امام موسی صدر در عین اینکه با توده مردم و در میان مردم بود و با شخصیتهای علمی، دینی ومذهبی ادیان و مذاهب ارتباط داشت از ارتباط نزدیک و گفتگو با سران کشورها و شخصیتهای مختلف سیاسی نیز ابایی نداشت.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالرحیم اباذری در بخشی از یادداشتی که در خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا منتشر کرده است، با طرح این پرسش که در شرایط و موقعیت حساس جهانی فعلی، مسئولان سیاسی، دینی و فرهنگی چه وظایفی دارند و چگونه باید عمل کنند، و با اشاره به برگزاری کنفرانس وحدت اسلامی در تهران، آورده است:
«در این میان شیوهها و تاکتیکهای گوناگونی را میتوان مطرح و پیشنهاد کرد و به کار گرفت، اما شیوه و روش امام موسی صدر کارآمدتر به نظر میرسد. یکی از شیوههای تاثیر گذار ایشان «گفتوگو با سران کشورها» بخصوص کشورهای عربی و اسلامی بود.»
وی افزوده است: «او در عین اینکه با توده مردم و در میان مردم بود و با شخصیتهای علمی، دینی ومذهبی ادیان و مذاهب ارتباط داشت از ارتباط نزدیک و گفتگو با سران کشورها و شخصیتهای مختلف سیاسی نیز ابایی نداشت. هر وقت لازم میدید اقدام میکرد و در اکثر موارد هم مفید برای جهان اسلام و مسلمانان میشد.»
نویسندۀ کتاب «امام موسی صدر، امید محرومان» در بخشی از این یادداشت اشاره کرده است: «یکی از دیدارهای تاریخی ایشان، دیدار با جمال عبدالناصر رییس جمهوری انقلابی مصر بود. ناصر با غرور و تکبری که داشت فقط ۲۰ دقیقه به آقای صدر وقت ملاقات داده بود، اما وقتی ایشان را از نزدیک دید، بیاختیار تحت تاثیر شخصیت امام موسی صدر واقع شد و وقت ملاقات را یکجانبه تمدید کرد که ۹۰ دقیقه طول کشید.»
وی توضیح داده است: «بعد آقای صدر به پیشنهاد ناصر، یک هفته در مصر ماند و از مکانهای مختلف این کشور دیدن کرد که از جمله در دیدار با علمای الازهر، همه را شیفته خود کرد. جمال عبدالناصر که در این دیدار حضور داشت، گفت: ای کاش دانشگاه الازهر رییسی مانند آقای صدر داشت. صدر در مسجد همین دانشگاه نماز جمعه اقامه کرد و همه علمای سرشناس قاهره از جمله خود ناصر به وی اقتدا کردند.»
در این نوشته همچنین آمده است: «امام صدر طی دیدارهایی که با سایر سلاطین و پادشاهان و رییس جمهورهای کشورهای اسلامی و عربی و آفریقایی داشت همه را شیفته خود ساخته بود. حافظ اسد و امیر عبدالله به تمام معنا دلبسته ایشان بودند و سایرین هم به دیده احترام و به عنوان یک مصلح به ایشان اعتقاد و از وی حرف شنوی داشتند.»
حجت الاسلام اباذری گفته است: «او با این گفتوگوها و دیدارها در صدد بود، جهان اسلام و کشورهای عربی را منسجم کرده و آنها را از زیر یوغ استکبار غرب وشرق نجات دهد. در این هدف تا حدودی هم پیش رفته بود. شاید به همین دلیل بود که غرب و صهیونیستها احساس خطر کردند و او را طی ترفندی دزدیدند و از صحنه سیاسی خاورمیانه خارج کردند.»
وی افزوده است: «آقای صدر بیمی نداشت اگر مصلحت اسلامی اقتضا کرد، حتی با محمد رضا پهلوی نیز دیدار داشته باشد. وقتی سال ۱۳۵۰ همزمان با اوج خفقان ستمشاهی به قصد دیدار با نزدیکان به ایران آمد، زندانیان سیاسی در وضعیت بدی به سر میبردند. از مراجع تقلید وقت مرحوم آیت الله شریعتمداری و از علما شهیدان آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی از ایشان خواستند در مورد آزادی بعضی زندانیان بویژه آیت الله هاشمی رفسنجانی با شاه ملاقات کند که با وجود ناراحتی و مخالفت محافل تندرو، این پیشنهاد را پذیرفت و به دیدار شاه رفت. جالب است، وی به گونهای برنامه ریزی کرد که پیشنهاد این دیدار از سوی رژیم شاه داده شد.»
این استاد حوزه ادامه داده است: «طبق گزارشهای ساواک در آن ایام با توجه به موقعیت جهانی امام موسی صدر، این برای رژیم مایه ذلت و برای جهانیان جای سوال بود که شخصیت به آن مهمی حدود یک ماه در ایران باشد ولی با هیچ یک از رجال وسران سیاسی ایران دیدار نداشته باشد، از این رو خود آنها در این مورد پیشگام شدند و آقای صدر در این دیدار از موضع قدرت ظاهر شد و از شاه قول آزادی زندانیان را گرفت.»
در بخش دیگری از این نوشته میخوانیم: «در اینجا از فرصت استفاده کرده و از مسوولین محترم «موسسه فرهنگی وتحقیقاتی امام موسی صدر» وبیت شریف ایشان درخواست میشود که مجموعه مدارک، عکسها و متن گفتوگوهای این شخصیت بزرگ جهانی با سران سیاسی کشورهای اسلامی، عربی و غیر آن را تحقیق، تنظیم و چاپ کرده و در اختیار عموم قرار دهند، زیرا امروز سیره گفتوگو، هنر دیبلماسی و مدیریتی ایشان به شدت مورد نیاز همه محافل به خصوص مسوولین نظام جمهوری اسلامی ایران است.»
اباذری با اشاره به ایام ولادت پیامبر اعظم (ص) و امام صادق (ع) گفته است: «در ایام خجسته میلاد پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) وامام جعفر صادق (علیه السلام) به سر میبریم. امام موسی صدر این سیره حسنه را در واقع از سیره و سنت این دو حجت الهی بر گرفته بود، چرا که این دو انسان معصوم «پیامبر گفتوگو» و «امام بحث ومذاکره» بودند.»