امام موسی صدر با وجود آنکه در لبنان فعالیت داشت ولی در عین حال مسایل داخلی ایران را نیز با حساسیت خاصی دنبال میکرد، و مساله انقلاب اسلامی و حمایت از انقلابیون ایران همواره یکی از دغدغههای وی بوده است.
در زمان حکومت صفویه و در حالی که شیعیان لبنان تحت حکومت سنی مذهب و متعصب عثمانی قرار داشتند، عدهای از علمای جبل عامل به ایران آمدند. ایشان با استقبال صفویان مواجه شده و به همکاری متقابل با حکومت صفوی پرداختند. در دوران معاصر، باعزیمت امام موسی صدر (که اصالتٹ لبنانی بود)، از حوزه علمیه قم به لبنان، رابطه تنگاتنگی میان شیعیان ایران و لبنان برقرار شد. در آن زمان شیعه ضعیفترین قشر جامعه لبنان بود؛ به گونهای که بسیاری جوانان شیعه برای رهایی از این وضعیت، جذب احزاب چپ شده بودند. امام موسی صدر، با ایجاد مجلس اعلای شیعیان و اتحاد نسبی میان آنان، بر قدرت شیعیان در صحنه داخلی لبنان افزود. وی در سال ۱۹۷۲تشکیلاتی سیاسی به نام حرکه للمحرومین را به وجود آورد و در سال ۱۹۷۵ شاخه نظامی آن را با عنوان افواج المقاومه اللبنانیه، با نام اختصاری امل تأسیس کرد. این نخستین بار در تاریخ لبنان است که شیعه در چارچوب یک تشکیلات نظامی مستقل و غیر وابسته به دیگران، حضور خود را به اثبات میرساند.
امام موسی صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعالیتهای خود قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامی ایران، امنیت حوزههای علمیه، اتحادی عربی-اسلامی جهت مبارزه با اسرائیل و گسترش تشیع در آفریقای سیاه، مهمترین دغدغههای خارج از لبنان وی را تشکیل میدادند. میتوان گفت که تعالیم امام موسی صدر در لبنان، همان تعالیم انقلاب اسلامی بود. امام موسی مفاهیمی همچون:
«نه شرقی و نه غربی»،
«ظلم ستیزی»،
«مقاومت در برابر اسراییل»،
«فرهنگ شهادت»،
«مبارزه با حرمان»،
«سازندگی و توسعه»،
«گفتگوی ادیان»،
«جامعه مدنی» و... را سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وارد فرهنگ سیاسی و اجتماعی و شیعیان لبنان کرده بود و آنان را با این مفاهیم آشنا نموده بود. همچنین وی اولین پرچمدار فرهنگ «گفتگو» بشمار میرفت، آنهم در تمامی زمینهها چون گفتگوی ادیان و مذاهب، گفتگوی تمدنها، گفتگوی طوایف و گروهها و.... همچنین شعار زیبای «گفتگو، تفاهم، نزدیکی» مورد تاکید دائمی وی بود.
برای نمونه در پی دستگیری امام خمینی و در اوایل تابستان ۱۳۴۲، صدر راهی اروپا و شمال آفریقا شد تا از طریق واتیکان و الازهر، شاه را برای آزادسازی ایشان تحت فشار قرار دهد. با آزاد شدن امام خمینی در پایان این سفر، ابوالقاسم خویی تصریح نمود که این آزادی بیش از هر چیز مرهون سفر صدر بودهاست.
در پی تبعید امام خمینی به ترکیه در پاییز سال ۱۳۴۳، صدر اقدامات مشابهی را انجام داد، تا ضمن تأمین امنیت رهبر کبیر انقلاب اسلامی، ترتیبات انتقال او به عتبات عالیات را فراهم سازد.
در نیمه دوم دهه چهل و پس از آماده شدن اولین کادرهای نظامی مقاومت لبنان، دهها تن از جوانان مبارز ایرانی به لبنان آمدند و زیر نظر آنان فنون نظامی را فرا گرفتند.
