولات فراوانی در روابط لبنان و لیبی به وجود آمده است. تحولاتی که بعد از دعوت نشدن مقامات لیبی به جلسه افتتاحیه پارلمان لبنان در سال ۲۰۰۰ به اوج رسید و لیبی سفیر خود را از بیروت فراخواند و پس از آن اعلام کرد که به غیر از لبنانیهایی که همسرانی لیبیالاصل دارند، هیچ لبنانی دیگری نمیتواند به لیبی وارد شود. در آن تاریخ ۱۸ هزار لبنانی در لیبی مقیم بودند و بسیاری از آنها بر اثر این تصمیم حکومت لیبی زیان دیدند. تجار و سازندگان لبنانی نیز دراین میان از زیان بینصیب نماندند.
در تحلیل الکفاحالعربی با اشاره به اینکه در آن هنگام تلاشهای پیگیری از سوی بیروت، دمشق و تهران برای حل مسأله امام موسی صدر در جریان بود و «سید محمد خاتمی» رئیسجمهوری سابق ایران، «محمد ابطحی» را مأمور بررسی این پرونده کرد، آمده است: ناظران متقاعد شدهاند که حکم دادگاه رم، مسأله امام موسی صدر را بار دیگر به عنوان یک مرجع دینی و رهبر سیاسی و مصلح اجتماعی و سمبل ملی وارد مسیر جدیدی میکند.
نویسنده این تحلیل ادعا میکند: ابهامات بسیاری در پرونده قضایی لبنان علیه مقامات لیبی وجود دارد که مانع عادیسازی روابط لبنان و لیبی پس از ۲۷ سال تنش خودجوش و برنامهریزی شده، شده است. در این تحلیل با اشاره به اظهارات سرهنگ «عزیز عمر شنیب» سفیر سابق لیبی در اردن، میافزاید: این اظهارات، نمونهای از حجم سرمایهگذاری سیاسی دراین مسأله را نشان میدهد.
بر اساس این مقاله، این سفیر لیبی که پستهای بسیاری در کشور خود داشته، پیش از آنکه به یکی ازمخالفان نظام لیبی تبدیل شود یکی از مسؤولانی بود که لیبی را به اختفای امام موسی صدر متهم کرد اما در آخرین روزها اتهامات خود را پس گرفت و ادعا کرد که اظهاراتش بیاساس است و فقط یک جهش سیاسی بوده است.
در این تحلیل ادعا شده است: اگر به حکم قضات ایتالیا بازگردیم برای ما ثابت میشود که این حکم با بازنگری در ساختار رخدادها، از شهادتهای جدیدی برای فعال کردن موضوع پرونده و نقض تمامی تحقیقات و مطالعات سابق ایتالیا، استفاده کرده است.
به نوشته الکفاحالعربی، دادگاه ایتالیا با ادعای ترک طرابلس توسط امام موسی صدر و دوستانش به مقصد رم، سعی دارد امکان بررسی این پرونده را به استناد ماده ۷۴ از قانون اصول دادگاههای جزایی ایتالیا، به دادگاه رم منحصر کند زیرا به ادعای آنها جنایت ناپدید شدن امام موسی صدر و دوستانش در ایتالیا صورت گرفته است و این موضوعی است که هرگونه مسؤولیت را از مقامات لیبی در رابطه با این پرونده سلب میکند.
الکفاحالعربی در ادامه ادعاهای خود آورده است: معمای ناپدیدن شدن امام موسی صدر با توجه به این وضعیت از لیبی فراتر رفته و با توجه به حکم دادگاه رم، این مساله لبنانی از معمای لیبی به معمای ایتالیا تبدیل شده است.
این مقاله میافزاید: این مسأله برای لبنان بسیار اهمیت دارد زیرا با سمبل ملی این کشور یعنی مقاومت در ارتباط است و مبارزات امام موسی صدر اولین سنگ بنای به وجود آمدن مقاومت لبنان و پیروزی تاریخی آن بود.
در این مقاله با اشاره به اینکه امام موسی صدر به این موضوع ایمان داشت که بزرگواری و آزادی انسان و رشد آن در تمامی ابعاد دو رکن اساسی دارد؛ اول وطن و دوم ایستادگی و رویارویی با تهدیدات دشمنان، آمده است: امام تلاش کرد این باورها را در زندگی مبارزانه خود تحقق بخشد.
به نوشته الکفاحالعربی، امام مجلس اعلای شیعیان لبنان را تأسیس کرد و «جنبش محرومین» را رهبری کرد و خواستار وحدت مناسک و آداب میان مذاهب اسلامی شد. وی همچنین خواستار وحدت و تقویت وحدتملی در لبنان شد و جنبش امل لبنان را برای رویارویی با هجوم مستمر اسرائیل به مردم جنوب لبنان تشکیل داد و از مقاومت ملت مظلوم فلسطین حمایت کرد.
در این مقاله آمده است: در اوج فعالیت امام موسی صدر، جنگ داخلی در لبنان شعلهور شد و وی برای آرامش اوضاع بین تمامی گروهها، میانجیگری کرد و برای کاهش اختلافات و فروکش کردن این جنگ، شوراهای مختلفی تشکیل داد.
این مقاله با تلاش برای تبرئه لیبی از جرم ربودن امام صدر، ادعا میکند: دستاوردهای مهم امام موسی صدر سبب شد وی هدف «قدرتهای بزرگی» باشد که برای ویرانی لبنان بر سر لبنانیها، برنامهریزی میکردند. آنها سعی کردند وی را از صحنه حذف کنند تا میدان پیکار را برای عملی کردن طرحهای خبیثانه خود بر ضد لبنانیها و نسلهای آینده به سود خود بیرقیب ببینند.
الکفاحالعربی میافزاید: برای همه آشکار و روشن است که شخصیت امام موسی صدر، مورد توجه رهبران مقاومت لبنان به ویژه پس از ناپدید شدن وی از میدان مبارزه و مقاومت بود. «سید حسن نصرالله» دبیرکل جنبش حزبالله لبنان در رأس این رهبران است که از جوانی دنبالهرو اندیشههای این رهبر تاریخی و پیام وی برای حمایت از انسانها و بزرگواری آنها، وطن، رشد و مقاومت بود.
این مقاله در پایان مینویسد: به نظر میآید شدت پیروی سید حسن نصرالله از امام صدر پس از مدتها در نزدیکی ویژگیهای وی به ویژگیهای امام صدر نمایان شده است به ویژه این تأثیر را میتوان در شخصیت کاریزما و قدرت تأثیر سید حسن نصرالله در مخاطبان ملاحظه کرد. بر اثر تأثیرپذیری از امام موسی صدر، سید حسن نصرالله به جنبش امل پیوست تا زندگی سازمانی وی بعدها تبدیل به قاعدهای اساسی برای مبارزه در رأس حزبالله شود.