در زمستان ۱۳۵۰ و بر اساس تقاضای مراجع وقت، امام موسی صدر درباره برخی زندانیان سیاسی با شاه گفتگو نمود، که بعضی از آنان از جمله هاشمی رفسنجانی، اندکی بعد از زندان آزاد شدند.
با به قدرت رسیدن حافظ اسد در سال ۱۳۵۰ و آغاز همکاریهای تنگاتنگ وی با صدر، سوریه به امنترین کشور خاورمیانه برای مبارزین ایرانی بدل شد.
صدر در تابستان ۱۳۵۶ با اقامه نماز، تدفین و برپایی مراسم چهلمین روز درگذشت علی شریعتی در بیروت، از سست شدن پیوند جوانان تحصیلکرده با روحانیت، جلوگیری به عمل آورد.
به دنبال درگذشت حاج آقا مصطفی خمینی در پاییز سال ۱۳۵۶، وی پسر عموی خود سید محمد باقر صدر را بر آن داشت تا بیش از پیش به حمایت از امام خمینی برخیزد.
صدر در بهار سال ۱۳۵۷ لوسین ژرژ نماینده روزنامه لوموند در بیروت را به نجف فرستاد تا با انجام اولین مصاحبه بینالمللی با امام خمینی، افکار عمومی جهانیان را با انقلاب اسلامی ایران آشنا سازد.
صدر در دیدارهای مکرر سال ۱۳۵۷ خود با رهبران سوریه، عربستان سعودی و برخی دیگر از کشورهای جهان عرب، اهمیت انقلاب اسلامی ایران، پیروزی قریبالوقوع آن، و ضرورت همپیمانی آنان با این انقلاب را به آنها گوشزد نمود.
وی در شهریور ۱۳۵۷ و یک هفته پیش از ربودن شدنش، با انتشار مقاله «ندای پیامبران» در روزنامه لوموند، امام خمینی را به عنوان تنها رهبر انقلاب اسلامی ایران معرفی کرد. بزرگترین خدمت امام موسی صدر به انقلاب ایران آن بود که در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ و پس از قریب دو دهه ترویج ارزشهای اسلام راستین در لبنان، عموم مردم، خصوصاً شیعیان و بالاخص کادرهای مقاومت آن کشور را با این انقلاب آشنا و مرتبط نمود.
تأثیرگذاری شیعیان در عرصه سیاسی اجتماعی لبنان مسألهای نبود که به سرعت حادث شده باشد. شیعیان قریب چهل سال در پی جایگاه به فراموشی سپرده شده خود در سیاست و جامعه لبنان بودهاند. در واقع به مانند غالب رویدادهای سیاسی و تاریخی، روند ورود شیعیان به سیاست لبنان حکایتی پیچیده دارد که مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. نکته مهم این است که قدرت سیاسی حال حاضر شیعیان لبنان که به عنوان جامعهای آگاه و دارای اعتماد به نفس بارها در مقابل مشکلات متحد ایستادگی کرده و مزد این همبستگی را گرفتهاند، تنها طی چند دهه صورت پذیرفته است. عزت حال حاضر در قیاس با وضعیت پیش از آن، سوای از همراهی آحاد جامعه شیعه و عوامل دیگر، بدون شک مدیون مجاهدتهای موسی صدر والگو گیری وی از نهضت امام خمینی است.
امام موسی صدر، امام خمینی (ره) را استاد خود و همه علمای مبارز ایران میدانست و معتقد بود که تنها امام خمینی است که انقلاب اسلامی ایران را رهبری میکند و تنها اوست که میتواند رژیم شاه را سرنگون سازد.
امام خمینی (ره) نیز همواره از امام موسی صدر حمایت میکرده است. با تاسیس مجلس اعلای اسلامی شیعیان، امام خمینی در پاسخ برخی فضلای ایرانی مقیم نجف، امام صدر را امید خود برای اداره حکومت پس از شاه نامید و پس از انقلاب نیز تا لحظات واپسین زندگی خود، علی رغم اصرار و اهمیتی که مسئولین سیاسی وقت برای روابط با لیبی قائل بودنداز پذیرفتن معمرقذافی خودداری کردند.